نویدنو:19/08/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

طرح های جنگی بوش علیه ایران

مصاحبه ی امی گودمن[i] با جوان کل[ii]  - برگردان: هما احمدزاده

منبع: فزهنگ توسعه 

جرج بوش از کنگره درخواست 46 میلیارد دلار دیگر برای جنگ در عراق و افغانستان کرده است. این درخواست بودجه نظامی را درسال جاری به بیش از 196 میلیارد دلار میرساند، که در ضمن بالاترین میزان بودجه از بعداز حمله ی 11 سپتامبر است. اگر این روند ادامه پیدا کند، زمانی که بوش کاخ سفید را ترک کند هزینه‌ی جنگ سر به 1 تریلیون دلار می‌زند. و به عبارتی این میزان بودجه از هزینه‌ی جنگ کره و ویتنام بالا خواهد زد.

با نواختن برطبل جنگ افروزی و گشایش جبهه‌ی دیگری برای جنگ با ایران، بالاترین میزان درخواست بودجه ارائه خواهد شد. روز یکشنبه معاون بوش هشدارداد که ایران برسرمسئله‌ی برنامه‌ی هسته‌ای با "عواقب جدی‌ای" روبرواست. وی این را یک روز بعد از آن گفت که بوش برای اولین بار صحبت از " جنگ جهانی سوم" در صورت دستیابی ایران به فن آوری لازم برای ایجاد بمب اتم کرد. این تهدیدی از طرف دو حزب است: سه نماینده‌ی دمکرات که کاندید ریاست جمهوری هستند، یعنی هیلاری کلینتون، بارا اباما و جان ادواردز، همگی اعلام کردند که برای این که مانع برنامه‌ی هسته‌ای ایران شوند، هیچ گزینه‌ای را از روی میز برنخواهند داشت.

 

جان کل پرفسور تاریخ در دانشگاه میشیگان می‌باشد. وی وب سایتی به نام Informed Comment دارد که روزانه اطلاعاتی در مورد عراق و سایرکشورهای خاورمیانه در آن ارائه می دهد.

 

امی گود من: می‌شود لطفا در مورد تهدیدات اخیر علیه ایران چند کلمه ای صحبت کنید؟ این تهدیدات جقدر جدی هستند؟ آیا شما فکر می کنید که احتمال وقوع جنگ بین ایران و آمریکا فوری است؟

جوان کل: فکر می کنم که دارودسته‌ی چنی در هیئت حاکمه‌ی بوش بسیار علاقه دارند که مراکز تحقیقاتی هسته ای را که ظاهرا در منطقه‌ای نزدیک اصفهان است، بمباران کنند. و چیزی که به بیرون درز کرده این است که آن ها چندین برنامه ریزی و گفتگو هم درباره‌ی این حملات کرده اند، اما هربار وزیر جنگ رابرت گتس و وزیر امور خارجه کاندو لیزا رایس مانع اجرای آن شدند.

- نظرتان در مورد تغییر دلایل چیست؟ منظورم این است پیش از حمله به عراق اعلام شد که صدام حسین سلاح انهدام جمعی دارد، اما وی نداشت. برای ما درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای صحبت می‌کنند، اما بعد می‌شنویم که دلایل را دارند تغییر می‌دهند، و دلایل تبدیل می‌شود به این که سربازان ایرانی درعراق می‌جنگند و سربازان آمریکائی را می‌کشند.

- بدترین چیزاین است که آمارگیری های اخیر نشان داده دارودسته‌ی جنگ طلب چنی عملا موفق شده اند درصد بالائی از آمریکائی ها را متقاعد کنند که ایران سعی به ساختن بمب هسته‌ای دارد و در کشتار سربازان آمریکائی در عراق دست داشته است. هرچند شواهدی برآن ها موجود نیست وهنوز ثابت نشده است، اما بیشتر آمریکائی‌ها آن را قبول کرده اند. با وجود این، 78 درصد مردم آمریکا می‌گویند نمی‌خواهند که آمریکا به ایران حمله کند. بنابراین، تمام دلایلی که آن ها از خود ابراز داشتند و برای حمله به ایران به وسیله وسایل ارتباط جمعی به خورد مردم داده اند، تاکنون آنقدر کافی نبوده که مردم را به جنگ با ایران متقاعد کند.

- پرفسور کل، می خواهم در مورد دیدار ماه گذشته رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد از آمریکا بپرسم. وی در دانشگاه کلمبیا در محیط متشنجی سخنرانی کرد. بسیاری که دانشگاه را به واسطه‌ی این دعوت، مورد انتقاد قرار می‌دادند، بعدا رئیس این دانشگاه لی بولینگر را برای معرفی بی ادبانه‌ی احمدی نژاد تشویق کردند.

- به جمله‌ی نهایی او دقت کنید: ... با این جمله معرفی‌ام را تمام می کنم - راستش را بخواهید از صمیم قلب این طور فکر می‌کنم که شما جرئت لازم برای جواب دادن به این سئوال را ندارید، اما جواب ندادن شما به این سئوال هم خود جوابی است. من از شما می‌خواهم که تفکر متعصبانه‌ای که مشخصه‌ی اصلی بیشتر گفته ها و کردارهای شماست را توضیح دهید. خوشبختانه متبحران در کشور شما به من گفته اند با وجود این همه شهروندان روشنفکر ایرانی، این فقط باعث بدترشدن موقعیت شما در ایران شده است. موثقان به من گفته‌اند  که گفته‌های ابلهانه و خشمگینانه‌ی یکسال پیش شما در این کشور - که در یکی از نشست‌های جلسه‌ی روابط خارجی – بیان شد، بقدری مردم حساس ایران را خجالت زده کرد که منجر به شکست حزب شما در انتخابات شورای شهر شد. ممکن است این منجر به همان اتفاق و حتی بیشتر از آن شود. . . من فقط یک استاد دانشگاه هستم که رئیس دانشگاه هم هست. و امروز من وزن خواسته ی دنیای مدرن برای نشان دادن مخالفت خود با چیزی که شما برای آن ایستادگی می کنید را حس می کنم. دلم می خواست می‌توانستم برخوردی بهتر از این داشته باشم. متشکرم.

- این سخنرانی لی بولینگر رئیس دانشگاه کلمبیا بود. لطفا جواب دهید؟

- تحلیل شخصی من این است که بولینگر مسئله ای را که داشت حل کرد. این مسئله عبارت از این بود که یکی از رئیس های دانشکده‌ی وی سال گذشته از احمدی نژاد برای سخنرانی دعوت به عمل آورده بود، و بولینگر آن را بهم زده بود. هیات علمی از این کار وی عصبانی شدند، بنابراین وی تصمیم گرفت که آن دعوت را امثال تکرار کند.

از طرف دیگر وی برای بازسازی محیط دانشگاه برنامه دارد، و می خواهد سالن تاتر جدیدی در آن‌جا بنا کند، و نیاز به حمایت صنف معاملات ملکی های نیویورک دارد که بسیاری از آنان رابطه‌ی گرمی با اسرائیل دارند و حامی آن کشورهستند و ممکن بود نسبت به این دعوت حالت دفاعی بگیرند. من فکر می کنم که وی این‌طور این مسئله را حل کرد که با دعوت احمدی نژاد از هیات علمی خود دلجویی کرد، سپس با حمله به وی دل دلالان معاملات ملکی نیویورک را به دست آورد.

- نظرتان درمورد قدرت احمدی نژاد در ایران چیست؟

- خوب احمدی نژاد همه کاره‌ی کشور نیست. نسبت به رئیس جمهور قبلی، محمد خاتمی، که در ضمن منتقد شدید احمدی نژاد درمورد نفی هولوکاست است، کمی فعال تر است و ارتباط نزدیک‌تری با سپاه پاسداران دارد. احمدی نژاد فرمانده ی کل نیروهای نظامی نیست. وی نمی‌تواند دستوردهد که کسی کسی را بکشد. وی نمی تواند فرمان جنگ را صادرکند. وی نمی‌تواند فرمان پرتاب موشک را صادر کند. تمامی این قدرت‌ها در دست رهبر آیت الله علی خامنه‌ای می باشد. در واقع احمدی نژاد می تواند روبان ها را قیچی کند و پل ها را افتتاح کند و کارهایی نظیر این انجام دهد. بنابراین فشار زیاد راست های آمریکائی به وی کاملا اشتباه است، و این فشارها فقط برای این است که وی رفتارهای عجیب و غریب و دیدهای غیرقابل قبول دارد، بنابراین استفاده از وی برای شیطانی نشان دادن ایران راحت است.  

- اجازه دهید از شما در مورد گزارش ژنرال پتروس بپرسم. ماه گذشته این ژنرال در مقابل کنگره صحبت کرد و ایران را متهم به راه انداختن جنگ داخلی در ایران کرد.

ژنرال دیوید پتروس: در شش ماه گذشته ما نظامیان شیعه‌ی تندرو را زیر حمله گرفتیم،  چند نفر از فرماندهان ارشد و جنگجویان آنان و همچنین معاون فرمانده حزب الله بخش 2800 را دستگیرکردیم. این بخش سازمانی است که توسط سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران برای حمایت، آموزش، مسلح کردن، تامین مالی کردن، و در برخی از موارد جهت‌دهی به نظامیان تندرو، تشکیل شده است. این عوامل رهبران حکومت عراق را کشته و یا می‌ربودند، سربازان ما را با ابزارهای انفجاری پیشرفته که ایرانیان در اختیار آنان گذاشته بودند زخمی و یا می‌کشتند و بدون استثنا شهروندان را در مناطق بین اللملی وسایر مناطق راکت باران می‌کردند. بطور فزاینده ای برای متحدان ما و رهبران عراقی این موضوع روشن می شود که ایرانیان با استفاده از سپاه قدس تلاش می کنند تا گروه های خاصی از عراقی را تبدیل به نیروئی همچون حزب الله بکنند تا در خدمت آن ها باشند و از طرف آن ها جنگ علیه دولت عراق و نیروهای متحد در عراق راه بیندازند.

- این گفته ی ژنرال پتروس است. پرفسور جواب شما چیست؟

-  این گفته ها برای من زیاد با معنا نیست. مهمترین پشتیبان ایران در عراق مجمع اعلای عراق انقلاب اسلامی است که به پیشنهاد آیت الله خمینی در ایران توسط جدائی خواهان شیعه تشکیل شد. این گروه دارای پارلمان، نیروی نظامی (سپاه بدر) می باشد که توسط سپاه انقلاب اسلامی ایران تعلیم دیدند. سپاه بدر و مجمع اعلای اسلامی یکی از نزدیکترین متحدان شیعه عراق می‌باشند.

این به نظر من به حسادت دو هوو مشابه است. من فکر می کنم که آمریکا احزاب و نظامیان بنیادگرا را فقط برای خود می خواهد و دوست ندارد برسر آنان به واسطه ی تاثیری که دارند با ایران به رقابت بپردازد. بنابراین برای این که بین ایران و این گروه فاصله ایجاد کند، درب را برروی ایران می‌بندد. تمام افراد ایرانی ای که آمریکا آنان را ربوده و در بازداشت نگهداشته است، در محدوده‌ی متحدان آمریکا -عبدالعزیرحکیم، رهبر مجمع اعلا، یا در اربیل میان متحدان کرد آمریکا-  یافته شده‌اند. بنابراین ایده‌ی این که ایرانیان درحال ایجاد واحدهایی خائن از میان ارتش محلی مهدی برای به مسلخ کشیدن کودکان در عراق هست، به نظر من درست نمی آید.

- و واقعیت این است که درعراق  جنگجوهای سعودی بیشتر از جنگجوهای ایرانی  حضوردارند، اما هیچ‌گاه به این نکته نه در رسانه های عمومی و نه در اخبار و یا توسط هیات حاکمه اشاره ای نمی شود. چگونه است؟

- تا آن‌جا که من می دانم، آمریکا هیچ‌گاه هیچ اسیر ایرانی ای را دستگیر نکرده است. تا آن جا که می دانم 24000 اسیرعراقی و 136 اسیر خارجی به اسارت گرفته شده است. و در این 136 زندانی یک نفر هم ایرانی نبوده است. تا اواخر تابستان، 45 درصد آن‌ها مال عربستان سعودی بودند. فکر می کنم که شاید این نسبت تغییرکرده باشد، اما این تغییر بسیار اندک است. اما درهرحال هیچ مدرکی دال بر فعالیت ایرانیان در عراق و امثالهم وجود ندارد.

- در مورد  استعفای علی لاریجانی چه نظری دارید؟ از چه منظر قابل اهمیت است؟

- خوب این خبر بسیار بدی است. این علامتی است حاکی از این که احمدی نژاد، که اجازه دارد با تائید خامنه‌ای سفرا و دیپلمات‌ها را تعیین کند، مهره های خود را دارد جایگزین می‌سازد. جایگزینی لاریجانی که سیاستمداری با تجربه بود و طرف های مذاکره کننده‌ی اروپائی وی را قبول داشتند، شخصی است با تجربه‌ای بسیار کم‌تر که از نزدیکان احمدی نژاد می‌باشد. من عقیده دارم که این حرکت بسیار بدی بود و احتمالا در رابطه با مذاکرات هسته ای جایگاه ایرانیان  را بیشتر تضعیف می‌کند.


 

[i] - AMY GOODMAN

[ii] - COLE JUAN

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics