|
تجربه عبرت آموز عراق
عصرنو 49:
کشته شدن سي هزار نظامي و حدود ششصد هزار تن غير نظامي و دو تا سه برابر
همين تعداد زخمي و معلول، حدود پانصدهزار کودک يتيم و بي سرپرست، دو ميليون
مهاجر، دو ميليون جابجايي جمعيت، کشته شدن 232 و ناپديد شدن 56 استاد و
دانشمند عراقي و مهاجرت سه هزار دانشمند ديگر از کشور، ديگر ارمغان جنگ و
اشغالي است که از چهار سال پيش با شعار مبارزه با تروريسم و ايجاد دموکراسي
به ملت مظلوم عراق تحميل شد. هرگاه توجه کنيم که جنگ هشت ساله مطابق آمار
رسمي در ايران کمتر از دويست¬هزار شهيد ودر عراق ظاهراً تلفاتي کمتر از اين
رقم داشته است، عمق فاجعه¬اي که ملت مظلوم عراق امروز بدان گرفتار آمده است
آشکار تر خواهد شد. مسلماً آنان که چهار سال پيش در عراق با شادي و پايکوبي
به استقبال سربازان آمريکايي مي¬رفتند هرگز نمي¬توانستند تصور کنند که پس
از چهار سال گرفتار وضعيتي خواهند شد که حتي واژه¬اي چون «فاجعه بشري» قادر
به توصيف آن نيست. آنان همچنين نمي¬توانستند پيش بيني کنند ارمغان
آمريکاييان براي ايشان نه رفع ظلم و تحقق آزادي بلکه افزودن فقر و ترور و
وحشت بر تمامي محروميت¬هايي خواهد بود که در رژيم ديکتاتوري صدام ناگزير از
تحمل آن بودند. اگر تاواني که مردم عراق براي حماقت¬هاي ديکتاتور خود و نيز
خوشباوري¬هاي خويش مي¬پردازند به آمار فوق محدود مي¬گرديد، مي¬شد به اين دل
خوش داشت که عراق در ازاي اين همه نهايتاً به امنيت و پيشرفت و استقلال
نائل شده است. اما واقعيت اين است که با گذشت چهار سال هنوز هيچ چشم انداز
روشني در افق عراق وجود ندارد و هرچه مي¬گذرد بر وخامت اوضاع افزوده¬تر شده
با کشانده شدن دامنه بحران به جنگ فرقه¬اي و مذهبي آمار و ارقام تأسفبار
فوق باشتاب بيشتري افزايش مي¬يابد. اکنون ديگر مهم نيست که آمريکا در عراق
شکست بخورد و ناگزير نيروهاي خود را از عراق خارج سازد. حتي اگر چنين
اتفاقي رخ دهد به سختي مي¬توان طرف پيروزي را در اين کشور يافت، زيرا هر
گونه ادعا و يا حتي تصور پيروزي در چهره مظلوم عراقي ويرانه، فقير، که
تقريباً تمامي زيرساخت¬هاي اقتصادي خود را از دست داده با ميليونها انسان
معلول و روان نژند، به سرعت رنگ مي¬بازد. اين البته در صورتي است که تماميت
و يکپارچگي سرزميني عراق حفظ شود و اختلافات قومي و مذهبي که اکنون در حال
گسترش است نهايتاً به ناکامي آمريکا و خروج از عراق ادامه نيافته و به
تجزيه اين کشور منجر نشود.
تجربه پر حرمان عراق البته براي غير عراقي¬ها و بويژه براي چند گروه از
وطني¬ها به غايت عبرت آموز است.
اول گروهي که مي¬کوشند بي عملي خود را در پس پرده¬اي از تحليل¬هاي راديکال
و آوانگارد و روشنفکرانه مخفي کرده، تمامي فعالان و تلاشگران اصلاح¬طلب را
در بهترين حالت به سطحي¬نگري و فقدان بينش متهم مي کنند و چشم به راه دخالت
بيگانه، همگان را به بي تفاوتي و سياست صبر و انتظار فرا مي¬خوانند.
دوستاني از ايشان نيز پيش از اين با مشاهده سخت و ناهموار بودن مسير
اصلاحات در ايران، شعار عبور از اصلاحات را مطرح کردند و به اميد اتفاقي از
جنس آنچه در افغانستان و عراق رخ داد اکنون چند سالي است که البته از موضع
حمايت و دفاع از منافع ملت در پارلمان¬هاي دول خارجي را مي¬کوبند.
توجه به سرنوشت رقت بار عراق و حتي وضعيت افغانستان امروز که بخش وسيعي از
آن هنوز خارج از قدرت و اختيار دولت مرکزي است و هر روز عده¬اي از مردم
بيگناه در شهرهاي مختلف اين کشور به کام مرگ مي¬روند، براي اين جماعت بي شک
درس¬هاي عبرت آموزي خواهد داشت. عراق امروز علاوه بر آن که سراب پرادبار
دموکراسي تحميلي وارداتي را با وضوحي آشکار به نمايش گذارده است، در برابر
آناني که چشم به راه بهار بغداد سوداي نسخه وطني کرزاي شدن داشتند جهنمي
سوزان را به تصوير مي¬کشد.
گروه ديگر آن سوپر انقلابي¬هايي هستند که حفظ ارزش¬هاي انقلاب و اصالت
جمهوري اسلامي را تنها در گرو مواجهه رودر رو با آمريکا مي¬بينند و لذا
مشتاقانه از جنگ استقبال مي¬کنند تا پوشالي بودن قدرت آمريکا را به اثبات
رسانند و ثابت کنند آمريکا در صورت حمله به ايران ناگزير از پذيرش شکست و
عقب نشيني خفت¬بار خواهد بود. اينان که هرگونه توصيه و منطقي را که به
بکارگيري تدبير و درايت در حفظ مصالح ملي و عدم استقبال از مواجهه نظامي با
آمریکا دعوت مي¬کند، حمل بر ترس و مرعوب بودن کرده، آسمان را به ريسمان
مي¬بافند تا ثابت کنند ما با عراق فرق داريم و براي اثبات اين تفاوت حتي تا
آنجا پيش مي¬روند که ثابت کنند صدام نه با آمريکا جنگيد و نه قصد جنگ داشت
بلکه او تنها مأمور خوش خدمتي بود که در طول جنگ سه هفته¬اي راه را براي
نيروهاي آمريکايي تا ورود به بغداد تأمين کرد. اينان از پيروزي حزب الله در
جنگ يکماهه با اسرائيل بيشتر از اين جهت شادمانند که آن را دليلي بر صحت
رويکرد جنگ¬طلبانه خويش ارزيابي مي¬کنند. دستمايه اين دليل نيز تنها قياسي
است که به موجب آن مخاطبان اطمينان مي¬يابند که اگر حزب الله لبنان توانست
شکست را به قدرتمندترين ارتش منطقه تحميل کند ما به طريق اولي قادر خواهيم
بود به آمريکائيان متجاوز درسي مشابه بدهيم. چهره زخمي و پر حرمان عراق
امروز براي اين گروه پيامي روشن دارد و آن اين که برفرض شکست آمريکا در
بلعيدن عراق و خروج خفت بار از اين کشور آنچه برجاي خواهدماند ويرانه¬ايست
که طعم شيرين هر پيروزي متصوري را به تلخي جانکاهي مبدل خواهد ساخت که تا
نسل¬ها ذائقه هر ايراني طالب عزت و سربلندي کشور را خواهد آزرد.
عراق امروز به ميزاني که مي¬تواند اين دو گروه راديکال و افراطي را به
بي¬پايگي و تخيلي بودن تحليل¬ها و ديدگاه¬هاي خويش متقاعد سازد، براي اصلاح
طلبان تأمل برانگيز و مشوق ايشان در ادامه مصمم مبارزات اصلاحي است. عراق
امروز براي اصلاح¬طلبان اين پيام را دارد که هرگونه ترديد در حقانيت حرکت
اصلاح¬طلبانه و هرگونه تزلزل در ادامه استوار و مصمم حرکت اصلاحي و يا سستي
و عدم پويايي و تحرک در برابر سياست¬هاي ستيزه جويانه و ماجراجويانه
افراطيون، مي¬تواند فرجامي شوم را براي کشور رقم بزند. بنابراين به رغم
تمامي دشواري¬ها و محدوديت¬ها و خطرات، براي اصلاح¬طلبان که دل در گرو عزت
و سربلندي ملت و کشور دارند، هيچ راهي جز ادامه مسير اصلاحات با عزمي
راسختر متصور نيست.
|
