نویدنو:22/11/1385                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

گاردين. تدارک برای حمله هوايی به ايران در مرحله پيشرفته است
 موسسه آمريکن اينترپرايز و ديک چنی برای حمله به ايران به بوش فشار می آورند.
 
اخبارحمله به ايران ميتواند دو منظوره باشد، هم برای اعمال فشار در پرونده هسته اي، هم به عنوان تدارک جنگی.

روشنگری.اکنون رسانه های معتبر رسمی در اروپا که معمولا در اخبار خود بويژه در رابطه با ايالات متحده بسيار محافظه کارانه عمل ميکنند، از برنامه ريزی جدی بوش برای حمله به ايران مينويسند. انتشار اين گزارشات همزمان با پايان مهلت شورای امنيت برای ارزيابی واکنش رژيم اسلامی به قطعنامه 1737 ميتواند به منظور فشار بر رژيم باشد، اما نبايد فراموش کرد استفاده از تهديد نظامی در پرونده هسته اي، با استفاده نهايی از قدرت نظامی و حمله به ايران در برنامه دولت بوش در تضاد قرار ندارد و يکی ضرورتا به معنای نفی ديگری نيست. يعنی اخبارحمله به ايران ميتواند دو منظوره باشد، هم برای اعمال فشار در پرونده هسته اي، هم به عنوان تدارک جنگی.
 


گاردين و اکونوميست دو نشريه انگليسی هردو سرمقاله های خود را به قصد قطعی بوش برای حمله به ايران اختصاص داده اند.

روزنامه گاردين در شماره روز شنبه 10 فوريه خود ازقول منابع مطلع در واشنيگتن، از قصد دولت آمريکا بر حمله به ايران خبر داد. اين روزنامه نوشت تدارکات آمريکا برای حمله هوايی به ايران در مرحله پيشرفته است و اين عليرغم آن است که مقامات دولت بوش قصد حمله نظامی به ايران را انکار ميکنند.

بنا بر گزارش اين منابع تدارکات نظامی در خليج فارس امکان حمله نظامی در بهار امسال را فراهم ميکند ولی اگر حمله صورت بگيرد، به احتمال قوی در سال آينده و درست قبل از آن خواهدبود که بوش پست رياست جمهوری را ترک ميکند.

گاردين نوشته است نومحافظه کاران بويژه موسسه آمريکن اينترپرايز و ديک چنی به بوش فشار وارد ميکنند که جبهه جديد عليه ايران را باز کند. وزارت خارجه و پنتاگون، بخش بزرگی از دموکرات ها و جمهوريخواهان با حمله موافق نيستند. اين منابع گفتند تصميم به حمله هنوز اتخاذ نشده است.

گاردين اظهارات جرج بوش، وزير خارجه و وزير دفاع آمريکا در انکار قصد حمله به ايران را يادآوری ميکند ولی خاطرنشان کردهاست که وينسنت کانيسترارو از مقامات سابق سيا و شورای امنيت ملی که اکنون يک موسسه اطلاعاتی را از واشينگتن اداره ميکند، بر درستی نظر منابع گاردين در واشينگتن تاکيد کرده و ميگويد پنتاگون برای حمله تدارک می بيند و برنامه بمباران سايت های هسته ای کاملا پيشرفته است.

او گفت:,ما داريم برای جنگ برنامه ريزی ميکنيم. اين امر بطور غير قابل تصوری خطرناک است.,

[وينسنت کانيسترارو همان شخصی است که سال گذشته از جمله در مصاحبه ای با گاردين برای نخستين بار فاش کرد که حملات تروريستی که از طريق نفوذ از مرزهای ايران صورت ميگيرد و ربودن و قتل ماموران رژيم و کارمندان دولتی و مسافران طی اين عمليات تروريستي، توسط سيا سازمان داده شده است.ر]

گاردين در مورد تدارکات برای حمله به ايران، به ارسال يک گروه جنگنده دوم و ناو هواپيمابر آيزنهاور به خليج فارس، ارسال موشک های پاتريوت، ارسال سلاح هايی برای مقابله با حملات انتقام جويانه رژيم ايران و انبار کردن نفت اشاره کرده است.
گاردين مينويسد تدارکات نظامی خطر آن را در بردارد که باعث يک جنگ "جنگ تصادفی" بشود.

گاردين در ادامه آورده است کلنل سام گاردينر افسر سابق نيروی هوايی که سرپرست بازی های آزمايشی جنگی عليه ايران بود، تدارک نظامی برای حمله به ايران را تاييد کرد. او سخنان رابرت گيتس وزير دفاع آمريکا را مبنی بر اينکه آمريکا قصد حمله به ايران را ندارد نادرست خواند و گفت منظور او احتمالا اين بود که برنامه فوری برای حمله نظامی به ايران در دست نيست. به همين دليل او از نوعی جمله بندی غيردقيق استفاده کرد. گاردينر گفت ما بايد اين استدلال را دور بريزيم که چون آمريکا در عراق گير افتاده است نمی تواند اين کار را بکند. زيرا اين يک عمليات هوايی است.

تلاش موسسه آمريکن اينترپرايز برای استفاده از "زور فيزيکی" عليه ايران
گاردين تاکيد ميکند علاوه بر ديک چنی موسسه آمريکن پرايز نيروی اصلی است که برای حمله به ايران فشار می آورد. همين موسسه بود که اصطلاح ,محور شر, را ابداع کرد و ايران را به عراق و کره شمالی وصل نمود.

گاردين در ادامه آورده است سال گذشته به نظر ميرسد نفوذ اين موسسه که حمله به عراق را تشويق ميکرد، در مقابل انتقادات روزافزون کاهش يافته است. ولی جرج بوش عليرغم همه مخالفت ها از سوی کنگره و پنتاگون و وزارت خارجه سرانجام طرح موسسه اينترپرايز برای تشديد جنگ در عراق را پذيرفت.

به نوشته گاردين، جاش موراوچيک متخصص موسسه اينترپرايز در مسايل خاورميانه يکی از پر سر و صداترين طرفداران حمله به ايران است. او ميگويد هيچکس از ,تهاجم به ايران صحبت نمی کند، ما از تجربه عراق آموخته ايم. , ولی حمله هوايی مساله ديگری است. او ميگويد خطر دست يابی ايران به سلاح هسته ای اين نيست که ممکن است از ان فورا استفاده کند. بلکه اين است که از آن به عنوان سپری در خدمت شرارت های خود استفاده خواهد کرد. او ادامه ميدهد:,من فکر نمی کنم هيچ راهی برای جلوگيری از آن به جز استفاده از زور فيزيکی وجود داشته باشد.,

گاردين سپس يادآوری ميکند که بوش در سال 2009 پست رياست جمهوری را ترک ميکند و مکررا گفته است نمی خواهد ميراثی بر جای بگذارد که در آن ايران موقعيت ابرقدرت منطقه ای را پيدا کرده و به اين امر که ظرفيت دست يابی به سلاح اتمی را داشته باشد نزديک شود.

جاش موراوچيک نيز به اين مساله اشاره کرده و ميگويد:,دولت بوش گفته است که اجازه نمی دهد ايران به سلاح اتمی دست يابد. يا چرند گفته است يا حرف او معنای مشخصی دارد: اگر مجبور بشويم اين کار را خواهيم کرد[ يعنی حمله به ايران] من بيشتر فکر ميکنم اين فقط برای داغ کردن فضا نيست.,

هم مدافع استفاده ازمجاهدين خلق، هم مدافع بمب های سنگرشکن- شايد مجهز به کلاهک هسته ای

گاردين در ادامه آورده است تعداد ديگری از نومحافظه کاران با حمله هوايی موافق نيستند بلکه از نوع ديگری از اقدامات نظامی حمايت ميکنند، يعنی حمايت از گروه های مسلح، بويژه مجاهدين خلق، عليرغم اينکه وزارت خارجه آن را جزو گروه های تروريست رده بندی کرده است.

به نوشته گاردين کميته سياست ايران
Iran Policy Committee که توسط ريموند تانتر و از ترکيب مقامات کاخ سفيد، وزارت خارجه و ماموران اطلاعاتی درست شد، مدافع اصلی حمايت از مجاهدين است. ريموند تانتر در رابطه با حملات هوايي، مدافع استفاده از بمب های سنگر شکن است . او گفته است:,من فکر ميکنم برای دسترسی به سايت های نطنز و اراک که در اعماق زمين قرار دارند تنها راه استفاده از بمب های سنگر شکن است که بعضی از آنها به کلاهک هسته ای مجهزند. من فکر نمی کنم ايالات متحده بخواهد اين کار را بکند ولی آن ها را به اسرائيل فروخته است.,
يکی ديگر از نومحافظه کارانی که طرفدار حمايت از مجاهدين هستند به نوشته گاردين خانم
ميراو ورمسر
Meyrav Wurmserر ئيس گروه سياست خاورميانه در انستيتوی هودسن است. او تاکيد ميکند از اقدامات تاکنونی بوش و توقف او در عراق ناراضی است.
گاردين در انتهای مقاله خود به نظرات کسانی اشاره ميکند که از مذاکره حمايت ميکنند.

شروع جنگ با بوش، عواقبش با دولت بعدی
قراين نشان ميدهد که جنگ طلبان در دولت بوش قصد دارند اگر بتوانند حمله به ايران را به نحوی صورت دهند که مسووليت عواقب آن را برعهده نداشته و آن را به گردن کابينه بعدی بيندازند، اما ميخ سياست جنگی خود را به نحو غير قابل برگشت کوبيده باشند.شروع حمله در سال آخر رياست جمهوری که در مقاله گاردين به آن اشاره شد، تدبيری در اين جهت است. اکونوميست هفته نامه انگليسی سرمقاله خود را به يک اخطار جدی تر به هردو طرف منازعه اختصاص داده و ضمنا بطور جدی بر سخت کردن تحريم ايران به منظور فشار بر رژيم اسلامی برای پذيرفتن قطعنامه تاکيد کرده است.

اکونوميست نيز در تحليل خود مثل گاردين به تکذيب های مکرر مقامات دولت بوش مبنی بر عدم برنامه ريزی برای جنگ اشاره کرده ولی تاکيد ميکند که عليرغم اين بوش خيال حمله به ايران را دارد. اکونوميست در مورد دليل اين امر اگرچه به قصد جمهوری اسلامی برای دست يابی به سلاح اتمی و تندروی احمدی نژاد در مورد اسراييل و انداختن مسووليت فجايع عراق به گردن رژيم ايران اشاره ميکند، ولی تکيه اصلی را بر شکست بوش در سياست خارجی ميگذارد و مينويسد او خودش ميراث خود را به سياست خارجی اش وابسته کرد و وعده داد دمکراسی را به خاورميانه بياورد و از دستيابی دولت های سرکش به سلاح اتمی جلوگيری کند. اکونوميست مينويسد اکنون بوش حمله پيشگيرانه به برنامه هسته ای ايران را راه مناسبی برای رهايی دولت خود از اين دين ميداند. اما اشتباه ميکند.

اکونوميست در اين مقاله در عين تاکيد بر خطرات عظيم دست يابی رژيم اسلامی به سلاح هسته ای بطور ضمنی ولی آشکارا افشاء ميکند در مورد , تهديد هسته ای,رژيم بزرگنمايی شده است. اکونوميست در اين مورد مينويسد برخلاف عراق و مساله دست يابی صدام به سلاح هسته ای,در مورد ايران توازن خطر، هرچند اندکي، در جهت معکوس است.,

اکونوميست در اين رابطه مينويسد حتی اگر ايران در صدد دست يابی به سلاح هسته ای باشد به حمله سايت ها کار را خراب تر ميکند. زيرا بدون اشغال ايران، که عراق آن را غير قابل تصور کرد است، حمله در بهترين حالت برنامه هسته ای رژيم را به تاخير می اندازد ولی آنرا متوقف نمی کند. بعلاوه خطر آن را در بر دارد که مردم ايران را به پشت رژيم بکشاند و رزيم به منافع آمريکا در همه جا حمله کند.

اکونوميست نيز مثل شيراک يادآوری ميکند حتی اگر رژيم ايران به سلاح هسته ای دست يابی پيدا کند ايران هسته ای را ميتوان مثل شوروی سابق مهار کرد. در دليل اين ارزيابی اکونوميست به خصلت رژيم اسلامی اشاره ميکند که با همه ادعاهای مذهبی اش يک ساختار پيچيده و کنترل کننده درونی دارد و عليرغم استفاده از ابزارهای زشت، از جمله به کارگيری تروريسم، آيت الله ها نشان داده اند حسابگران موذی هستند و عواقب کار های خود را در نظر دارند.

با وجود اين اکونوميست بر خطر هسته ای شدن رژيم بيش از پيش تاکيد ميکند بويژه به خاطر آنکه کشورهای عربی بويژه مصر و عربستان را که تاکنون با سلاح هسته ای اسرائيل ساخته اند، تشويق ميکند که به سلاح هسته ای دست يابند و ان پی تی را به خطر می اندازد. بعلاوه رژيم را به فکر می اندازد که ,انقلاب ," خود را بی محابا در خاورميانه گسترش دهد.
اکونوميست اما راه جلوگيری از اين خطر را تشديد فشار، تحريم، و مذاکره و معامله ميداند.



*صفحه اول عکس رويترز که در گاردين چاپ شده است.
منابع:
گاردين
http://www.guardian.co.uk/iran/story/0,,2010086,00.html
اکونوميست
http://www.economist.com/opinion/displaystory.cfm?story_id=8668903

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics