نویدنو:28/08/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

 

برای کسانی که شبیه دشمن هستند

 امیرحسین لادن
ahlzml@earthlink.net  

منبع: عصر نو

ما ایرانی ها ، چه نسل مهاجر و چه فرزندانی که در آمریکا متولد شدند، بد نیست به مشکلی که ژاپنی آمریکائی ها شصت سال پیش با آن دست بگریبان شدند، نظری بیفکنیم:

در سالهای
۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ طی دوران جنگ آمریکا و ژاپن بیش از ۱۲۰،۰۰۰ ژاپنی آمریکائی که بیشتر از دو سومِ شان شهروند آمریکائی بودند، بدون هیچ دلیل و بدون اجرای مراحل قانونی؛ با از دست دادن تمام حقوق شهروندی و انسانی و رها کردن تمام هستی شان، رهسپار بازداشتگاه های اسرای جنگی شدند.

تشنج و احساساتِ ضد ژاپنی به وسیلۀ مطبوعات فتنه انگیز، سیاستمداران فرصت طلب و مذهبیون نژادپرست به اوج خود رسیده بود.  تهمت و دروغ و شایعه سازی جایگزین منطق، مدرک و ضوابط قانونی شده بود.  ژاپنی آمریکائی ها ظرف یکی دو هفته تبدیل شده بودند به دشمن درونی، جاسوس و ستون پنجم و حتی در خانه شان در امان نبوده و مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند.   

فرانکلین روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا ، در روز
۱۹ فوریه ۱۹۴۲ فرمان ۹۰۶۶ ریاست جمهوری را توشیح کرد. این فرمان دستور محرومیت ، اخراج و توقیف تمام شهروندان ژاپنی آمریکائی ، برای امنیت ملی، ضرورت نظامی و جلوگیری از هر نوع کارشکنی و خرابکاری بود.

این فرمان بلافاصله برای شهروندان آمریکائی ژاپنی مقررات حکومت نظامی بوجود آورد و آنان حق مسافرت از یک شهر به شهر دیگر را نداشتند.

فرزندان این شهروندان از مدارس و کالج ها و پدران از مشاغل شان اخراج شدند.  کسب و کارهایشان مورد حمله قرارگرفته، به تاراج رفت و یا به وسیلۀ دولت ضبط شد. ورود ژاپنی آمریکائی به همه جا، حتی فروشگاه و رستوران و هتل ممنوع شد.

به آنان دستور دادند که با حمل یک کیف و یا چمدان کوچک بلافاصله خود را به محل های مشخص شده معرفی کنند.

توقیف و جابجائی آمریکائی های ژاپنی الاصل، بوسیلۀ "سازمان اولیاء امور جابجائی"  که به همین منظور تشکیل شده بود و مسئول امور بازداشتگاه های اسرای جنگی نیز بودند، مورد اجراء قرار گرفت. آن بخت برگشتگان به وسیلۀ اتوبوس و قطار تحت حفاظت گارد نظامی رهسپار بازداشتگاه ها شدند.

بازداشتگاه ها در مناطق کویر، بیابان های دور و خارج از محدوده بودند واکثراً حتی از ابتدائی ترین وسائل زندگی بی بهره بودند.

بازداشتگاه ها به شدت شلوغ، غیر بهداشتی با غذای نامرغوب و همگانی بودند.  تابستان ها گرمای طاقت فرسا و زمستان ها سرمای کشنده گریبانگیر آنان بود، از حیوانان بهتر نگهداری می شد تا از این شهروندان آمریکائی ژاپنی.

این شهروندان متوسل به دادگاه های عالی آمریکا نیز شدند، یا به جائی نرسیدند و یا وقتی که برنده شدند، هیچ تغییری در وضع شان نکرد. چون کسی توجهی به آن نمی کرد.

آنان خانه هایشان، کسب و کارشان و تمام هستی شان را از دست دادند.  در مواردی که این شهروندان اعتراض می کردند و یا تن به اسارت نمی دادند، با ضرب و شتم و حتی اعدام روبرو می شدند.

تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان داوطلب شدند که وارد ارتش آمریکا شده با ژاپن بجنگند.  آمریکا آن داوطلبانان را پذیرفت ولی پدران و مادرانشان هم چنان در بازداشتگاه ها به سر بردند.

چهار سال بعد که این شهروندان آزاد شدند، هنوز احساسات ضد ژاپنی به طور گسترده در مناطق مختلف شیوع داشت و بسیاری از آنان هیچ گاه جایگاه و زندگی اولشان را به دست نیاوردند و بسیاری از آنان در فقر و بیماری تا مرگ ادامه ی حیات دادند.

چهل و پنج سال بعد در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان در سال
۱۹۸۸، در چارچوب "قانون آزادی مدنی" از آنان رسماً عذر خواهی گردید.  نوشدارویئی، پس از مرگ سهراب!

منظور از این یادآوری، هشداری به هیزم کشانِ آتش جنگ احتمالیِ آمریکا و اسرائیل با ایران است.  البته امید این هموطنان،  رهائی از دست جمهوری آخوندی است ولی به چه بهائی؟

طبق دو روایت وزارت دفاع و شورای امنیت، آمریکا و اسرائیل قصد دارند که ما بین ده هزار تا یازده هزار هدف را در ایران نابود کنند.  آمریکا نمی خواهد و نمی تواند عراق دیگری داشته باشد، یعنی
۱۶۰،۰۰۰ نظامی و میلیاردها دلار وسائل رزمی و تدارکات و پشتیبانی. از این رو، متعدد بودن اهداف و استفاده از بمب های هسته ئی، نیاز به پیاده کردن نیرو، در داخل ایران را حذف می کند و احتمال گیر کردن در مرداب جنگ دیگر را به حد اقل می رساند.

شاید آنان که خواستار حمله به ایران اند، قادر به درک عواقب آن نیستند که نابودی یازده هزار هدف که بعضی از آن اهداف با بمب های اتمی نابود خواهند شد، یعنی کشتار دسته جمعی صدها هزار ایرانی بی گناه؛ و نابودی کلیۀ پایگاهای هوائی، موشکی، رادارها و پشتیبانی و تدارکات، به معنای نابودی ارتش ایران و بی دفاع رهاکردن کشور است.

تخریب فرودگاه ها، پل ها، بنادر، راه آهن، کارخانه های تولید نیرو، تصفیۀ آب، کارخانه ذوب آهن و کارخانه های وابسته، تسلیحات پتروشیمی و صنایع سنگین و صدها کارخانه و مراکز تولیدی دیگر زیر پوشش صنایع جنبی که همگی جزو اهداف بمباران می باشند، ایران را در معرض کسادی، ورشکستگی و قحطی قرار خواهد داد. تهران و حومه، همدان، اصفهان، یزد، اراک، تبریز و شیراز، جزو شهرهائی هستند که بیشترین اهداف مورد حمله را دارند.
تلفات ناشی از این عملیات، به وسیلۀ متخصصین جنگی- نظامی، در بهترین شرایط  بالغ بر شصت هزار نفر و بالغ بر یک میلیون نفر مجروح برآورد شده است.

موسسه ی مطالعات برندن موری، خسارات مستقیم ناشی از این عملیات را
۳۶۵ میلیارد دلار و خسارات جانبی را تا ۹۷۰ میلیارد دلار تخمین زده اند.  این ارقام بخشی از خسارات است، این تهاجم و خسارات وارده ، ایران را از نظراقتصادی  نیم قرن عقب خواهد راند.

ایران هنوز از صدمات جنگ ایران و عراق کمر راست نکرده است؛ خواب وحشتناکی که برای ایران دیده اند، ایران را متلاشی، ورشکسته و برای یکی دو نسل محتاج و نیازمند خواهد کرد.

حکومتی که بوسیله ی آمریکا و اسرائیل سر کار بیاید، حکومتی دست نشانده و مامور خواهد بود و می تواند باعث بروز کشمکش و حتی جنگ داخلی شود.

رهائی ملت و نجات ایران درگرو همّت ما، همیاری، همکاری و اتحاد همه ی ایرانیانی است که زادگاه خود را دوست دارند و خواستار عدالت اجتماعی، یکپارچگی و سربلندی ایران آزاد و آباد هستند.

 

نحوه کارکرد بمب های سنگر کوب (بونکر بوستر):عملکرد بمب های بونکر بوستر( سنگر کوب )

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics