نویدنو:10/02/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

نگاهی به جنبش سندیکایی زحمتکشان در مرحله کنونی
 

نقل از نامه مردم شماره 763
مرحله حساس کنونی در حیات جنبش کارگری- سندیکایی میهن ما، از همه نیروهای راستین مدافع طبقه کارگر احساس مسئولیت تاریخی بزرگی را می طلبد. باید با تمام توان در جهت تقویت جنبش کارگری- سندیکایی موجود در کشور، به دور از هر گونه کوته نظری، اراده گرایی و یا پیشداوری، تلاش کرد. این وظیفه ای خطیر و بنیادین محسوب می شود!

با گذشت نزدیک به سه دهه از پیروزی انقلاب مردم ایران، طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان میهن ما، که سهم اصلی و عمده را در پیروزی انقلاب بر عهده داشتند، از ابتدایی ترین حقوق شناخته شده خود همچنان محرومند، حق تشکل های مستقل صنفی و حقوق سندیکایی دررژیم ولایت فقیه، نظیر دیگر حقوق دمکراتیک فردی و اجتماعی، به رسمیت شناخته نمی شود و ارتجاع ایران همواره برای تامین منافع کلان سرمایه داران، موانع بسیار بر سر راه فعالیت آزاد سندیکایی کارگران ایجاد کرده و می کند و در این خصوص از همه گونه شیوه ای از جمله سرکوب، زندان و اعدام و نظایر آن طی سه دهه پس از انقلاب، استفاده کرده است.
اما به رغم همه این ترفندها، جنبش سندیکایی زحمتکشان به حیات و مبارزه خستگی ناپذیر خود ادامه داده است. مبارزه امروزین طبقه کارگر میهن ما در شرایط فوق العاده حساس و دشوار کشور ما و در شرایط تشدید حملات ارتجاع ادامه می یابد و آینده جنبش سندیکایی کارگری، به میزان بسیار زیادی به سمت و سوی حوادث این دوره حساس بستگی خواهد داشت. از این رو درک و شناخت ویژگی های مرحله کنونی، وظایف مبرم آن، و ارایه یک دور نمای واقع بینانه، از اهمیت اصولی برخوردار است.
یکی از مهمترین ویژگی های این دوره روند روبه رشد جنبش سندیکایی بر پایه افزایش آگاهی طبقاتی کارگران است. سه دهه فشار طاقت فرسای پلیسی در کنار اجرای سیاست های اقتصادی-اجتماعی خانمانسوز تحت عناوینی چون برنامه ”تعدیل اقتصادی“، تامین امنیت سرمایه و اصلاح ساختار اقتصادی در قالب برنامه های موسوم به توسعه اقتصادی، هر چند که ... زندگی و امنیت شغلی کارگران را به چالش گرفت واثرات فوق العاده مخرب بر جای گذاشت ولی با وجود وخامت اوضاع و بر اثر تلاش های پیگیر کارگران آگاه و بستر عینی موجود، طبقه کارگربه تجربه روزانه دریافت راه نجات از چنین وضعیتی وحدت، سازماندهی وتشکل است. خواست احیای حقوق سندیکایی و ایجاد و احیای سندیکاهای مستقل دقیقا بر پایه این ویژگی یعنی افزایش آگاهی طبقاتی صورت گرفته و روندی نیست که بتوان به سادگی آن را متوقف و منحرف ساخت. چنین واقعیتی پایه های مستحکمی برای احیا و بازسازی جنبش سندیکایی زحمتکشان در مرحله کنونی محسوب می شود که باید در قوام و تقویت آن به طور پیگیرانه و به دور از شتاب زدگی کوشش کرد.
باز سازی و احیای جنبش سندیکایی کارگران در چارچوب تاریخی- اجتماعی مشخصی قرار دارد که لازم است بدان توجه دقیق وموشکافانه داشت. رشد و گسترش جنبش سندیکایی جدا از تحولات پر شتاب میهن ما و رخ دادهای بزرگ و کوچک تعیین کننده در وضعیت سیاسی کشور نیست و نمی تواند باشد. این امر ویژگی دیگر جنبش سندیکایی در مرحله کنونی است.این بدان معناست که جنبش کارگری-سندیکایی در دوره رشد و بازسازی ضمن برخورد با موانع فرا روی خود، و از جمله برنامه ها و سیاست های رژیم ولایت فقیه، از استقلال عمل خود و در پیوند با آن از ماهیت جانبدار و طبقاتی خود دفاع و برآن تاکید می کند.
سازمان های سندیکایی، ماهیت مستقل، صنفی، دمکراتیک و طبقاتی دارند. برخلاف برخی گرایشات نادرست، سندیکاها و جنبش سندیکایی به هیچ رو نباید به زائده فعالیت های سیاسی و دنباله روی از ارگان های حکومتی بدل شود.
در عین حال جنبش سندیکایی با حفظ استقلال خود، که امری حیاتی است، در صحنه سیاسی جنبش، خنثی و بی طرف نبوده و نمی تواند باشد. استقلال عمل جنبش سندیکایی زحمتکشان به معنای جدا بودن آن از جنبش سراسری دمکراتیک مردم نیست و مانع از همبستگی این جنبش با جنبش های مترقی اجتماعی نخواهد بود. این پیوندی خلاق و پویاست، از سویی به تقویت جنبش سراسری یاری می رساند و از دیگر سو، جنبش سندیکایی را پر توان و نیرومند می سازد. تجربه تاریخی نشان می دهد وجود سازمان های سندیکایی نیرومند، مستقل ورزمجو، نه تنها برای دستیابی به اهداف مبارزات اقتصادی ضروری اند، بلکه برای نیل به هدف های عام سیاسی و سازماندهی نیروهای راستین جنبش مردمی برای نیل به آزادی، صلح، استقلال و عدالت اجتماعی کمک موثر و مهمی به شمار می آیند.
در ارتباط با آنچه مورد اشاره قرار گرفت، یکی دیگر از ویژگی های مهم جنبش کنونی سندیکایی کارگران و زحمتکشان قابل تشخیص است و آن عبارتست از: تنوع گرایشات در داخل این جنبش، که امری به ویژه در دوره حاضر طبیعی است. جنبش سندیکایی برای آنکه در بازسازی و تقویت خود کامیاب باشد، باید بر این اصل مهم سندیکایی که از زمره سنن جنبش کارگری-سندیکایی میهن ما نیز هست، پایبند بماند.اختلافات ایدئولوژیک موجود میان گروه های زحمتکشان و وجود گرایشات متنوع هرگز موانعی غلبه ناپذیر در راه تامین وحدت عمل و وحدت سندیکایی به منظور نیل به هدف های مشترک نبوده و نیست. وحدت جنبش سندیکایی یکی از اصلی ترین عرصه های فعالیت در مرحله حساس کنونی است. بدون تامین این وحدت، جنبش سندیکایی زحمتکشان در اوضاع نامساعد داخلی و بین المللی قادر به ایفای نقش خود در راه دفاع از حقوق و منافع صنفی کارگران نخواهد بود، و نیز توانایی و تاثیر هدفمند خود را در معادلات سیاسی به میزان قابل توجهی از دست می دهد. می باید بر هرگونه جو بی اعتمادی و بدبینی چیره شد و به دور از راست روی و یا چپ روی، یا به عبارتی، فرقه گرایی و دنباله روی، به کار پیگیر، صبورانه و هدفمند در میان کارگران پرداخت. در مسئله تامین وحدت صفوف جنبش سندیکایی، ضرورت رشد آگاهی زحمتکشان اهمیت اساسی دارد. فراموش نکنیم جنبش سندیکایی زحمتکشان که درحال بازسازی است، مدام زیر حملات تبلیغاتی سیاسی و ایدئولوژیک امپریالیسم و ارتجاع قرار دارد. بنابر این باید با احساس مسئولیت اجازه نداد که نیروی پرتوان کارگران پراکنده و متفرق شود و دشمنان طبقاتی بتوانند به مقاصد خود دست یابند.
هرگونه سیاست انشعاب گرانه و تفرقه افکنانه در مرحله حساس کنونی به سود دشمنان طبقه کارگر خواهد بود. وحدت درعین تنوع از اهمیت جدی و اصولی برخوردار است و باید در راه آن پیگیرانه تلاش کرد. این مسئله زمینه ساز وحدت طبقه کارگر و یاری رسان به برپایی سازمان های مستقل سندیکایی قلمداد می گردد. نیاز امروز زحمتکشان میهن ما به وجود سندیکاهای نیرومند مردمی و متشکل، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. در این راه باید از همه روزنه ها، امکانات با هوشیاری و به دور از ذهنی گرایی استفاده کرد. چنین سیاستی ضمن پایبندی به ماهیت طبقاتی و جانبدار جنبش سندیکایی وهوشیاری، به هیچ روی به معنای سازش کاری نیست. به هر روی حفظ وحدت در جنبش سندیکایی و در واقع ضرورت آن در لحظه مشخص کنونی نباید آنی از نظر دور بیفتد.
ضمن درنظر گرفتن چنین ویژگی هایی، مبارزه برای تشکل صنفی و بازسازی و احیای جنبش سندیکایی دارای ضرورت مبرم است، زیرا اول اینکه: احیای حقوق سندیکایی و ایجاد و احیای سندیکاهای مستقل و رفع موانع موجود در اوضاعی که وزارت کار دولت احمدی نژاد اصلاح قانون کار را شجاعانه ترین اقدام اقتصادی تعریف می کند و ابلاغیه اصل 44 با هدف پیوستن به سازمان تجارت جهانی که پایمال کننده منافع و حقوق طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان به شدت مطرح است می تواند سدی در برابر تهاجمات ارتجاع و کلان سرمایه داران پدید آورد. وضعیت دردناک کنونی کارگران از نقطه نظر منافع صنفی، نتیجه مستقیم محرومیت آنان از آزادی فعالیت سندیکایی است. اگر حق کارگران در برخورداری از فعالیت آزاد سندیکایی پایمال نمی شد و کارگران قادر به تشکل و استفاده از سلاح هایی چون اعتصاب و جز اینها بودند، محققا وضع زندگی و اوضاع کار آنان بهتر از امروز بود و رژیم ولایت فقیه نمی توانست این چنین منافع زحمتکشان را مورد دستبرد قراردهد. تشکل در سازمان های سندیکایی و احیای حقوق سندیکایی یعنی قدرت متحد و متشکل زحمتکشان که می تواند وثیقه بهبود وضعیت کار و زندگی و تامین خواست های صنفی و رفاهی آنان باشد. دوم اینکه: با توجه به تحولات صحنه سیاسی، مسئولیت تاریخی طبقه کارگر در رویارویی با ارتجاع و عقیم گذاشتن توطئه های امپریالیسم و دفاع از صلح، سازماندهی و تشکل کارگران و تقویت جنبش سندیکایی را در اولویت قرار می گیرد و به امری با اهمیت بدل می شود. طبقه کارگر ایران به لحاظ موقعیت و مسئولیت تاریخی در صف مقدم کلیه طبقات و قشرهای تحول خواه و مخالف استبداد و دیکتاتوری رژیم خود کامه ولایت فقیه قرار دارد و از همین رو به قدرت تشکل صنفی خویش نیازمند است. این قدرت، یگانه ضامن برآورده ساختن مطالبات به حق کارگران و مجموعه مزد بگیران است و امکانی فوق العاده با اهمیت و موثر در مبارزه جنبش مردمی برای تامین استقلال آزادی، صلح و عدالت اجتماعی است!
مرحله حساس کنونی در حیات جنبش کارگری- سندیکایی میهن ما، از همه نیروهای راستین مدافع طبقه کارگر احساس مسئولیت تاریخی بزرگی را می طلبد. باید با تمام توان در جهت تقویت جنبش کارگری- سندیکایی موجود در کشور، به دور از هر گونه کوته نظری، اراده گرایی و یا پیشداوری، تلاش کرد. این وظیفه ای خطیر و بنیادین محسوب می شود!

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics