نویدنو:22/11/1385                                                                     صفحه قابل چاپ است

متن کامل سند آشتی ملی فلسطين
پيشنهاد رهبران فلسطينی اسير در زندان های اسرائيل


منبع: اندیشه وپیکار
با احساس مسؤوليت کامل ملی و تاريخی و با توجه به خطراتی که ملت ما را تهديد می کند، و به منظور تقويت جبههء داخلی فلسطين و حراست و حمايت از وحدت ملی فلسطين در داخل و خارج، و به منظور مقابله با برنامهء اسرائيل جهت تحميل راه حلی که خود طرح کرده و هدف از آن از بين بردن آرمان و حق ملت ما در برپايی دولت کاملاً مستقل فلسطين است؛ برنامه ای که حکومت اسرائيل می خواهد از طريق برپايی و تکميل ديوار نژادپرستانه، از طريق يهودی کردن بيت المقدس و گسترش مستعمرات [کولونی ها] و تصرف درهء اردن و الحاق بخش های وسيعی از ساحل غربی در مرحلهء آينده، به اجرا بگذارد. اسرائيل می خواهد راه استيفای حق بازگشت را بر ملت ما ببندد، تا نتواند دستاوردهايی را حفظ نمايد که طی دوران طولانی مبارزهء خود کسب کرده است، تا نتواند به شهدای ملت بزرگ ما و رنج زندانيان و مجروحان وفادار بماند.

از آنجا که ما همچنان در مرحله ای بسر می بريم که ويژگی اساسی اش خصلت ملی و دموکراتيک آن است و ضرورتاً بايد يک استراتژی سياسی مبارزاتی را درپيش گيريم که با اين خصلت همخوانی داشته باشد؛
از آنجا که بايد در موفقيت گفتگوی ملی فراگير فلسطينی تلاش کنيم؛
و از آنجا که بنا بر تصميماتی که در بيانيهء قاهره [از سوی نيروهای مختلف فلسطينی] اعلام شده و نياز شديدی که به وحدت و پيوند مشترک داريم،
ما اين سند (سند آشتی ملی) را به ملت بزرگ و مقاوم و هشيار خود، به رئيس جمهور محمود عباس (ابومازن) و رهبری سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف)، به نخست وزير اسماعيل هنيه و هیأت وزيران، به رئيس مجلس ملی [پارلمان در تبعيد] و اعضای آن، به رئيس مجلس قانونگذاری فلسطين و اعضای آن، به کليهء نيروها و سازمان های فلسطينی و به کليهء نهادها و سازمان های محلی و مردمی و افکار عمومی فلسطينی در داخل و خارج تقديم می کنيم و اميدواريم اين سند به عنوان يک کل تکامل يابنده درنظر گرفته شود و از کمک و حمايت عموم برخوردار گردد و در تدوين سند آشتی ملی فلسطين سهم اساسی به اين پيشنهاد داده شود.
۱- ملت فلسطين، چه در ميهن و چه در تبعيد، می کوشد سرزمين خود را آزاد کند و حق خود را برای آزادی و بازگشت و استقلال تحقق بخشد؛ می کوشد حق تعيين سرنوشت خود از جمله حق برپايی دولت مستقل خويش را که پايتختش بيت المقدس باشد در کل سرزمين هايی که در سال ۱۹۶۷ اشغال شده به تحقق درآورد و حق بازگشت آوارگان و آزادی کليهء اسيران و زندانيان را تضمين نمايد. استناد ما در تحقق اين اهداف به حق تاريخی ملت ما در سرزمين اجدادی خويش است و نيز به منشور ملل متحد و قوانين بين المللی و به هرآنچه مشروعيت بين المللی آن را تضمين کرده است.
۲- تسريع در اجرای آنچه در بيانيهء قاهره (مورخ مارس ۲۰۰۵) مورد توافق عموم بوده، يعنی آنچه مربوط است به ارتقاء و تکامل و هرجه فعال تر کردن سازمان آزاديبخش فلسطين و پيوستن دو جنبش حماس و جهاد اسلامی به آن، زيرا ساف تنها نمايندهء مشروع ملت فلسطين است در هرجا که باشند. ساف بايد برپايه ای دموکراتيک، خود را با تغييراتی که در عرصهء جامعهء فلسطين رخ داده همآهنگ کند. اين حقيقت که ساف تنها نمايندهء مشروع ملت فلسطين است به ساف اين توانايی را می‌بخشد که مسؤوليت هايی را که بر عهده دارد به درستی به انجام رساند، ملت ما را، چه در وطن و چه در تبعيدگاه ها، رهبری کند، او را بسيج نمايد و از حقوق ملی و انسانی او در کليهء نهادها و محافل و عرصه های بين المللی و منطقه ای دفاع کند. مصلحت ملی ايجاب می کند که يک مجلس ملی جديد پيش از پايان سال ۲۰۰۶ تشکيل شود که در آن کليهء نيروها و سازمان ها و احزاب ملی و اسلامی و گروهبندی های ملت ما، هرجا که باشند، و نيز کليهء بخش ها و نهادها و انجمن ها و شخصيت ها بتوانند بر اساس نسبی در آن حضور داشته باشند و به فعاليت مبارزاتی سياسی و اجتماعی و توده‌ای خود بپردازند و ساف به مثابهء چارچوب جبهه ای وسيع و ائتلاف ملی و فراگير باشد يعنی يک چارچوب ملی که همهء فلسطينی ها را در ميهن و در تبعيدگاه دربر گيرد و مرجع سياسی همگان باشد.
۳- حق ملت فلسطين در مقاومت و التزام عملی بر گزينش مقاومت در اشکال مختلف و متمرکز بودن آن در اراضی اشغال شدهء سال ۱۹۶۷، همراه با اقدام سياسی و مذاکره و ديپلماسی و ادامهء مقاومت مردمی و توده ای عليه اشغال در اشکال مختلف آن و نيز موجوديت آن و سياست هايش و اهتمام به مشارکت اقشار و گرايش ها و بخش های مختلف توده های مردم ما در اين مقاومت مردمی.

۴- طرح يک خط مشی سياسی همه جانبه و يکی کردن گفتمان سياسی فلسطينی بر اساس برنامهء اجماع ملی فلسطين و قطعنامه های جامعهء دول عربی و نيز قطعنامه های بين المللی که برخوردی منصفانه با ملت ما دارند، به طوری که سازمان آزاديبخش فلسطين و حکومت ملی [تشکيلات خودمختار]، چه رياست جمهوری و چه حکومت، و نيز سازمان های ملی و اسلامی و سازمان های جامعهء مدنی و شخصيت ها و انجمن های سراسری آن خط مشی سياسی را تجسم بخشند تا پشتيبانی عربی و اسلامی و بين المللی در عرصه های سياسی و مالی و اقتصادی و انسانی به سود ملت ما و دولت ملی ما جلب و تقويت و انباشت گردد و از حق ملت ما در تعيين سرنوشت و آزادی و بازگشت و استقلال پشتيبانی شود و ما را در مقابله با نقشه ای که اسرائيل در تحميل راه حل مطلوب خويش و به زيان ملت ما طرح کرده و در مقابله با محاصرهء ظالمانه ای که بر ملت ما تحميل نموده ما را ياری دهد.
۵- پشتيبانی و تقويت دولت ملی فلسطين [تشکيلات خودمختار] زيرا همين خود هستهء دولت آتی ست. اين حکومت را ملت ما با پيکارها، فداکاری ها و خون و رنج فرزندانش برپا کرده و مصلحت ملی ما ايجاب می کند که به قانون اساسی موقت اين دولت و قوانينی که بين اين دو مرحله [بين دولت موقت فعلی و دولت آتی] تصويب شده احترام گذارده شود. به مسؤوليت ها و اختيارات رئيس جمهور منتخب که بنا به ارادهء ملت فلسطين و در انتخاباتی آزاد و دموکراتيک و سالم برگزيده شده، به مسؤوليت ها و اختيارات حکومت که مجلس قانون گذاری بدان رأی اعتماد داده بايد احترام گذارده شود.. مهم و ضروری ست که بين مقام رياست جمهوری و حکومت همکاری خلاق وجود داشته باشد و بين آنها کار به صورت مشترک و نشست های ادواری منظم جهت حل و فصل اختلافات از طريق گفتگوی برادرانه و با اتکاء به قانون اساسی موقت و به منظور رعايت مصلحت ملی انجام گيرد. چنانکه ضروری ست اصلاحات همه جانبه ای در نهادهای دولت ملی و به ويژه دستگاه قضائی صورت گيرد و دستگاه قضائی در کليهء سطوح آن مورد احترام باشد، احکامش اجرا شود و حاکميت قانون تقويت و تثبيت گردد.
۶- يک حکومت وحدت ملی بر اساس مشارکت کليهء فراکسيون های پارلمانی به خصوص در جنبش فتح و حماس و نيز نيروهای سياسی علاقه مند، بر اساس سند حاضر و يک برنامهء مشترک تشکيل شود تا شأن و منزلت فلسطين را در عرصهء محلی و عربی و منطقه ای و بين المللی ارتقاء دهد و با دولتی ملی و نيرومند که از پشتيبانی مردمی و سياسی کليهء نيروهای فلسطينی برخوردار باشد و مورد پشتيبانی عربی و بين المللی قرار گيرد و بتواند برنامهء اصلاحات و مبارزه با فقر و بيکاری را به اجرا بگذارد و بهترين توجه ممکن را نسبت به اقشاری مبذول دارد که بار پايداری و مقاومت و انتفاضه را بر دوش کشيدند و قربانی تجاوز جنايتکارانهء اسرائيل بوده اند، به ويژه خانواده های شهدا و اسيران و مجروحان و صاحبان خانه ها و اماکنی که اشغالگر آنها را ويران کرده و نيز نسبت به بيکاران و فارغ التحصيلان.
۷- ادارهء روند مذاکرات از اختيارات ساف و رئيس حاکميت ملی ست بر اين اساس که اهداف ملی فلسطين و تحقق آنها همواره نصب العين باشد. بدين ترتيب که هر توافق تعيين کننده ای به مجلس ملی جديد فلسطين ارائه شود تا تصويب گردد يا اگر ممکن بود روی آن رفراندوم شود.
۸- آزادی اسيران و زندانيان وظيفهء ملی مقدسی ست و بايد نيروها و سازمان های ملی و اسلامی و ساف و دولت خودمختار، چه رئيس و چه نخست وزير و مجلس قانون گذاری و کليهء تشکل های مقاومت در اين باره بکوشند.
۹- ضرورت اقدام و تلاش مضاعف برای کمک و پشتيبانی و سرپرستی پناهندگان و دفاع از حقوقشان و تلاش برای انعقاد يک کنفرانس مردمی که نمايندهء پناهندگان باشد متشکل از هیأت هايی که وضع آنان را دنبال می کنند تشکيل شود که وظيفهء آن عبارت است از تأکيد بر حق بازگشت و پيگيری آن و فراخوان دادن به جامعهء بين المللی برای اجرای قطعنامهء ۱۹۴ ناظر بر حق پناهندگان برای بازگشت و جبران خسارت هايی که به آنان وارد آمده است.
۱۰- کوشش در راه تشکيل جبههء مقاومت واحدی به نام «جبههء مقاومت فلسطين» برای رهبری و استمرار در مقاومت ضد اشغال و يکی کردن و همآهنگ کردن اقدام و مقاومت و تشکيل يک مرجع سياسی واحد برای آنها.
۱۱- التزام به شيوهء دموکراتيک و اجرای انتخابات عمومی ادواری و آزاد و سالم و دموکراتيک مطابق قانون، برای انتخابات رئيس جمهوری و مجلس قانونگذاری و شوراهای محلی و شهرداری و احترام به اصل تناوب مسالمت آميز حکومت و تعهد به حمايت از تجربهء دموکراتيک فلسطينی و احترام به گزينش دموکراسی و نتايج آن و احترام به حاکميت قانون و آزادی های ضروری و عمومی و آزادی مطبوعات و برابری بين شهروندان در حقوق و تکاليف بدون تبعيض و حمايت از دستاوردهای حقوق زن و تکامل و تقويت آنها.
۱۲- رد و محکوم کردن محاصرهء ظالمانه ای که به رهبری ايالات متحده و اسرائيل به زيان ملت ما جريان دارد و خواستن از اعراب، چه ملت ها و چه دولت ها، تا به کمک و پشتيبانی از ملت فلسطين و ساف و دولت ملی [تشکيلات خودمختار] بپردازند. خواستن از دول عربی برای اينکه قطعنامه های سياسی و مالی و اقتصادی و تبليغی کنفرانس سران عرب را که به پشتيبانی از ملت فلسطين و مقاومت و آرمان ملی او صادر شده به اجرا بگذارند، همراه با تأکيد بر اينکه دولت ملی فلسطين متعهد به اجماع دول عربی و اقدام مشترک آنها در جهان عرب است.
۱۳- فراخوان به ملت فلسطين به وحدت و پيوند مشترک و تقويت صفوف و کمک و پشتيبانی ساف و دولت ملی فلسطين، چه رياست جمهوری و چه حکومت، و تقويت پايداری و مقاومت دربرابر تجاوز و محاصره و رد مداخلهء آن در امور داخلی فلسطين. ۱۴- طرد کليهء نمودهای تفرقه و پراکندگی و هرآنچه به فتنه و آشوب منجر می گردد و محکوم کردن دست بردن به سلاح عليه يکديگر، بدين منظور که کشمکش های داخلی فروخوابانده شود و ممنوعيت به کارگيری سلاح بين فرزندان ملت واحد و تأکيد بر اينکه خون فلسطينی بايد مورد احترام فلسطينی ها باشد و ريختن آن ممنوع. بايد به گفتگو به عنوان تنها شيوهء حل اختلافات ملتزم بود و به آزادی بيان در اشکال مختلف آن، از جمله مخالفت با دولت و تصميمات آن، بر پايهء چارچوبی که قانون تعيين کرده متعهد و ملتزم بود. همچنين حق اعتراض مسالمت آميز و تظاهرات و بست نشستن به شرط آنکه مسالمت آميز و بدون سلاح باشد و به شهروندان و اموال آنان و نيز اموال عمومی آسيبی نرساند.
۱۵- مصلحت ملی ايجاب می کند که به جستجوی بهترين شيوه ها و وسايل برآييم تا مردم و نيروهای سياسی آن در نوار غزه، در وضعيت جديد آن بتوانند به مشارکت خود در کارزار آزادی و بازگشت و استقلال و آزادی ساحل غربی و بيت المقدس ادامه دهند و نوار مقاوم غزه به صورت اهرم و نيروی واقعی پايداری و مقاومت ملت ما در ساحل غربی و قدس درآيد آنطور که مصلحت ملی ايجاب می‌کند که ابزارها و شيوه های مبارزاتی مفيدتری در مقاومت عليه اشغال مورد ارزيابی مجدد قرار گيرد.
۱۶- ضرورت اصلاح و تکامل بخشيدن به نهاد امنيتی فلسطينی در کليهء شاخه های آن به طريق مدرن، تا بهتر بتواند به وظيفهء دفاع از ميهن و شهروندان و مقابله با تجاوز و اشغال، و به حفظ امنيت و نظم و اجرای قوانين بپردازد، به اوضاع هرج و مرج و ناامنی و به پديدهء خودنمايی ها و عرض اندام های افراد مسلح خاتمه دهد، سلاح هرج و مرج و ناامنی را که برای مقاومت زيانبار است و چهرهء آن را مسخ نشان می دهد و وحدت جامعهء فلسطين را تهديد می کند مصادره نمايد. همچنين ضروری ست که رابطه بين نهاد امنيتی از يک طرف، و نيروها و تشکيلات مقاومت از سوی ديگر، روشن، همآهنگ و تنظيم گردد و از سلاح اين نيروهای مقاومت حمايت شود.
۱۷- مجلس قانونگذاری بايد به وضع قوانينی که نهاد امنيتی و دستگاه های مختلف آن را تنظيم می کند ادامه دهد و قانونی را به تصويب برساند که فعاليت سياسی و حزبی برای وابستگان به دستگاه های امنيتی ممنوع گردد و آنان را ملزم نمايد که از مرجع سياسی منتخب که قانون تعيين کرده تبعيت نمايند.
۱۸- کوشش در راه گسترش نقش و حضور کميته های همبستگی بين المللی و گروه های طرفدار صلح به منظور پشتيبانی سياسی و محلی از پايداری ملت ما و مبارزهء عادلانهء او با اشغال و وطن گزينی اسراييلی و ديوار تبعيض نژادی، و نيز به منظور اجرای حکم دادگاه بين المللی لاهه دائر بر ضرورت از بين بردن ديوار و مستعمره سازی، و عدم مشروعيت آنها.

امضاها:
جنبش آزادی بخش ملی فلسطين - فتح: مروان برغوثی، نمايندهء پارلمان، دبير جنبش فتح
جنبش مقاومت اسلامی - حماس: شورای رهبری، شيخ عبدالخالق النتشه
جنبش جهاد اسلامی: شيخ بسام السعدی
جبههء دموکراتيک برای آزادی فلسطين: مصطفی بدارنه
جبههء خلق برای آزادی فلسطين: عبدالرحيم ملوح، عضو کميتهء اجرائی و معاون دبير کل جبهه.

تبصره: جنبش جهاد اسلامی در بارهء ماده مربوط به مذاکرات موضعی احتياط آميز دارد.
(ترجمه برای انديشه و پيکار، سپتامبر
۲۰۰۶)

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics