نویدنو:05/02/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

با یورش به دختران و زنان مقابله کنیم

سلام سوسیالیسم

 

 سال های ابتدایی دهه هفتاد بود که وضع پوشش زنان ایران رو به دگرگونی گذاشت. سالهای انقلاب گذشته بود و حساب انقلاب از اسلام و حساب حکومت از هر دو جدا شده بود. سالهای جنگ و نابود کردن سرمایه های ملی در راه جنگ تا پیروزی سر خرمن گذشته بود. موسیقی سابقا حرام، نواگر شده بود. بوروژوازی ایران هم تکانی به هیکل نه چندان پروار خود داده بود و حاضر بود تا سرباز گیری کند. تبلیغات تلویزیونی کم کمک باب می شدند و لباس های ساده تر و با رنگ های شاد کم کم بر بستر استقبال جوانان در ویترینها می آمد. نوای جغد شوم صدا و سیما، آهنگران، خاموش شده بود و جوانها با ترس و لرز کمتری ترانه ها را در خانه و خیابان می شنیدند.

درهمان سالهای ابتدایی دهه هفتاد بود که کفتارها به خیابان ریختند. کفتارها در جواب زنان و دخترانی که نمی خواستند در آفتاب داغ تیر و مرداد با مانتوی گشاد و بلند و سیاه در خیابان راه بروند، به خیابان ریختند و پیر و جوان را زدند و گرفتند. زن پنجاه ساله را به جرم نازک بودن جورابش گرفتند و در گونی انداختند و بردند. به پدر ها و شوهرهای این زنان که آمده بودند تعهد بدهند و دختر و زنشان را آزاد کنند سخیف ترین توهین ها را کردند. حالا بیش از 10 سال از آن ماجرا گذشته. زنان ایران تکان خورده اند و ذهن های کپک زده را به چالش کشیده اند. در را بسته دیدند و سر از روزن برآوردند. تبعیض های جنسیتی و قوانین ناعادلانه خانواده  را به چالش کشیدند. متشکل شدند و حالا در بهار 86 در حالی که جامعه ایران در بدترین شرایط بین المللی قرار دارد، در حالی که وضعیت اقتصادی کشور به شدت نگران کننده است و در حالی که 7 میلیون نفر کودک زیر 14 سال در ایران کار می کنند، دولت سپاهی احمدی نژاد به فکر مبارزه با بد حجابی و آزادی پوشش دختران ایران افتاده است!

اگرچه طیف گسترده ای از اقشار سنتی هستند که از تحدید آزادی پوشش زنان به لحاظ عقیدتی همراه و موافق اند. اما این یورش به زنان را این عده سازمان نداده اند! این یورش از عقیده آب نمی خورد، از سیاست آب می خورد!

سازمان دهندگان این یورش کسانی اند که از جنبش زنان ایران به وحشت افتاده اند. سازمان دهندگان این یورش کسانی اند که بسط جنبش زنان را معارض با منافع خود می بینند. کسانی که تجارت دختران به کشورهای حاشیه خلیج را سازماندهی می کنند. اسماعیل تیغ زن هایی که کسب و کار فحشا را در هزاران خانه تیمی در سراسر ایران سازماندهی می کنند. حاج منصور هلالی هایی که از ام القرای مسلمین حرف می زنند و زن را وسیله ای برای تفریح در پای منقل تریاکشان می خواهند. چه مشروع و چه نامشروع. چه محجبه و چه عریان. افسران و حکام شرعی که به دختران یتیم در بازداشت تجاوز می کنند و برای فاش نشدن جنایاتشان دختر 16 ساله را مفسد فی الارض می نامند و دارش می زنند.

ترس اینان از زنانی است که یک ساعت در میدان هفت تیر کتک خوردند و صحنه را ترک نکردند. ترس اینان از دو بند انگشت عقب رفتن روسری ها نیست. از زنان کمپین است. از زنان کارخانه است.

 

 

http://salam-socialism.blogfa.com/post-144.aspx

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics