نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفیفرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

رزم ما زنان

نویدنو:13/9/1385

رزم ما زنان

عنوان فوق . عنوان وبلاگ جالبي است كه ضمن نقل مقاله اي از آن خوانندگان را به بازديد از آن دعوت مي كنيم .

نويدنو

حزب توده ایران و پیکار زنان ایران

حزب توده ایران به خود می بالد که در طول حیات 65 ساله خویش همواره مدافع سرسخت حقوق زنان و برابری کامل تساوی زن و مرد بوده است و بدرستی در اسناد اولیه حزب به اهمیت نقش زنان در مبارزات سیاسی و توجه به مسائل مبرم آنان تاکید شده است واین ناشی از درک صحیح حزب نسبت به نیروهای سیاسی و به ویژه نیروی زنان بود. حزب توده ایران وارث بحق حزب کمونیست ایران، در شرایطی به دفاع از حقوق زنان و پشتیبانی از مبارزه آنان برخاست که جامعه ایران به علت عقب ماندگیهای ساختاری، زنان را از فعالیت های سیاسی و اجتماعی و حتی سواد آموزی محروم ساخته بود . حتی انقلاب مشروطیت که زنان نیز در آن نقش داشتند، نتوانست بند های واپس گرایی را از پای زنان میهن ما باز کند و در قوانین نوشته شده بعد از مشروطیت زنان هنوز موجوداتی ”ناقص العقل“ و محروم از حق رای هم بودند. هرنوع تلاشی در جهت شکستن حصار بردگی با فریاد ”وااسلاما“و ”در خطر بودن ناموس“ از طرف ارتجاع مواجه می شد. با تمام تلاش پیشگامان اولیه جنبش زنان ( که اغلب تحت تاثیر نیروهای چپ بودند و با وجود آنکه بر اساس اسناد تاریخی موجود اولین روز جهانی زنان در هشت مارس در سال1301 توسط انجمن نسوان در شهر رشت جشن گرفته شد) با این حال به علت ساختار عقب مانده و سنتی، بیسوادی همراه با نداشتن حقوق سیاسی امری طبیعی برای زنان محسوب می شد. هرچند که با رشد مناسبات تولیدی حضور زنان در جامعه، در کارخانه ودر کارگاهها رفته رفته پر رنگ تر می شد. در چنین شرایطی حزب توده ایران اولین نیروی سیاسی ایران بود که دراولین برنامه خود در سال1321 ”اصلاح قانون انتخابات“ و ”دادن حقوق سیاسی به زنانرا مطرح ساخت و دو سال بعد وقتیکه لایحه ویژه برابری زن و مرد را توسط نمایندگان توده ای- فراکسیون توده- به مجلس برد نه تنها با امتناع نمایندگان ارتجاعی مجلس بلکه حتی نمایندگانی که دم از آزادیخواهی می زدند، روبرو شد که از امضای آن سرباز زدند و لایحه برگشت داده شد.در کنگره اول حزب، کار در میان زنان از مسائل مورد توجه حزب بود و قرار شد کمیته مرکزی علاوه بر جذب زنان پیشرو در حوزه های حزبی، تشکیلات زنان را با هدف کار وسیع و سازمان یافته در بین زنان ایجاد کند تا پلی ارتباطی بین زنان پیشروتوده زنان باشد. بدین ترتیب تشکیلات زنان با خواست های برابری کامل زن و مرد، بهبود وضع مادی زنان زحمتکش، دستمزد مساوی در مقابل کار مساوی، بیمه اجتماعی و مبارزه با فحشا پا به عرصه وجود گذاشت. ارگان تشکیلات دموکراتیک زنان ”بیداری مابود که در آن زمان در آگاه سازی و بیداری زنان نقش بزرگی ایفا کرد. در اثر افشاگری های حزب و کارتشکیلات زنان ، نقش زنان در روستاهها و کارخانه ها و کارگاهها و ستم مضاعفی که به آنان می رفت رفته رفته در جامعه مطرح و در رابطه با وضع نابسامان بهداشت و مرگ و میر کودکان و فقر.. افشاگری وسیع صورت می گرفت.این عوامل سبب شد که به تدریج زنان زیادی جذب حزب شوند و خود زنان در مبارزه برای احقاق حقوق خود وارد میدان شده ودر افشای ستم جنسی و استثمار سهم بسزائی داشته باشند و چند سال بعد حزب تنهاسازمان سیاسی بود که زنان را در عالی ترین ارگان خود شرکت داد و آن کنگره دوم حزب در اردیبهشت ماه 1327 بود. به این ترتیب حزب توده ایران اولین سازمان سیاسی است که به گواهی اسناد تاریخی، دفاع از خواسته های برحق زنان، و به ویژه دفاع از حق رای زنان و شرکت دادن زنان در عالی ترین ارگان حزبی را، با خطوطی زرین در کارنامه پر افتخار خود دارد. در کنار حزب، تشکیلات دموکراتیک زنان ایران به کار خستگی ناپذیر در میان توده های زحمتکش پرداخت. این تشکیلات که بعد ها عضو فدراسیون بین المللی زنان شدو در شهرستانها نیز شعبه داشت اولین کنگره خود را در سال 1332 برگزار کرد. در این کنگره که حدود سیصد نفرشرکت داشتند قطعنامه های صادر شده در آن زنان را به مبارزه در راه آزادی و استقلال میهن و برای تامین حقوق سیاسی اجتماعی و اقتصادی فرا می خواند. در این سال ها تشکیلات دموکراتیک زنان ایران که بزرگترین سازمان علنی زنان تا قبل از کودتای 28 مرداد بود، با سازماندهی مبارزات زنان در حرکت های گوناگون علیه ارتجاع از جمله در سی تیر ومرداد 32 شرکت فعال و وسیع داشت . حاصل این دوره از مبارزات، قانون کار جدید بود که در آن برابری دستمزد زن و مرد به تصویب مجلس رسیده و برسمیت شناخته شد. به جرات می توان گفت که تشکیلات دموکراتیک زنان ایران سنت کار در میان توده های محروم را پایه گذاری کرد. از تشکیل کلاس های مبارزه با بیسوادی گرفته تا کلاس های آموزش بهداشت، کمک رسانی به مناطق محروم و در راس آنها تماس با توده های محروم و زحمتکش و بردن آگاهی به میان آنان بود که این خود جرم“ بزرگ تشکیلات در سرکوب بعد از کودتای 28 مرداد محسوب می شد و به همین جرم اعضای آن نیز راهی زندانها و شکنجه گاهها شدند.تشکیلات دموکراتیک زنان سرکوب شد، اما سنت مبارزاتی که پایه گذاری کرد و سازماندهی اشکال مختلف پیوند با توده ها نه تنها نابود نگردید، بلکه این تجربه به نسل های بعدی انتقال یافت که می توان گفت امروزه جنبش مستقل زنان در تلاش برقراری پیوند با توده های محروم وسازماندهی و بردن آگاهی به میان آنان از آن تجربیات بهره فراوان برده و می برد. یکی از این تجربیات ایجاد سازمان های غیردولتی است که در برجسته کردن خواست های زنان نقش موثر دارند.همان طور که اشاره شد قانون کار جدید که در اثر مبارزات کارگری در سال سی ودوتصویب شد مزایائی را برای زنان کارگر درنظرمی گرفت که از جمله درزمینه دستمزد مساوی در مقابل کار مساوی و مرخصی زایمان بود. بعد ازکودتا ودرپی تشدید تضییق حقوق زنان، دستمزد برابر در مقابل کار برابر تنها در حد نوشته ای باقی ماند و12 هفته مرخصی قبل و بعد از زایمان را نیز کاهش داده و به 10 هفته رسانده و پرداخت دستمزد این دوره نیز مسکوت گذاشته شد. در مورد زنان کارمند ، استفاده از سه ماه مرخصی را تا داشتن دو فرزند مشروط کردند. سپس درغیاب احزاب و سازمانهای مترقی و مردمی از جمله تشکیلات دموکراتیک زنان به بهره کشی و استثمار کار کودکان و زنان در روستاهها و کارگاههای قالیبافی و کوره پز خانه ها شدت بخشیدند.در سال های دهه 40 با رشد مناسبات تولیدی ومبارزاتی که زنان طی سال ها به پیش برده بودند ، رژیم شاه مجبور شد که به رفرم هائی دست زند که از آن جمله در برگیرنده برخی تغییرات در قوانین مدنی به نفع زنان بود از قبیل داشتن حق طلاق ، منع چند همسری(بدون اجازه همسر) حق حضانت وغیره . این تغییرات مثبت خود از دستاوردهای دهها سال مبارزه زنان بود که حزب توده ایران و تشکیلات دموکراتیک زنان ایران در آن نقش عظیم داشتند. آن چه که واقعا رژیم استبدادی شاه به عنوان برابری به ارمغان آورده بود، برابری در زندان وشکنجه و اعدام بود. از اواخر دهه 40 زنان و دختران بسیاری دوش به دوش مردان به مبارزه پرداخته و در نبردهای مسلحانه با رژیم شاه به شهادت رسیدند. زندان ها پر ازآزادی خواهان مرد و زن شد. نگاهی به مبارزات پر شور مردم در دوران اوج گیری انقلاب بهمن 1357، نشانگر نقش انکار ناپذیر و مهم زنان میهن در شرکت فعال در سنگرهای انقلاب و سرانجام به پیروزی رسیدن آن است. اما حاکمیت برآمده از انقلاب، با تمام وعده هائی که قبل از انقلاب به زنان داده بود، هراسان از نیروی عظیم به میدان آمده زنان خیلی زود به سرکوب و نقض حقوق انسانی آنان پرداخت و تلاش کرد تا دوباره زنان را از صحنه فعالیت سیاسی و اجتماعی دور سازد. نسیم آزادی در میهن ما کوتاه گذر کرد ودر همان سالهای اولیه انقلاب نیروهای مترقی جنبش با استفاده از شرایط به وجود آمده به فعالیت علنی پرداختند. حزب توده ایران دوباره فعالیت علنی خود را از سر گرفت و در صفوف آن زنان توده ای دوش به دوش مردان به مبارزه ای خستگی ناپذیربرای تثبیت انقلاب پرداختند.تشکیلات دموکراتیک زنان ایران سازمان های خود را دوباره بازسازی کرد و توانست در مدت کوتاهی به تشکیلاتی وسیع در تهران و شهرستانها تبدیل و به سازماندهی زنان حول محور دفاع از انقلاب به پردازد و در این رابطه با توجه به تجربه ای که پشت سرداشت، به برقراری ارتباط با توده های محروم زنان برآید. با راه اندازی کلاس های آموزشی و بهداشتی، کمک رسانی به مناطق محروم از طریق خدمات پزشکی ودر بحبوحه جنگ تحمیلی اعزام پزشک و پرستار به مناطق جنگ زده، سبب هراس ارتجاع از نیروی سازماندهی شده زنان شود. جنگ تحمیلی امبریالیسم خواسته به کمک ارتجاع آمد. تشکیلات دموکراتیک زنان ایران تمام تلاش و نیروی خود را صرف تثبیت انقلاب می کرد تا آینده ای روشن برای رفع ستم جنسی و طبقاتی نهادینه شود. به علاوه شرایط جنگی این فرصت و بهانه راداد تا خواسته های برحق زنان در بحبوحه جنگ تحمیلی امکان بروز و طرح نیابد. به این ترتیب ارتجاع مذهبی از این فرصت استفاده کرده و به نقض خشن حقوق زنان شدت بخشید. جداسازی های جنسی در جامعه و حذف برخی از رشته های دانشگاهی برای دختران، گرفتن حق قضاوت از زنان و تحمیل حجاب ودرراس آنان تغییر موارد مثبت در قانون مدنی که دستاورد مبارزه زنان بود مثل حق طلاق و..از همان سالهای اول انقلاب چهره زن ستیز رژیم را به نمایش گذاشت . فعالیت علنی تشکیلات دموکراتیک زنان چهارسال ادامه داشت و در سال 61 با سرکوب نیروهای مترقی و مردمی اعضا و هواداران آن راهی شکنجه گاه ها شدند به طوری که در پایان جنگ هشت ساله که ارتجاع بر تداوم جنگ اصرار داشت، نیروهای مترقی و مردمی سرکوب و شکنجه گاهها پر از آزادی خواهان زن و مرد بود و مانند رژیم شاه برابری در اعدام و شکنجه برای زنان رعایت می شد. در سالهای سیاه دهه شصت صد ها نفر زن متعلق به گروههای مختلف سیاسی، از دختران جوان و نابالغ گرفته تا زنان مسن در زندانهای ولایت فقیهی دوش به دوش مردان توسط ”سربازان گمنام“ خمینی شکنجه یا اعدام شدند. نقطه اوج آن فاجعه کشتار هزاران زندانی سیاسی بود که برخی از آنان حتی حکم محکومیت از بیدادگاههای رژیم را داشتند. توده ای قهرمان رفیق فاطمه مدرسی – ر. سیمین-عضو مشاور کمیته مرکزی حزب توده ایران در زندانهای خمینی وحشیانه شکنجه و سرانجام اعدام شد.تشکیلات دموکراتیک زنان ایران یک بار دیگر هدف کینه حیوانی ارتجاع و این بار ارتجاع مذهبی قرار گرفت و سرکوب شد . اما بذر آگاهی که در جامعه کاشت جوانه داد و سنت کار در میان توده ها نه تنها نابود نشد، بلکه این تجربه و سنت هم چون چراغی پر فروغ راه پرپیچ و خم مبارزه زنان را در نبرد علیه واپس گرائی ورفع ستم جنسی روشن ساخت.جنبش زنان پس ازسرکوب نیروها و طی دوران رکود، در شرایط جدید ناشی از مبارزات توده هاکه خود در بوجود آمدن آن نقش فراوان داشت، مجددا به فعالیت خود سبر صعودی داده وبه جرات می توان گفت که جنبش مستقل زنان با تمام فراز و نشیب هایش امروزه یکی از پایه های موثر و تعیین کننده جنبش مردمی میهن مارا تشکیل می دهد. این جنبش توانست با استفاده از گشایش محدود در فضای سیاسی کشور، بعد از دوم خرداد، که خود در تحقق آن نقشی اساسی داشت استفاده کند و با به چالش کشیدن و نقد قوانین زن ستیز قانون اساسی و قوانین مدنی و انعکاس و طرح وسیع آن در سطح جامعه امر مبارزه زنان را در جامعه به پیش ببرد. در عین حال جنبش زنان میهن ما با درک بغرنجی های مبارزه پیش رو خوب می داند که از نقد قوانین تا تغییر آن راهی دراز و دشوار در پیش است. تجربه سال های اخیر مبارزه زنان میهن ما نشانگر تلاش پیگیرانه جنبش زنان در مقابله با برنامه های ارتجاع و پیشبرد امر تحقق حقوق زنان میهن ماست. امروزه جنبش زنان تلاش دارد که پیوند خود را با بدنه یعنی با توده های محروم و زحمتکش ، با زنان کارگر و کارمند ...مستحکم تر کند. برپائی گرد هم آئی های صنفی و سیاسی، برگزاری هشت مارس در خیابانها و مجامع عمومی، برپائی سمینارها و سخنرانی ها و مقالات روشنگرانه در مطبوعات رسمی و دانشگاهها ، برگزاری تجمع های اعتراضی مثل تجمع22 خرداد سال گذشته و امسال،که به عنوان روز اعتراض به موارد زن ستیز در قانون اساسی در تاریخ مبارزاتی زنان به ثبت رساندند، تلاش های تحسین برانگیزی است که جنبش زنان در شرایط دشوار قرون وسطائی به پیش می برد. در قطعنامه ای که قرار بود خوانده شود زنان خواهان ” منع چند همسری، لغو حق یک طرفه طلاق ، حق ولایت و حضانت برفرزند توسط پدر و مادر ، تصویب حقوق برابر در ازدواج، حق اشتغال ، حق شهادت و دیه برابر، تعیین سن کیفری دختران به هیجده سال و لغو قانون قراردادهای موقت کار و دیگر قوانین تبعیض آمیز“ شدند.حزب توده ایران در اعلامیه کمیته مرکزی خود در حمایت از این اقدام شجاعانه زنان مبارز نوشت :“ شما با به چالش کشیدن قانون اساسی و سایر قوانین مدنی و اجرائی ضد دموکراتیک و ارتجاعی که موانع اساسی در مقابل هرگونه کوشش جدی و دموکراتیک برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی در کشورند، عملا مبانی فکری سیاسی ارتجاع حاکم را نشانه گرفته اید...حزب توده ایران از مبارزه برحق شما بر ضد قوانینی که خشونت ، سرکوب و تبعیض بر ضد زنان را طبیعی می انگارند، حمایت می کند و خواسته های شما برای رفع نابرابری جنسی و مساوات واقعی در همه شئون اجتماعی – اقتصادی و سیاسی جامعه را بخش مهم در برنامه مبارزاتی خود میداند“مبارزه زنان در شرایط یکدست شدن حاکمیت ارتجاعی دولت ”مهرورز“ با فشار و سرکوب بیشترروبروست : رژیم با سانسور زنان در اینترنت و گذاردن فیلتر در سایت ها و وبلاگهای زنان تلاش دارد تازنان آگاه را از طرح خواستهای انسانی شان در جامعه محروم سازد ، مطبوعات مترقی و مستقل سرکوب می شوند ، فعالیت د ر ”ان جی اوها“ معادل براندازی شمرده و پروانه آن ها لغو یا تمدید نمی شود ، رئیس“ مرکز امور زنان و خانواده“ از زبان ارتجاع می گوید تا جان در بدن دارد نمی گذارد ایران به“ کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان ” به پیوندد... اما با این وجود مبارزات زنان در عرصه های گوناگون ادامه دارد، از فتح سنگرهای دانش گرفته (بیش از 65 درصد کل دانشجویان دخترند) تا مبارزه در عرصه های صنفی سیاسی و بردن آگاهی جنسیتی و طبقاتی به میان توده ها . از آن جمله اند: مبارزه خانواده های زندانیان سیاسی و شهدا به ویژه زنان و مادران زندانی یا شهید در افشای چهره جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی و تجمع در خاوران و برپائی سالگرد فاجعه ملی کشتار بهترین فرزندان خلق در سال شصت و هفت؛تجمع“ روز جهانی فقر“ در 26مهر در میدان انقلاب و تبلیغ و پیوستن به منشور جهانی حقوق زنان که بر پایه پنج اصل برابری، آزادی و عدالت اجتماعی، همبستگی و صلح استوار است ، برپائی تجمع مبارزه با خشونت علیه زنان (25 نوامبر روبروی بازارچه کتاب) و برگزاری کارگاههای آموزشی خشونت علیه زنان به منظور ارتقاء آگاهی جمعی نسبت به خشونت و اقسام آن، گرامیداشت روز صلح در ایران، برگزاری روز جهانی ایدز برای حساس کردن مردم و دولت علیه این بیماری مهلک و روشهای پیشگیری آن، سازماندهی اعتراض علیه اعدام ها به ویژه اعدام زنان و نوجوانان که خود نتیجه سیاست های ضد مردمی رژیم است... در این تجمع ها نه تنها زنان و به ویژه دختران دانشجو بلکه مردان آزاد اندیش نیز شرکت فعال داشته و دستگیر و زندانی می شوند.نمونه آن موسوی خوئینی است که ماههاست در زندان برای ابراز ندامت تحت انواع شکنجه ها قرار دارد.اخیرا با اعلام گردهمآئی ”کارزار یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز“ که قرار بود در سالنی دربسته انجام شود، بعلت ممنوع اعلام کردن آن در خیابان برگزارشد. فعالین جنبش زنان اعلام داشته اند این گرد هم آئی با هدف آموزش چهره به چهره“ و ”مراجعه مستقیم به مردم“ و با برگزاری کلاسهای آموزشی صورت می گیرد و تنها به گرفتن امضا بسنده نخواهد شد. بدین ترتیب سازماندهی، آموزش و بدنبال آن تغییر – امری که جنبش زنان در پیش روی خود دارد و مصمم است در این راه از اشکال گوناگون مبارزه استفاده کند. جنبش مستقل زنان ایران آگاه است که در همبستگی و هم پیوندی با دیگر نیروهای رزمنده اجتماعی مثل کارگران ، زحمتکشان، دانشجویان و جوانان است که تحولات به سمت آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی و طرد رژیم ولایت فقیه امکان پذیر می گردد و در این رابطه تلاش می کند .حزب توده ایران خود را بخش جدائی ناپذیر از مبارزه زنان دلاور میهن ما در راه آزادی و رهائی از ستم جنسی و طیقاتی می داند وافتخار می کند که همواره مدافع پیگیر حقوق زنان بوده و اعتقاد راسخ دارد بدون تحقق حقوق زنان، تحقق آزادی و عدالت اجتماعی در جامعه ما امکان پذیر نیست.

سایت حزب توده ایران

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics