نویدنو:04/04/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

راز يتيم خانه موحش در عراق

 

دختر بچه های عراقی عروسک هايی را دوست دارند که گريه ميکند

*گزارش سی بی اس از يتيم خانه الحنان جعلی نيست، اما از فيلم جعلی جسيکا لينچ هم رياکارانه تر است.
*از آوريل 2003، بيش از 59 787 پوند بمب خوشه ای روی عراق انداخته است که گزارشگر ديده بان حقوق بشر آن را بزرگ ترين و عامل منحصر به فرد قتاله شهروندان غيرنظامی خوانده است.


http://www.roshangari.net/
روشنگری.روز دوشنبه 18 ژوئن 2007 دوخبر از کودکانی که قربانيان به شمار نيامده ی جنگ محسوب ميشوند توسط رسانه های بزرگ منتشر شد.

خبراول:ثروتمندان جهانگشا و اردوی فرزندان شهيدان
اين خبر که کمتر توجه را جلب کرد مربوط به کودکان آمريکايی است که پدرشان را در جنگ های عراق و افغانستان از دست داده اند و حاکی از آن است که انجمنی به نام
Guide On اين کودکان را در هفته ای که از 17 ژوئن آغاز شده است به اردويی به نام San Diego Camp برده است .در اين اردو انواع سرگرمی هايی که دسترسی به آن ها نيازمند صرف هزينه های بالايی است، برنامه ريزی شده است.از جمله نواختن موسيقی با صندلی هايی نوازنده، کنسرت هايی با شرکت ستارگان، شرکت در انواع مسابقات ورزشی. اردوی سان ديگو فقط يکی از برنامه هايی است که Guide On ترتيب داده است و گروه مزبور که توسط يک افسر سابق آمريکايی و همسرش تاسيس شده است، انواع ديگر کمپ ها و برنامه ها را نيز مرتبا برای اين کودکان به اجرا ميگذارد.افسر مزبور ميگويد ايده تاسيس اين انجمن که بر اساس کمک مالی ثروتمندان اداره ميشود، وقتی به مغز او خطور کرد که دوستش، يک خلبان ارتش آمريکا هنگام خدمت، شايد زمانی که بمب بر سر مردم عراق ميريخت؟، کشته شد و همسر و دو پسرش را تنها گذاشت.

طبيعتا هيچ سرگرمی و تفريح استثنايی نمی تواند جای خالی پدری را که جانش را بيهوده از دست داده است پر کند و جبران خسارتی باشد که حرص دولتمندان جهانگشا به اين کودکان تحميل کرده است. اما گويا گرفتن جان پدر کافی نيست، سازمان دهندگان اين کمپ ها، برنامه ها را طوری تنظيم کرده اند که به شستشوی فکری کودکان منجر ميشود. مثلا مضمون اصلی کمپ سن ديگو اين است که کودکان در هفته مزبور خود را در نقش يک قهرمان ببينيد. به اين جهت برای آنها لباس های مجللی تعيين کرده اند که روی هرکدام عنوانی هست که قهرمانی آنها را به نمايش می گذارد. البته در قهرمان سازی هم جای پسر و دختر تعيين شده است. مثلا پسر بچه ها در اين هفته به يک قهرمان جنگ يا قهرمان فوتبال تبديل ميشوند، اما سهم دختر بچه ها "ستاره پاپ" شدن است. بخش ديگری از برنامه اين است که يک خانواده در طول اين هفته به عنوان"خانواده قهرمان" آمريکا انتخاب ميشود. به يکی ديگر از اين قبيل اردوها که در ماه اوت آغاز ميشود، عنوان "|ردوی رهبری" داده شده و به اين کودکان می آموزند چگونه می توانند "رهبر" باشند. کوتاه سخن اين که ماجرا همان داستان خانواده شهيد است در شکل ناسيوناليستی و "مدرن"اش و تحميق در راه فراهم کردن گوشت دم توپ. البته اين شباهت باعث نمی شود که همين ستايشگران فرهنگ شهيد و شهادت و قهرمانی در راه کشتار، بمب زن های انتحاری را مسخره کنند که به اميد ديدار فرشتگان در بهشت خود را منفجر ميکنند، فقط به اين دليل که خودشان برخلاف آن دسته امکان مالی فراهم آوردن بهشت در همين دنيا را برای بمب زن های "خودی" دارند.

طبيعتا بسياری از کودکان مزبور از اين نوع القای ايدئولوژيک تاثير گرفته و افکاری را که قدرتمندان و جنگ طلبان از کودکی به آنها القا کرده اند، تفکر خود خواهند پنداشت. چنانکه هم اکنون می بينيم در جريان رقابت های انتخاباتی آمريکا يکی از افتخاراتی که نامزدها به عنوان امتياز خود مطرح می کنند اين است که مثلا در جنگ ويتنام "خدمت" کرده اند يا به عبارت بهتر در اجرای سياست کشتار شهروندان با بمب ناپالم و يا سياست های ايجاد زمين های سوخته و يا بر جا گذاشتن اينهمه معلول و يتيم و قربانی
T مستقيما نقش بازی کرده اند. آقای جان کری که مثلا نامزد مقابل جنگ طلبان در انتخابات قبلی بود مبارزه انتخاباتی خود را با پخش تصاوير خود در لباس نظامی در جريان "خدمت" در جنگ ويتنام آغاز کرد. وقتی آقای جان کری ميلياردر "برای خدمت به ميهن" راه جنگ را بر می گزيند، يتيمان که جای خود دارند. همه نقش ايتام را در سربازگيری برای جنگ های ثروتمندان می شناسند.


خبر دوم: مهاجمان ناجی و يتيم خانه ای در بغداد
اين خبر مربوط به يتيم خانه ای در بغداد است که همراه بود با انتشار بسيار گسترده تصاوير تکان دهنده ای که کلمه قادر به توصيف آن ها نيست. بنا به گزارش سی بی اس که نخستين بار خبر و تصاوير را منتشر کرد، اين يتيم خانه مخصوص کودکانی است که دچار عقب ماندگی هستند و نياز به مراقبت ويژه نياز دارند.
خبر اول حداقل اندکی جای دلخوشی داشت. به هرحال کودکانی که به نحوی از جنگ آسيب ديده اند به هر دليل و با هر مقصد و به هر شکل، مورد مرحمت قرار گرفته و لحظاتی از شادی را متناسب به قدرت و ثروت کشوری که در آن به دنيا آمده اند، به آنها اعطا ميکنند.
اما خبر دوم نه فقط درد غير قابل توصيف کودکان ناتوانی را نشان ميدهد که تنها گناه شان اين است که در کشوری بی قدرت و گرفتار انواع مصائب از ديکتاتوری گرفته تا جنگ و اشغال، به دنيا آمده اند، بلکه تصوير تکان دهنده ای است از سوء استفاده تبليغاتی مقامات اشغالگر از رنجديده ترين و ناتوان ترين و بی دفاع ترين قربانيان اشغال و از هر لحاظ و از تمام زوايا آنقدر ضد انسانی است که آدم حيران ميماند که آيا بشر در تعقيب مطامع قدرت ميتواند به اين درجه از دنائت هم سقوط کند؟

خبر سی بی اس حاکی از اين است که اين يتيم خانه هنگام گشت يک گروه سربازان آمريکايی و عراقی در مرکز بغداد "به طور اتفاقی کشف" شد. سربازان از درون پنجره متوجه شدند پسر بچه هايی که از آن ها پوستی بر استخوان مانده است، روی کف اتاق بی حرکت افتاده اند بطوريکه مرده به نظر می آيند. آنها يک توپ بسکتبال را به درون اتاق پرت می کنند. می بينند يکی از کودکان تکانی ميخورد و سرش را بالا می گيرد ولی به علت ناتوانی دوباره بی حرکت می افتد. سربازان وارد يتيم خانه شده و توی آن کودکان گرسنگی کشيده ای را می بينند که لای مدفوع خود غرق شده اند، مگس از دهان و چشم و بينی آنها وارد و خارج ميشود، برخی از آنها را به تخت بسته بودند، برخی را زير آفتاب داغ 120 درجه به حال خود رها کرده اند.

مسوول اين وضعيت کيست؟ معلوم است: عراقی ها. ناجی کيست؟ معلوم است: آمريکايی ها!ارتش آمريکا برای اشغال عراق نيامده، برای نجات يتيمان آمده است. در متن گزارش سی بی اس "کاپيتان ها"، "گروهبان ها"، " سروان ها"، مسوولين و عمله آن نيروی ترسناک "هوابرد 82 "، "ملوان ها"...يکی بعد از ديگری ظاهر ميشوند و به شرح عمليات قهرمانی خود می پردازند. گروهبان مايکل بيل، سروان استفن دپره، کاپيتان بنيامين مورالس، کاپيتان جيم کوک، گروهبان مايکل گيبسون يکی بعد از ديگری از خباثت اين عراقی های "پست" و "از خصايل والای" وجود شريف و نازکدل و حساس و مهربان خود ميگويند، اينهاست بعضی از اظهارات آن ها:

"من به شدت از دست مسوول يتيم خانه که در تناقض با شرايط وحشتناک خارج از اتاقش دفتر خيلی تميزی داشت عصبانی شدم.وقتی به دفتر او رسيدم آنقدر عصبانی بودم که تمام عضلات منقبض شده خود را کنترل ميکردم تا به جان او نيفتم."

" دو زن که آنجا بودند تازه يکی از آن ها در مقابل کودکان عريان ژست عکس گرفتن هم به خود گرفته بود، گويا هيچ چيز غيرعادی اينجا اتفاق نمی افتد."

"سه نفر داشتند برای خودشان غذا می پختند. ولی هيچ غذايی برای کودکان درست نمی کردند.
گزارشگر: چی. سه نفر برای خودشان غذا درست ميکردند؟
دپره: بله خانم. آنها در آشپزخانه بودند..
گزارشگر: با اينهمه بچه دورشان که داشتندازگرسنگی می مردند؟
دپره: بله خانم. "

"گزارشگر:مساله به همين ختم نميشد. سربازان آمريکايی در آشپزخانه قفسه های پر از غذا، انباری از لباس های مارک دار نو که هنوز پلاستيک دورشان باز نشده بود پيدا کردند. سربازان فکر ميکنند که آنها را به جای استفاده برای کودکان در بازار به فروش می رسانند."

"من او را [کودکی نسبتا بی جان] بلند کردم. بچه فورا لبخندی روی لب هايش ظاهر شد. وقتی به آمبولانس نزديک شديم او ديگر ميخنديد. بچه مثل اينکه فهميده بود که داريم او را به کجا می بريم."

"در بيمارستان سروان جيسون اسميت دندان های بچه ها را مسواک زد. او و همسرش هردو آموزگار کودکان استثنايی هستند. او با غرور زياد از کاری که سربازان کرده بود برای همسرش صحبت کرد. اسميت گفت تنها همين يک روز به تمام دوره خدمت من می ارزد.اين امر به همه چيز ارزش ميدهد."

"همه چيز" البته يعنی حمله به عراق و اشغال کشور. همراه اين گزارش عکس های سربازان آمريکايی در ژست های مختلف در حالت کمک به کودکان رنجديده و عکس زن متواری عراقی که در مقابل کودکان در حال مرگ لبخند ميزند، وسيعا منتشر شد* برخی از رسانه های آمريکا خبر را يک سره تحت اين عنوان منتشر کردند: , لشکر 82 کودکان يتيم بغداد را نجات داد. 82
nd troops rescue orphans in Baghdad ,.

از خاطرببريد آدمکشان اجير شده از
Blackwater و ملوانان ارتش آمريکا به انتقام قتل 4 آمريکايی پل فلوجه و جاده بيمارستان را بستند و روی پشت بام بيمارستان ها با تفنگ های دور زن مجهز شدند و آمبولانس و بيمارستان و مردم شهر را به گلوله بستند و 6000 و 8000 کشته برجای گذاشتند. فراموش کنيد که در عمليات انتقام جويانه گشت های تجسسی لشگرهای فلان و بهمان شماره آمريکايی بود که تصاوير فاجعه بار قتل عام دسته جمعی کودکان و شهروندان غيرنظامی الحديثه و اسحاقی برجای مانده است. فراموش کنيد که که سربازان لشکر 101 در محموديه بغداد فقط برای تفريح دختر 14 ساله را وادار کردند که شاهد قتل پدر و مادرش باشد و بدون اينکه فرصت عزاداری به او بدهند به او تجاوز کردند و جسدش را سوزاندند.
دونالد رامسفلد هميشه از رسانه ها خشمگين بود که "اخبار خوب " را منتشر نمی کنند و حتی به کمک دلار و زور تعدادی رسانه هم در عراق درست کردند که "اخبار خوب" منتشر کند. به هرحال او بعد از اينکه از کار رسمی خود برکنار شد، به خواست خود رسيد.

البته در جزوه راهبردی برای مرحله جديد تشديد جنگ که رابرت فيسک گزارشگر انگليسی خلاصه ای از آن را در اينديپندنت منتشر کرد، اين خواست دونالد رامسفلد که جرج بوش و تونی بلر هم مرتبا آن را تکرار کرده اند، به يکی از اصول تاکتيک جديد تبديل شده است. اما در عين حال توصيه شده که سربازان خودشان گول اين تاکتيک را نخورند و به کودکان عراقی زياد نزديک نشوند. البته آنجا منظور جزوه کودکانی است که به حال مرگ نيفتاده اند، وگرنه کودکان يتيم خانه مزبور هيچ خطری ندارند و در آغوش گرفتن و لمس کردن و غذا دادن و عکس گرفتن با آنها فقط فايده داد.
همين روزها سيمور هرش گزارش داد مقام نظامی دادستانی ارتش که به دستور خود ارتش آمريکا در ماجرای ابوغريب مسوول بررسی پرونده بود، فقط به علت اينکه خوب ماجرا را ماستمالی نکرد، مغضوب شد وجزای اين بی احتياطی خود را پرداخت.

ترديدی نيست که خبر واقعی است و گزارشگران آمريکايی برای بازتاب دادن وضعيت های فاجعه بار در عراق نيازی به جعل خبر و صحنه سازی ندارند. گزارش سی بی اس از يتيم خانه الحنان جعلی نيست، اما از فيلم جعلی جسيکا لينچ هم رياکارانه تر است. اگر خبرنگاران رسانه های گوش به فرمان انحصاری جاسازی شده نبودند، نيازی به "کشف " يتيم خانه ی مزبور توسط گشت تجسسی نداشتند. آنها در هر وجب خاک بغداد و در هرجای عراق که نيروهای اشغالگر حضور دارند، ميتوانند نمونه هايی حتی وحشتناک تر، آری وحشتناک تر، از يتيم خانه الحنان را گزارش کنند. همانطور که اندک خبرنگاران مستقل با تحمل مشقت و زحمت فراوان چنين ميکنند واز طريق منابع محدود خود اخبار را عليرغم تمايل مقامات اشغال پخش کرده اند.

محرمانه ترين اسرار جنگی عراق
اولا، و قبل از هرچيز الحديثه و اسحاقی مربوط به گذشته نيست. مجله نيشن آمريکا در شماره جاری خود 11ژوئن مقاله ای دارد تحت عنوان "جنگ مخفی هوايی آمريکا در عراق". در اين مقاله گزارش شده است که حملات هوايی جاری آمريکا در عراق و افغانستان به تاکتيک ويژه کشتار شهروندان غيرنظامی تبديل شده است. بطوريکه تنها طی دو روز در ماه مه در يک حمله حداقل 22 شهروند غيرنظامی در افغانستان زيربمباران هوايي، 5 غيرنظامی از جمله دو کودک در بغداد زير حمله هليکوپتر ها کشته شدند. در مجموع آمريکا از آوريل 2003، بيش از 59 787 پوند بمب خوشه ای روی عراق انداخته است که گزارشگر ديده بان حقوق بشر آن را بزرگ ترين و عامل منحصر به فرد قتاله شهروندان غيرنظامی خوانده است. نکته قابل توجهی که نيک تورس نويسنده مقاله يافته اين است که اين قتل عام تکان دهنده به جز استثناهای بسيار معدود بطور کامل از رسانه های بزرگ انحصاری حذف شده است و به گفته اين يکی از رازهای جنگ عراق است که به بهترين نحو در محرمانه ماندن آن تلاش شده است.

دفتر آقای مدير يتيم خانه در منطقه سبز
ثانيا،خود منطقه سبز،مقر فرماندهی آمريکا و عراقی های دست نشانده آن ،و نيز تمام پايگاه ها و مقرهای نظامی "ائتلاف برای اشغال"، در مجموعه ی عراق درست همان وضعيتی را دارند که دفتر مدير يتيم خانه، که احتمالا به نحوی با اشغال همکاری ميکند، در ميان يتيمان گرسنگی کشيده:اتاق های دارای برق و تهويه، استخرها و سالن های ورزشي، سينما و وسايل تفريحي، رستوران هايی که نه فقط غذا و آب، بلکه قاشق و چنگال را توسط مقاطعه کاران جنگ مستقيما از آمريکا و بعضا از اروپا وارد می کنند. حتی يک بار گزارش دادند، در سالن غذاخوری وقتی سربازان آمريکايی ديدند بسته بندی يک بار مصرف سرويس غذا که از آمريکا وارد ميشود کامل نيست و گويا چنگال يا چيزی مشابه آن به علت تاخير در رسيدن محموله به عراق، در بسته بندی نبود، به شدت خشمگين شدند و روی ميزها دم گرفتند. واينهمه در محاصره جهنم ناامنی که نه فقط روزانه حدود 100 نفر به کام مرگ ميفرستد، بلکه زندگان آن در هوای 120 درجه به خود رها شده اند و فقط چند ساعت برق دارند و حتی بيمارستان های آن از فقدان غذا، وسايل بهداشتي، دارو و برق به مرکز قتل تبديل شده است. کاپيتان ها، سروان ها و گروهبان های دل نازک که در سی بی اس اشک تمساح می ريزند درست مثل بوش و ديک چنی و کندوليزارايس و تونی بلر و هيلاری کلينتون و بقيه عاملان نفت خواران به اين مراکز مجهز ميروند و می آيند و مطلقا به روی خود نمی آورند که مردم عراق در جهنم بيرون آن در حال هلاک شدن هستند.

ناجيان يتيم پرور وقتی نوبت به غارت منابع نفتی ميرسد، آنقدر از انسان تهی ميشوند که کودکان بينوای يتيم شده ی آمريکايی را به اردوی سن ديگو می برند وبه آنها ياد ميدهند که تلاش برای تبديل کل عراق به يتيم خانه الحنان عمليات قهرمانی بوده است و آنها بايد خود را آماده کنند تا بقيه خاورميانه را مشمول اين عمليات قهرمانانه قرار داده و تمام آنرا را به يتيم خانه الحنان تبديل کنند.

گزارش محرمانه سازمان ملل در سال 2003 و قتل عمد آگاهانه توسط آقايان بوش و بلر
ثالثا، نبايد فراموش کرد قتل عام کودکان در عراق توسط مقامات آمريکا و انگليس يک قتل عمد آگاهانه بوده است. چرا که حتی قبل از حمله به عراق يعنی در فوريه سال 2003 يک گزارش محرمانه سازمان ملل اطلاع داد در جنگ عراق بيش از يک ميليون کودک خواهند مرد. همين گزارش تاکيد کرده بود 30 درصد از کودکان پايئن 5 سال يعنی بيش از 1.26 ميليون که به علت سوء تغذيه ناشی از تحريم طولانی هم اکنون در آستانه مرگ هستند در صورت وقوع جنگ خواهند مرد. سازمان غذاوابسته به سازمان ملل تخمين زد حدود 10 ميليون از نظر تامين غذا در وضعيت بسيار ناامنی قرار خواهند گرفت.
UNHCR تخمين زده بود 900 هزار تا يک ميليون نفر جابجا شده و در داخل عراق در وضعيت اوارگی و بی خانمانی به سر خواهند برد. 500 هزار نفر مستقيما يا غير مستقيم در اثر عمليات خواهند مرد. 18,240,000 نفر دسترسی به آب سالم را از دست خواهند داد. سه ميليون بيست هزار نفر 3020000 نفر از کل جمعيت در معرض سوء تغذيه قرار خواهند گرفت.
هم بوش و هم تونی بلر دروغ می گويندکه ادعا ميکنند ازمصائبی که برای مردم ايجاد ميکنند اطلاع نداشتند. اين جنايت عمدی و آگاهانه صورت گرفته است. آنها درست مثل يک قاتل سريالی خونسردانه عمليات قتل عام مردم را سازمان دادندتا نفت عراق را به دست بياورند و همانطور که باب وودوارد افشاگر ماجرای واترگيت رو کرده است از مقر عراق به ايران حمله کنند و آنرا"مال خودشان" بکنند. تنها چيزی که آنها نمی دانستند اين بود که باورنمی کردند مقاومت در مقابل اشغال اينهم ريشه دار و توده ای خواهد بود. ولی مهم تر از آن نمی دانستند که نميتوانند امثال چلبی را به جای صدام بنشانند و مجبور خواهند شد از ميان همدستان اشغال سر انجام به امثال سيستانی هاو مالکی ها رضا دهند که با رژيم اسلامی ايران نزديک است. اما برای چاره اين مصيبت خودشان، اول جنگ داخلی بين شيعه و سنی را دامن زدند و چون اين به اندازه کافی کارگر نيفتاد حالا عوامل صدام و ديگر سنی ها را مسلح ميکنند و علاوه بر جنگ سنی و شيعه حالا جنگ سنی و سنی هم راه انداخته اند و اين داستان های انسان دوستانه هم برای خلاص شدن از شر همدستان شيعه اشغال يعنی امثال مالکی است.

و سرانجام راز يتيم خانه موحش در عراق
نتيجه اينگونه تاکتيک هااين بود که پيش بينی های سازمان ملل خيلی خوش بينانه از آب در آمد و تقريبا تمام ارقام تخمين زده شده توسط سازمان ملل چه در مورد مرگ و مير ها و چه در مورد وضعيت بهداشتي، سلامتی و آوارگی کمتر از ارقامی است که در عمل شاهد آن بوديم.

اين است آخرين نتايج در مورد کودکان:
بر مبنای گزارش مرکز کاريتاس،سوء تغذيه کودکان حتی بعد از 13 سال تحريم در آستانه حمله به عراق، 19 درصد بود حالا به 28 درصد رسيده است.
هنگام حمله و بعد از 13 سال تحريم 4 درصد کودکان با وزن کمتر از سطح نرمال متولد ميشدند اين رقم اکنون به 11 دصد رسيده است
بنا بر گزارش سازمان ملل در دسامبر 2006 ماهيانه 100 هزار عراقی از کشور می گريزند. 1.8 ميليون عراقی به کشورهای عربی پناه برده اندو 1.6 ميليون در داخل آواره شده اند.
بنا بر گزارش رفوجی اينترنشنال بحران پناهندگی در عراق از دارفور بدتر شده است. بنا بر يک تحقيق چهار ماهه که توسط آی پی اس انجام شده 92 درصد کودکان به علت ترس و فقدان امنيت در وضعيت نارسايی روانی قرار دارند. اين در حالی است که نيمی از جمعيت عراق را کمتر از 18 ساله ها تشکيل ميدهند.
بنا برگزارشات متعدد ارقام واقعی بيکاری حدود 70 درصد است و آنها که کار دارند چه دارد؟ اکثر آن ها مشاغلی از آن قبيل دارند که آن زن عراقی در يتيم خانه الحنان دارد و به آن هم مفتخر است. يا همراه سربازان آمريکايی به آدم کشی اشتغال دارند.
آدم بايد يا خود را به بلاهت زده باشد يا واقعا ابله باشد که بعد از شنيدن گزارش يتيم خانه الحنان از آمريکايی ها سوال نکند شما بر سر مردم اين کشور چه آورده ايد که ديگر حتی رنج و گرسنگی کودک در حال مرگ را احساس نمی کنند و به کار در چنان وضعيتی افتخار ميکنند، شما چه کرده ايد که شغل عبارت شده است دزدی از غذای يتيم در حال مرگ و يا عضويت در گروههای آدم ربا يا مشارکت در قتل عام بوسيله شما و دزديدن پول های نفت که بوسيله شما توزيع ميشود. راز بزرگ يتيم خانه الحنان اين است. ايرانی ها بعد از سه دهه حکومت استبداد مذهبی تجربه کرده اند که چگونه يک حکومت فاسد، فساد را در کشور گسترش ميدهد. اما آنچه اشغال بر سر مردم عراق آورده است، ديگر با هيچ معياری قابل سنجش نيست. بلکه خود به معيار و مقياس بدترين نوع جنايت و بدترين نوع رذالت تبديل شده است. بطوريکه جمهوری اسلامی و هر نوع ديکتاتوری زورگو و فاسد هم در جهان از طريق تاخت زدن با اين معيار برای خود دراين نظام توحش که تحت رهبری آمريکا بر جهان حاکم شده، جا باز ميکند.

عراق که دومين ذخاير نفت جهان را دارد، از نظر سطح فقر، گرسنگی و توسعه نيافتگی به سطح آفريقای جنوب صحرا رسيده است. پول فروش نفت برای غذا را آمريکا در دوره پل برمر با هواپيما خارج از سيستم بانکی به عراق منتقل کرد و آنها را بين مقاطعه کاران خود، و به احزاب همکار خود مثل چلبی ها و علاوی ها و احزاب کرد پخش کرد که حتما بخشی از آن هم به دست کسانی مثل رئيس يتيم خانه رسيد و اگر نرسيد حالا دارد سهم خود را به روش آمريکايی ها می گيرد. همين حالا هم بخشی از نفت عراق را همان سر چاه از طريق تقلب در محاسبه قاچاق ميکنند و بقيه اش را در اختيار گرفته اند. برای سی سال آينده هم قرار دادش را به شرکت ها ی بين المللی داده اند و عراق را به اولين کشور خاورميانه تبديل کردند که به دوران قبل از فروپاشی استعمار برگشت و نفتش را در اختيار شرکت های خارجی قرار دادند.

کارکنان يتيم خانه فقط از روسای آمريکايی و انگليسی خود تقليد کرده اند و احتمالا برای خود منطقی جور کرده اند مبنی براينکه در جنگل بايد مطابق قانون جنگل زيست. شورشيان عراقی هم با همين منطق به خود بمب می بندند وآنها را به عنوان همکاران اشغالگران همراه با خودشان و انبوهی از مردم بی گناه می کشند و آن جفت آمريکايی بسيار خيرخواه در برنامه سی بی اس مثل خانم ها آلبرايت و رايس هم ميگويند "همه ماجرا" به اين بها خيلی صرف دارد.

طاهر جميل روزنامه نگار مستقل کانادايی در آستانه عيد کريسمس گذشته با احمد قاضی صاحب يک اسباب فروشی در فلوجه صحبت کرد. او گفت امسال نمی توانداسباب بازی های مخصوص کريسمس را وارد کند: بچه ها زندگی بزرگ تر ها را تقليد ميکنند. پسربچه های عراقی تفنگ و و اسلحه را دوست دارند. اما دختر بچه ها: آنها عروسک هايی را که می رقصند يا می خوانند دوست ندارند.آنها عروسک هايی را دوست دارند که گريه ميکند.

آن جفت خير خواه که برای "خانواده شهدا" اردو راه می اندازند، برای اين کودکان چه هديه ای دارند؟ ژنرال در سن ديگو برای مقابله با پسربچه ها، قهرمان جنگی فردا را توليد ميکند. اما برای دختربچه های عراقی چه؟ بيشتر آنها آنقدر پول ندارند که مقاطعه کاران جنگ، اين لشگر جويای خوشبختی و دلار، به فکر استفاده از بازار عروسک های گريان باشند. اما نيازی نيست. به جای عروسک ها،نسل در نسل دختران عراقي، مچاله شده بين اشغالگران غارتگر و بنيادگرايان زن ستيز، خودشان خواهند گريست.

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics