نویدنو:22/09/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

پاسخ اکبر اعلمي به اتهامات

به کدامين گناه تهمت مي زنيد

اکبر اعلمي
 

اعتماد : گروه سياسي؛ متن زير نطق روز گذشته اکبر اعلمي نماينده تبريز و عضو فراکسيون اقليت مجلس است که آن را در پاسخ به اتهامات اخيري که عليه او مطرح شد، ايراد کرد. البته از آنجا که بيان برخي اسامي واجد بار حقوقي است لذا به جاي اسامي از نقطه چين استفاده کرده ايم.

بدون شک پايبندي به مفاد سوگندنامه مندرج در اصل 67 قانون اساسي و نيز عدم خيانت به اعتماد ملت و سماجت در پيگيري مطالبات مردم و استيفاي حقوق آنان و سهيم شدن در غم ها و شادي هايشان بدون هزينه نيست و در اين مسير اگر لازم باشد چه بسيار تاوان هاي سنگيني را که بايد پرداخت.

به همين سبب از مدت ها پيش عده يي که روش و منش حقير خواب آنها را آشفته ساخته و منافع نامشروعشان را به مخاطره افکنده است، به شيوه هاي گوناگون در انديشه تخريب و حذف اينجانب برآمده اند اما هرگز نمي پنداشتم که عده يي از تئوريسين ها و توجيه کنندگان... که در برخي از نشريات خيمه زده و با قلم زهرآگين خود به ترور شخصيت خادمان ملت اشتغال دارند، به کمک آن دسته از رسانه هايي که از... ارتزاق مي کنند و کوس «اناالحق» سر مي دهند، اين چنين ناجوانمردانه با آگاهي از تعطيلات مجلس و اينکه فاقد تريبون لازم براي دفاع از خود مي باشم، فرصت را مغتنم شمرده و سوار بر مرکب عوامفريبي و استفاده ابزاري از مقدسات، وقاحت را به آنجا برسانند که همچون «کعب الاحبار» اکاذيب و خودساخته هايشان را دستاويز قرار داده و به نام نامي سالار شهيدان و به کام خود انواع توهين ها و اکاذيب را که درخور شخصيت ناچيز خودشان مي باشد، نثار سرباز کوچکي از سربازان ولايت اهل بيت عصمت و طهارت کنند که بزرگ ترين آرزويش پيروي از آموزگار بزرگ شهادت و آزادگي امام حسين(ع) و قرباني شدن در راه اوست.

گرچه به دليل شناخت اغلب مردم از ارادت و عشق عميق اينجانب نسبت به نخستين معلم شجاعت و نيز انعکاس کامل سخنانم در تعداد انگشت شماري از رسانه ها نظير روزنامه هاي اعتماد، مردم سالاري و سايت هاي نوانديش و تابناک و به ويژه خبرگزاري آزادانديش انتخاب، تير زهرآگين آنان به سنگ خورده و ترفند توطئه آميز آنان نقش بر آب شد. اما از آنجا که محبان دروغين امام حسين(ع) از سخنراني و جلسه پرسش و پاسخ سه ساعته ام و «انتم سکاري» را پنهان کرده و «ولاتقربوا بالصلوه نفي» را جار مي زنند، «کلوا واشربوا» را گرفته و «ولا تسرفوا» را مخفي مي کنند. لذا براي رفع هرگونه سوءتفاهم احتمالي لازم است توضيحاتي ارائه شود.

در مکتبي که امام حسين آموزگار آن است، من آموخته ام که امر به معروف و نهي از منکر و انتقاد و حتي تخطئه قدرت حاکم به منظور اصلاح امور، نه تنها ضدارزش نيست بلکه يک هديه الهي و حق امام بر امت خود محسوب مي شود و از اين منظر محبوب ترين برادران چنين امامي به تعبير امام صادق (ع) کسي است که «اهدي الي عيوبي» از اين رو در چنين مکتبي به تعبير امام راحل «هر فردي از افراد ملت حق دارد که مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح کند و او بايد جواب قانع کننده دهد و در غيراين صورت اگر برخلاف وظايف اسلامي خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداري معزول است.» باز به همين سبب امام حسين (ع) يکي از انگيزه هاي قيام خويش را احياي امر به معروف و نهي از منکر بيان مي فرمايند.

بنده نيز به تاسي از ائمه معصومين عليهم السلام در جمع محدودي از خواص که برخلاف کوته فکران برخي از رسانه هاي فتنه گر، درک انحرافي از مطالب عنوان شده نداشتند، در تبيين ارزش والا و جايگاه واژه هايي نظير مجلس به عنوان خانه ملت، وکيل مردم، سوال و انتقاد در ساختار نظام سياسي اسلام، در مقام تمثيل و بيان اوج ارادتم به يکي از عزيزترين شخصيت ها، کابينه امام حسين را مبنا قرار داده و گفتم چنانچه امروز کابينه فرضي امام حسين(ع) تشکيل شود و در دولت کريمه ايشان به نمايندگي از ملت افتخار حضور در مجلسي را داشته باشم که در دولت ايشان تشکيل شده است، چنانچه مطابق با مفاد کنوني اصل 67 قانون اساسي سوگند ياد کرده باشم که پاسدار حريم اسلام و نگاهبان دستاوردهاي انقلاب و مباني جمهوري اسلامي و حافظ حقوق ملت و پايبند به خدمت به مردم و دفاع از قانون اساسي مبتني بر موازين اسلامي باشم، از آنجا که کابينه معصوم، معصوم نيست، چنانچه تخلفي در ميان اعضاي کابينه ببينم لازمه عمل به سوگندي که ايراد کرده ام اين است که اعضاي غيرمعصوم آن کابينه را نيز مورد نقد و سوال قرار دهم، چنانچه حضرت امير(ع) با استناد به شکايت سوده بنت عماره حکم عزل يکي از کارگزاران خود را صادر و جهت ابلاغ به او مي دهد.

ليکن گروه اندکي که ظاهراً هرگونه نقد و انتقاد و سوال را برخلاف آموزه هاي ديني از کفر ابليس بدتر پنداشته و مجلس را به عنوان خانه ملت و محل اجتماع عصاره هاي فضايل ملت در حد يک محفل بي خاصيت تنزل مي دهند، قسمتي از سخنانم را به صورت گزينشي و تحريف شده و جهت دار نقل کرده و با توسيع دايره مصاديق عصمت به کابينه معصوم و با دستاويز قرار دادن آن، انواع اکاذيب و اتهامات و ناسزاها را نثار اينجانب کردند.

بدون اينکه جرم من ثابت شود، به اصطلاح مدافعان سينه چاک امام حسين به نام اين امام اتهامات و ناسزاهايي نظير لجن پراکن، منافق، مجنون و لجام گسيخته، معلوم الحال، سفيه و ديوانه، بي عقل، سطحي نگر، بي شخصيت، شهرت طلب، تحميل شده به مجلس، پليد و ملوث، جرثومه عناد و جهل و غرور، خودخواه، عاشق خودنمايي، حراج کننده عقل نمانده در بازار مال فروشان و «کالانعام بل هم اضل» را که درخور شخصيت حقير گويندگان و نويسندگان و... آن است نثار اينجانب کرده و در پايان حکم صادر کردند که فاقد کمترين صلاحيت براي حضور در مجلس هستم و آنگاه مردم را به اغتشاش و قيام ترغيب کردند و خواهان محاکمه انقلابي و مجازات و قتل بنده و آتش زدن دفتر و منزلم و نيز اخراجم از مجلس شدند. البته به اين هم بسنده نکرده و علت وقوع زلزله هاي اخير تبريز را هم به من نسبت دادند.

با اين وصف به محض آگاهي از اين سناريوي از پيش طراحي شده، در 12 آذرماه به منظور تنوير هرچه بيشتر افکار عمومي، جوابيه يي خطاب به هتاکان تنظيم و نسخه يي از آن به همه خبرگزاري ها و رسانه ها از جمله صدا و سيما و نشريات هتاک که قانوناً ملزم به انتشار آن بودند، ارسال شد. اما دريغ که هيچ يک از آنها اين پاسخ و تکذيبيه را منتشر نکردند تا بلکه بتوانند از طريق جريحه دار ساختن احساسات پاک مردم در روز جمعه و پس از پايان نماز، نمازگزاران را عليه حقير بشورانند.

متاسفانه ايفاي نقش در اين بازي خطرناک و توطئه آميز که مهمترين و زشت ترين اثر آن شکستن قبح جسارت به سيدالشهدا بوده است، علاوه بر نشريات و سياست پيشگان معلوم الحال به... نيز واگذار شد که ظاهراً پيگيري مطالبات بر حق مردم آذربايجان، از جمله پيگيري ماجراي تخريب ارگ عليشاه و برخورد با مردم اين خطه و خصوصاً مخالفتم با ممنوعيت استفاده از زبان مادري، باعث رنجش خاطر وي شده بود. از اين رو به گمان اينکه پس از هفت سال انتظار کشيدن بهترين فرصت براي ترور شخصيت يکي از محبان امام حسين(ع) فراهم آمده است، ناشيانه به اين بازي پيوسته و با غفلت از آيه شريفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبينوا» در همان روز صدور تکذيبيه، در جمع طلاب در خط مقدم اين افراد قرار گرفت و فرصت طلبان دروغ ها و تهمت هاي خود عليه اينجانب را از زبان وي و از طريق رسانه ملي منتشر کردند و بدين وسيله فرياد وااماما و وااسلاما سر داد غافل از اينکه مردم مي دانند که اعلمي پيش از اين و در زماني که بسياري از تازه به دوران رسيده ها در دکان سه نبش راحت طلبي، طريق عافيت و عوامفريبي را پيشه خود ساخته بودند، بارها با جانفشاني و نثار جان خويش در راه امام حسين و در مبارزه با قدرت هاي استبدادي و متجاوز، در عمل، عشق و ارادات واقعي خود به مقتدايش حسين بن علي را به اثبات رسانده است.به هر روي به دستور... مقرر گرديد که افاضات و اتهامات ناروا و غيرمسوولانه وي عليه اينجانب از صدا و سيما منعکس گردد.به رغم انتشار متن کامل سخنراني و جوابيه و تکذيبيه اينجانب در برخي رسانه ها... در اقدامي غيرمسوولانه و در ادامه همان سناريوي از پيش طراحي شده اين بار در نماز جمعه تبريز، ميتينگ اعتراضي و انتخاباتي 100 نفره هواداران دولت و يکي از نمايندگان يکي از شهرهاي کشور، راهپيمايي مردم آن شهر عليه بنده اعلام شد و مدعي گرديدند که جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز اظهارات اعلمي را محکوم کرده است، و در خاتمه به صورت تحريک آميز خواهان توبه و استغفار اينجانب شدند، پس از پايان نماز جمعه، عناصر 100 نفره يي طبق يک برنامه و به صورت پراکنده به ميان جمعيت نمازگزاري که عازم منزل خود بودند، رفته و شروع به شعار دادن عليه بنده نمودند و دوربين هاي صدا و سيما هم که از قبل در آنجا مستقر بودند، به نوعي آن را فيلمبرداري و «ميکس» و پخش کردند که گويي يک جمعيت دو هزار نفره به صورت خودجوش عليه اعلمي دست به راهپيمايي زده اند، اين فيلم چندين بار از بخش هاي مختلف خبري شبکه استاني صدا و سيما به نمايش درآمد و در همين راستا در سطح شهر نيز پلاکاردها و پارچه نوشته هايي در محکوميت و اعلام انزجار نسبت به گناه ناکرده من نصب شد و حتي برخي مديران فرصت طلب به گمان اينکه مرگ سياسي بنده فرا رسيده است، مسووليت ادامه جوسازي ها عليه اينجانب را برعهده گرفتند.

به راستي اگر درد اينان و معرکه گردانان ديگري که مرا به دليل بيان نظراتي مشابه با آنچه آيت الله محمد صادقي تهراني و آيت الله يزدي عنوان کرده اند، تا آستانه کفر و ارتداد برده و قصد داشتند که ملت را عليه اينجانب بسيج نمايند، درد دين است چرا پيش از اين در برابر کساني که رئيس جمهور کنوني را در حد معصوم بالا برده و پيامبر خواندند يا در آزمون فرهنگيان بدترين اهانت ها و جسارت ها را نسبت به پيامبر عظيم الشأن اسلام روا داشتند و به توجيه پرداخته يا سکوت اختيار کرده اند،؟

از طرفي در قانون اساسي، جايگاه قانوني هر يک از اشخاص حقوقي مشخص شده است. اصل 84 همين قانون نماينده را در اظهارنظر آزاد بيان کرده است. اين فرد پاسخ دهد که جايگاه قانوني وي براي اظهارات غيرمسوولانه و تحريک عوامل چشم و گوش بسته عليه يک نماينده و نيز تهديد وي براي استغفار از گناهي که مرتکب نشده از کدام جايگاه قانوني ايراد و در صدا و سيما انعکاس مي يابد؟

و اساساً ايشان پاسخ دهند در شرايطي که اعلمي شيعه بودن خود را نسبت به ائمه اطهار و امام حسين با اهداي بخشي از جسم و سلامتي خود در راه امام حسين(ع) عملاً به اثبات رسانده، وي در طول عمر خود کدام قدم مثبت و حسين گونه را در راه اين امام همام برداشته است که اينچنين فرياد وااماما سر داده و بي پروا بر من مي تازد.

کساني که با پنهان شدن در پشت امام حسين(ع) انواع اهانت ها و هتاکي ها و تهمت ها و ناسزاها را نثار يک مسلمان کرده اند، بايد پاسخ دهند که اين قبيل اقدامات چه سنخيتي با موازين اسلام و ويژگي هاي پيروان راستين سيدالشهدا دارد؟

و بالاخره به فرض محال گيريم که همه اين هياهوها و جار و جنجال هاي کاذب معاذالله براي گناه کبيره يي است که اعلمي انجام داده است، به قول آن هموطن يهودي که در خبرگزاري انتخاب نوشته است، غوغاسالاران و هتاکان قلم به دست و صاحب تريبون چگونه پايان کار که به خانه بازمي گردند قادرند به چشمان فرزندان خود که شهامت يک حسين و عقل يک حسن و آينده بيني يک علي را تجربه مي کنند، بنگرند و به آنان بگويند که چگونه با نوشتن اين تحريفات و واشريعتا و وامسلمانا فرياد زدن، فردي را که عقيده اش را در چارچوب شرع و قانون بيان کرده تهديد به انتقام عموم از وي مي کنند و يک مشت کوردل متعصب را تحريک به مثله کردن پدر و نان آور يک خانوار مي نمايند، به راستي خانواده اعلمي چه گناهي کرده که بايد بيش از ده روز پريشان خاطر شده و با آبرويشان بازي شود؟

هيهات من الذله

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics