نویدنو:18/07/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

پناهندگان عراقی و مسئولیت آمریکا

کریس اسپانس - برگردان: مینا آگاه

 

یک هفته پیش از این مراجع رسمی وزارت کشوردولت آمریکا اعلام کردند که به هدف خود که پناه دادن به 12000 پناهنده ی عراقی، تا پیش از پایان سال مالی در سی ام سپتامبر بود، با موفقیت دست یافتند. از آن زمان به بعد، و تا آخرماه، ما مرتب شاهد خود تبریک گویی وزارت کشور، رئیس هماهنگی پناهندگان عراقی، و وزارت امنیت داخلی درمورد آن چیزی که آنها نمونه ی مهمی از بخشندگی آمریکا با بازکردن دروازه های خود برروی عراقیان می نامند، خواهیم بود. بنا به گفته ی وزارت کشور، کمک های انساندوستانه به عراق و پناهندگان عراقی پیشاپیش " هدف خود را پشت سر" گذاشته است و به " میزان بالاتری دست یافته است." از یک سو، ارزیابان گزارش های گذشته را نادیده می گیرند و حتی اگر راست باشد که آمریکا از"هدف خود نیز پیشی گرفته"، این نکته را متذکر نمی شوند که سطح این هدف بقدری پائین بوده که انجام آن کاری نداشته است. و از سویی دیگر، وزارت کشورمدعی است زمینه ی مناسب برای آشکارکردن دامنه ی بحران جاری برای ارزیابی واکنش حسی آمریکا وجودندارد.

 

برای درک " موفقیت" اخیر، مراجعه به سابقه ی بحران پناهنده گان عراقی ضروریست. آمار اعلام شده متفاوتند اما ارقام تخمین زده شده ی 2007 تا 2008 حاکی است از زمان تهاجم سال 2003 آمریکا به عراق، حدود 5 تا 6 میلیون عراقی جابجا شده اند. از فوریه ی همان سال جابجائی در محدوده ی خود عراق حدودا 1596448 نفر می باشد. پیش از آن، یعنی قبل ازسال 2003، رقم تخمینی جابجائی ها در داخل عراق 1212108 نفر بود. این دو رقم مجموعا بیش از 8/2 میلیون نفر می شود، که تا بحال در عراق جابجاشده اند. باقی مانده ی 2 الی 3 میلیون نفربین سوریه و اردن (تقریبا 44 درصد)، کشورهای خاورمیانه(9 درصد)، اروپا( 4 درصد) و جاهای دیگر(5/0 درصد) می باشد. 12 هزار عراقی ای که آمریکا مدعی است به آنان پناه داده است 85 درصد پناهنده گانی را تشکیل می دهد که ازسال 2003 آمریکا به آن ها پناهنده گی داده است. و به این معنی است که تا دوازدهم سپتامبرامسال، آمریکا از زمان حمله اش به عراق، به کمتر از 3/0 درصد کل پناهنده گان عراقی پناهندگی داده است. ( از حداقل تعدادتخمینی پناهنده گان استفاده شده است.)  

 

سه دهه جنگ و تحریم سطح استاندارد زندگی در عراق را بطوروحشتناکی پائین آورده است. اولی ( 1980 تا 1988) و دومی ( 1990 تا 1991)، و سومین جنگ خلیج(فارس) ( 2003 تا کنون) همراه با تحریم سازمان ملل و آمریکا این دوره از سال 1990 تا 2003 طول کشیده است. تخمین قربانیان مشترک جنگ اول خلیج ( جنگ عراق و ایران) بین 2 تا 3 میلیون نفر می باشد. به هرحال پیش از 1990، جنگ دوم خلیج، عراق دارای بالاترین سطح استاندارد زندگی در خاورمیانه بود، سیستم مدرن سلامتی و بهداشتی، آموزشی از ویژه گی های برجسته ی این کشوربود. اما تهاجم مشترک آمریکا و انگلیس به این کشور زیرساخت های آن را نابودکرد. سیستم های برق رسانی، آبرسانی، فاضلاب، حمل و نقل، سیستم توزیعی غذا و بهداشت نابودشدند.  سوءتغذیه، و مریضی و میزان مرگ و میر در نوزادان و کودکان چندین برابرشده است. تحریم اعمال شده سال 1990 از سوی آمریکا و سازمان ملل عملا پشت سرگذاشتن تخریب حاصل از تهاجم را غیرممکن کرده است.  آن ها عرضه ی تجارت، غذا، دارو، و نیازهای بشری را هدف قراردادند. این تحریم موجب استعفای دو نفر از هماهنگ کننده گان سازمان ملل در برنامه های انساندوستانه، و رئیس برنامه غذایی جهانی در عراق شد. در 1998، دنیس هالیدی[1]، بعداز 34 سال همکاری با سازمان ملل، از جمله به عنوان کمک به دبیرکل، از پست خود به عنوان هماهنگ کننده ی برنامه ی انساندوستانه ی سازمان ملل در عراق استعفاداد. وی اولین نفربود و علت استعفای خود را " سیاست تحریم اقتصادی ای که... موجب تخریب تمام جامعه می شود" اعلام کرد. وی بیان کرد که: 5 هزار کودک هرماهه می میرند. من نمی خواهم برنامه ای را مدیریت کنم که به معنای نسل کشی است."

 

در طی 10 سال از 1992 تا 2002، یک سال پیش از اینکه تحریم پایان پذیرد و اشغال آمریکا شروع شود، 31170 پناهنده ی عراقی به آمریکا  راه داده شدند. بعدازحمله ی 2003 آمریکا به عراق، از میزان پناهنده گان راه داده شده به آمریکا به شدت کاسته شد. از ماه مه 2003 تا فوریه ی 2007 بین 466 تا 770 عراقی به آمریکا راه داده شدند.  مدت کوتاهی بعداز اینکه اخبارمربوط به تعداد اندک پناهنده گان عراقی به آمریکا انعکاس یافت، آمریکا اعلام کرد که سهمیه خود از پناهنده گان  در سال 2007 را به 7000 نفرخواهدرساند، البته هیچوقت به این میزان نرساند، و خیلی کمتر از میزان قول داده شده، یعنی به 1600 نفرعراقی، کمتر از یک چهارم هدف تعیین شده، پناهنده گی داد.

 

کاستن سهمیه ی اجرانشده ی 2007 از میزان پناهنده گانی که وزارت کشور در12 سپتامبر هفته ی گذشته قبول آن ها را اعلام کرد، گند شکست در کارهای انساندوستانه را درمی آورد، رئیس مشاوران امنیت پناهنده گان عراقی وزارت امنیت داخلی، لوری سسیالابا[2] اعلام کردکه" این افزایش بسیارمهم ( اجازه ی ورود دادن به 12118 نفر پناهنده ی عراقی تا آخرسال مالی 2008) علاوه بر 1600 عراقی ای است که ما سال قبل به آن ها اجازه ی ورود دادیم. این دستاورد نشاندهنده ی فعالیت فوق العاده ی بخش ما می باشد...." به هرحال سازمان ملل، سازمان های حقوق بشرو پناهنده گان درجواب به این بیانیه اعلام کردند که تلاش آمریکا" بسیارکمترازمیزان مورد نیازاست" و اعلام کردند که " هدف گذاری وزارت کشور مبنی بر قبول 17000 پناهنده ی عراقی در سال مالی 2009 شدیدا ناامیدکننده است" دفتر کمیسر عالی پناهنده گان سازمان ملل( یو ان اچ سی آر)[3] تخمین زده است که در سال 2009 حدود 90 هزار پناهنده ی عراقی در منطقه نیاز فوری به استقراردارند. " پاسخ آمریکا غیرقابل مقایسه با دامنه ی این نیازاست"، این را گروه هایی از جمله پناهنده گان بین المللی[4]، دیده بانان حقوق بشر[5]، و نجات کودکان[6] در بیانیه ای اعلام کردند.

 

 

آمریکا نه تنها طی سال های 2003 تا 2007 تعداد بسیار اندکی پناهنده ی عراقی قبول کرد، بلکه  سسیالابا درگزارش خود اشاره ای هم به شکست در رسیدن به هدف تعیین شده در قبول پناهنده گان درسال 2007 آمریکاهم نکرده، و ادعای کمک جاری آمریکا به عراق " نشاندهنده ی فعالیت فوق العاده ی بخش ما می باشد" را می توان با اطلاعات زیر ارزیابی کرد

 

(الف) پناهنده گی دادن آمریکا به عراقیان در مقایسه باسایرکشورها

(ب) کمک آمریکا به عراق در مقایسه با سایر کشورها

(پ) کمک آمریکا به عراق در مقایسه با کمک آمریکا به سایرکشورها

(ت) سهمیه ی سرانه ی آمریکا برای جنگ عراق   

 

( الف) دربین کشورهائیکه دربحران پناهنده گان عراقی نقشی اجراکردند، آمریکا نه تنها یکی از کمترین میزان پذیرش پناهنده ها از سال 2003 را داشت (14000 نفر)، بلکه بلکه یکی از پائین ترین نرخ سرانه در مقایسه با سایرکشورها را نیزدارد.  برای این که آمریکا همپایه ی سوئد، دارای چهارمین بالاترین نسبت، پناهنده قبول کند، باید 1330000 نفر پناهنده، یک چهارم تمامی عراقی هایی که جابجا شدند، و نزدیک به نصف عراقی های خارج از عراق را قبول کند. برای این که آمریکا به پای سوریه برسد، باید 23077000 عراقی را قبول کند، یعنی 1684 برابر آنچه که از سال 2003 تا کنون قبول کرده است. واضح است که در این نوع مقایسه محدودیتی وجوددارد. اولین اینکه تعداد واقعی پناهنده گان عراقی خیلی کمتر از 23 میلیون پناهنده ای است که آمریکا برای به پای سوریه رسیدن باید قبول کند. دوم اینکه توقع از آمریکا به پناه دادن جمعیتی از مردم عراق که فقط اندکی از کل جمعیت عراق کمتراست، زیاده خواهی است. محدودیت قابل درک سوم، وجود دلایل جغرافیائی و فرهنگی است که توضیح می دهد چرا عراقی ها تمایل دارند رو به کشورهای همسایه خود بیاورند تا آمریکا،که یکی از دورترین کشورها به آن هاست. به هرحال آمار نشان می دهد که بسیاری ازکشورهای دیگر بیش از سهم، تحمل، و حد خود باربه دوش گرفتند، درحالی که آمریکا، علیرغم ادعای سسیالابا، کمترین قدم را برداشته است. با درنظرگرفتن تخمین سازمان ملل از نیاز استقرار پناهنده گان عراقی در سال 2009، عملکرد آمریکا از 2003 خیلی کمتر از مسئولیت آن می باشد، و حتی می توان گفت که بحران را نادیده گرفته است.

 

 

جدول مقایسه ی نسبت پناهنده گان عراقی به جمعیت کشور پناهنده داده از سال 2003

 

 

 

وزارت کشورآمریکا ادعا می کند که این کشور "بیشترین همکاری در برنامه ی کمک به جابجائی عراقی ها از سال 2003 تا کنون را داشته است" و اینکه همکاری آن به " بیش از 318 میلیون دلار برای این سال مالی رسیده است". هرچند که اعلام نمی کند چه مقدار عملا اختصاص داده، کمک شده یا متعهدشده است. ( تحقیقی با استفاده از ReliefWeb نشان می دهد که کمک آمریکا به عراق تا سپتامبر2008  کمتر از یک سوم مبلغ ادعاشده ی وزارت کشور می باشد، هرچند که بدست آوردن ارقام واقعی مشکل است). حتی اگر فرض کنیم که ادعای کمک 318 میلیون دلاری آمریکا صحیح باشد، کمی بیشتر از 1 دلار برای هرنفرازمردم آمریکا دراین سال مالی است. ایرلند با جمعیتی برابر با یک هفتادو پنجم آمریکا تقریبا متعهد همان میزان کمک مالی برای هرنفر به عراق شده است ( 9/2 میلیون یورو)، درحالیکه کانادا که متعهدشده بود 300 میلیون دلار آمریکائی بین سال های 2003 تا 2007 به عراق کمک کند، فقط 40 میلیون دلار در سال 2006-2007 کمک کرده است که می شود 21/1 دلار برای هرنفر. این وسایر مقایسه ها نشان می دهد که کمک مالی آمریکا به عراق درحد متوسط بوده است.

(پ) درحالی که کمک سرانه ی آمریکا به عراق ممکن است قابل مقایسه با کمک به برخی کشورها باشد، اما کمک آمریکا به بعضی کشورها به مراتب بیشتراست، تاکنون آمریکا بیشترین کمک را به گرجستان کرده است. سه روز پیش از اینکه وزارت کشور درباره پناهنده گان عراقی بیانیه صادرکند، اعلام کرد که یک میلیارد دلار به گرجستان کمک مالی کرده است. طبق اعلام وزارتخانه این پول متعلق به گرجستان است و فقط مربوط به جابجائی 215 هزار گرجستانی نمی باشد. حداقل تخمین از تعداد پناهنده های عراقی که 5 میلیون نفر است، ازکل جمعیت گرجستان بیشتراست، و 215 هزارنفرگرجی جابجا شده حتی کمتر از 5 درصد عراقی های جابجا شده درداخل و خارج عراق می باشد. بنابرگفته ی کتاب حقایق دنیای سیا[7] جمعیت عراق در سال 2008 بیش از 28 میلیون نفراست. از یک میلیارد دلار کمکی که به گرجستان اختصاص داده شده است، 570 میلیون دلار آن در2008 توزیع خواهدشد، با در نظرگرفتن این حقایق کمک مالی سرانه ی آمریکا به گرجستانی ها و عراقی ها به ترتیب 121 و 11 دلار آمریکا در سال 2008 می باشد. بله، یعنی 121 دلارآمریکائی کمک سرانه به گرجستانی ها و 11 دلار به عراقی ها. می توان این را گفت که تنها این مقایسه چیززیادی به ما نمی گوید. با درنظرگرفتن این ترکیب که گرجستانی ها به سرعت یکی از بالاترین سرانه ی کمک مالی انساندوستانه را دریافت کردند و عراقی ها یکی از بزرگترین جمعیت پناهنده گان رابه واسطه ی جنگ آمریکا تشکیل دادند، مقایسه ازنظرابعاد و بنابراین روشنگری آن قابل توجه می شود. واضح ترین نتیجه ای که از این مقایسه می توان گرفت این است که درجاهائی که جاه طلبی های ژئوپلیتیکی آمریکا به جدل کشیده می شود، آمریکا درآن مکان ها برای زندگی بشر ارزش بیشتری قائل می شود.

 

(ت) درحالیکه گفته می شود کمک های آمریکا به عراق برای تامین بودجه ی برنامه های غذایی، بهداشت، آموزش، آب، فاضلاب و غیره می باشد، آمریکا محتملا بیشترین مسئولیت برای تخریب کامل عراق را که از 18 سال قبل با تحریم شروع شد، و امروزه با اشغال حاضر به اوج خود رسیده است را دارد. هرچند که تعهد مالی برای کمک به عراق گفته شده است که به " سطح جدیدی" رسیده است، اما مطمئنا تعهد کمک آن به گرجستان ، هرچند که به زیادی هزینه ی تحمیل شده ی جنگ و اشغال عراق به مردم آمریکا نیست، نیز به " سطح جدیدی" ارتقا یافته است. تخمین هزینه ی جنگ عراق از 5/9 تا 12 میلیارد دلار، حتی تا 25 میلیارد درماه طی این سال برای آمریکائیان می باشد. که به عبارتی برابر با 114 تا 300 هزار دلار در سال برای هر آمریکائی است. یعنی نسبت سرانه ی یا 1:38000 دلارکمک به جنگ( حداقل)، یا 1:1000000 دلارکمک به جنگ ( حداکثر) درسال مالی 2008. این مقایسه تضادی را آشکارمی کند و شخص را به این نتیجه می رساند که آمریکا بیشتر به فکر جنگیدن با مردم عراق باشد تا ایجاد شرایط بهترزندگی برای آنان، و به این دلیل است که عراقی ها حس می کنند که عراق درلشگرکشی بسرمی برد.     

 

بعداز بزک کردن تعهد آمریکا به پناهنده گان عراقی در بیانیه ی جمعه ی وزارت کشور، رئیس هماهنگ کننده ی سفیرموضوع پناهنده گان عراقی، جیمز بی. فولی[8] فرایند ورود عراقی ها به آمریکا را " منظم"، " روان"، " متراکم" بیان کرد و ضمن اینکه وی اعتراف کرد اجازه دادن می تواند تا شش ماه طول بکشد، تاکید کرد که " ماشین دارد کار می کند". این " روان کارکردن ماشین" بسیاری از آژانس ها را دربرمی گیرد، ازجمله برنامه مجوزدادن به پناهنده گان آمریکا ( یو اس آر ا پی)، وزارت کشور آمریکا ( دی او اس)، اداره ی جمعیت، پناهنده گان و مهاجرت ( پی آر ام)، وزارت امنیت داخلی آمریکا( دی اچ اس)، و اداره ی خدمات تبعیت و مهاجرت( یو اس سی آی اس). و این فرایند هنوز با حضور سازمان هائی همچون " رسیدگی به موضوع های ماورای بحار( او پی ای)، سفارتخانه های آمریکا، "برخی سازمان های غیردولتی" ( ان جی او ها)، و شرکای دولتی و غیردولتی، هم داخلی و هم خارجی "متراکم تر" می شود. ناظری بی طرف می تواند این فرایند را، فرایندی مارپیچ و تودرتو تفسیرکند که بیشتر می خواهد مانع ورود عراقی ها به آمریکا شود تا کمک به ورود آن ها. یک چندتا عراقی هم که توانستند این موانع را پشت سر گذاشته و وارد آمریکا شوند، بلافاصله با موانعی مانند مانع زبان، پیداکردن شغل، آموزش، برآمدن ازعهده ی خرج اعضای فامیل، وبرخورداری ازمراقبت های بهداشتی و... بیشتر خدماتی که آمریکا آن ها را در سرزمین خودشان، عراق، ازبین برد، روبرو شدند.            


 

[1] Denis Halliday

[2] Lori Scialabba

[3] UN High Commissioner for Refugees (UNHCR)

[4] Refugees International

[5] Human Rights Watch

[6] Save the Children

[8] James B. Foley

 

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics