نویدنو:5/09/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

اروپاييان! مانع جنگ عليه ايران شويم!
فراخوان ميشل روکار، يهودا آتِي، و ژان ماری ماتانيه
برگردان: محمد علی اصفهانی



از همه سو به ما اعلام خطر شده است:
آمريکا در آستانه ی جنگ با ايران قرار دارد. آمريکا آماده است که ايران رابمباران کند. و آنچه هنوز باقی است، فقط صدور فرمان از سوی رييس جمهوری آمريکاست.
در آغاز اکتبر، ده ها شخصيت آمريکايی از زمره ی سياستمداران، مذهبيون، نظاميان، روشنفکران و هنرمندان، فراخوانی دادند (
۲) که در آن، از مقامات عاليرتبه ی نظامي، از افسران، و از سربازان کشور خود خواستند تا از هر فرمانی مبنی بر حمله به ايران سرپيچی کنند.
اين فراخوان بی سابقه و بی مانند، تأکيد ديگری است بر اين که خطر حمله به ايران بسيار جدی و واقعی است؛ و ما بايد منتظر باشيم که در دروز های آينده، در هفته های آينده، و يا در ماه های آينده، حمله به ايران تحقق يابد.
بايد با اين خطر مقابله کرد. و از همين روست که ما، در اين سو، از اين فراخوان که در آنسوی آتلانتيک صادر شده است حمايت می کنيم؛ و از تمام اروپا می خواهيم که به آن بپيوندد.
اشغال عراق به وسيله ی نيرو های مؤتلف تحت فرماندهی آمريکا، بر خلاف قوانين بين الملل بوده است؛ و به فاجعه انجاميده است.
تجاوز به ايران نيز همچون تجاوز به عراق، غير قانونی است. واز آن نيز فاجعه آفرين تر خواهد بود.
بند دوم از پاراگراف چهارم آيين نامه ی سازمان ملل متحد چنين می گويد:
˝تمام اعضای سازمان ملل متحد، در تمامی روابط بين المللی خود موظفند که از هرگونه تهديدی يا هر گونه اقدامی عليه تماميت ارضی يا استقلال سياسی کشور های ديگر، و از هر آنچه در اين زمينه با اهداف سازمان ملل تناقض دارد اجتناب کنند.˝
همانطور که فراخوان دهندگان آمريکايی نيز گفته اند:
ايران به آمريکا حمله نکرده است؛ و چون آمريکا آيين نامه ی سازمان ملل را تصويب کرده است، هر حمله يی از سوی آمريکا به ايران، غيرقانونی خواهد بود. هم از نظر قوانين بين المللي؛ و هم از نظر قانون اساسی خود آمريکا. چرا که آيين نامه ی سازمان ملل را آمريکا به عنوان قانون عليا ی کشور خود به رسميت شناخته است. و اطاعت از اين قانون، وظيفه ی نظاميان آمريکا که به هنگام استخدام سوگند وفاداری به قوانين آمريکا ياد کرده اند نيز هست.
اين تذکر فراخوان دهندگان آمريکايي، همچنين بايد تذکری تلقی شود به تمامی دولتمردان و نظاميان و شهروندان اروپا که کشورهاشان از اعضای سازمان ملل متحد هستند. چه اين کشور ها عضو پيمان ناتو و متحد آمريکا در کادر اين پيمان باشند (
۳)؛ و چه اين کشور ها عضو پيمان ناتو نباشند.
بنا بر اين ما از آن ها می خواهيم که پيشاپيش، و قبل از وقوع واقعه، امکان هرگونه همکاري، هرگونه کمک سياسي، هر گونه کمک اقتصادي، هرگونه کمک نظامي، و هرگونه همراهی لجستيکی با آمريکا را در صورت حمله ی آمريکا به ايران، رد کنند.
جنگی که امروز در عراق در جريان است، تا همين لحظه، هزاران قربانی نظامي، و صدها هزار قربانی غير نظامی به جا گذاشته است.
اين جنگ، خود، تغذيه کننده ی کينه، ارتجاع، و ترويسمی شده است که بانيان جنگ، جنگ را به بهانه ی مبارزه ی با آن به راه انداختند.
هر حمله يی به ايران، به هر مرکزی و نقطه يی در ايران، به هر شيوه يي، و با استفاده از هر متدی که انجام بپذيرد، و ابعاد آن به هر اندازه يی که باشد، شرايط را دشوار تر خواهد کرد؛ و نتايجی مشابه آنچه در عراق به بار آمد به بار خواهد آورد. و اين همه، تازه در صورتی است که از تأثيرات فاجعه بار آن بر اقتصاد جهانی حرف نزنيم.
و بد تر از اين، استفاده از سلاح های اتمی تاکتيکی است ـ سلاح های اتمی يی که وجود خارجی و عينی دارند ـ برای منع ايران از سلاح اتمی يی که هم خود ايران وجود آن را تکذيب می کند؛ و هم آژانس بين المللی انرژی اتمی در جستجوی اخير خود نشانه يی از آن در ايران نيافته است.
صدام با تجاوز به ايران، جنگی را بر افروخت که مردم ايران برای دفاع از خود ناچار شدند که تحت حاکميت و مديريّت ملّاها در آن شرکت کنند.
پس، از طريق تجاوزی ديگر به ايران نيست که می توان مردم را از ملا ها جدا کرد.
چنين نيست که ما با کشتار هزاران و يا صد ها هزاران انسان، بتوانيم به حقوق بشر و رعايت آن کمک کنيم.
چنين نيست که ما با فروختن تکنولوژی هسته يی به همه ی جهان به جز ايران، بتوانيم اين کشور را قانع کنيم که از اين تکنولوژی صرفنظر کند.
چنين نيست که ما با نگاه داشتن و رشد و توسعه دادن سلاح های اتمی خود، در آمريکا و فرانسه و انگلستان (همچنان که در روسيه و چين و هند و پاکستان و اسراييل) بتوانيم از ايران توقع داشته باشيم که دست از اين تکنولوژی بردارد.
چنين نيست که با زير پا گذاشتن مستمر بند
۵ پيمان منع گسترش سلاح های اتمي، از کشوری امضاء کننده ی اين پيمان ـ ازهر کشوری از جمله ايران ـ انتظار رعايت اين پيمان را داشته باشيم.
منع گسترش سلاح های اتمي، و خلع سلاح اتمي، هر دو باهم، يک جفت واحد را تشکيل می دهند؛ و هر دو بايد به موازات يکديگر رعايت شوند.
حتی بايد گفت که فقط از طريق متعهد کردن خود در يک روند مورد مذاکره ی خلع سلاح، بر طبق بند
۶ پيمان منع گسترش سلاح های اتمی است که جامعه ی جهانی اين امکان را خواهد يافت که از ايران تعهدی محکم و قابل بررسی دريافت کند که ـ اگر واقعا چنين خطری وجود داشته باشد ـ اين کشور به سمت دستيابی به سلاح اتمی نخواهد رفت.
اقدام ما بايد همه ی کشور های ديگر منطقه را نيز که درجهت گسترش سلاح های اتمی هستند و همچنين دولت های به طور غير رسمی اتمی مثل اسراييل و پاکستان و هند را در مسير تحقق يک جهان رها از هر نوع سلاح اتمی و ديگر سلاح های کشتار جمعي، چه در خاورميانه و چه در سراسر زمين در بر بگيرد.
محکوم کردن و رد کردن جنگ در امروز، نه به معنای پذيرش وضع موجود است؛ و نه به معنای جنگ را تا فردا به عقب انداختن.
برعکس:
اين به معنای وقت و شانس دادن به ديپلماسی است به منظور يافتن يک راه حل جمعی برای صلح و امنيت همه ی دولت ها و ملت ها در منطقه ی خاورميانه و تمام جهان.
اين به معنای اجتناب از جاری شدن اشک های خونين جديد است.
اين به معنای فرصت دادن و اجازه دادن به غلبه ی انديشه و خرد و عقل است. برای فرزندان ما و فرزندان فرزندان ما. تا بتوانند درجهانی زندگی کنند که کمتر خشن خواهد بود و بيشتر انسانی.
جهانی بدون جنگ. جهانی بدون سلاح و تهديد اتمی.
اروپا می تواند به سهم خود در ساختن چنين جهانی شرکت کند.
اروپاييان بايد به مفابله با جنگی که نزديک شده است به پا خيزند!

منبع : روشنگری

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics