نویدنو:09/09/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

باید جلو نظامی گرایی ایستاد

نویدنو

نباید اجازه داد سرنوشت سیاسی اقتصادی کشور گرفتار مطامع ظاهرا مشروع ودفاعی نظامیان قرار گیرد.  باید با نشان دادن گسترش دامنه نفوذ نظامیان در قامت حزبی سراسری و به سود سرمایه های مالی تجاری، خواهان باز گشت سرداران نظامی به پادگان ها شد.

 

چراغ ستادهای زیر زمینی جنگ سوم خلیج برای بار چهارم کلید می خورد و روشن می شود. جنگ سالاران جهانی این بار عزم خود را جزم کرده اند تا از بحران وحشتناک اقتصادی در جهان و مستاصل شدن سرمایه داران در یک رکود نابود کننده بهره گیری کرده، بعنوان ناجی این نظام قدم در میدان بگذارند ودر این راه  با تحریکات همه جانبه، جمهوری اسلامی ایران را، که خود به دنبال راه نجاتی برای غلبه بر از هم گسیختن ساختارهای سیاسی –اجتماعی اش می گردد، به کام مرگ بکشانند.

 

غول های سرمایه نظامی به شدت نگران آنند که با شکل گیری تغییرات در ساختارهای سیاسی ایالات متحده در اثر تحویل کاخ سفید به باراک اوباما و تاثیر آن بر لابی های اروپایی، قدرت نفوذ خود را درتحمیل سیاست های ویرانگر از دست بدهند و از این رو به درستی دریافته اند که زمان به سود آنان عمل نخواهد کرد (1) . فعال شدن همزمان همه دادخواست های آنان چه در زمینه پروژه ی تولید جنگ افزارهای هسته ای، و چه در زمینه پشتیبانی از تروریزم و ... را می توان ازهمین زاویه  ارزیابی کرد.

 

روزنامه نیویورک ‌تایمز روز پنج‌شنبه ۲۸ آبان، در گزارشی با اشاره به ذخیره ۶۳۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص پایین توسط ایران، نوشت : این مقدار اورانیوم غنی‌شده آن قدرهست که ایران در صورت غنی‌سازی بیشتر بتواند با آن «یک» بمب اتمی تولید کند. جمهوری اسلامی که کار گسترش تحقیقات پیرامون مدارک تازه در زمینه هسته ای علیه خود را به دلیل جعلی شمردن منابع آن متوقف کرده بود و طرف مقابل را در وضعیتی نمی دید که بخواهد بر آن پای فشارد و یا این بحث ها را رسانه ای کند، اکنون به محمد البرادعی نامه ی اعتراض آمیز می نویسد و از "نشت اطلاعات محرمانه و دیگر اطلاعات حساس از آژانس" شکوه کرده و آن را  "موجب بی‌اعتمادی کشورهای عضو به این نهاد حساس بین‌المللی" می خواند. (3)(کارگزاران -  6 آذرماه 87) در این زمینه همچنین به مطلب زیر مراجعه کنید (4)

 

در راستای پشتیبانی از تروریسم نیز برگ های تازه ی پرونده محکمه پسند تر و با هدف مستقیم تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی کارسازی شده است. در این زمینه گزارش تابناک بسیار گویاست :

 

در روزهاي اخير، کان کاکلين (کافلين) نويسنده قديمي و سرشناس گروه رسانه‌اي ديلي تلگراف، بار ديگر، ادعاي قديمي و جنجالي خود درباره ارتباط و همدستي حکومت ايران با شبکه تروريستي القاعده را مطرح کرده است...

از نامه تشکرآميز ايمن الظواهري، فرد دوم در رهبري القاعده به مسئولان ايراني سخن به ميان مي‌آيد که طي آن، الظواهري از ايران براي کمک به فعاليت‌هاي تروريستي ضد آمريکايي در منطقه و به ويژه در يمن تقدير و تشکر کرده ...

وي همان روزنامه‌نگاري است که در آستانه جنگ آمريکا و عراق در مارس 2003، با طرح ادعاهايي چون امکان دسترسي سريع ماشين جنگي رژيم صدام حسين به جنگ‌افزارهاي کشتار جمعي در 45 دقيقه (که مورد سوءاستفاده توني بلر، نخست وزير وقت بريتانيا براي توجيه حمله به عراق قرار گرفت و سرانجام منجر به مرگ مشکوک دکتر ديويد کلي شد) به تسريع جنگ کمک کرد.

(تابناک – پشت پرده نامه اسرار آمیز القاعده به مسئولان ایرانی – 6 آذر 1387)(3)

 

منطق حکم می کند که سیاست مداران دو سوی جبهه تا به دست گرفتن قدرت توسط باراک اوباما تعلل به خرج دهند تا امکان پیشبرد سیاست های صلح جویانه احتمالی توسط او مورد آزمون قرار گرفته و عملا روشن شود. در این روند نامه تبریک احمدی نژاد به مناسبت پیروزی باراک اوباما و واکنش رئیس جمهور منتخب آمریکا که  ضمن تایید دریافت نامه اعلام داشت، به زودی "پاسخ نامه را خواهد داد" و نیز تذکر قانونی اوباما به دیک چنی مبنی بر این که هیئت حاکمه ی قبلی حق ندارد او را در مقابل "عمل انجام شده ی تحریک آمیز در سیاست خارجی " قرار دهد و در چنین صورتی آن ها را به پای میز محاکمه خواهد کشید، امید ها را در این زمینه افزایش می داد. اما بی تابی های  تحریک آمیز جنگ سالاران و سرمایه های نظامی در هر دو سوی جبهه، جایی برای تعلل باقی نگذاشته است. روزی نیست که سیمای جمهوری اسلامی کارشناس - سرداران متعدد مورد نظرش را جلوی دوربین قرار ندهد و غیر قابل اجتناب بودن یک رویارویی منطقه ای و جهانی را غیر مستقیم و از زبان آنان به مردم القا نکند. درست به موازات این تدابیر و برگزاری انواع مانورها، رسانه ها نیز خبر از اظهاراتی دارند که بسیار نگران کننده است. به این اظهارات توجه کنید:

 

سرلشگر رشید: ما در آستانه جنگ احتمالی قرار داریم

یک فرمانده ارشد نظامی ایران، کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی اسرائیل والقاعده و تحولات اجتماعی را سه تهدید مهم علیه ایران توصیف کرده و گفته است "ما در آستانه جنگ احتمالی قرار داریم." ایسنا 4 آذرماه.

 

در کنار این اظهار نظر توجه کنیم که محسن رضایی نیز برای اولین بار پرده از روی حقیقتی بر می دارد که مبارزان راه صلح بارها بر آن تاکید داشته اند. او در سخنرانی های خود به مناسبت هفته بسیج به صراحت اعتراف می کند که:

 

در پنج سال گذشته سه بار تا آستانه‌ي درگيري جلو رفتيم كه البته اين موضوع از طرف آمريكا بوده و شايد تنها يك دستور تا درگيري باقي مانده بود و يكي از دلايل جلوگيري از اين موضوع، توانمندي بالاي پاسخگويي ايران به آمريكا بوده است. (5)

 

در آن سوی آب نیز غول های رسانه ای وابسته به راستگرایان افراطی شکست خورده در انتخابات آمریکا و متحدین فاشیست اروپائیشان با تهاجمی تازه می خواهند تازه واردین به عرصه اجرایی دولت ایالات متحده را در یک فضای ملتهب سیاسی نظامی به دنبال خود بکشند و راه را بر هر نوع دگرگونی در استراتژی های امپراطوری سد کنند.

 

جالب اینجاست که تغییر ریاست جمهوری آمریکا پس از یک انتخابات نفس گیر و بی سابقه نه تنها هیچ تغییری در سیاست های تبلیغی جنگ طلبان در دو سوی جبهه نداده، بلکه آن ها را به تکاپو های بی سابقه ای واداشته است.

کار بدانجا کشیده شده که احمدی نژاد نیز بی آن که منتظر پاسخ نامه اش به اوباما بماند، به ژاژخواهی هایی می پردازد که شدیدا تحریک کننده اند. او که در مقابل رژه ی بسیجیان سخنرانی می کرد و از ضرباهنگ پایکوبانه ی آن ها به وجد آمده بود ، ضمن آمادگی برای ارائه "راه حل های صحیح برای اداره ی درست جهان" می گوید:

 

خیال نکنید که با بازی های سیاسی و شعار ها و تغییر دکوراسیون می توانید چهره حقیقی خود را از جامعه بشری پنهان کنید.

امروز ملت ایران و ملت ها بیدار شده اند و اگر دست از جنایت برندارید، بدانید بسیجیان ایران زمین و جهان متحد و منسجم در برابر شما می ایستند و شما را از اریکه قدرت به خاک مذلت خواهند کشید.(6)

 

متاسفانه نیاز به انحراف افکار عمومی مردم از مشکلات و بحران وحشتناک اقتصادی اجتماعی در سطح کشور و وجود تصورات غلط و غیر واقعی از توازن قدرت و منافع در سطح جهان و سوداهای بلند پروازانه ای که خود را ناجی مردم منطقه و جهان می شناسند، درست همان چیزی ست که دشمنان خارجی خونخوار مردم و کشور ما لازم دارند. در واقع، همین واقعیت دردناک است که ما را در لبه ی پرتگاه جنگ یا به زبان دیگر "آستانه جنگ" قرار می دهد و نگه می دارد.

 

هیچکس منکر آن نیست که تقویت بنیه دفاعی وآمادگی نیروهای مسلح امری لازم وضروری است، اما بهانه قرار دادن این امر برای اهداف و مقاصد سیاسی اجتماعی امری است مذموم و راه را برای انحراف وسوء استفاده از سیاست های دفاعی باز می گذارد. باید ضمن تاکید بر آمادگی دفاعی و رزمی، جلو ترکتازی نظامی گرایان ایستاد. نباید اجازه داد سرنوشت سیاسی اقتصادی کشور گرفتار مطامع ظاهرا مشروع ودفاعی نظامیان قرار گیرد.  باید با نشان دادن گسترش دامنه نفوذ نظامیان در قامت حزبی سراسری و به سود سرمایه های مالی تجاری، خواهان باز گشت سرداران نظامی به پادگان ها شد. صلح طلبان باید با بسیج مردم و افشای اهداف و ترفندهای نظامی گرایان داخلی و خارجی اجازه ندهند بحران اقتصادی - اجتماعی جاری به یک بحران تمام عیار نظامی فراروید.

بالکان ، عراق وافغانستان درس های گرانبهایی برای عبرت آموزی ست.(7)

 

1- در این زمینه هشدارهای کوشنر وزیر خارجه فرانسه و متحد بوش به اوباما برای عدم انجام مذاکرات جدی با ایران در رسانه ها بازتاب یافته است.

http://www.sedayemardom.net/news/articles_detail_news.php?aid=24

ونیز : http://www.sedayemardom.net/news/articles_detail_news.php?aid=49

2- http://www.sedayemardom.net/news/articles_detail_news.php?aid=64

3- http://www2.irna.ir/fa/news/view/menu-151/8709061423182910.htm

4- http://www.tabnak.ir/pages/?cid=26849

5-http://www.fardanews.com/fa/pages/?cid=66819   

6- http://www.etemaad.ir/Released/87-09-06/204.htm#124255 

 

7  - دراین زمینه می توان به نامه های کاسترو به میلوسویچ و صدام اشاره کرد که با تیزبینی تاریخی عواقب لجاجت ورفتار غیر منطقی را پیش بینی کرد. و از جمله در جریان تجاوز صدام به کویت نوشت: «نبايد گذاشت آن‌چه که مردم عراق طی سال‌ها ساخته اند، و هم‌چنين امکانات عظيم آن‌ها برای آينده، با سلاح‌های پيچيده امپرياليسم نابود شود. اگر برای اين، دلايل موجه و غيرقابل انکاری وجود داشت، من آخرين کسی بودم که از شما می‌خواستم دست از اين فداکاری برداريد. پذيرش درخواست اکثريت قريب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل، برای خروج شما از کويت هرگز نبايد به عنوان روسياهی يا سرشکستگی عراق تصور شود. بدون توجه به دلايل تاريخی که عراق احساس می‌کند در ارتباط با کويت در سمت خود دارد، حقيقت اين است که جامعه بين‌المللی در عمل به اتفاق آرا مخالف شيوه‌های به کار گرفته شده است. و نقشه امپرياليستی برای نابودی عراق و به دست گرفتن کنترل منابع انرژی تمام منطقه، تحت اين اجماع وسيع بين‌المللی، پناه گرفته است.»

آیا این توطئه در حال اجرا برای ایران نیست ؟

http://rahman-hatefi.net/ilegalwars-283-860714.htm

http://rahman-hatefi.net/ilegalwars-2-284-860717.htm

http://www.edalat.org/sys/content/view/267/47

 

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics