نویدنو 28/11/1392

نویدنو  28/11/1392 

 

سرمایه داری و محیط زیست

برگردان و چکیده : امیر حسینی

 

رابطه انسان با طبیعت چیست ؟  اگر بخواهیم در باره " رابطه " پرسش کنیم , نخست باید فرض کنیم که این دو ذاتأ از یکدیگر جدا هستند. بهمین دلیل این پرسش کمی عجیب به نظر می رسد. قبل از طرح این پرسش فرض کرده ایم که طبیعت و انسان دو چیز متفاوتی هستند.

سرمایه داری چیست ؟ تعریف ساده سرمایه داری این است: استفاده از سرمایه برای رسیدن به سود , که بخش بزرگی از این سود برای دستیابی به سرمایه بیشتر باید باز سرمایه گذاری شود.

چه چیزی در ذات سرمایه داری وجود دارد که رابطه خاص بین سرمایه داری و طبیعت را تعیین می کند؟  این پرسشی است از  " جیمز اوکانر ". برای اینکه بتوانیم پاسخ آن را بیابیم , نخست باید " رابطه انسان با طبیعت " را در نظر بگیریم.

" حقیقت ابتدائی ( و نه زیاد مطرح شده ) این است که سرمایه داری , در ذاتش , برای نگهداری از چیزها بد است. خواه این چیزها وضعیت رفاه اجتماعی مردم , زمین , ارزش های محلی , آسایش شهری , زندگی در خارج از شهرها یا طبیعت باشند , خواه سرمایه ثابت شخصی که شامل ساختمان ها نیز می شود." جیمز اوکانر ( علل طبیعی : نگار ش هایی در زمینه اکو- مارکسیسم (بومی) 1998)

نمونه جالب رابطه ذاتی بین انسان و طبیعت  در گفته های " جرانیمو " رهبر آپاچی ها به چشم می خورد : " اوسن (خدا) برای هر قبیله ای که آفرید , خانه ای نیز ساخت. در میهن هر قبیله , او بهترین ها را برای رفاه این مردم در اختیارشان گذاشت... آپاچی ها و سرزمینشان برای همدیگر آفریده شدند و وقتی آپاچی ها از سرزمین شان بیرون رانده شوند , بیمار شده و خواهند مرد."

وابستگی بین مردم آپاچی و سرزمین شان آنقدر قوی بود که هنگامی که از میهن رانده شدند , زندگی مانند خون از آنها مکیده شد. این گفته درستی است ولی زیاد دقیق نیست. بین مردم آپاچی و زمین وابستگی وجود نداشت , چرا که این دو , از هم جدا نبودند , یکی بودند. ولی از آنجا که فکر ما در غرب به این صورت برنامه ریزی شده , برای ما ساده تر است که مردم و زمین را دو چیز جدا از هم تصور کنیم. [ شعر وطن سیاوش کسرائی ؟ ]

فلسفه دکارت - که همزمان بود با عصر روشنگری - این بحث را به پیش کشید که اندیشه و جسم مادی , جدا از هم وجود دارند. کپرنیک این ایده را ارائه داد که جهان قوانینی دارد که به انسان بستگی ندارند. جدا کردن انسان از طبیعت اجازه داد که کره زمین را به عنوان کالایی مصرفی در نظر بگیریم. جیمز اوکانر گفته ای از فیلیپ گالیاردی از اعضای سابق کابینه کانادا برای ما می آورد : " خدا درختان را برای تحسین شدن نیافرید . درختان برای قطع شدن آفریده شده اند."

با جدا کردن انسان از مرکز جهان , ما جهان را به منبع مواد خام که برای زندگی و لذت انسان وجود دارد , تنزل می دهیم. این ایده , پایه علوم است ولی برای جیمز اوکانر این ایده , سنگ پایه سرمایه داری است. مبنای سرمایه داری , مالکیت شخصی و کالائی شدن  است. در نتیجه , برای سرمایه داری , تبدیل شدن زمین به کالا - که قابل به مالکیت در آمدن , استفاده و خرید و فروش است - الزامی است. مردمی که از زمین جدا هستند تنها به کارشان وابسته اند و خود به کالا تبدیل شده و در بازار کار به خرید و فروش می رسند. 

***

 

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter