نویدنو 28/11/1392

نویدنو  28/11/1392 

 

برهان‌های مذاکراتی آمریکا

حسین دهشیار . استاد دانشگاه علامه

در یکصدسال اخیر به ضرورت الزامات داخلی و نوع چینش کشورها در گستره نظام بین‌الملل، آمریکا نقشی به‌شدت فعال در فرامرزهای خود بازی کرده است. برد «جهانی» سیاست خارجی آمریکا، شکل‌گیری مناقشات و منازعات با دیگر بازیگران را در راستای تحقق استراتژی کلان واشنگتن گریزناپذیر ساخته است. یکی از شیوه‌های مدیریت بحران‌ها که فراوان به‌وسیله تصمیم‌گیرندگان آمریکایی به‌کارگرفته شده، همانا گام‌نهادن به صحنه مذاکرات بوده است. آمریکاییان در چارچوب چهار برهان که از نظر ماهوی بسیار متمایز هستند، به توجیه این پرداخته‌اند که چرا ضرورت مذاکره‌کردن برای مدیریت مناقشه بین بازیگری اجتناب‌ناپذیر باید جلوه کند

برهان استیصال: یکی از وجوه تمایز آمریکا از اکثر قریب‌به‌اتفاق کشورهای جهان، نقش تعیین‌کننده «فرهنگ مرزی» در شکل‌دادن به روحیه ملی در این جامعه بوده است. فرهنگ مرزی ماهیتی به‌شدت تهاجمی، خودمحور و محق‌بودن را متجلی می‌کند. اینکه متمم دوم قانون‌اساسی آمریکا داشتن اسلحه را یک حق برای شهروندان تصویر می‌کند، ریشه در گستردگی و عمق این فرهنگ در روانشناختی جامعه دارد. اینکه آمریکاییان همیشه در فرآیند مذاکرات صحبت از این می‌کنند که همه گزینه‌ها (شما بخوانید حمله نظامی) روی میز است بازتاب رسوب فرهنگ مرزی در روح و ذهن نخبگان سیاست خارجی در کنار مردم عادی است. به جهت مانوس‌بودن با این فرهنگ، آمریکاییان در صحنه بین‌المللی نیز استعداد وسیعی را برای به‌کارگیری قدرت نظامی به‌عنوان گزینه‌ای بسیار مطلوب برای دستیابی به اهداف، نشان می‌دهند. هر زمان آمریکاییان با وجود استفاده همه‌جانبه از ظرفیت‌های نظامی، نتوانند به اهداف طراحی‌شده دست یابند و شکست را تجربه کنند و از سوی دیگر ساکن کاخ‌سفید به عنوان مسوول سیاست خارجی با مخالفت‌های فزاینده داخلی به جهت این ناتوانی روبه‌رو شود و صحنه بین‌المللی را نیز در برابر خود بیابد به هر تلاشی روی آورده می‌شود که طرف مقابل متقاعد شود که خروج آمریکا از آوردگاه نظامی را با نشستن پای میز مذاکره ممکن کند.  مذاکرات صلح پاریس بین آمریکا و ویتنام شمالی به‌عنوان طرفین اصلی جنگ ویتنام را محققا باید مذاکره به ضرورت استیصال از سوی واشنگتن قلمداد کرد

برهان فروپاشیدن: در یک انتهای طیف مذاکره، برهان استیصال در انتهای دیگر برهان فروپاشیدن است. هر زمان آمریکا از این امکان برخوردار نباشد که از طریق تهاجم نظامی به اهداف خود در کشور مقصد دست یابد، سعی را بر این قرار می‌دهد که طرف مقابل را ترغیب به پای‌گذاشتن به صحنه مذاکرات کند. با مشخص‌کردن اینکه کشور مقصد چه نیاز استراتژیکی را خواهان است، آمریکا سعی می‌کند با فراهم‌آوردن آن نیاز استراتژیک شرایط ترغیب طرف دیگر مناقشه را فراهم آورد. در مذاکراتی از این‌دست آمریکا در «صندلی راننده» قرار دارد. آمریکا با پذیرش مرزهای بعد از جنگ‌جهانی دوم در اروپا که دغدغه استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی بود، این کشور را ترغیب کرد که در مذاکرات هلسینکی شرکت کند و به مقوله حقوق‌بشر مشروعیت اعطا کند.

هدف آمریکا از ورود به مذاکراتی از این دست برای حل‌وفصل منازعات، تضعیف کشور سوی دیگر میز مذاکره است.

برهان نیت نیکو: در حدفاصل دو منتهی‌الیه نامعتدل طیف مذاکره، ضرورت حیات یافتن گفت‌وگو رودررو با کشور خصم ممکن است به لحاظ تلقی مثبت آمریکا از این اقدام باشد. هر زمان آمریکاییان در ارزیابی‌های خود از مناقشه بلندمدت با یک بازیگر بین‌المللی به این نتیجه هدفمند برسند که حل‌وفصل صلح‌آمیز اختلافات به ارتقای جایگاه جهانی آمریکا کمک شایان‌توجهی می‌کند و کشور خصم را از دشمن استراتژیک به یک شریک یا در بدترین شکل آن به یک رقیب تبدیل می‌کند بدون کمترین تردید و بی‌درنگ تلاش را بر گفت‌وگوی سازنده مبتنی بر احترام به حقوق حقه طرف مقابل قرار می‌دهند. سفر ریچارد نیکسون به چین و فشردن دست رهبر کمونیست این کشور و صحبت‌های احترام‌آمیز و همراه با ستایش هنری کسینجر با چوئن لای برجسته‌ترین تجلی برهان نیت نیکو است.

برهان علی‌السویه: این احتمال وجود دارد که آمریکاییان برای تحقق اهداف طراحی‌شده به‌وسیله تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی، کشوری را به اشغال خود در آورند اما به این نتیجه برسند که نه پیروزی بر رزمندگان دشمن ممکن است و نه اینکه توان نظامی آمریکا متناسب با اهداف تعیین شده است. جنگی از این دست که به جهت ماهیت کم‌شدت‌بودن آن عملا به یک جنگ فراموش شده برای مردم آمریکا تبدیل می‌شود، به ضرورت بی‌تفاوتی را برای رهبران سیاسی رقم می‌زند. به دلیل اینکه نیروهای دشمن درصورت رسیدن به قدرت از ظرفیت  ایجاد تغییر در مناسبات استراتژیک درسطح نظام بین‌الملل بی‌بهره هستند، آمریکاییان گزینه مذاکره را کوتاه‌ترین راه برای پایان‌دادن به جنگ بی‌علاقه خود می‌یابند و آن را طلب می‌کنند. مذاکرات بین طالبان و آمریکا به شکل‌های محرمانه و غیرمحرمانه در طول سال‌های اخیر که آشکارترین آن در دوحه برگزار شد را باید برجسته‌ترین نماد برهان علی‌السویه به حساب آورد. پربهره‌ترین شرایط برای مذاکره با آمریکاییان زمانی است که رهبران این کشور در چارچوب برهان نیت نیکو، الزام گریزناپذیر برای نشستن پای میز مذاکره را مقابل خود می‌یابند.

لینک خبر :  http://sharghdaily.ir/?News_Id=32280

 

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter