تذکر برگرداننده : شاید مطالب این نوشتار کهنه به نظر برسد و شاید بر گردان آن کمی بی وقت بنماید . اما نکته های بسیاری در این نوشتار پرفسور جیمز پتراس وجود دارد که بار تاریخی وروشنگر دارند . اگر چه پس از موافقت اوئلیه بین ایران و3+3 هم هنوز ماجرا پایان نیافته است و لابی های اسرائیلی بیکار ننشسته اند . از این رو طلب می کنم تا اندکی صرف حوصله نوشتار را مطالعه نمایید .

هاتف

اسرائیل کنگره امریکا را می خرد : خرابکاری درگفتگوهای صلح امریکا - ایران

پروفسور جیمز پتراس برگردان : هاتف رحمانی

 

جک استراو عضو مجلس و وزیر امورخارجه پیشین حزب کارگر بریتانیا :" گروه های سیاسی هوادار اسرائیل مانند آی پک با تامین مالی نامحدودی برای منحرف کردن سیاست امریکا در منطقه ( خاورمیانه) تلاش می کنند."

شلدون ادلسون بزرگترین حامی مالی حزب جمهوری خواه و عمده ترین جمع آوری کننده منبع مالی برای کمیته اقدام سیاسی اسرائیل ، در سخنرانی دانشگاه یشیوا ، شهر نیویورک ،22 اکتبر 2013:" ایالات متحده باید برای وادار کردن کشور به پایان دادن به برنامه هسته ای خود یک بمب اتمی روی ایران بیاندازد ."

مقدمه

مسئله جنگ یا صلح با ایران به سیاست های پذیرفته شده از سوی کاخ سفید و کنگره امریکا اتکا دارد . پیشنهاد های صلح از سوی روحانی رئیس جمهور منتخب اخیر ایرانی ها در سراسر جهان ، غیر از اسرائیل و دستیاران آن در امریکای شمالی واروپا انعکاس خوش آیندی داشته است . اولین دور گفتگوها بدون اتهام متقابل پیش رفت و منجر به ارزیابی خوشبینانه از هر دو سو شد . صراحتا به دلیل پاسخ خوش آیند اولیه در بین شرکت کننده ها ، دولت اسرائیل تبلیغات جنگ علیه ایران خود را گسترش داد . نماینده های آن در کنگره امریکا ، رسانه های عمومی ، و دربخش قوه مجریه به سمت تخریب روند صلح حرکت کردند . آن چه مورد بحث است توانایی اسرائیل برای راه اندازی جنگ نیابتی با استفاده از ارتش امریکا و متحدان ناتویی آن علیه هر دولتی است که برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه ، الحاق خشن سرزمین فلسطین وتوانایی آن برای حمله به هردشمنی با مصونیت را به چالش بکشد .   

برای درک آن چه در گفتگوهای صلح کنونی موضوع بحث است باید نتایج شکست آن را به تصویر کشید : تحت فشار اسرائیل ، امریکا اعلام کرد که " گزینه نظامی" می تواند فعال گردد- یعنی منجر شدن به حمله های موشکی و کارزار بمباران 76میلیون ایرانی در راستای نابودی دولت واقتصاد آن ها .تهران می تواند علیه چنین تجاوزی با هدف گرفتن پایگاه های نظامی امریکا در منطقه  و تاسیسات نفتی خلیج (فارس) تلافی نماید که نتیجه آن یک بحران جهانی است . این همان چیزی است که اسرائیل خواهان آن است .

ما با بررسی سابقه برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه آغاز خواهیم کرد. سپس به تحلیل تاثیرقدرت افسانه ای اسرائیل بر روند های سیاسی امریکا وآن که چگونه امروز روند های گفتگو را شکل می دهد، با تاکید ویژه بر قدرت صهیونیستی در کنگره امریکا ادامه خواهیم داد . 

سابقه برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه

از زمان پایان جنگ جهانی دوم ، اسرائیل کشورهای بسیاری را در خاورمیانه و افریقا بیش از هر قدرت استعماری سابق ، غیر از امریکا ، مورد بمباران ، تجاوز و اشغال قرار داده است . فهرست قربانی های اسرائیل عبارتند از : فلسطین ،سوریه ، لبنان ، مصر ، عراق ، اردن، سودان ویمن . اگر کشورهایی را که اسرائیل حمله های تروریستی و ترورهای مخفی در آن ها به راه انداخته است رااضافه کنیم ، فهرست می تواند به صورت بزرگی به در بر گرفتن ده ها کشور در اروپا و اسیا – از جمله امریکا از طریق شبکه ترور صهیونیست – گسترش یابد.

برآمدگی قدرت نظامی اسرائیل ، ظرفیت آن برای به راه انداختن جنگ های تهاجمی دلخواه ، با مصونیت تقریبا کامل آن  منطبق است . با وجود نقض های مکرر قانون های بین المللی ، از جمله جنایت های جنگی ، اسرائیل هر گز در یک دادگاه بین المللی مورد پرسش قرار نگرفته یا هدف تحریم های اقتصادی واقع نشده است چون دولت امریکا از جایگاه خود برای وتو کردن قطعنامه های شورای امنیت و فشار بر متحدان ناتو – اتحادیه اروپایی خود استفاده می کند.   

برتری نظامی اسرائیل کمتر با "درخشش" صنعتی فنی بومی دلال های جنگی خود کاری انجام داده اسکارت وبیشتر با انتقال و سرقت یک جای فن آوری هسته ای ، شیمیایی و بیولوژیک و سلاح هایی از امریکا عمل می کند.( گرانت اسمیت " 10راز انفجاری دولت امریکا از اسرائیل " IRMAP). طبق تحقیقی از سوی ریچارد هلمز رئیس پیشین سازمان جاسوسی امریکا CIA ، صهیونیست های خارجی در امریکا و فرانسه نقشی راهبردی ( وخائنانه ) در سرقت و انتقال غیر قانونی فن آوری هسته ای و قطعه های اسلحه به اسرائیل بازی کرده اند .

اسرائیل ذخیره های عظیم سلاح های هسته ای ، شیمیایی و بیولوژیک را با خودداری از دسترسی بازرس های سلاح بین المللی نگهداری می کند و متعهد به رعایت پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای به دلیل دخالت دیپلماتیک امریکا نیست . تحت فشار " پیکره قدرت صهیونیست " محلی ، دولت امریکا مانع ازهر اقدامی  که ممکن است تولید سلاح های کشتار جمعی اسرائیل رامتوقف سازد شده است . در حقیقت امریکا به تجهیز اسرائیل با سلاح های راهبردی کشتار جمعی برای استفاده علیه همسایه ها - با نقض قانون های بین المللی ادامه - می دهد .  

کمک های نظامی امریکا و انتقال فن آوری  به اسرائیل در طی نیم قرن گذشته بر 100میلیارد دلار بالغ شده است . دخالت دیپلماتیک و نظامی امریکا در نجات اسرائیل از شکست در طی جنگ 1973 تعیین کننده بود. خود داری لیندون جانسون رئیس جمهور امریکا در دفاع از کشتی اطلاعاتی غیر مسلح ، ناو USS  لیبرتی در سال 1967، پس از آن که از سوی هواپیماهای جنگی و ناوهای جنگی اسرائیل در آب های بین المللی بمباران شده بود ، پیروزی عظیمی را تشکیل داد که برای آن اسرائیل از مشاورهای صهیونیست جانسون سپاسگذاری کرد. به خاطر مصونیت اسرائیل ، حتی در کشتار خدمه امریکایی ، به اسرائیل ابزاری برای به راه انداختن جنگ های تجاوز کارانه برای سلطه بر همسایگانش ،انجام اقدام های  تروریستی وبه قتل رساندن دشمنانش در سراسر جهان بدون ترس از انتقام اعطا شده بود .  

برتری بی چون وچرای نظامی اسرائیل تعدادی از همسایه های آن را به هم دست های دست نشانده تبدیل کرده است : مصر واردن همچون متحد های غیر رسمی ، همراه با سلطان نشین های خلیج (فارس) به اسرائیل در سرکوب ملی گرا ها و جنبش های طرف دار فلسطینی ها کمک می کنند. 

تعیین کننده ترین عامل دربر خاستن وتحکیم  قدرت اسرائیل در خاورمیانه  نه دلاوری نظامی اسرائیل بلکه غنای سیاسی و تاثیرآن از طریق نماینده های صهیونیست در امریکا بوده است . جنگ های واشنگتن علیه عراق و لیبی ، و حمایت کنونی آن از حمله مزدوران علیه سوریه ، سه دشمن سکولار عمده جاه طلبی های مسلط اسرائیل را نابود کرده است .   

چون اسرائیل قدرت بیشتری در منطقه انبار می کند ، استعمار خود بر سرزمین های فلسطینی را گسترش می دهد ، به  شرق به سمت نابود کردن آخرین مانع بازمانده برای سیاست های استعماری اسرائیل نگاه می کند : به ایران

چون حداقل دو دهه ، اسرائیل نماینده های خارجی خود – ZPC- را برای نابود کردن دولت ایران با بی ثبات سازی جامعه ، کشتار دانشمندهای آن ، بمباران تاسیسات نظامی وآزمایشگاه ها واختناق اقتصادی ایران جهت داده است . 

پس از آن که ZPC با موفقیت  در سال 2003 امریکا را به داخل جنگ علیه عراق هل داد – دقیقا تکه پاره کردن جامعه سکولار عراق و کشتار بیش از یک میلیون عراقی – اسرائیل  نگاه خود را به سمت نابودی لبنان ( حزب الله) و دولت سکولار سوریه بعنوان راهی برای منزوی کردن ایران و تدارک یک حمله بر گرداند. درحالی که صد ها غیر نظامی لبنانی در سال 2006 قصابی شدند ، حمله اسرائیل به لبنان با وجود حمایت دولت امریکا وکارزار تبلیغاتی گسترده ZPC شکست خورد. هیجان زده از شکست و برای "تاوان" شکست خود به دست حزب الله وبرای  " دادن روحیه" اسرائیل به غزه حمله کرد و بخش بزرگی از غزه را نابود کرد (9/2008) – بزرگنرین زندان صحرایی آشکار جهان .  

به دلیل فقدان قابلیت خود اسرائیل برای حمله به ایران ، اسرائیل نماینده های خود را به وادار کردن دولت امریکا به آغاز جنگی با ایران معطوف کرد. رهبر های نظامی تل آویو دارایی های سیاسی خود (ZPC) در سراسر امریکا را برای تلاش در نابودی ایران - آخرین دشمن سهمگین برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه - رها کردند.

راهبرد اسرائیل – ZPC برای برداشتن گامی برای مقابله امریکا با ایران  با استفاده ازنماینده های خود در بخش مجریه  و نیز فساد دائمی ،رشوه وکنترل کنگره امریکا طراحی شده است . کنترل ZPC بر رسانه های جمعی کارزار تبلیغاتی آن را آسان تر می سازد: هر روز نیویورک تایمز و واشنگتن پست نوشتار ها وسرنوشتارهایی را در ترویج برنامه جنگ اسرائیل منتشر می کنند. ZPC  از شعبه امریکایی برای وادار کردن کشورهای عضو ناتو برای مقابله با ایران استفاده می کند.

جنگ وکالتی اسرائیل با ایران : فشار امریکا ، تحریم های اقتصادی و تهدید های نظامی

جنگ اسرائیل با ایران نمی تواند به چیزی بیشتر از خرابکاری سایبری ، کشتارنوبتی دانشمند های ایرانی با استفاده از مزدورهای  اسرائیل در بین گروه های تروریست ایرانی وابرو در هم کشیدن بی وقفه سیاست پیشگان اسرائیل و " آمین گویان " آن ها بالغ گردد. این کار زار خارج از اسرائیل تاثیر اندکی برافکار عمومی داشته است. "جنگ " اسرائیل علیه ایران منحصرا به ظرفیت آن برای دستکاری سیاست امریکا با استفاده از مامورهای محلی و گروه های مسلط بر کنگره و از طریق گماشتن مقام ها درجایگاه کلیدی در بخش خزانه ، تجارت ، ودادگستری و... بعنوان "مشاور " خاورمیانه  بستگی دارد. اسرائیل نمی تواند کار زار موثر تحریم علیه ایران سازمان دهد ، ونیز نمی تواند بر هیچ قدرت عمده ای برای همراهی با این چنین کارزاری نفوذ ذاشته باشد . تنها امریکا آن قدرت نفوذ را دارد . برتری اسرائیل در خاور میانه کاملا  از ظرفیت آن برای بسیج وکیل های خود در امریکا ناشی می شود که وظیفه تامین سلطه کامل برای منافع اسرائیل را ازمقام های انتخاب شده وبر گماشته دولت امریکا – به ویژه در رابطه با دشمن های منطقه ای اسرائیل – بر عهده دارند .  

جایگاه راهبردی " شهروندی دوگانه امریکایی- اسرائیلی " شهروندی امریکایی شان را برای تامین جایگاه بالای امنیتی   در در گیری مستقیم دولت  در سیاست های تاثیر گذار بر اسرائیل مورد استفاده قرار می دهند. همانند اسرائیلی ها فعالیت های آن ها درراستای دستورات تل آویو انجام می گیرد . در دولت بوش (2001-2008) عالی مقام های "اولویت دهنده  اسرائیل" بر پنتاگون ( پل ولفیتز، داگلاس فیث)، امنیت خاورمیانه (مارتین ایندیک ، دنیس راس)، دفتر معاون رئیس جمهور( اسکوتر ،لیببی) ، خزانه (لوی) و امنیت ملی ( میشل چرتف) مسلط شدند. در دولت اوباما "اولویت دهنده های اسرائیل " شامل دنیس راس ، رم امانوئل ، دیوید کوهن ،دبیر خزانه جک لو ( جک مار)، پنی پیتزکر دبیربازرگانی و میشل فرومن بعنوان نماینده تجارت در بین سایرین .  

قدرت وکالتی اسرائیل در داخل بخش مجریه بر سلطه آن بر کنگره انطباق دارد . بر خلاف بعضی انتقاد ها ، اسرائیل نه "متحد" امریکا ونه "دست نشانده" آن است . شواهد بی تفاوتی آشکاررابطه در طی نیم قرن گذشته فراوان است . به خاطر این وکیل های قدرتمند در کنگره وبخش مجریه ، اسرائیل بیش از 100میلیارد دلارباج از امریکا طی سی سال گذشته ، یا 3میلیارد دلار در هر سال دریافت کرده است . پنتاگون امریکا به روز ترین فن آوری نظامی را به اسرائیل منتل کرده ودر جنگ های متعددی به سود اسرائیل در گیر شده است . خزانه امریکا تحریم هایی را علیه تجارت و طرف های سرمایه گذار بالقوه سودمند در خاورمیانه ( ایران ، عراق و سوریه ) تحمیل وصادرکننده های کشاورزی وصنعتی و شرکت های نفتی را از کسب 500میلیارد دلار محروم کرده است . کاخ سفید زندگی بیش از 4400سرباز امریکایی را درجنگ عراق – جنگی که از سوی وکیل های اسرائیل به دستور رهبر های اسرائیلی توسعه یافت – قربانی کرد . وزارت خارجه رابطه دوستانه و سودمند با بیش از 1.5 میلیارد مسلمان را با پشتیبانی از سکونت غیر قانونی بیش از نیم میلیون یهودی مهاجر درسرزمین  فلسطین به صورت نظامی اشغال شده در ساحل غربی و اورشلیم رد کرده است .

پرسش راهبردی آن است که چگونه وچرا این رابطه یک جانبه بین امریکا واسرائیل حتی اگر بر خلاف منافع راهبردی و ممتاز امریکا باشد این قدر طولانی پایدار است ؟ پرسش فوری تر و عاجل آن است که چگونه این رابطه از نظر تاریخی یک جانبه اکنون بر تحریم های امریکا – ایران وگفتگوهای هسته ای تاثیر می گذارد ؟

ایران وگفتگوهای صلح

بدون شک رئیس جمهور اخیرا انتخاب شده و وزیر امور خارجه او برای مذاکره  جهت پایان دادن به خصومت با امریکا با اعطا امتیاز های عمده برای تضمین استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای آماده هستند. آن ها اعلام کرده اند که برای کاهش یا حتی پایان دادن به تولید اورنیوم  خیلی غنی شده ، کاهش تعداد سانتریفیوژ ها و حتی دادن اجازه بازرسی سرزده ، در بین سایر پیشنهاد ها ی امید بخش آماده اند . دولت ایران نقشه راهی را برای هدف نهایی بعنوان بخشی از موافقت نامه اولیه ارائه می کند. خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از دیدار های اولیه اظهار رضایت کرده است .

دولت امریکا به دنبال پیشنهاد ها وسرآغاز دیدار ایرانی ها نشانه های مخالفی ابراز کرده است . برخی نظرهای فردی به صورت محافظه کارانه ای مثبت ، ودیگر نظرها کمتردلگرم کننده و محکم هستند. صهیونتست های دولت مانند جک لو ، رئیس خزانه داری ، اصرار دارد که تحریم ها تا زمانی که ایران تمام درخواست های امریکا ( بخوان اسرائیل) را بر آورده نماید باقی خواهند ماند . کنگره امریکا ، خریداری شده وتحت کنترل ZPC پیشنهاد های امید بخش و انعطاف ایرانی ها را ، با اصرار بر "گزینه " نظامی یا از بین بردن  کامل برنامه هسته ای قانونی وصلح آمیز ایران رد می کند-  موضعZPC  برای خرابکاری در گفتگوها طراحی شده است . برای پایان دادن به (گفتگوها) ، کنگره تحریم های اقتصادی جدید وبسیار سخت تری را برای خفه کردن اقتصاد نفت ایران تصویب کرده است .

چگونه کمیته اقدام سیاسی اسرائیل کنگره امریکا را کنترل و جنگ با ایران را تدارک می بیند

پیکره قدرت صهیونیستی آتش قدرت مالی خود را برای دیکته سیاست کنگره ای بر خاورمیانه و برای تضمین آن که کنگره وسنای آمریکا یک ذره از خدمت به منافع اسرائیل کوتاهی نمی کنند به کار می برد . ابزار صهیونیستی به کار گرفته شده برای خرید مقام های انتخابی در امریکا کمیته اقدام سیاسی( PAC) است .

بنا به یک  رای  سال  2012  دادگاه عالی امریکا ، کمیته های اقدام سیاسی عالی مربوط به اسرائیل مبالغ عظیمی را برای خراب کردن نامزد ها – بسته به تلاش سیاسی نامزدها به نیابت از اسرائیل – صرف کرده است . از وقتی که این پول ها مستقیما به نامزد ها پرداخت نمی شود ، کمیته های عالی اقدام سیاسی مجبور به افشا میزان مبلغ یا چگونگی پرداخت آن نیستند.  بر آورد محافظه کارانه از پرداخت مستقیم وغیر مستقیم کمیته سیاسی صهیونیستZPC  مرتبط با اسرادیل به قانون گذار های امریکا در طی سی سال گذشته نزدیک به 100 میلیون دلاربالغ می گردد.  ZPC  این پول ها را به رهبر های قانون گذاری وعضو های کمیته های کنگره درگیردر سیاست خارجی ، به ویژه به رهبر های کمیته های جانبی درگیر با خاورمیانه جاری می سازد . به طور غیر شگفت آوری ، بزرگترین دریافت کننده کنگره ای پول ZPC کسانی هستند که به صورت تجاوز کارانه ای سیاست های سرسختانه اسرائیل را ترویج کرده اند . در هر جای دیگری از جهان ، چنین میزان بزرگی از پرداخت برای  ( خرید )رای های قانون گذاری می تواند رشوه خواری رسوا و اتهامی برای پیگرد تبه کاری و زندان برای هر دو سو تلقی گردد .  در امریکا ، خرید وفروش رای های سیاست مدارها " لابیگری" خوانده می شود و قانونی وآشکار است . بخش قانون گذاری دولت امریکا به فاحشه خانه ای گران بها یا حراج برده های سفید – اما با در خطر بودن  زندگی هزارها نفر- تبدیل شده است . 

ZPC  اتحاد افراد کنگره و سناتور ها را در مقیاس عظیمی خریداری کرده است : از 435عضو مجلس نماینده های امریکا ، 219 نفر از ZPC  در ازای رای خود به نیابت از اسرائیل پول دریافت کرده اند . فساد در بین 100 سناتور امریکا شایع تر است ، 94 نفر از آن ها از کمیته اقدام سیاسی  و کمیته عالی اقدام سیاسی طرف داراسرائیل به خاطر وفاداری خود به اسرائیل پول دریافت کرده اند .   ZPC  پول را هم در بین جمهوری خواه ها و هم دموکرات ها پخش می کند ، و بدین گونه ( در این دوران بن بست کنگره ای ) تقریبا اجماع ( دو حزبی) رای ها به طرف داری از " دولت یهود" از جمله جنایت های جنگی آن ، مانند بمباران غزه ولبنان و نیز سالانه 3میلیارد دلارباج اضافی از پرداخت کنندگان مالیات امریکا به تل آویو  را به صورت باور نکردنی تامین می کند. حداقل 50سناتور امریکایی در طی دهه گذشته هر یک بین 100هزار تا یک میلیون دلاراز پول ZPC   جمع کرده اند . در عوض ، آن ها به پرداخت  100میلیارد دلار باج به اسرائیل ... علاوه بر سایر " خدمت ها وپرداخت ها "  رای داده اند . عضو هایی از کنگره امریکا ارزان تر هستند: 25 قانون گذار بین 238هزار و 50هزار دلار در یافت کرده اند ، در حالی که بقیه بادام زمینی گرفته اند . صرف نظر از مبلغ ، نتیجه نهایی یکسان است : عضو کنگره دست خط خود را از مرشد های صهیونیست خود در کمیته های اقدام سیاسی PAC ، کمیته های عالی اقدام سیاسی  SUPER PACو کمیته اقدام سیاسی امریکا اسرائیل AIPAC می گیرند واز تمام جنگ های اسرائیل در خاورمیانه پشتیبانی می کنند و تجاوز امریکا به نیابت از اسرائیل را ترویج می کنند .

ZPC  مبالغ عظیمی برای تنبیه وتخریب یک دوجین یا بسیاری قانون گذار های مخالف که در برابر جنگ های اسرائیل و ثبت عجیب وغریب حقوق بشر ایستادند پرداخت کرده است .  ZPC  میلیون ها دلار در کارزارهای فردی پاشیده است ، نه تنها برای تامین مالی نامزدهای مخالف که تابعیت اسرائیل را متعهد شدند بلکه برای آرایش شخصیت بد دهن ترور های منتقد های اسرائیل در محل کار . این کارزار ها در بسیاری از بخش های گمنام امریکا ، از جمله در بخش های اکثرا افریقایی – امریکایی نشین ، جایی که منافع محلی صهیونیستی و نفوذ  به صورت دیگری کاملا بی معنی هستند نصب شده بودند  .

هیچ کمیته اقدام سیاسی ، کمیته عالی اقدام سیاسی ، رهبرهای حزب یا سازمان مدنی قابل مقایسه ای که بتواند با قدرت ستون پنجم اسرائیل رقابت کند وجود ندارد . طبق اسنادبایگانی شده توسط  گرانت اسمیت پژوهشگر شجاع موسسه پژوهش سیاست خاورمیانه ای ، وقتی نوبت اسرائیل شد ، شعبه قضایی امریکا به شدت از اجرا کردن قانون فدرال خود که پیگرد شهروندان امریکایی را که از ثبت نام بعنوان عامل های خارجی خود داری می کنند در حالی که برای یک کشور خارجی کار می کنند – حداقل از 1963- الزامی می داند خود داری کرد . به عبارت دیگر ، ZPC  از طریق پیمان به اصطلاح " ضد افترا " با موفقیت شعبه قضایی ، اف بی آی و انجمن امنیت ملی را برای بازجویی و تعقیب  شهروندهای امریکایی میهن پرست  وپیرو قانون منتقد زمین ربایی اسرائیل در فلسطین و فاسد کننده های صهیونیست سامانه سیاسی امریکا به نیابت از ارباب خارجی خود را تخت فشار قرار داده است .

فساد ونزول دموکراسی امریکا به همان نسبت به خطر افتادن و فاسد شدن "مطبوعات قابل احترام " را امکان پذیر ساخته است . استیو لندمن ، منتقد رسانه ارتباط مستقیم بین اسرائیل و رسانه های جمعی را در تحقیقات خود از نیویورک تایمز خاطر نشان کرده است . روزنامه نگار های بر جسته ( بی طرف و متوازن) نویسنده در باره اسرائیل پیوند محکم خانوادگی و سیاسی با آن کشوردارند ونوشتار های آن ها اندکی بیش از تبلیغات بوده است . اتهم بروند گزارشگر تایمز ، که پس او در نیروی دفاعی اسرائیل خدمت می کند ، مدافع دراز مدت دولت صهیونیست است . ایزابل کرشنر گزارشگر تایمز ، که نوشته های او به نظر می رسد مستقیما از وزارت خارجه اسرائیل می آید ، با هیرش گودمن مشاور رژیم ناتانیاهو  در" امور امنیتی" ازدواج کرده است . رئیس دفتر تایمز در اورشلیم ، جودی رودورن ، با آسایش در خانه اجدادی  یک خانواده فلسطینی اخراج  شده از آن شهر باستانی زندگی می کند. 

پرحرف ترین و با نفوذ ترین قانون گذار ها بزرگترین تکه رشوه صهیونیستی را دریافت می کنند : سناتور مارک کیرک ( بمب ها بر سر تهران ) راس لیست " خوک های تغار" را با دریافت 925هزار دلاردر پرداخت های ZPC  ، وبه دنبال او جان مک کین ( سراسر دمشق را بمباران کنید !) با 771 هزار دلار اشغال می کنند ، در حالی که سناتورها میچ مک کونل ، کارل لوین ، رابرت منندز، ریچارد دوربان و دیگر سیاسی های صهیونیست دوست  از  نگهداشتن جام های گدایی کوچک خود وقتی که تاجرهای دوره گرد کمیته اقدام سیاسی طرف دار اسرائیل می رسد شرمگین نیستند! ایلنا رز لتینن نماینده کنگره از فلوریدا راس لیست مجلس نماینده ها را با 238هزار دلاربرای ثبت های صد درصد طرف دار اسرائیل خود ونیزجنگ طلب تر بودن حتی از ناتانیاهو اشغال می کند. اریک کانتور برای پشتیبانی کردن از " جنگ برای اسرائیل " با زندگی امریکایی ها دریافت کرد در عین حال  پرداخت تامین اجتماعی را به سالمند ها در راستای افزایش کمک نظامی به تل آویو قطع کرد .  ویپ استنی هویر اقلیت مجلس نماینده ها ، 144هزار دلار برای " شلاق زدن " به پشت تعداد کمی دموکرات متزلزل در داخل "اردوی" اسرائیل دریافت کرد . به بوهنر رهبر اکثریت مجلس نماینده ها 130هزار دلارباری انجام همان کار در میان جمهوری خواه ها پرداخت شد .

وضع پایدار هواداری از اسرائیل تایمز پوشش سیاسی و توجیهی برای سیاست مدارهای فاسد امریکا که بر طبل جنگ برای اسرائیل می کوبند فراهم می آورد . تعجب آور نیست که نیو یورک تایمز ، همانند واشنگتن پست ، عمیقا به اهانت ومحکوم کردن مذاکرات جاری امریکا – ایران مشغولند – وبرای لفاظی یک طرفه سیاست مدار های اسرائیلی و عوامل سخنگوی آمریکایی آن ها فضای فراخی فراهم می کنند ، در حالی که  مشتاقانه  به انتشار صداهای عقلانی تر ، طرف دار رابطه های خوب از جانب دیپلمات های با تجربه پیشین امریکا ، رهبرهای نظامی بیزار از جنگ و نماینده های کسب وکارو جامعه دانشگاهی امریکا را ه نمی دهند.

برای درک خصومت کنگره با مذاکره های هسته ای با ایران و تلاش های آن ها برای غرق کردن آن ها از طریق تحمیل تحریم های جدید مسخره آمیز ،رفتن به سرچشمه مشکل ، یعنی بیان های سیاست مدار های کلیدی اسرائیلی ، که راه پیشروی را برای نایب های امریکایی خود تعیین می کنند اهمیت دارد . 

آموس یادلین رئیس پیشین امنیت دفاعی اسرائیل در اواخر اکتبر 2013 از "ناچاری انتخاب بین "بمب " یا " بمباران" صحبت کرد – پیامی که بلافاصله از سوی 52 رئیس عمده سازمان های یهودی پژواک یافت ( دیلی آلرت 24اکتبر2013). در 22 اکتبر 2013 یوال استینیتز وزیر اطلاعات اسرائیل به تحریم شدید جدید علیه ایران فرا خواند و اصرار کرد که امریکا از آن تحریم ها بعنوان اهرمی برای درخواست آن که ایران با رها سازی انرژی هسته ای صلح امیز خود و برنامه غنی سازی موافقت نماید استفاده کند. موشه یعالون وزیر دفاع اسرائیل تاکید کرد که " اسرائیل هیچ موافقت نامه ای با ایران را که اجازه غنی سازی اورانیوم به ایران دهدنخواهد پذیرفت . موضع اسرائیل تهدید  کردن ایران به جنگ ( از طریق امریکا) است اگر ایران  واگذاری بی قید وشرط برنامه هسته ای خود را نپذیرد . این موضع تمام کمیته های اقدام سیاسی و کمیته های عالی اقدام سیاسی طرف دار اسرائیل وایپک AIPAC  است . آن ها به نوبه خود به دیکته کردن سیاست به "کاسه لیسان" خود در کنگره امریکا اقدام می کنند. در نتیجه ، کنگره حتی تحریم های اقتصادی سخت تری را علیه ایران در راستای خراب کردن گفتگو های جاری تصویب می کند.

آن هایی که بزرگترین پرداخت های صهیونیستی را از کمیته های اقدام سیاسی طرفدار اسرائیل دریافت کرده اند بسیار حراف هستند: سناتور مارک کیرک ( 923.379دلار) ، نویسنده یک لایحه تحریم سابق ، درخواست می کند که ایران به تمام برنامه های هسته ای و موشک های بالستیک (قاره پیما) خود پایان دهد (!) واظهار می کند که سنای امریکا " باید بی درنگ با دور جدیدی از تحریم های اقتصادی با هدف قرار دادن تمام در آمدهای باقی مانده وذخیره های دولت ایران " به پیش حرکت نماید ( فایننشیال تایمز 10/3/2013ص 6). مجلس نماینده های امریکا پیش از این لایحه محدود کردن شدید توانایی ایران برای فروش صادرات اصلی خود ، نفت را تصویب کرده است . یک بار دیگر ، محور کنگره ای اسرائیل – ZPC برای تحمیل برنامه جنگ اسرائیل بر مردم امریکا تلاش می کنند! در اواخر اکتبر 2013 ، کری وزیر امور خارجه  امریکا از سوی ناتانیاهو نخست وزیر اسرائیل  با وجود خوش بینی کری بزدل به ترویج برنامه اسرائیل برای از کار انداختن برنامه غنی سازی هسته ای ایران  7 ساعت به صلابه کشیده شد.

برای مقابله با کارزارخفه کردن اقتصاد نفت ایران ، که از سوی پادو های اسرائیل در کنگره ترویج می شود ،دولت ایران  قرار داد های  سخاوتمندانه ای را به شرکت های نفتی امریکا واتحادیه اروپا پیشنهاد کرده است ( فاینانشیال تایمز 10/9/2013 ص 1). مقررات ملی گرایانه موجود پاکسازی شده اند. در شرایط جدید ، شرکت های خارجی بعنوان ذخیره حفظ می شوند یا از سهم مساوی در پروژه های ایرانی برخوردارند. ایران امیدوار است حداقل 100میلیارد دلار سرمایه گذاری در طی سه سال آینده جذب نماید .این کشور با ثبات به بزرگترین منبع ذخیره گاز و چهارمین منبع ذخایر نفت جهان افتخار می کند. به دلیل تحمیل تحریم های جاری از سوی امریکا (اسرائیل) ، تولید نفت از 3.5 میلیون بشکه در روز در سال 2011 به 2.58میلیون بشکه در روز در سال 2013 کاهش یافته است . پرسش آن است که آیا " نفت بزرگ " شرکت های بزرگ نفتی امریکا واتحادیه اروپا قدرت به چالش کشیدن قدرت خفه کننده ZPC بر سیاست تحریم امریکا – اتحادیه اروپا را دارند؟ تا کنون ، ZPC بر این سیاست بحرانی تسلط داشته است و "نفت بزرگ " را با استفاده از تهدید ها ، رشوه و اجبار علیه سیاست سازان امریکا به حاشیه رانده است .این  امر به صورت موثری  شرکت های امریکایی را از بازار پر سود ایرانی ها بیرون انداخته است . 

نتیجه گری

به موازات ان که امریکا و5 کشور دیگر برای مذاکره با ایران تلاش می کنند. آن با مانع های بزرگ تسلط قدرت اسرائیل بر کنگره امریکا رو در رو می شوند. در طی دهه گذشته مامورهای اسرائیل وفاداری اکثریت بزرگی از افراد کنگره را خریده اند ،تشخیص دادن و اطاعت ازسوت ها ، نشانه ها ودست خط هایی که از جنگ طلب های تل آویو می آید را به آن ها آموخته اند .   

این " محور جنگ " آسیب عظیمی بر جهان وارد کرده است که نتیجه آن مرگ میلیون ها قربانی جنگ های امریکا در خاورمیانه ، آسیای جنوب شرقی و شمال افریقا بوده است . فساد ریشه ای و ورشکستگی وسیعا شناخته شده سامانه قانون گذاری امریکا به خاطر اطاعت کوکورانه آن از یک قدرت خارجی است . آن چه در واشنگتن باقی است  دولت پست خراجگذاری است که از سوی شهروند های خود تحقیر می شود . اگر کنگره تحت کنترل ZPC یک بار دیگر در تخریب مذاکره بین امریکا وایران از طریق قطعنامه های جنگ مانند موفق شود ، ما ، مردم امریکا ناگزیر از پرداخت قیمت عظیمی از جان ومال خواهیم بود .  

اکنون وقت عمل است . اکنون زمان مقاومت وافشا نقشی است که  کمیته های اقدام سیاسی ، کمیته های عالی اقدام سیاسی و 52سازمان یهودی عمده اسرائیلی در فاسد کردن کنگره و تبدیل نماینده های منتخب " ما " به پادو های جنگ های اسرائیل ایفا کرده اند. سکوت غافل کننده ای در برابر انتقادهای برجسته ما وجود داشته است – تعداد اندکی رسانه های منتقد جایگزین  به قدرت اسرائیل برکنگره امریکا حمله کرده اند . شاهد آشکارا در دسترس است ، جنایت ها غیر قابل انکارند. مردم امریکا به رهبران سیاسی واقعی شجاع نیاز دارند تا فاسد ومفسد را ریشه کن کنند و عضو های منتخب آن ها را در مجلس نماینده ها وسنا وادارسازند تا منافع مردم امریکا را به نمایش بگذارند.

 

http://www.globalresearch.ca/israel-buys-the-us-congress-sabotaging-the-us-iran-peace-negotiations/5356541

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: مطلب را به آزادگی بفرستید: