نویدنو11/07/1392

نویدنو11/07/1392 

 

 

دولت قدرت که دارد!

فتح ا... آملی (جوادی)

پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲

مسأله پرداختهای دولت یکی از مشکلات شاقّی است که در حال حاضر دولت با آن روبروست. درآمد نفت کم شده، حتی آن میزان از درآمد هم که ناشی از فروش نفت است قابلیت نقل و انتقال و معامله ندارد. بودجه کشور همین حالا هم با کسری قابل توجهی روبرو است. دم دستیترین پرداختهای دولت هم یارانه نقدی است که هر ماه حدود سه هزار و پانصد میلیارد تومان بودجه میخواهد و قابل حذف شدن هم نیست. پرداخت حقوق و مزایا و نیز تأمین بودجه صندوقهای بازنشستگی نیز به پول نیاز دارد، پیمانکاران بخش خصوصی و حتی پیمانکاران دولتی نیز هزاران میلیارد تومان از دولت طلب دارند. در حال حاضر دولت به پول بیش از هر چیز دیگری نیاز دارد، اما دولت پول کافی ندارد.

حتی دیگر نمیتواند با پیشفروش سکه و یا عرضه ارز به بازار آزاد پول بیشتری به دست آورد چون قیمت طلا و سکه بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته و قیمت ارز هم بیست درصد کمتر شده و دیگر کالاهای چرب و شیرینی برای فروش و کسب درآمد برای دولت به حساب نمیآیند. فضای کسب و کار و اوضاع تولید هم آنقدر روبراه و خوب نیست که بتواند به افزایش درآمدهای مالیاتی دل خوش کند. از طرف دیگر هم با توجه به وجود تورم رکودی در کشور و رشد بالای نقدینگی و افزایش شدید پایه پولی در سالهای اخیر، دولت نمیتواند با چاپ اسکناس نقدینگی را اضافه و مشکلات مالی خود را حل کند. رئیس کل بانک مرکزی میگوید باید مشوقهای بهتری برای پسانداز و میل به پسانداز در مردم ایجاد کنیم تا به افزایش سپردههای بانکی بینجامد و از طرفی هم همه قبول داریم پسانداز در بانک در حال حاضر شوقانگیز نیست و سود بانکی از میزان تورم کمتر است و به نوعی به امانت مردم در سیستم بانکی جفا میشود و وقتی از آقای وزیر سؤال میشود پس با این حساب شما درصدد افزایش سود بانکی هستید؟ میگوید فعلاً چنین خیالی نداریم چون هزینه تولید را بیش از این بالا میبرد و این خارج از تحمل بخش تولید است لذا قصد داریم با کاهش تورم سطح تورم را به سود بانکی نزدیک کنیم و نه برعکس به نظر میرسد که تیم اقتصادی دولت بر سر یک دوراهی و یا چندراهی ایستادهاند که کدامیک از این مسیرهای چندگانه را که هر یک فاصلهای غریب با یکدیگر دارند انتخاب کنند؟ تورم را چاره کنند یا بیکاری را؟ سود بانکی را بالا ببرند و یا مشوقهای دیگر برای افزایش توان اعتباردهی بانکها به کار گیرند؟ با بیپولی چه کنند؟ با فشارهای تورمی بخصوص در مورد مواد خوراکی و کالاهای اساسی و اقلام اصلی سبد خانوار که این روزها و در این کسادی بازار هر روز فشار بیشتری بر گرده مصرفکننده میآورد چه چارهای اندیشه کنند؟ و

به اعتقاد نگارنده اگر دولت گمان برد که با حل مشکلات هستهای و تعامل با غرب مشکلاتش حل میشود قطعاً به مسیر خطا رفته است.

این نکته را تیم کاربلد اقتصادی دولت بسیار بهتر از حقیر میدانند. گرچه حل مسئله تحریمها امر لازمی است و بسیار به دولت و کشور کمک میکند اما قدر مسلّم حلال همه مشکلات نیست. مهمترین کاری که فعلاً باید صورت گیرد اصلاح فوری نظام مالیاتی و جلوگیری از تکثیر سرمایه و ثروت در بخشهای غیرمولدی است که از جمله عوامل اصلی فرار سرمایه به سمت بخشهای غیرمولد اقتصادی و افزایش سطح تورم است. واقعیت این است که دولت در حال حاضر مالیات بر ارزش افزوده میگیرد اما از ارزش افزوده واقعی و کلان غفلت میورزد. هنوز، بسیاری از آنها که باید مالیات بدهند نمیدهند. بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی دولت از کارمندان و کارگران است که اکثریت آنان را افراد تنگروزی تشکیل میدهند اما مثلاً مالیات بر مشاغل و اصناف بسیار کمتر از آن است (حدود ۶ درصد). هنوز درآمد بخش ساخت و سار به ویژه در شهرهای بزرگ به علت عدم وجود شفافیت مالی در این بخش آنچنان پرجاذبه و سودآور است که قیمت املاک کلنگی در این رکود محسوس اقتصاد در برخی مناطق سه برابر رشد داشته است و سرمایهگذاران این بخش سودهای میلیاردی کسب میکنند و جالب اینکه در برخی پروژههای بزرگ ساختمانی و نیز مجتمعهای تجاری و اداری بزرگ وقتی به نام مالک و کارفرما برمیخوریم به نام شرکتهایی میرسیم که مربوط به فلان بانک و یا فلان ارگان و نهاد و یا فلان مجموعه هستند که کار و فعالیت آنان تناسبی با آنچه که میکنند ندارد و صرفاً بخاطر وجود سود کلان و آسان در این بخش آلوده آن شدهاند. هنوز که هنوز است مسئله اخذ مالیات بر خانههای خالی حل نشده و ساختمان و آپارتمان و زمین بهترین قلکهایی هستند که نه تنها دزدی نمیتواند آنرا به یغما برد بلکه هر سال در چند نوبت مثل دیگ میرزا نصرالدین زاد و ولد هم میکنند تازه بدون آنکه هیچکدام سر زا بروند و یا خم به ابرو بیاورند. دولت پول کافی ندارد اما قدرت کافی که دارد. با مدرن کردن سیستم مالیاتی و با اندکی دستکاری در قوانین شهرداری و با جلوگیری از زاد و ولد شدید سرمایه در بخش زمین و مسکن و یا حداقل در شفافسازی مالی بخش ساختمان و اخذ مالیات مناسب از ارزش افزوده فراوان آن و نیز با اخذ مالیات مناسب از درآمدهای سرشار بخش تجارت و بازرگانی آیا نمیتواند هم درآمد خوبی برای خود دست و پا کند و هم مجبور به چاپ اسکناس نشود و هم کاری کند تا هر که پول اضافی دارد مجبور شود که آنرا در بخشهای مولد اقتصاد سرمایهگذاری کند چون سودش بیشتر از بخش سوداگری است!

روزنامه اطلاعات 28شهریور 92

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter