نویدنو11/06/1392

نویدنو11/06/1392 

 

 

توضیح : برگردان وچاپخش این نوشتار در بر دارنده موافقت کامل با نویسنده آن نیست . مصر اکنون فراتر از یک مورد خاص به "پدیده جدیدی" تبدیل شده است ، که باید از هر سو برای روشن شدن آن نوری تابانده شود . ما اعتقاد داریم که تمامیت حقیقت پیش هیچ کس نیست و تنها با درک کامل و واقعی از جنبه های گوناگون هر پدیده ای می توان به حقیقت آن دست یافت . این برگردان تلاشی در همین راستا است .

در ضمن "پدیده مصر" مقوله های بسیاری را مستلزم باز اندیشی نموده است که به مهم ترین آن ها اشاره می شود :

1- نقش ارتش در کشورهای درحال رشد در شرایط سلطه امپریالیسم مالی - نظامی

2- نقش اقشار میانی مختلف این جامعه ها در روند تحول های جامعه

3- نقش طبقه کارگر در شرایط تحول های دموکراتیک

4- نقش عنصر روبنایی مذهب در فرقه گرایی های رشد یابنده واثر آن در تحول های اجتماعی

5- و...

توجه به این مقوله ها وبازشکافت محتوی علمی آن ها نیازمند باز اندیشی جمعی کمونیست ها است تا با بهره برداری از ماتریالیسم علمی رازهای پویایی این تحول هارا بهتر بشناسند ودر ترویج تحلیل علمی از رخ داد ها بکوشند .

مهرگان

روز ننگین مصر

حمام خون در نیل

عصام ال امین -برگردان : مهرگان

در ژوئن 1967، شکست دادن ارتش و ویران کردن نیروی هوایی مصر ، وارد کردن تحقیر آمیز ترین شکست بر جهان عرب در نیمه دوم قرن برای نیروهای اسرائیلی تنها شش ساعت زمان برد . در جنگ اکتبر 1973، ارتش مصر در عرض 20روز مبارزه 2600سرباز اسرائیلی را کشت . نزدیک به 40سال بعد ، ارتش مصر تفنگ های خود را برای خرابی بیشتر به روی شهروندهای خود بر گرداند: در 14 اوت ، ارتش نیروهای ترکیبی ارتش مصر وپلیس را دوازده ساعت برای متفرق کردن چادرهای هزاران اعتراض کننده مسالمت جوی غیر مسلح در دو پایگاه تحصن در بخش های شرقی وغربی قاهره به کار گرفت . آن حرکت تلاش مصممانه رهبرهای کودتای سوم جولای نه تنها برای شکست دادن رقیب های سیاسی خود ، بلکه وارد کردن ضربه ای قطعی به دموکراسی و حاکمیت قانون در مصر و سراسر جهان عرب بود .

از 28 ژوئن ، اسلامگراها تحت رهبری اخوان المسلمین در این دو محل چادر زده بودند ، در ابتدا بعنوان نشان دادن حمایت از رئیس جمهور محمد مرسی که از سوی اپوزیسیون به چالش کشیده شده بود. اما از زمان برکنار شدن او در سوم جولای ، اعتراض کننده ها خواستار بازگشت او ، برقرار کردن قانون اساسی معلق شده ، و استقرار دوباره مجلس منحل شده بودند . 48روز تحصن واعتراض ها در سراسر مصر، میلیون ها هوادار مرسی و نیز گروه های هوادار دموکراسی را ، که به ابطال کودتایی آرا ریاست جمهوری و پارلمانی خود و برتایید رفراندوم درباره  قانون اساسی جدید خود اعتراض داشتند ، جلب کرد . 

یک ارتش خود سر از سوی نیروهای لیبرال وسکولار و قدرت های غربی سازمان یافت

در فاصله شش هفته ، حاکم های نظامی کشور ، تحت فرماندهی رهبر کودتا ژنرال عبدالفتاح سیسی بر به رسمیت شناختن کامل وضع موجود وتسلیم شدن به نقشه راه سیاسی تعیین شده از سوی او در سوم جولای بر اخوان المسلمین فشاروارد کردند. سیسی در موقعیت های بسیاری ، درباره دوره آینده مسیر کشور به سوی دموکراسی و مشروعیت قانون اساسی ، با نادیده گرفتن خواست بیان شده از سوی رای دهندگان در پای صندوق های رای ، که دربیش از 5  بار در طی 18 ماه تصریح شده بود سخن می گفت اظهار کرد که یک اینچ هم عقب نخواهد نشست. در عین حال که مرسی در ژوئن 2012 با اکثریت قاطعی در انخاباتی آزاد و بی طرفانه برگزیده شد ، نسبت رای دهنده ها 6 ماه بعد نیز در زمانی که آن ها قانون اساسی جدید را تایید کردند ، تقریبا 2به یک بود. ماده 226 قانون اساسی اظهار می دارد که دوره رئیس جمهور کنونی (مرسی) باید "چهار سال پس از انتخاب او" یا در ژودن 2016 پایان گیرد. 

در حقیقت ،یک ماه پس از کودتا، افکار عمومی مصر شدیدا به ضد آن تبدیل شد . در ششم اوت ، مرکزمعتبر مطالعات رسانه ای وافکار عمومی مصر یک نظر سنجی رامنتشر کرد که نشان می داد 69درصد از مردم مصرکودتای نظامی را رد می کنند، در حالی که 25 درصد از آن حمایت می نمایند، و 6درصد از اعلام نظر خود داری کرده بودند.از میان کسانی که کودتا را رد می کردند ، تنها 19درصد خودرا با اخوان المسلمین ، 39درصد با سایر حزب های اسلامگراتعریف می کردند ، درحالی که 35 درصد به هیچ یک وابسته نیستند اما احساس می کنند که آرا آنها در اثر کودتا باطل شده است . از میان کسانی که از کودتا پشتیبانی می کنند ، 55درصد از آن ها در نظر سنجی خودرا وفادارهای رژیم مبارک می خوانند در حالی که 17 درصد خود را قبطی های مسیحی معرفی می کنند که مخالف حکومت اسلامگرا ها هستند. بیش از 91درصد کسانی که از دادن پاسخ خود داری کردند به سلفی های حزب ال نور هوادار عربستان سعودی تعلق دارند ، که در ابتدا ، قبل از آن که حزب نورعقب رانده واز نقشه راه سیسی کنار گذاشته شود از کودتا حمایت می کردند.  

همان گونه که من در نوشتار قبلی ، اندکی پس از کودتا توضیح دادم ، ارتش و تا حد زیادی سازمان دهندگان لیبرال وسکولار آن صحنه را برای محروم کردن گروه های اسلامگرا ، به ویژه اخوان المسلمین و وابسته سیاسی آن ها ، حزب عدالت وآزادی ، از طریق دستگیری یا صدور دستور بازداشت رهبر های آن ها ، با مسدود کردن حساب های بانکی آن ها ، با مصادره اموال آن ها ، ممنوع کردن خروجی رسانه ی آن ها ، و کارزارهماهنگ سیاه نمایی علیه آن ها فراهم کردند. این گفتمان یادآور راهکارهای به کار گرفته شده در دوران مبارک علیه گروه در طی دهه ها توسط دستگاه امنیتی رسوای کشور بود ، که اندکی پس از کودتا از سر گرفته شد .تا آخرین هفته جولای ، پیشنهاد ارتش به اخوان ... پذیرش ساده کودتا و تمام پی آمدهای متعاقب آن برای پیوستن به روند های سیاسی مدیریت شده بود. اخوان ... به طور خلاصه پیشنهاد را ، که می خواست تمام دست آوردهای آن ها را انکار نماید و آن ها را از به دست آوردن  بیش از 20درصد از کرسی های مجلس باز دارد ، در عین حال آن ها را از تمام مقام های اجرایی محروم کند رد کرد.    

در ابتدا ، اکثر قدرت های غربی بر شرایطی که کودتای نظامی را احاطه کرده بود چشم بستند و به سادگی به پی آمدهای آن رضایت دادند. اما چون نمایش های خیابانی هواداران مرسی استمرار یافت  و روزها وهفته ها گسترش یافت ، آشکار شد که وضعیت سیاسی نمی تواند نادیده گرفته شود . دستک ها ، نه تنها برای ثبات مصر بلکه برای تمام منطقه  بسیار بلند بودند. از این رو گفتگوهای سیاسی بین طرف های آشتی ناپذیر تحت هدایت امریکا و اتحادیه اروپا با علاقه آغاز شد . در حالی که اخوان المسلمین وپشتیان های آن ها خواهان مذاکره بر مبنای قانون اساسی و مشروعیت دموکراتیک بودند ، ارتش و متحد های آن می خواستند اخوان المسلمین راه حل سیاسی بر مبنای کودتا و واقعیت جدید را بپذیرند.

بیش از یک هفته ، برناردینو لئون فرستاده اتحادیه اروپا و ویلیام برنس معاون وزیر امور خارجه امریکا برای برقرار کردن گفتگو تلاش کردند. در ابتدا، طرف های صحبت اصرار داشتند که اخوان المسلمین به روند سیاسی جدید به پیوندند و در عوض رهبران آن ها آزاد شوند. سرانجام مذاکره کننده هاموافقت کردند حول عامل های ابتکاری اعلام شده از سوی بیش از 50تن از روشنفکران ، استاد ها و اشخاص ملی مصری متحد شوند. طرح به استناد به سازوکار قانون اساسی اجازه می داد که  پرزیدنت مرسی مدت کوتاهی به حکومت باز گردد ، وپس از آن اومی توانست نخست وزیرو دولتی تکنوکرات را به اتفاق آرا منصوب نماید . او می بایست پس از آن استعفای خود را اعلام می نمود. دولت جدید می بایست در عرض 60روز انتخابات مجلس را مدیریت می کرد . میانجی های غربی در ادامه قرار دادی ازاخوان المسلمین برای پذیرش این نتیجه سیاسی به دست آوردند وامتیاز عظیمی از اخوان المسلمین کسب کردند: حفظ نخست وزیر منصوب کودتا . طبق گفته انووی لئون   " یک طرح سیاسی وجود داشت که روی میز بود ، که از سوی طرف دیگر (اخوان المسلمین) پذیرفته شده بود " اما سرانجام از سوی ارتش رد شد .

همان گونه که مذاکره ها در حال انجام بود ، کارزار رسانه ای تحت هدایت وفادارهای مبارک ، الیگارش های فاسد ، و"دولت سایه " به سطح های هیجان انگیز رسید . جهان سلیمان ، گوینده تلویزیون دولتی ،که به هیچ وجه حامی اخوان المسلمین نیست ،در کارزار سیاه نمایی تحت هدایت مقام های رسمی ، با دلگرم کردن خود به افشا نهایی کارزار برای مردم از کوره در رفته بود . علاوه بر آن ، نیروهای اصلی لیبرال وسکولار اصرار داشتند ارتش نباید با اخوان المسلمین مذاکره کند یا به توافقی برسد بلکه به جای آن باید به شدت اعتراض کننده ها را درهم بکوبد . در عین حال ، طبق گفته ژنرال محمد ابراهیم وزیر کشور، در حالی که مذاکره ها در حال انجام بود نیروهای امنیتی در حال برنامه ریزی  برای حمله به اعتراض کننده ها ، جمع کردن چادرها و دستگیری رهبر هابودند. آشکار بود که رهبرهای کودتا برای به زانو درآوردن اخوان المسلمین خواه به صورت سیاسی خواه با زور مصمم بودند . 

در راستای توجیه حمله سبعانه احتمالی به اعتراض کننده های مسالمت جو ، ارتش وپلیس به دستوری از دادستان عمومی گوش به فرمان جهت استفاده بعنوان پوشش قانونی نیاز داشتند. در حالی که اعتراض های مسالمت آمیز از نظر قانونی در امان هستند ،  دادستان به سادگی دستوری را تحت بهانه های ساختگی ، که مثلا اعتراض کننده ها مسلح بودند ( دروغ) ، یا به مزاحم های ساکنین محل تبدیل شده بودند ( که به شدت از سوی افراد محل ردشد) منتشر کرد . در مقابل هرگز هیچ دستوری برای پاکسازی ده ها گروه سکولاراز میدان تحریر در طی بیشتر اوقات سال گذشته صادر نشد ، اگرچه اعتراض های آن ها نهادهای دولتی را روزها ودر برخی موارد، هفته ها تعطیل کرد.

نئو فاشیسم در عمل : قاتل های خون سرد ، دروغ های جسورانه وفریب زشت

لحظه هایی در تاریخ یک ملت وجود دارد که بر سنگ نقش می شود . روز نکبت فاسطینی ها ، پرتاب بمب اتمی بر سر هیروشیما وناکازاکی و حمله های 11سپتامبرچنین لحظه هایی بودند. وحشت سرریز شده در 14اوت در تاریخ مصر بعنوان یک چنین حادثه مهمی ثبت خواهد شد .صدها هزار نفر به مدت 48روز در میدان نهضت نزدیک دانشگاه قاهره در بخش غربی ، ودر اطراف مسجد رابعه علویه در بخش شرقی پایتخت چادر زده بودند . تجمع ها تنها چند روز قبل ترگرامیداشت پایان ماه مبارک رمضان رابه پایان برده بودند.آن ها مصصم بودند به صورت مسالمت آمیزی اراده خودرا ثابت نمایند ، ونیز به صورت استواری از قانون اساسی و روند دموکراسی اعلام شده در صندوق های رای دفاع نمایند. آن ها کودتا را رد کردند واز بازگشت دولت امنیتی نفرت داشتند. آن ها برای بازگرداندن دموکراسی و رئیس جمهور مرسی تلاش می کردند ، که به صورت غیر قانونی دستگیر وهفته ها منزوی شده بود .

درست به محض پایان دادن به نماز صبح ، مردم در هر دو میدان برای شنیدن نیایش های روحانی ایستادند در عین حال بر تعهد خود برای مسالمت آمیز نگه داشتن مسیر تاکید می کردند . اما در ساعت 6:30صبح در آن روز شوم ، تانک های ارتش ، خودروهای زرهی ، و بولدوزرها از جهت های مختلف به (صف)اعتراض کننده ها وارد شدند . آن ها توسط نیروهای ویژه ارتش ، پلیس ، و آدم کش های لباس شخصی و مورد حفاظت گرداننده های امنیتی دولت مورد تعقیب قرار گرفتند. صحنه به طور ترسناکی شبیه به روزهای گذشته قیام ژانویه 2011بود که مبارک را سرنگون کرد . تک تیر انداز ها در بالای ساختمان ها، به ویژه ساختمان های ارتش ، از جمله ستاد فرماندهی اطلاعات ارتش مستقر بودند .

طبق گزارش رسمی اعلام شده از سوی ژنرال ابراهیم در یک کنفرانس مطبوعاتی ، پلیس ابتدا بااخطار به مردم برای متفرق شدن از طریق بلندگو آغاز کرد. او گفت پلیس سپس به اعتراض کننده ها با این قول که آن ها دستگیر نخواهند شد، گذرگاه امنی را برای ترک میدان پیبشنهاد کرد،. اندکی پس از آن پلیس اعتراض کننده ها را با خودرو آب پاش متفرق کرد . وقتی اعتراض کننده ها خودداری کردند ، پس ازآن پلیس از گاز اشک آور استفاده کرد ، در همان نقطه ای که او ادعا کرد اعتراض کننده دربرابر پلیس از سلاح های اتوماتیک استفاده کردند. ژنرال ابراهیم متهم کرد که اخوان المسلمین تک تیر اندازهاییدر پشت بام داشتند و پلیس را هدف گرفتند که منجر به کشته شدن 43افسر پلیس شد . هر چند ، هیچ شاهدی حاکی از مرگ آن ها مانند اسامی ، تصویرها ، یافیلم ها هرگز ارائه نشده بود . تنها پس از آن ، وزیر ادعا کرد پلیس از مهمات کشنده استفاده کرد ، که منجر به کشتن 149نفر در سراسر مصر شد . او همچنین اظهار داشت که اعتراض کننده ها مسالمت جو نبودند ومخفی گاه سلاح ها ، از جمله 9تنفگ خودکارو هزارها گلوله مهمات به تصرف درآمد.لازم به ذکر نیست که هیچ یک از این افسانه بافی ابدا واقعیت ندارد .     

طبق بسیاری ازگزارش های بین المللی از جمله گزارش سی ان ان ، اعتراض کننده ها مسالمت جو وغیر مسلح بودند . گزارشی از گاردین بیان می کند " اعتراض کننده ها مسالمت جو بودند ، و زن ها وکودکان بسیاری را شامل می شدند."  رسانه تلویزیون هوادار کودتای مصری، همساز با ارتش ، گلوله های بسیاری از اسلحه ها را برای نشان دادن آن که اعتراض کننده ها مسالمت جو نبودند پخش کرد ، تنها افشا شد که چنین اسلحه هایی  آورده شده  باید از سوی پلیس " کشف" می شد .    

بر خلاف ادعاهای ژنرال ابراهیم ، پلیس هرگز از بلندگو یا خودرو آبپاش استفاده نکرد . آن ها بلافاصله تیراندازی به سوی اعتراض کننده ها ی غیر مسلح را با استفاده از گلوله های واقعی آغاز کردند.احمد مفرح ناظر حقوق بشراروپایی ، گواهی روشن خود را در برنامه زنده تلویزیونی مطرح  وادعا کرد که پلیس تیراندازی به مردم را به قصد کشتارآغاز کرد. در حقیقت ، پلیس هرگز قصد ایجاد گذرگاه امن را نداشت ، آن هایی که گذر از طریق آن را گزیدند به صورت وحشیانه ای مورد شتم قرار گرفتند وبلافاصله دستگیر شدند.  

تا ظهر ، ارتش وپلیس دفاع  میدان نهضت را درهم شکسته بودند و به صورت وحشیانه ای اعتراض کننده های آن را پاکسازی کردند. هر چند ساعت 6بعداز ظهر بود که آن ها توانستند کنترل کامل مسجد رابعه العلویه را به دست گیرند. افسر های امنیتی سپس پرچم ها و علامت های اعتراض کننده ها را پایین کشیدند وچادرهای آن ها را با این که جسدهای زیادی هنوز در داخل چادرها بودند به آتش کشیدند . دکتر احمد محمد جراح عمل کننده در بیمارستان صحرایی رابعه به گزارشگر مستقیم الجزایرگفت که به  او وسایر پزشک ها بلافاصله دستور داده شد آن جا را ترک کنند یا ممکن است مورداصابت قرار گیرند، اورا مجبور به ترک بیماری که عمل کرده بود کردند و اورا رها کردند تا بمیرد . سامه البرقی شاهدی دیگر،مخالف اخوان المسلمین ودانش آموخته دانشگاه امریکایی در قاهره ، به الجزیره گفت که اگرچه او در اعتراض نبوده اس واصولا با آن مخالف بود ، اندکی پس ازشنیدن در باره شدت عمل امنیتی برای کمک رفته بود . او با صدای لرزانی گفت که ، وقتی که گروهی از اعتراض کننده های مخفی شده در ساختمان در حال ساختی از سوی نیروهای امنیتی مورد تعقیب قرار گرفتند  شاهد قتل عام وحشتناکی بوده است . او گفت که پلیس وارد ساختمان شد ومستقیم به آن هایی که در طبقه اول مخفی شده بودند ، پیش از دستگیر کردن بقیه شلیک کرد .شاهد دیگری گفت که او دو تماشاچی را دیده بود که در پیش چشم های او از سوی پلیس بدون هیچ تحریکی مورد اصابت قرار گرفتند.

پزشک دیگری در بیمارستان صحرایی در مسجد رابعه به الجزیره گفت که اوبیش از 2600جسد از جمله 65کودک را شمرده بود. اسما ال بلتاجی دختر 17ساله محمد ال بلتاجی رهبر اخوان المسلمین در بین زخمی ها بود . بعد تر عصر همان روز احمد عارف سخنگوی اخوان المسلمین اعلام کرد که بیش از سه هزار نفر در همان روز در سراسر مصر کشته شده بودند، و بیش از 10هزار نفر زخمی شده بودند که زخم بسیاری از آن ها وخیم است . وحشیگری وشرارت برخورد ارتش در تصویر های گرفته شده  و منتشر شده در سراسر جهان دردناک است. حداقل شش روزنامه نگار ، از جمله مایک دین فیلمبردار اسکای نیوز، وحبیب عبدالعزیز گزارشگر گلف نیوز نیزکشته شدند. طبق اعلام شاهدهای بسیار، نیروهای امنیتی یک باره پس ازبه دست گرفتن  کنترل  بیمارستان صحرایی ، مرکز رسانه ای و چادرهایی را که جسدهای اعتراض کننده ها درآن ها قرار داشتند برای مخفی کردن جنایت ارتش به آتش کشیدند.

با افزودن توهین به زخم ، دولت ازتحویل جنازه ها ی کشته ها تا زمانی که خانواده های آن ها سندی را که بیان می کند علت مرگ "طبیعی " بود امضا کنند خودداری کرده است . در موارد بسیاری پزشک قانونی سبب مرگ را سفید باقی گذاشت .خیلی از خانواده ها از موافقت با چنین درخواست غیر اخلاقی خودداری وجسد های بسیاری را تحویل نشده و در خطر تجزیه رها کردند. در حالی که  سازمان های حقوق بشر و آزادی های مدنی در سراسر جهان مانند حقوق بشر جهانی و دیده بان حقوق بشر  به شدت کشتار مصر را محکوم کردند ، سازمان عرب برای حقوق بشر ، تحت سر کردگی نخبگان سکولار ولیبرال شدیدا به اندازه کافی اخوان المسلمین را به خاطر حمام خون سرزنش کردند.

بعد چه ؟ بازگشت به انقلاب 2011

باورکردنی نیست که ژنرال سیسی ، ژنرال ابراهیم، سازمان دهندگان غیر نظامی آن ها ، حامی های غربی ، و مباشر های این جنایت جنگی وجنایت علیه بشریت ابعاد قتل عام را نمی دانستند یا پیش بینی نمی کردند . به مجرد آغاز کودتا ،رهبرهای آن به وارد کردن ضربه ای کشنده به اسلامگرا ها وبه ویژه اخوان المسلمین مصمم بودند. هر یک انگیزه های خود را داشتند. لیبرال سکولارها دریافتند که پس از شکست پی در پی در صندوق رای در طی دو سال گذشته، نمی توانند در انتخابات آینده ، در انتخاباتی آزاد وبی طرف در برابر اسلامگرا ها پیروز شوند. از این رو محروم کردن یا ضعیف کردن اسلامگراها می تواند به حزب های لیبرال وملی گرا فضای مورد نیاز را برای اشغال عرصه سیاسی درآینده ای قابل پیش بینی اعطا نماید.  

وفادارهای مبارک وعنصرهای دولت سایه به گرفتن انتقام کامل از اخوان المسلمین ، دشمن ثابت قدم آن ها در سه دهه گذشته ، به خاطر بیرون راندن آن ها از قدرت در قیام سال  2011مشتاق بودند. آن ها نه تنها قادر بودند رقیب های خود را به حاشیه رانده  و رام سازند ، بلکه بازگشت موفقیت آمیزی به حق خود ایجاد کنند. مضحک آن که ، در طی سی ماه ، ضد انقلابی ها اکنون به چهره انقلاب تبدیل شده اند .آن ها امیدوارند ، که 30ژوئن ، روز بازگشت آن ها ، اکنون جایگزین 25ژانویه ، روز برکناری آن ها خواهد شد .

ارتش خود را مدافع کشور ونهادهای آن می داند و خواهان حفظ امتیازهای اقتصادی واجتماعی خویش است .ارتش نمی خواهد خود را هدف هیچ نظارت غیر نظامی معنی دار قرار دهد . سابقه ایجاد شده از قیام ژانویه 2011، آن ها را آگاه کرد که ممکن است روزی ارتش ضعیف شود یا حتی به طور کامل جایگاه ممتاز خود را در جامعه از دست بدهد ، همان گونه که همتاهای آن ها در ترکیه سرانجام مجبور به انجام آن شدند. ژنرال ها منتظر لحظه مناسب برای حمله ماندند تا حمله کنند و به تفریح عمومی با دموکراسی در راستای به تاخیر انداختن آن پایان دادند ، اگر روی هم رفته نتوانند پایان دهند ، آینده آن روز وحشتناک زمانی است که آن ها به جوابگوی مردم تبدیل شوند .  

بسیاری از گروه های جوانان از خواب بیدار شده بودند و با تمام حزب ها بیگانه بودند.آنها توانستند چهره سرکوبگر وفاسد رژیم مبارک را به دور اندازند. اما ناامیدی و نا شکیبایی  خود را ازپیشرفت کند اعلام کردند ، آن ها فکر می کردند می توانند به راحتی آن چه را بعنوان تکبر یا بی کفایتی  اخوان المسلمین مشاهده  می کردند به دور اندازند .در روند ، آن ها از روی سادگی نه تنها کنترل را به ارتش باز پس دادند ، بلکه رویای استقرار سامانه دموکراتیک حقیقی مبتنی بر حاکمیت قانون  را بیش از همیشه دورتر کردند. ارتش یک  نخست وزیر دست نشانده 77ساله ، وکابینه ای عموما مرکب از وفادارهای مبارک را منصوب کرد. ارتش درمیان بیش از 25فرماندار، 19ژنرال ، از جمله بسیاری از مقام های دوران مبارک را منصوب کرد. برای ارتش ، رام کردن و اداره کردن جمعیت بالاترین اولویت بود . بیشتر به خاطر وعده قدرتمند کردن جوانان . 

لیبرال هایی مانند محمد البرادعی خود را ناچاردیدند که به زیان اسلامگراها ، دشمن های ایدئولوژیکشان ، به جای مبارزه دموکراتیک در پای صندوق های رای با ارتش متحد شوند. البرادعی خیلی زود به واقعیت سختی که نیروی جانور خو و خشونت ابزار های مقدم ارتش برای تسویه مشاجره است، نه سازش های کثیف دموکراسی آگاه شد . برنده جایزه نوبل  سپس با رسوایی مجبور به استعفاشد . باراک اوباما همکار برنده جایزه صلح نوبل او نیزکاری بهتر از او انجام نداد.او نیز آزمون ترنسل دموکراسی را با محکوم نکردن کودتا وقتی که اعلام شده بود یا استقامت استوار برای دموکراسی وحاکمیت قانون شکست داد . هر چند ، روز بعد از خون ریزی ، اوباما حشونت را ، که گفت دولت موقت و نیروهای امنیتی مسئول آن بودند محکوم کرد . بیانیه گامی در جهت درست بود ، ولو این که به اندازه کافی محکم نبود ، چون  در باره حمایت خود برای باز اجرای قانون اساسی و باز گشت رئیس جمهور به صورت دموکراتیک انتخاب شده دو پهلو حرف می زد .

قدرت های خارجی خیلی کم نگران مصر یا مردم آن هستند. بارها وبارها ، غرب ثابت کرده است که لفاظی ایده های عالی و ارزش ها ی آن در قربانگاه منافع کوتاه مدت قربانی می شوند. از نظر تاریخی ، امریکا اعلب در باره امنیت اسرائیل بیشتر از منافع بلند مدت خود نگران بوده است . اسرائیل به مدت سه دهه مبارک را همچون دارایی راهبردی خود ملاحظه کرده بود . آن دلیل اصلی بود که امریکا مجبور بود خود را به هزینه حمایت کردن و ساختن نهادهای دموکراتیک در کشور تکیه گاه نماید . اگر اسرائیل یا حامی های آن در امریکا به سیسی توجه کردند و از صعود اسلامگرا ها ترسیدند ، امریکا پس از آن به احتمال زیاد باید از ارتش در برابر خواست دموکراتیک مردم مصر ، بی توجه به پی آمد های آن ، که می توانست عملا منافع امنیت ملی دراز مدت امریکا در منطقه را به خطراندازد ، دفاع می کرد . 

هم جان کری وزیر امورخارجه امریکا وهم کاترین اشتون رئیس روابط خارجی اتحادیه اروپا استثنا هایی را در باره دخالت از سوی فرمانده ارتش مصر بیان کرده اند. اما وقتی که اهمیت آن زیاد شد، پس آیند های بعدی آن را پذیرفتند. وقتی که دولت با استفاده از راهکارهای خون آلود قابل مقایسه با قذافی لیبی یا اسد سوریه سرکوب کرد،دولت های غربی در انتقاد های خود متوقف ماندند. وقتی که دولت هوادار کودتا پس از سر کوب وضعیت اضطراری اعلام کرد، به جای رد بی درنگ آن ، غرب آن را به طور شرم آوری پذیرفت و اظهار امیدواری کرد که " باید به زودی برطرف شود ." برای معتبر بودن (این آرزو) ، فراخواندن شورای امنیت سازمان ملل از سوی چندین کشور غربی باید ارجاع رهبرهای کودتای مصر به دادگاه جنایی بین المللی برای مواجه شدن با اتهام جنایت علیه بشریت را در بر گیرد. شواهد بسیاری از پیش در اینترنت واز طریق شاهد های زنده برای اثبات این جنایت زشت وجود دارد .      

بیرحمی کودتا ووخشیگری سرکوب در چشم های اسلامگرا ها حک شده است و بسیاری از مصری های هوادار دموکراسی  با چالش های عظیمی مواجه هستند. قیام 25ژانویه انقلاب کامل نبود . شریک های انقلابی آن را به ارتش واگذار کردند ، که سرانجام توانست آجرهای ساختمان سیاسی  مورد نیاز برای زنده کردن ائتلاف قدیمی ارتش ودولت سایه را به هزینه هدف های واقعی انقلاب کنار هم بچیند.

بدون شک ، کودتای نظامی مسیر دموکراسی مصر را تغییر داده است . موثرترین راه برای بازپس گرفتن آن آن برای مردم عادی مصر از تمام مسیرهای سیاسی بار دیگر بارگشتن به خیابان ها به صورت میلیونی برای به چالش کشیدن قدرت طلبی و وحشیگری دولت است . مصری ها بایدجانفشانی انقلابی خودرازنده کنند. آن ها همچنین باید برای به دست آوردن اتحاد خود مشتاق باشند : مسلمان ها ومسیحی ها ، مردها و زن ها ، جوان ها وپیرها. عامل مشخص کننده باید تعهد اصیل و حقیقی به اصول دموکراتیک ، وحاکمیت قانون باشد . معنی آن رد کامل کودتای نظامی و دخالت ارتش در سیاست ، ونیز پاکسازی تمام عوامل فاسد دولت سایه است .این امر مستلزم رد مطلق هر گونه ستیزه فرقه ای است .آتش زدن کلیساهای قبطی  نه تنها باید محکوم شود ، بلکه کلیسا باید از سوی مسلمان ها مثل هر مسجد مورد احترامی محافظت گردد. کافی است به یاد بیاوریم که دستگاه امنیتی مبارک وحبیب ال عدلی وزیر کشور بودند که عملا مسئول بمب گذاری در کلیسای سنت در اسکندریه یک ماه پیش از انقلاب 2011 در راستای متهم کردن مسلمان ها وگسترش سوئةن وتندی بودند . به همین نحو ، هویت و طبیعت جامعه مصری موضوع بحث های فرقه ای باشد ، مصر طی قرن ها نشان داده است که می تواند فرهنگی اسلام بنیاد داشته باشد که با مدارا و هماهنگ است .

چنان چه رژیم هوادار کودتا پیش از این نامشروع نبود ، کشتار خونین به طور کامل آن را از هر ظاهر مشروعی تهی کرده است . یک کارزار منزوی سازی ، محرومیت وتحریم جهانی و جنبش اعتراض جهانی باید هرچه زودتر ایجاد شود در حین آن که تلاش  نافرمانی مدنی عظیم درکشور تا زمان سر نگون کردن  رژیم جنایتکارو سپردن عوامل قاتل آن به دست عدالت بسیج می شود . طبق اظهار پروفسور چریف باسیونی حقوق دان  بین المللی وکارشناس قانونی حقوق بشر برای کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل امکان دارد که فرایندی را برای تحقیق در باره کشتار خونین آغاز نماید وسر انجام پرونده را به دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت تقدیم نماید . 

به موازات آمدن مصری ها به خیابان در روزها ، هفته ها و ماه های آینده ، سه عامل به صورت فردی یا جمعی بر مسیرآینده انقلاب ناتمام مصر تاثیر خواهند داشت : انحلال وشکست دولت امنیتی ، خروج مصر از زندگی سیاسی مصر و قرار گرفتن تحت نظارت غیر نظامی ، و مقاومت اصولی و آشتی ناپذیر از سوی جامعه جهانی  در برابر کودتا به حمایت از دموکراسی و حاکمیت قانون .

ماکس وبرفکر می کرد که شرط لازم برای آن که نهادی دولت شود آن است که آن نهاد  ادعا ی خود در باره انحصار خشونت دراجرای فرمان خود را اجرا می کند. اما زمانی که این انحصار خشونت بر علیه شهروندان کشوری متمدن برای خنثی کردن اراده آن ها مورد استفاده قرار می گیرد ، هرگز نمی تواند مشروع باشد . در آن صورت ، کشوری است که با قانون جنگل اداره می شود .

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter