نویدنو22/04/1392

 

نویدنو22/04/1392 

 

 

نوید نو درگذشت بانوشهلا فرجاد آزاد را به خانواده وهمراهانش صمیمانه تسلیت می گوید . یادش گرامی باد .

 

درگذشت زنی از تبار انسانهای والا

ناهید مذ کوری   

بدرود شهلای عزیز

حدود یکماه بود که از بیماری سرطان شهلا خبر یافته بودم وهر روز آرزو میکردم که شاید حالش بهتر شود واز سرزمین مادریمان خبر رسد که این عزیز حالش بهتر است. ولی هر بار برایم خبر بدتری میرسید ودل چون آهن مرا گداخته تر میکرد وامید اینکه باز هم زنده بماند را برایم کمتر مینمود.وبالاخره شهلا فرشته نجات انسانها چشم از جهان فرو بست .وی زنی با جثه ای کوچک ودلی چون دریا بزرگ با سکوت وبی زبانیش همیشه در صف اول مبارزان زن در سه دهه اخیر در ایران بود .با این مبارز دلاور در دوران پس از انقلاب 1357 آشنا شدم .وقتی قرار بود تشکیلات دمکراتیک زنان ایران در استان گیلان را تاسیس کنیم در شهر رشت  دفتری کرایه نمودم تا بشودکار را شروع کرد که شهلافرجاد به جمع کوچک ما پیوست اوکه پس از انقلاب از زندان رژیم شاه آزاد شده بود وچون پزشک بود به استان گیلان آمده بود که خدمت کند .وی در درمانگاهی  نه چندان بزرگ به پزشکی ادامه میداد.ما بهرحال بهمراه وی و دوست دیگری به تشکیل کمیته تشکیلات دمکراتیک زنان دست زدیم  واز این تاریخ تلاش شروع شد. شهلا وظیفه رابط تشکیلات زنان  با حزب توده ایران در گیلان را بعهده گرفت  و یکی از اعضای کمیته ایالتی حزب توده ایران در گیلان شد . کار تشکیلات زنان در مدت چهار سال فعالیت خود به اوج رسید.در هر شهری تشکیلات زنان سازمان یافت .بدون اغراق کارتشکیلات زنان در عرصه وسیعی اوج گرفت.از فومن تا صومعه سرا وکسما  گرفته تا شهرهای انزلی لنگرود لاهیجان وحتی در خیلی از روستاها کار گسترش یافت.در رشت کلاسهای  خیاطی ، گلسازی ، سواد آموزی ، کمکهای اولیه پزشکی وامداد رسانی به جبهه جنگ ایران وعراق که از جمله جمع آوری دارو وپوشاک ومواد خوراکی وحتی کشت کوجه فرنگی وپیاز در روستاها بود که برای جبهه فرستاده میشد.کمک به برنجکاران  روستائی وغیره که اگر هرکدام شمرده شود طومار بلندی است که از فعالیت این کمیته تشکیلاتی که شهلا بیدریغ در آن نقش داشت.پس از یورش دوم حکومت جمهوری اسلامی در سال1361 وی تصمیم گرفت که در ایران باقی بماند.

ودر این زمان وی یکبار دیگر به زندان دژخیمان افتاد .وی پس از آزادی دست از آرمانهای خود بر نداشت واز دهه هفتاد با شروع کار در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به عنوان پزشک  به کار خویش ادامه داد وی غیر از وظیفه کاری به پناهندگان  افغانی نزدیک شد ودر امر سواد آموزی مدرسه سازی و کتابخانه سازی به انها کمک کرد با وقوع زلزله فاجعه بار در شهر بم بلا فاصله برای کمک به انجا شتافت وپس از مدت زمان کوتاهی بهمراه دوستانش.دانشسرای کشاورزی دختران را بنا نمود .وی در جنبش برابری خواهانه زنان نیز شرکت داشت ."کمپین یک میلیون امضا" وی یکی از بنیان گذاران "مادران صلح"وعضو "همگرائی جنبش زنان برای طرح مطالبات در فضای انتخابات"بود.او در حرکتهای زنان از جمله جمع هم اندیشی زنان وگرد همایی اعتراضی به صدا وسیما در اوایل دهه 80 تا در تجمع 22 خرداد زنان در برابردانشگاه تهران و.....حضور داشت ولی فرو تنانه وبی ادعا در همه جا شرکت میکرد.در انتخابات 88 دوباره پرونده قضائی وی در جریان افتاد  وی مدتهای مدیدی به سختی زندگی میکرد.لازم به یاد آوریست که شهلا خواهر رفیق مبارز "مهرداد فرجاد " میباشد که وی عضو مشاور کمیته مرکزی حزب توده ایران بود که به هنگام اعدام با صدای بلند سرود انتر ناسیونال راخواند و دژخیمان جمهوری اسلامی اول زبانش را بریدند وسپس اعدامش نمودند. نام این دو اسطوره هرگز از صفحه تاریخ سرزمینمان ایران زدوده نخواهد شد .شهلا یک فعال سیاسی ویک انسان والای طراز نوین بود. راهش پایدار باداز دست دادن این عزیز را به همه اعضای خانواده و رهروان راه آزادی ودمکراسی وصلح تسلیت میگویم. خاکش را میبوسم وبا با دلی پر درد فریاد میزنم که شهلا تو با منی

تو با منی همچون کبوتران صلح

تو بامنی چون سبزه بهاران

تو با منی چون شادی دختران افغان

تو با منی چون فریاد برابری

تو با منی چون سپیده آزادی

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter