نویدنو16/04/1392

 

نویدنو16/04/1392 

 

 

اطلاعیه دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران

 

نشریه ضد توده‌ای "راه توده" در شماره ۴۱۴، ۱٣ تیرماه ۱٣۹۲، در مقاله‌ای با عنوان: "حجاریان فاش کرد محمدعلی عموئی با خواست ماندلا از مرگ نجات یافت و از زندان آزاد شد"، ضمن طرح این مدعا که مطالب مطرح شده از سوی سعید حجاریان "یک سند تاریخی است"، به ششمین کنگره حزب توده ایران حمله کرده است و با اتکاء به مدعیات حجاریان از جمله مطرح می کند:
"آن کنگره بازی های بچگانه که از درون آن قطعنامه علیه محمد علی عموئی در می آید و زنده ماندن و آزادی او را نه کارزار برای دفاع از آزادی او و نه پادرمیانی نلسون ماندلا، که توطئه امنیتی حکومت معرفی می کند. ننگ این نوع قطعنامه بر پیشانی آنها که آن را تدوین و منتشر کرده‌اند..."
پایگاه اینترنتی هواداران و رای دهندگان به محمود احمدی نژاد، بنام "عدالت" نیز در مطلب بسیار مشابهی که گویا یک نویسنده دارد، با عنوان "روسیاهی برای تصویب‌کنندگان قطع‌نامه‌های چندش‌آور" تهمت‌های مشابهی را مطرح می کند.

سند ششمین کنگره حزب توده ایران، مورد اشاره "راه توده"، در ارزیابی فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی در سال
۶۷، از جمله تأکید می کند: "در این زمینه باید با قاطعیت گفت که، در رابطه با اکثریت رهبران دستگیرشده حزب که در جریان ”فاجعه ملی“ به جوخه‌های مرگ سپرده شدند و یا جان به سلامت دربردند، هیچ‌یک از برنامه‌ها و عملکردهای رژیم اتفاقی نبوده است. این رویدادها به‌سببِ ”خوش شانسی در قرعه‌کشیِ مرگ“ رژیم، و یا پادرمیانیِ شخصیت‌های معروف جهانی، از جمله نلسون ماندلا... نبوده است" (تأکیدها از ماست)

ما بازهم تکرار می کنیم که کشتار هزاران زندانی سیاسی در جریان فاجعه ملی نه "قرعه کشی" مرگ بود و نه نجات پیدا کردن افراد از این مهلکه به خاطر پادرمیانی نلسون ماندلا و یا کسی دیگر. تذکر این نکته نیز خالی از اهمیت نیست که نلسون ماندلا، روز
۲۲ بهمن ماه ۱٣۶۹، یعنی مصادف با ۱۱ فوریه ۱۹۹۰ از زندان رژیم آپارتاید آزاد شد. بدین ترتیب نلسون ماندلا در شهریور ماه ۱٣۶۷، یعنی ماه اوت ۱۹٨٨، خود یک زندانی سیاسی اسیر رژیم آپارتاید بود که در زندان "پولزمور" (ماندلا در اواخر سال ٨٨، به خاطر بیماری سل و شرایط سخت و تاریک سلولش به زندان "ویکتور ورستر" منتقل شد) به سر می برد.
کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی ایران در زندان‌های رژیم ولایت فقیه در مرداد ماه
۱٣۶۷ آغاز شد و تا شهریور ماه ۱٣۶۷ یعنی ماه سپتامبر سال ۱۹٨٨ ادامه یافت. در جریان این کارزار جنایتکارانه رژیم، که حزب ما آن را به درستی فاجعه ملی نامید، هزاران مبارز راه آزادی، از جمله صدها تن از کادرها و اعضای رهبری حزب ما، به قتل رسیدند. در میان این قهرمانان خلق از جمله نام کسانی همچون رفقا ابوتراب باقرزاده، عباس حجری و ذوالقدر به چشم می خورد که بیش از سه دهه از عمر خود را در زندان‌های دو رژیم دیکتاتوری شاه و جمهوری اسلامی سپری کرده بودند.
چند سال پس از این کشتار وحشیانه شمار اندکی از رهبران سابق حزب ما از زندان‌های رژیم آزاد شدند و از میان آنها معدودی برای مدتهای طولانی در خانه‌های نیروهای امنیتی به شکل دیگری در اسارت به سر بردند. آزادی این تعداد انگشت شمار هم بجز با اراده و خواست سران دستگاه‌های امنیتی رژیم ممکن نبود. باید توجه داشت که در تمامی سال‌های دهه شصت که رژیم مرتکب تکان‌دهنده‌ترین جنایت‌ها در زندان‌های میهن ما بود، به‌گواهی اسناد منتشره شده در "نامه مردم"، هزاران نامه اعتراضی و ده‌ها تقاضا از سوی دولت های مترقی و شخصیت‌های جهانی برای آزادی همه زندانیان سیاسی، و از جمله رهبران حزب ما، به حکومت جمهوری اسلامی ارسال شد، که همگی آنها با بی اعتنایی کامل سران رژیم رو‌به‌رو گردید. از جمله می توان اشاره کرد به نامه‌های رهبری احزاب کارگری و کمونیستی، رهبران جنبش صلح و کارگری، نویسندگان و شخصیت‌های برجسته جهانی و حتی پا درمیانی وزیر امور خارجه وقت آلمان، هانس دیتریش گنشر، برای نجات جان رفیق قهرمان دکتر احمد دانش.
خمینی سرانجام در سال
۱٣۶۷ و پس از شکست سیاست فاجعه بار "جنگ، جنگ تا پیروزی" و نوشیدن "جام زهر" صلح، دستور پاکسازی زندان‌ها از زندانیان قهرمان را صادر کرد.
جالب اینجاست که بیان این مدعیات از سوی سعید حجاریان، در شرایطی صورت می‌گیرد که نلسون ماندلا، در حالت اغما در بیمارستان به سر می‌برد. طرح این "سند تاریخی" از سوی شخصی که به گفته خودشان از معماران اصلی سازمان امنیت و اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی پس از انقلاب بهمن
۱٣۵۷ و در سال‌های آغازین دهه ۶۰ بوده و در زمان دستگیری رهبری وقت حزب ما و به راه انداختن شوهای مشمئز کننده تلویزیونی، از قربانیان شکنجه، از سر بازجویان دستگاه های امنیتی رژیم در رابطه با رهبری حزب ما بوده است، و هورا کشیدن حضرات در تأیید مدعیات این فرد بسیار گویا و افشاگرانه است.
برای ما تعجب‌آور نیست که فرد افشاشده‌ای همچون گرداننده "راه توده" دزدیده شده برای ضربه زدن به حزب ما به سخنان معمار دستگاه امنیتی رژیم و سربازجو، سازمان ده شکنجه رهبران حزب ما استناد کند و سخنان او را به عنوان «سند تاریخی» معتبر در مقابل سیاست کنگره حزب توده ایران قرار دهد. بی هیچ‌گونه تردیدی رژیم پلیسی ایران در رویارویی و جدال عناصری از این دست برضد حزب توده ایران بی طرف نبوده و نخواهد بود.

دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران
۱۶ تیرماه ۱٣۹۲

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter