نویدنو06/04/1392

 

نویدنو06/04/1392 

 

 

جنگ «وکالتی» کشورهای خارجی با سوریه

حبیب ناظری

گزارش مای‌رید کوریگان مگوآیِر، فعال اجتماعی و صلح از ایرلند شمالی و برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل ۱۹۷۶، و در خواست از جامعهٔ بین‌المللی برای پشتیبانی از فرآیند گفتگو و مصالحه در سوریه میان مردم و دولت سوریه، و طرد جنگ و دخالت خارجی.

مقدمهٔ مترجم:

اینک بیشتر از دو سال از زمانی می‌گذرد که مردم سوریه، مثل مردم ایران و مصر و تونس و یمن و… صدای حق‌خواهی خود را برای عدالت اجتماعی و دموکراسی بلند کردند. در سوریه امّا، این جنبش مسالمت‌آمیز مردمی را خیلی زود- در مدت چند روز- آلوده به خشونت و دخالت مزدوران خارجی کردند. اکنون بیش از دو سال است که درگیری‌های نظامی میان به‌اصطلاح «مجاهدان اسلامی» زیر نام‌های گوناگون با نیروهای دولتی سوریه در جریان است و خواست‌های بحق مردم سوریه را در سایه قرار داده است. به یاری بی‌شائبهٔ رسانه‌های «غربی» اکنون وضعی پیش آمده است که همهٔ توجه‌ها از خواست‌های اجتماعی و اقتصادی مردم سوریه منحرف، و معطوف به برخوردهای نظامی فاجعه‌بار برای «تغییر رژیم» از خارج شده است. گزارشی که در ادامه می‌خوانید تازه‌ترین نمونهٔ مستند حاکی از دخالت خارجی در امور داخلی سوریه است که ضربه‌یی جدّی به جنبش واقعی عدالت‌خواهانه و آزادی‌خواهانهٔ مردم سوریه زده است و پایان دادن به آن ضرورت مبرم دارد تا مردم سوریه بتوانند در فضایی متفاوت پی‌جوی خواست‌های بحق خود باشند.

 

من پس از دیدار ۱۰ روزه‌یی که از اوّل تا یازدهم ماه مه از لبنان و سوریه داشتم، از آنجا با این امیدواری بازگشته‌ام که صلح در سوریه امکان‌پذیر است، به شرط آنکه همهٔ دخالت‌هایی که از خارج صورت می‌گیرد متوقف شود و به مردم سوریه فرصت داده شود که با تأکید بر حق تعیین سرنوشت‌شان، خودشان بتوانند مسائل داخلی خود را حل کنند.

هیئتی که به سرپرستی من و به دعوت «جنبش مصالحه» به سوریه و لبنان سفر کرد، متشکل بود از ۱۶ نفر از ۸ کشور [ایرلند، استرالیا، آمریکا، ایرلند شمالی، برزیل، کانادا، ایتالیا و فرانسه]. همهٔ آنهایی که ما در سفرمان به سوریه با آنها دیدار کردیم، خواهان پایان یافتن خشونت‌ها و عدم مداخلهٔ خارجی در زندگی سوری‌ها بودند. ما در جریان سفرمان از اردوگاه‌های پناهندگان بازدید کردیم، با مردمی که زندگی‌شان به هم ریخته است و نیز با رهبران مذهبی، نیروهای درگیر در برخوردها، نمایندگان دولت، هیئت‌های مخالفان، عاملان و قربانیان درگیری‌ها و بسیاری دیگر در لبنان و سوریه دیدار و گفتگو کردیم.

۱. بازدید از اردوگاه‌های پناهندگان: در لبنان ما از چندین ارودگاه پناهندگان بازدید کردیم که توسط فلسطینی‌ها یا لبنانی‌ها اداره می‌شد. یکی از زنان پناهنده می‌گفت: «پیش از شروع این درگیری‌ها ما زندگی خوبی داشتیم (در سوریه آموزش و درمان رایگان است و سوخت یارانه‌یی ارزان‌قیمت ارائه می‌شود) ولی اکنون در فقر به سر می‌بریم.» دختر و داماد این زن که یکی داروساز و دیگری مهندس است می‌گفتند که این خشونت در مقابل چشمان تعجب‌زدهٔ همگان شعله‌ور شد و دامنهٔ آن چنان سریع گسترش یافت که همه هنوز در شوک هستند که چه شد! وقتی نیروهای رزمی خارجی مسلّح به حُمص آمدند، خانه‌های مردم را تصاحب کردند، به زنان آنها تجاوز کردند، و مردان جوانی را که نمی‌خواستند به صفوف آنها بپیوندند کشتند، مردم چاره‌یی نداشتند جز ترک خانه و کاشانه و فرار از این ترور و وحشت. پناهندگان ساکن اردوگاه به ما گفتند که این نیروهای مسلّح خارجی از ملّیت‌های گوناگونی‌اند: از لیبیایی و سعودی و تونسی گرفته تا افغانستانی، چچنی، پاکستانی، اماراتی، لبنانی، اردنی، ترک، اروپایی و استرالیایی، که همه هم از سوی دولت‌های خارجی حمایت مالی و آموزشی می‌شوند…

رهبران مذهبی و دولتی از مردم سوریه خواسته‌اند که از سوریه فرار نکنند… به نظر من بهترین راه‌حل برقراری ثبات در سوریه است تا مردم آن‌قدر احساس امنیت کنند که در کشور بمانند. اگر پناهنده شدن سوری‌ها به کشورهای اطراف ادامه یابد ممکن است منجر به ایجاد ناآرامی و بی‌ثباتی در آن کشورها شود و پیامدهای ناگواری برای سراسر خاورمیانه داشته باشد. بسیاری از مردم به اردوگاه‌هایی در ترکیه، اردن یا لبنان پناه برده‌اند که همه تلاش دارند این موج عظیم پناهندگان سوری را به نحوی مدیریت کنند. طبق آمار رسمی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، هم‌اینک حدود ۱ میلیون پناهندهٔ سوری در اردوگاه‌ها پراکنده‌اند. ما در دیدارهایی که داشتیم متوجه شدیم که ترکیه پناهندگان سوری را به آن کشور فرامی‌خواند ولی به آنها اجازهٔ بازگشت نمی‌دهد. گزارش‌های مستندی در دست است که با پناهندگان در ترکیه و اردن بدرفتاری می‌شود. برخی از دختران جوان پناهنده را برای ازدواج‌های اجباری در اردن به فروش می‌رسانند. بر اساس گزارش‌های «کمیساریای عالی سازمان ملل»، بیشتر از ۴ میلیون سوری در درون کشور خودشان آواره و بی‌خانمان شده‌اند و در شرایط دشواری زندگی می‌کنند. صلیب سرخ و شماری از سازمان‌های مردم‌نهاد (NGO) سوری و نیز هلال احمر سوریه در شرایط دشوار موجود سعی می‌کنند تا سر حد ممکن به مردم کمک کنند. کمبود اساسی بودجه برای رسیدگی به این فاجعهٔ انسانی یکی از دشواری‌های اصلی این سازمان‌هاست. تحریم‌های اقتصادی، همان‌طور که در عراق [و در ایران] عمل شد، دشواری‌های عظیمی برای بسیاری از مردم به وجود آورده است و همهٔ کسانی که ما با آنها دیدار کردیم، خواستار رفع تحریم‌ها بودند. هیئت ما خواستار رفع این تحریم‌های غیرقانونی آمریکا و متحدانش است که به دلایل کاملاً‌ سیاسی و به منظور تغییر رژیم، مردم سوریه را هدف قرار داده است.

۲. بیمارستان‌ها: ما از چند بیمارستان بازدید کردیم و شمار زیادی را دیدیم که بر اثر تیراندازی، بمب‌گذاری یا حمله‌های مسلحانه زخمی شده بودند. یکی از رهبران دینی سُنّی برایم تشریح کرد که چطور جنگجویان «جهادی» او را ربودند، شکنجه‌اش کردند، گوش‌های او را بریدند و سعی کردند گلوی او را نیز ببرند و او را با زخم‌های فراوان در بدنش رها کردند تا بمیرد. او می‌گفت: «این مردان همه خارجی‌اند؛ «جهاد»ی‌هایی هستند از کشورهای خارجی که خوب آموزش دیده‌اند و مسلّح شده‌اند، پول دارند، و برای ویران کردن کشور ما به اینجا آمده‌اند. اینها مسلمانان واقعی نیستند، بلکه افراطی‌ها و بنیادگرایان مذهبی‌اند که وحشت می‌آُفرینند و مردم را می‌ربایند و می‌کشند.» سخنگوی دولت هم تأیید کرد که هم‌اکنون شبه‌نظامیانی از ۲۹ ملیّت جهان، از جمله عراقی و چچنی را در بازداشت دارند. تخریب زیرساختاری درمانی و پزشکی سوریه توسط نیروهای رزمی خارجی دشواری‌هایی برای رسیدگی به نیازهای پزشکی مردم به وجود آورده است.

۳. ملاقات با مخالفان داخلی رژیم: هیئت ما در یک همایش علنی و آزاد با حضور شمار زیادی از نمایندگان احزاب اپوزیسون داخلی شرکت کرد. یکی از مخالفان سیاسی که ۲۴ سال را در زندان‌های رژیم اسد گذرانده بود و اکنون ۱۱ سال بود که آزاد شده بود، می‌گفت که خواستار ایجاد تغییر سیاسی در کشور با همراهی بیشتر از ۲۰ نیروی اپوزیسیون داخلی دیگر است، بدون دخالت خارجی و بدون استفاده از زور و خشونت. ما با چند تن از مخالفان «مسلّح» نیز دیدار کردیم که پیشنهاد دولت برای ترک برخورد مسلحانه را پذیرفته بودند و اینک در راه برقراری صلح کار می‌کردند. یکی از آنها می‌گفت از «جهادی»ها پول گرفته بود که بجنگد، امّا پس از مشاهدهٔ بی‌رحمی و خشونت آنها و نحوهٔ رفتار آنها با مسلمانان سوری، دیگر آنها را مسلمان واقعی نمی‌دانست. می‌گفت جهادی‌های خارجی نمی‌خواند سوریه را نجات دهند، بلکه می‌خواهند آن را تسخیر کنند.

روز ۱۰ ماه مه بخشی از هیئت ما به دعوت مخالفان در ناحیهٔ «الوَعر» راهی حُمص شد. این ناحیه‌یی است که شماری از خانواده‌های آواره از مناطق تحت کنترل شورشیان مسلّح به آنجا پناه آورده‌اند. تلاش هیئت ما از طریق «جنبش مصالحه» این است که صلح و آشتی و ترک مُخاصمه میان ساکنان این منطقه و نواحی اطراف آن که از غیرشورشیان هستند برقرار شود.

۴. ملاقات با مقام‌های دولتی: هیئت ما در مجلس سوریه با نمایندگان دیدار و گفتگو کرد. همچنین دیدار و گفتگوهایی نیز با استانداران، نخست‌وزیر و ۷ تن از وزیران دولت داشتیم. آنها اطلاعاتی در مورد قانون اساسی جدید و اصلاحاتی که در دست انجام است، و نیز برنامه‌های تدارک انتخابات سال ۲۰۱۴ در اختیار ما قرار دادند. وزیران دولت پذیرفتند که تعلّل آنها در پاسخگویی به خواست‌های مردم برای تغییر، اشتباه بوده است امّا اکنون در حال اجرای تغییرها هستند. به ما گفتند وقتی که رو در رویی آغاز شد، نخست صلح‌آمیز بود ولی وقتی که نیروهای مسلّح دست به کشتار سربازان زدند، اوضاع خیلی سریع تغییر کرد و به مناقشه‌یی خونین تبدیل شد. در نخستین روزها، سربازان دولتی مسلّح نبودند ولی وقتی مردم خواستار حفاظت شدند، دولت و ارتش برای دفاع از مردم و دفاع از خود وارد عمل شدند.

وقتی از نخست‌وزیر دربارهٔ این ادّعا که دولت سوریه از گاز شیمیایی «سارین» در مقابله با شورشیان استفاده کرده است [که صدام نیز در جنگ با ایران از آن در حلبچه استفاده کرد-م]، او گفت که به‌محض آنکه خبر استفاده از این گاز در حلب پخش شد، دولت سوریه فوراً سازمان‌ ملل متحد را دعوت کرد که در این مورد تحقیق کند، ولی از آنها خبری نشد. امّا اخیراً کارلا دِل‌پونته، بازرس کمیسیاری عالی سازمان ملل متحد تأیید کرد که شورشیان از این گاز استفاده کرده‌اند نه دولت سوریه. در دیدار با وزیر دادگستری، ما از او خواستیم که ۷۲ تن از مخالفان سیاسی (غیرنظامی و غیرمسلّح) که هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برند آزاد شوند. او گفت پس از بررسی وضعیت آنها و تأیید اینکه همه از زندانیان سیاسی (و نه جنگجویان مسلّح) هستند، مخالفتی ندارد که آنها را آزاد کند. او همچنین گفت که سوریه احکام اعدام را اجرا نمی‌کند و امید است که وقتی اوضاع آرام شود، کلاً مجازات اعدام حذف شود. در مورد نقض حقوق بشر و بمباران نواحی تحت کنترل «جهادی»ها و مخالفان مسلّح توسط نیروهای توپخانهٔ دولت از وزیر دادگستری (که حقوقدان بین‌المللی است) پرسیدیم. او این امر را تأیید کرد امّا در ضمن ادعا کرد که دولت وظیفه داشت این نواحی را پاکسازی کند…

بسیاری از مردمی که ما با آنها صحبت کردیم، اسد را رئیس جمهور خود می‌دانند و از او حمایت می‌کنند. امّا جوانانی هم بودند که گفتند مخالف رژیم اسد هستند ولی برای حفظ یکپارچگی کشور در برابر تخریب خارجی، از دولت و اسد حمایت می‌کنند و تا سال آینده که انتخابات برگزار می‌شود صبر می‌کنند تا به مخالفان رأی بدهند. آنها می‌گفتند که «ائتلاف دوحه» در قطر نمایندهٔ آنها نیست و هیچ نیروی خارجی حق ندارد اسد را برکنار کند، و فقط مردم سوریه از راه انتخابات سال آینده این حق را دارند…

۵. دیدار با رهبران مذهبی: ما در مسجد بنی‌اُمیّه (یا جامع‌الاُمَوی) در دمشق در یک مراسم دعا شرکت کردیم که دکتر احمد بدرالدین حسون، مفتی اعظم سوریه، و نیز رهبران کاتولیک و ارتودوکس و دیگر روحانیان نیز در آن شرکت داشتند. آنها برای صلح و یکپارچگی سوریه و عدم دخالت خارجی در کشور دعا می‌کردند. آنها تأکید داشتند که مناقشه‌های کنونی در سوریه ماهیت مذهبی ندارد، چرا که در سوریه مسلمانان و مسیحی‌ها همیشه در کنار یکدیگر زندگی کرده‌اند، و به‌رغم زندگی در شرایطی دشوار و اینک خشونت‌آمیز، در بردن پیام صلح و آشتی به جهان، با یکدیگر متحدند. رهبران روحانی سوریه نگران آنند که اگر افراطی‌ها و بنیادگرایان مذهبی دست بالا پیدا کنند و کنترل سوریه را به دست گیرند، بافت اجتماعی و مذهبی متنوع سوریه ضربه بخورد و مسیحیان، مثل مورد عراق، مجبور به فرار از کشور شوند و این برای همهٔ دوستاران جامعهٔ غیرمذهبی و چندفرهنگی سوریه یک فاجعه خواهد بود.

مروری کلی: با توجه به گزارش‌های زیادی که در رسانه‌های همگانی غالب در غرب منتشر می‌شود، و نیز آنچه خود ما شاهد آن بودیم، می‌توانم با تأکید بگویم که سوریه و مردم آن درگیر یک جنگ «وکالتی» با کشورهای خارجی هستند. یکی از حمایت کنندگان مالی عمدهٔ این جنگ کشور قطر است. ترکیه، بخشی از اپوزیسیون لبنان و برخی از مقام‌های اُردنی نیز شماری از گروه‌های جهادی را در پناه حمایت خود گرفته‌اند که هر کدام هدف‌های خاص خود را دنبال می‌کنند و از کشورهای گوناگونی اجیر شده‌اند. دارودسته‌های جهادی که توسط کشورهای خارجی مسلّح و حمایت مالی می‌شوند، از طریق مرزهای ترکیه، اردن و لبنان به سوریه حمله می‌کنند تا آن را بی‌ثبات سازند. شمار این عده ۵۰٫۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود. این جوخه‌های مرگ به طور برنامه‌ریزی شده‌یی زیرساختارهای سوریه را ویران می‌کنند،‌ از جمله نیروگاه‌های برق، تأسیسات آب و گاز، دکل‌های انتقال برق، بیمارستان‌ها، مدرسه‌ها، ساختمان‌های اداری، محل‌های میراث فرهنگی، و حتی مکان‌های مذهبی را… آنها با سوءاستفاده از قوانین شریعت، به مردم تجاوز می‌کنند و آزادی و کرامت آنها را زیر پا می‌گذارند… با فراغ خاطر دست به خشن‌ترین اعمال می‌زنند، مثل شکنجه کردن و کشتن مخالفان‌شان…

تحریم‌های اقتصادی تحمیل شده از سوی سازمان ملل متحد و اتحادیهٔ اروپا، سوریه را به مرز فروپاشی اجتماعی کشانده است. متأسفانه شبکه‌های رسانه‌یی بین‌المللی این واقعیت‌ها را نادیده می‌گیرند و تمام همّ و غم خود را مصروف بدگویی، دروغ‌گویی و ایجاد بی‌ثباتی در سوریه می‌کنند، و تلاش می‌کنند خشونت و درگیری بیشتری را دامن بزنند.

خلاصه اینکه جنگ در سوریه آن‌طور که تصویر می‌کنند نه یک جنگ داخلی، بلکه جنگ دولت با مزدوران کشورهای خارجی است، که نقض جدّی حقوق بشر و قوانین بین‌المللی است… در چنین شرایطی که کشورهای خارجی مستقیماً درگیر نیستند و این مزدوران در برابر هیچ مرجعی پاسخگو نیستند و دست به هر خشونتی می‌زنند… حتی معاهده‌های جنگی نیز رعایت نمی‌شود، و در نتیجه جنایت‌های زیادی علیه بشریت صورت می‌گیرد بدون اینکه از مرتکبین این جنایت‌ها هیچ بازخواستی بشود.

نتیجه‌گیری: کل جمعیت ۲۳میلیونی سوریه مورد تهدید جدّی ادامهٔ نفوذ تروریست‌های خارجی قرار دارد. خیلی از مردم سوریه نگران آنند که کشورشان مورد حملهٔ نیروهای خارجی قرار بگیرد و تجزیه شود. همه خوب می‌دانند که بی‌ثبات کردن سوریه برای کنترل سیاسی آن کشور و نفت و دیگر منابع طبیعی آن است… در سوریه، ویرانی کشور همسایه- عراق- توسط نیروهای آمریکا، بریتانیا و «ناتو» جلوی چشم مردم است و از یادها نرفته است. هنوز یک و نیم میلیون پناهندهٔ عراقی در سوریه زندگی می‌کنند… بسیاری از مردم سوریه بر این باورند که آشتی ملی تنها راه برقراری صلح در سوریه و در کل خاورمیانه است. «جنبش مصالحه» که خود را یک جنبش غیرسیاسی می‌داند و هدایت آن را مادَر «اگنِس ماریام» مسیحی کاتولیک به عهده دارد، از همکاری گروه‌های اجتماعی و مذهبی متنوعی برخوردار است. این سازمان سوری در سراسر کشور فعالیت می‌کند و سعی دارد از طریق مذاکره و گفتگو، صلح و آشتی میان طرفین را برقرار کند. امیدواریم که جامعهٔ‌ بین‌المللی، رهبران سیاسی و مذهبی و همهٔ مردم نیک‌اندیش دنیا به سوریه کمک کنند که از این گرداب خشونت و تعصب بیرون بیاید و دوران نوینی از صلح و شکوفایی اجتماعی را آغاز کند. این مهد تمدن (سوریه) میراث معنوی عظیمی برای بشریت است. بیایید برای برقراری یک منطقهٔ عاری از جنگ بکوشیم و آن را به یک واحهٔ صلح برای خانوادهٔ‌ بشری تبدیل کنیم.

منبع:

http://www.peacepeople.com/?p=256

http://othersite.org/paul-larudee-reports-peace-delegation-to-syria-may-2-10-2013/

 

برگرفته از :شهرگان

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter