نویدنو14/03/1392

 

نویدنو14/03/1392 

 

 

ترفند سفسطه راه توده را نجات نخواهد داد!

هاتف رحمانی

راه توده در شماره آخر خود با توجه به موضع حزب توده ایران در رابطه با انتخابات دو مطلب منتشر کرده است . در مطلب اول که تحت عنوان " آن ها که عزای رد صلاحیت هاشمی را گرفته اند اتهامات خود را به یاد دارند؟" از جمله نوشته است :"  در دو شماره پیاپی 23 و 24 راه توده، در مرداد و شهریور 1373 مقاله تحلیلی مفصل زنده یاد کیانوری منتشر شد. در بخش دوم این مقاله، وی فرازهائی را برای تشکیل یک جبهه و استخراج شعار مرحله ای که ایران و انقلاب 57 در آن قرار گرفته طرح شده و او تاکید کرده بود که این فرازها جنبه قطعی ندارد و تنها پیشنهادی است برای بحث.

پس از انتشار این مقاله و ضمیمه آن، که شامل همین فرازها بود با عنوان "اهداف نزدیک "جبهه واحد ضد ارتجاع". نامه مردم یک جمله دراین ضمیمه را دستآویز یک اتهام به راه توده قرار داد و تا همین دوران اخیر نیز آن را دنبال کرد. حتی در نوشته هائی که بنام کنگره اخیر در نامه مردم انتشار یافت. آن جمله این بود که هاشمی رفسنجانی با تمام انتقاداتی که به او داریم، در جبهه ارتجاع جای ندارد. آنها این جمله را دلیل وابستگی راه توده به حاکمیت و دنباله روی از هاشمی رفسنجانی قرار دادند و جا و بی جا آن را تکرار کردند. ... تا آن که رسیدیم به هفته های اخیر و ثبت نام هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت او از سوی شورای نگهبان که البته این تصمیم، تصمیمی نبود که تنها فقهای این شورا گرفته باشند. بلکه تصمیمی بود در پشت صحنه که بنام شورای نگهبان اعلام شد. همه ما میدانیم که در روزهای پس از ثبت نام هاشمی چه سونامی در ایران جریان یافت برای شرکت در انتخابات و همه ما میدانیم که پس از رد صلاحیت او چه واکنشی در جامعه داشت. دراین میان، آنها که نامه مردم را ارگان خود کرده اند، به یکباره عزای رد صلاحیت هاشمی را گرفته و در واکنش به این رد صلاحیت اعلام تحریم انتخابات کردند."

اگر گفته راه توده درست باشد که حزب توده ایران در "عزای رد صلاحیت هاشمی" به " تحریم انتخابات "اقدام کرده است ، باید همه حق را به راه توده داد و "از مشی توده ای" آن پشتیبانی کرد .

برای درک درستی یا نا درستی ادعای راه توده به دوشماره آخر نامه مردم واعلامیه کمیته مرکزی آن در رابطه با انتخابات وشخص هاشمی مراجعه می کنیم .

در نامه مردم شمار 920به تاریخ 16اردیبهشت 92 می نویسند :" سئوال اساسی که توجه و پاسخگویی به آن در این شرایط ضرور می نماید این است که آیا در حال حاضر نامزد شدن برای انتخابات از سوی اصلاح طلبان امری با فایده برای جنبش مردمی و روند اصلاح طلبی در میهن ماست یا خیر؟

 پاسخ به این سئوال تنها با درک درست روند حوادث کشور امکان پذیر است. به گمان ما رژیم اجازه نخواهد داد تا نامزدهای مستقل، اصلاح طلب و دگراندیش و یا حتی کسانی مانند رفسنجانی، به مقام ریاست جمهوری برسند و بنابراین از هم اکنون کار مهندسی انتخابات را تدارک دیده است.")تاکید از من است) و درادامه می نویسد :" ما قبلا گفته بودیم و همچنان معتقدیم که باید انتخابات پیش رو را به صحنه مبارزه با رژیم و به حرکت درآوردن جنبش اجتماعی تبدیل کرد. از این منظر نامزد شدن افراد اصلاح طلب و مخالف حاکمیت انحصاری ولایت مطلقه فقیه می تواند فضای سیاسی کشور را تغییر داده و شرایط را برای از سرگیری مبارزه سازمان یافته اجتماعی باز نماید."و در پاسخ به آن که چه باید کرد می نویسد :" باید تلاش کرد با اتخاذ سیاست های درست جنبش مردمی و نیروهای اجتماعی را دوباره به عرصه مبارزه کشاند. رژیم با درک این خطر گام های بلندی را به سمت تشدید جو فشار و اختناق و برگزاری انتخاباتی نمایشی، از نوع انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره قبل بر می دارد. به چالش کشیدن برنامه‌های مرتجعان حاکم از جمله: خواستِ حذفِ نظارت استصوابی مزدوران شورای نگهبان، تأمینِ عدم دخالت نیروهای سپاه و امنیتی در انتخابات، آزادیِ فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی، و پایان دادن به حصرِ زهرا رهنورد، میرحسین موسوی، و مهدی کروبی، عرصه‌های مهم مبارزاتی‌‌اند که جنبش مردمی و تمامی نیروهای اصلاح طلب و آزادی‌خواه باید برای عملی کردن آن، با صف‌هایی منسجم، به میدان آیند. تبدیلِ صحنه انتخابات به عرصه چالش جدی با ادامه حاکمیت کنونی و سیاست های نابخردانه و خانمان سوز ولی فقیه و شرکا، مهم‌ترین وظیفه‌یی است که بسیج در راه تحقق آن می تواند شرایط کنونی سیاسی کشور را دگرگون کند   ."

روشن است که در این مقاله عملا رفسنجانی از صف "نامزدهای مستقل ، اصلاح طلب و دگر اندیش " به روشنی جدا شده است .روی کرد مقاله پاسخی است به اصلاح طلب هایی که از روی استیصال ، به دلیل جایگاه هاشمی در ساختار حاکمیت به او روی آورده اند و کاربدستان رسانه ای آن ها و از جمله هواداران احمدی نژاد و مشایی در این بوق می دمند که "سونامی" استقبال از رفسنجانی بعنوان "منجی" تنها گزینه ای است که می تواند به خلق " حماسه سیاسی" بینجامد .  (امری که خود رفسنجانی هم پس از رد صلاحیت اعلام کرد که من برای خلق "حماسه سیاسی " از سوی مردم آمده بودم تا بعد "حماسه اقتصادی " را ایجاد کنم . )

نامه مردم در شماره 921به تاریخ 30اردیبهشت 92می نویسد :" با پایان مهلت ثبت نام نامزدهای انتخاباتی و روشن شدن نامزدهای اصلی صحنه مبارزاتی انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، بحث بر سر حمایت یا عدم حمایت از این یا آن نامزد انتخاباتی و همچنین موضوع شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات در مرکز توجه افکار عمومی و نیروهای سیاسی کشور قرار گرفته است. انصراف آقای خاتمی، به عنوان نامزد اصلی نیروهای اصلاح طلب، از ثبت نام و سخنان روشن و افشاگرانه او در زمینه دلایل عدم شرکت نامزد مستقیمی از طرف این نیروها در انتخابات، نباید جای شکی برای کسی مبنی بر برنامه های مرتجعان حاکم برای مهندسی انتخابات و برگماری مزدوری از قماش احمدی نژاد، همچنان که در انتخابات 88 انجام دادند، باقی بگذارد. " و در ادامه در رابطه با نامزدی هاشمی می نویسد :" بر اساس این ارزیابی باید به این نتیجه رسید که ورود هاشمی رفسنجانی به عرصه رقابت های انتخاباتی، با تأیید ضمنی خامنه ای، جایگزینی است که حاکمیت در چارچوب مخالفت جدی با شرکت نامزد مستقیمی از سوی اصلاح طلبان به آن تن داده است. بدیهی است که هاشمی رفسنجانی، به عنوان یکی از چهره های اساسی حکومت جمهوری اسلامی در طول سی سال گذشته کارنامه مشخصی دارد و رانده شدن او از هرم اصلی قدرت که زمانی تنها در دست او و خامنه ای انحصار یافته بود، وی را به یکی از منتقدان حاکمیت کنونی و نقش روز افزون فرماندهان سپاه در کنترل شریان های اساسی سیاسی-اقتصادی کشور تبدیل کرده است. ولی این انتقاد ها نه او را طرفدار جدی اصلاحات می کند و نه مخالف جدی شیوه مخرب حاکمیت کنونی.  " روشن تر از این آیا می توان در باره هاشمی داوری کرد ؟

سفسطه ای که راه توده دراین مقاله برای توجیه خود استفاده کند همین است که تلاش می کند استدلال منطقی حزب را در باب روشن کردن چهره کریه حکومت ولی فقیه ، که حتی به نزدیک ترین نیروی خود که روزی آن را "استوانه نظام" و"یارامام" می نامید رحم نمی کند چه رسد به "نامزدهای مستقل ، اصلاح طلب ودگر اندیش "، "عزای هاشمی" جلوه دهد تا با این دست آویزرفتار نابخردانه خود در انتشار مطلبی که از خانه های امن اطلاعات بیرون آمده بود را توجیه نموده وآن را حتی امروز هم صادق بنمایاند. راه توده می داند ونمی تواند نداند که نامه مورد اشاره او تحت چه شرایط فشاری به رشته تحریر در آمده است . وقطعا می داند چه کسان دیگری هم در معرض این فشار بوده اند ، ومی داند هدف دور ونزدیک آن چیزی جز منفعل کردن توده ای ها واز هم گسستن رشته وحدت حزب توده ایران نبوده است . این نامه هیچ ربطی به سیاست اتحاد وانتقاد حزب در اوایل انقلاب ندارد و فقط سرپوشی است تا توده ای ها را به حمایت از سیاست "تعدیل اقتصادی" جناب رفستجانی جلب نماید .

حزب توده ایران در اعلامیه خود به تاریخ 2خرداد 92 می نویسد :" رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، که در گذشته نه چندان دوری از او به عنوان استوانه نظام“ و ”یار امام“ یاد می کردند، نشانگر حرکت قطعی ارتجاع حاکم، به رهبری علی خامنه ای، به سمت حکومتی شبه نظامی و دیکتاتوری عریان تر، که در آن حتی شماری از رهبران درجه اول جمهوری اسلامی، بدون اجازه او حق حیات سیاسی ندارند، است. کودتای ولی فقیه و انصارش، اینبار حتی پیش از برگزاری انتخابات، یکبار برای همیشه به سراب جمهوریت ”نظام“ پایان داد و به مردم میهن ما اعلام کرد که یکی از آخرین دست آورد های انقلاب شکوهمند بهمن 57، یعنی حکومت جمهوری، به مسلخ رژیم ولایت مطلقه فقیه و حکومت اوباشان کشانده شد" ودر ادامه می افزاید :" با توجه به تصمیم های گرفته شده از سوی سران ارتجاع، ”انتخاباتی“ در میهن ما در شرف انجام نیست که ما برای رای دادن در آن نامزدی را جستجو کنیم. در چنین وضعیتی شرکت در انتخابات تنها یاری رساندن به برنامه های رژیم برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای است. مسئله کلیدی پیش روی جنبش مردمی و تمامی نیروهای اصلاح طلب و آزادی‌خواه سازمان دهی اعتراض های گسترده بر ضد شیوه حکومت داری کنونی و سیاست های نابخردانه و خانمان سوز ولی فقیه و شرکای اوست"

راه توده در مقاله دیگری به سیاست تحریم انتخابات حزب توده ایران ایراد می گیرد و با این استدلال که ": سخن در اینجا بر سر موضع نامه مردم درباره هاشمی رفسنجانی و خیانت‌‌هایی که در این باره - از جمله همین اواخر و در به اصطلاح کنگره ششم- به راه توده نسبت می‌داد نیست که باید به آن مفصل و جداگانه پرداخت. سخن بر سر ادبیات و لحن و مضمون این بیانیه که انباشته از تناقض گویی و اصطلاحاتی نظیر "مزدور"، "گماشته"، "اوباش" و مشابه آن هم نیست. بحث بر سر تحریم انتخابات، چند هفته پیش از برگزاری آن است، آن هم در شرایطی که فضای انتخابات یکی از بزرگترین فرصت‌‌های جامعه ایران برای سیاسی شدن بیشتر، افشاگری درباره وضع کشور، نقد و انتقاد از اوضاع، تشدید تضادها، تراشیده شدن از پیکر واپسگراترین جناح‌‌های قدرت حاکم و نزدیک شدن نیروها در سمت تشکیل یک جبهه وسیع تر دربرابر این قدرت است و این همه صرفنظر از امکان معینی است که برای مبارزه بسود پیروزی نامزدی بوجود می‌اید که ظرفیت بیشتری به نسبت بقیه برای تغییر جهت و روند اوضاع کشور دارد." به توجیه سیاست " داغ کردن تنور انتخابات خود" می پردازد .

می توان از راه توده پرسید :

-     خروجی " بزرگترین فرصت های جامعه ایران برای سیاسی شدن بیشتر" چه خواهد بود ؟

-     "افشاگری در باره وضع کشور" آن هم پس از این همه "افشا شدن " در نزد توده ها به چه نتیجه ای منجر خواهد شد ؟ انتخاب روحانی یا عارف ؟

-     "نقد وانتقاد ازاوضاع " را چه کسی عملی خواهد کرد؟ آیا بدون رای دادن وشرکت در انتخابات نمی توان اوضاع را مورد نقد وانتقاد قرار داد؟

-     کدام "تضادها" تشدید خواهد شد ؟ تضاد درون حاکمیت؟ تضاد مردم با حاکمیت ؟ تضاد کار با سرمایه ؟ گفتن کلمه های کلی بسیار آسان است .

-     از " پیکر واپسگراترین جناح های قدرت حاکم" چه چیزی تراشیده خواهد شد و کدام نیروها به سمت "تشکیل یک جبهه وسیع تر" در برابر قدرت نزدیک خواهند شد ؟ چرا پیش شرط همه این کنده شدن ها ونزدیک شدن ها شرکت در انتخابات است ؟ آیا هیچ ملاک ومنطق دیگری برای نزدیکی نیروها به جز انتخابات وجود ندارد ؟

والبته حرف دل راه توده در این نکته است که همه آنچه بر می شمرد فرعیاتی است بر"امکان معینی ... که برای مبارزه به سود پیروزی نامزدی که ظرفیت بیشتری به نسبت بقیه برای تغییرجهت وروند اوضاع کشور دارد." به وجود می آید . (تاکید از من است )

راه توده به زبان ساده توده ها را نسبت به ماهیت هیئت حاکمه متوهم نگه می دارد . راه توده به راحتی به دروغ به توده ها می گوید که دراین حاکمیت امکان "تغییر جهت وروند اوضاع" ( به سود چه کسی ، چه گروهی ، چه طبقه ای؟) به دست حاکمیت وجود دارد . راه توده به زبان ساده اعلام می کند که هرگونه فراروی از ساختار حاکمیت موجود را نمی پذیرد و برای توجیه این اعتقاد خود به هر سفسطه ای از جمله نسبت دروغ وناروا به حزب توده ایران متوسل می شود .

باید با صدای بلند اعلام کرد که ترفند سفسطه سیاست های ارتجاعی راه توده را نجات نخواهد داد.

14/3/92

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter