نویدنو05/03/1392

 

نویدنو05/03/1392 

 

 

نبرد انتخاباتی؛ ضرورت عبوراز ولایت فقیه !

م .چا بکی  

 

اولین سئوالی که دراین نبرد مطرح است این همه هیا هوی تبلیغاتی ,ائتلافها , دسته بندی های سیاسی , زد وبندهای پشت پرده کاندیداتوری رای ویا تحریم ... که همه در این نبرد انتخاباتی گنجانده می شود برای چیست ؟ کدام قشر وطبقه ویا طیفی از جامه در آن ذینفع اند؟ و منافع مادی ومعنوی کدام نیروی اجتماعی بدان گره خورده است روشنفکران مردمی چه نقشی در قبال این نبرد دارند؟ درکشوری که نظام سرمایه داری  با عنوان"عدالت اسلامی "با شکل " اقتصاد اسلامی "وبا روبنای مذهبی قرون وسطائی به شیوه "خلافت اسلامی" با روش زیر پاگذاشتن تمام موازین حقوقی ودمکراسی خواهی  حتی پائین تر از سطح دمکراسی خواهی دروغین غربی اداره می شود وطی بیش ازسه دهه حاکمیت باسرکوپ ، زندان ، وحبس خانگی تمام موازین دمکراسی خواهی مردمی را زیر پاگذشته است تجربه انتخابات گذشته در سال 88 نشان داد باوجودی که برنامه آقای موسوی وکروبی فاصله زیادی با قانون اساسی وسیستم حاکمیت ولایت فقیه نداشت حاکمیت حتی تحمل وتاب این سطح خواسته ها را نیاورد ، با تقلب در انتخابات ، راهپیمائی میلیونی مردم در اعتراض به "رای من کجا است" به خون کشیده شد وموقتا سرکوب گردید (تاخیزشی دوبار که امروزه وقت آن فرارسید است). رهبران اعتراض به زندان وحبس خانگی روانه شدند. با تلاش مجدد ولایت فقیه برای انتخابات ، در واقع مهندسی کردن برای انتصابات ، این بار با مهره های  دیگر  تنور داغ می گردد ، باتوجه به تغیر شرایط زمانی وبحرانی کشور ، تحریم های اقتصادی وشرایط سخت زندگی زحمتکشان  با القابی "آسمانی " مانند "فضل الهی" ویا "توفیق الهی" تدارکات زمینی بنفع قشری ا ز ثروتمندان جامعه فراهم می گردد.بقول مارکس "دیسپوتیزم شرق" حتی آن امتیاز نسبی را که بورژوازی می دهد دیکتاتوری بویژه نوع شرقی اش! از زحمتکشان می گیرد.

موضوع انتخابات هم اکنون دراکثر کشورها ، حتی کشورهای دیکتاتور زده مانند ایران ظاهری پذیرفته شده دارد. "برگزارى انتخابات در كشور، از افتخارات جمهورى اسلامى است"سخنرانی خامنه ای. انتخابات در سراسرجهان در هر کشوری به تناسب ساختار اقتصادی ،اجتماعی ، وسیاسی وقوانینی که براساس منافع گروهی وطبقاتی بنام قانون اساسی کشور نتظیم کرده اند برگزار می گردد. در کشورهای غربی که حکومت هایشان انتخابات را مظهر دمکراسی معرفی می کنند تمامی مراحل انتخابات کاملا انحصاری است. رقابت همواره بین دو یا چند حزب حکومتی است که از همه امکانات برخوردارند و تقریبا هیچ جایی برای احزاب مخالف حکومت وجود ندارد. حزب پیروزمند، دولت تشکیل می دهد و حزب شکست خورده نقش مخالف دولت را بازی می کند تا برای دوره بعد مردم را به خود جلب کند. در واقع، سیاست و برنامه این احزاب یکی است و تفاوتها جزیی اند

اما ایران بانظام اسلامی "ولایت فقیه"

با پایان یافتن فرایند ثبت‌نام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که از روز 17 اردیبهشت‌ماه آغاز شده بود حالا دیگر آرایش سیاسی – انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم آشکار گردیده و قطب‌بندی‌های اصلی انتخابات که تا به حال تحت لوای گروه‌ها و اشخاص سیاسی پنهان بودند آشکار گردید. که اگر در جریان قطب بندی سال 88 انتخاباتی  بین دوجریان اصلاح طلب واصولگرا بر گزار می شد حالا جریان دولت هم وارد بازی شده است. مطمئنا بخشی از اصولگرایان زیر چتر مشایی نمی‌روند حتی اگر در مقابلشان هاشمی باشد . به نظر می‌رسد این نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری است که با بازی  سه قطبی وارد میدان می شوند وبه احتمالی پس از تصفیه از شورای نگهبان تغیراتی در آن بوجود خواهد آمد و به سمت یک قطبی بودن در عمل نزدیک خواهد شد.

"پرسش اصلی امروز اما این است که آیا حاکمیت حاضر است انتخابات رقابتی در این سطح حداقلی و در حالی که رهبران جنبش سبز در زندان هستند و کشور در فضایی تمام امنیتی است، برگزار کند؟

واگر چنین کرد آیا حاضر است خروجی آن را هر چه باشد بپذیرد و این بار در آرای مردم دست نبرد؟ محمدتقی کروبی سایت ملی –مذهبی"

مزروعی, عضو جبهه مشارکت "اگر در سطح یک که همان سیاست های کلان کشور است تغییری ایجاد نشود، تغییر رییس جمهور کار چندانی را نمی تواند انجام دهد. چون تا زمانی که این سیاست های کلان راهنمای سیاست های کشور است هرگونه برنامه ای در سطح دو و سطح سه که اجرایی است جواب نخواهند داد."

دردومین میزگرد همایش 10 سالگی اتحاد جمهوری خواهان  در برلین

به گزارش ندای سبز آزادی، مهران براتی در نخستین اظهارنظر خود گفت: «انتخابات در شرایط غیر آزاد و استبدادی وقتی معنا دارد که آن را به عنوان وسیله و ابزار تغییر نرم قدرت ببینیم. ابزار تغییر نرم قدرت هم در محدوده استراتژی انتخابات آزاد معنا پیدا می کند.

فواد تابان، فعال سیاسی چپ و سردبیر سایت اخبار روز نیز دیگر سخنران این میزگرد بود؛ وی در ابتدای سخنان خود تصریح کرد: «من به عنوان یک ایرانی شرم می کنم از این انتخابات؛ شرم از اینکه در کشور من انتخابات برگزار می شود و رای مردم را می دزدند و بعد معترضان را سرکوب می کنند؛ شرم می کنم .....

وی غایب بزرگ انتخابات آتی را «جنبش سبز» دانست و به همین دلیل گفت، کل این انتخابات مشروعیتش زیر سوال است چرا که حداقلی ترین نماینده ای که می توانست شرکت کند آقای خاتمی بود که رسما گفت به من اجازه شرکت نمی دهند.

 بهنام چنگائی "در بازی انتخابات وتکرار انتصابات ولایت"می گوید" تضاد حیاتی را ولایت در درون خود نظام تک قطبی، بشکل همزادی موازی در برابر بقای خود، از یک طرف بنام خامنه ای و بیت و باند اش و از طرف دیگر آینده ی روسای جمهوری پیشین و کنونی اش را دچار رزمِ مرگ و زندگی جبری نموده و همه را بوحشت انداخته است و هر یک فردای ترسناک خود را از همینک می بیند و بر خود می لرزد اینجا: تنازع بر سر بقا و حفظ ثروت و قدرت ست که ضدیت اوباشان را تشدید کرده و تا این مرحله نابردبار! و همآهنگ با آن شرایط زایش و تولد جمهوریت واقعی را، که طبیعتا در این گیر و دار، نمایان است برای (اراده نیروی تاریخی مزدبگیران و توده ها) کار که بشدت پراکنده و اسیر فقر و بیکاری اند دامن زده و آماده کرده است. امکان عبور از استبداد و خلا جایگزینی توامان دیده می شوند. مسئول این استبداد و خلا نیروی منسجم را در کجا جستجو باید کرد؟"

سئوال اساسی که توجه و پاسخگویی به آن در این شرایط ضرور می نماید این است که آیا در حال حاضر نامزد شدن برای انتخابات از سوی اصلاح طلبان امری با فایده برای جنبش مردمی و روند اصلاح طلبی در میهن ماست یا خیر؟
پاسخ به این سئوال تنها با درک درست روند حوادث کشور امکان پذیر است. به گمان ما رژیم اجازه نخواهد داد تا نامزدهای مستقل، اصلاح طلب و دگراندیش و یا حتی کسانی مانند رفسنجانی، به مقام ریاست جمهوری برسند و بنابراین از هم اکنون کار مهندسی انتخابات را تدارک دیده است. ولی امری که رژیم نگران آن است نامزد شدن برخی از اصلاح طلبان (و نه از نوع اصلاح طلبانی که خامنه ای آنها را قبول دارد) و تبدیل این نامزدی به یک معضل سیاسی-اجتماعی برای آنهاست. ما قبلا گفته بودیم و همچنان معتقدیم که باید انتخابات پیش رو را به صحنه مبارزه با رژیم و به حرکت درآوردن جنبش اجتماعی تبدیل کرد.نامه مردم شماره 920

علی خامنه ای"دردیدار دست اندر کاران انتخابات"من عرض بكنم؛ آنچه كه انسان از فضل الهى سراغ دارد، از همت اين مردم عزيز سراغ دارد، انشاءاللّه به توفيق الهى، باذن اللّه، اين انتخاباتى كه در پيش است، يكى از بهترين و پرشورترين انتخاباتهاى ما خواهد بود. البته دشمن تلاش ميكند زحمت مردم را باطل كند - همچنان كه در سال 88 كردند - اين هم يكى از كارهاى دشمنان بود؛ كسانى را وادار كردند كه برخلاف قانون، توقعاتى بكنند و بر اساس آن توقعات، سعى كنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ كه البته به توفيق الهى موفق نشدند."

 انتخابات برای خامنه ای ا ضطراری است ، با رسیدن هر انتخاباتی موجی به راه می‌افتد که وضعیت حاضر را بحرانی نشان دهد و بگوید تنها راه موجود برای گذر از بحران شرکت در انتخابات است. استدلال‌های محور گرایان سیستم انتخاباتی این است، اگر در انتخابات شرکت نکنیم در آستانه لغزش به دره‌ نیستی و تباهی قرار گرفته‌ایم…  ویا اگرقبول کردیم باید شرکت نمود.

جواب سئوال برانگیز براساس جبر دیالکیتک تاریخی چیست.؟

در نهایت نبرد انتخاباتی اگر گذشته به فراموشی سپرده شود.  زندان وحبس وشکنجه و کشتار معترضین در اعتراض  به تقلب انتخاباتی  نادیده گرفته شود وامروزه دوبار با پشتیبانی نیروها و سازمان های سیاسی در داخل و  طیفی از اپوزیسیون، درخارج تحت عنوان" بین بد و بدتر"، بد را انتخاب کنند، وجایگاهی هم مانند مجلس شورای اسلامی ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، مجلس خبرگان رهبری ، برای شخصی نیز  بعنوان رئس جمهور در نظر گرفته شود آشتی طبقاتی بین وفاداران نظام تحت رهبری علی خامنه ای د رتقسیم غنایم نبرد انتخاباتی صورت بپذیرد برای نشان دادن فضای دمکراسی وتغیرات بعداز انتخابات  سران جنبش سبز را از حبس خانگی آزاد کنند  در تنش زادیی در سیاست خارجی و در عرصهء بین المللی  اندکی اعتبار به نظام جمهوری اسلامی داده شود آیا بحران های اقتصادی  که نظام جمهوری اسلامی با آن روبروست با اینگونه مانورها حل خواهد شد؟  آیا این ائتلاف ها ی انتخاباتی با" ولایت فقیه "در مدت 34 سال با رو بنای دینی - سیاسی با وعده های آسمانی با"انشاءالله"تضاد بین منافع ملی  با منافع سرداران سپاه و سرمایه وزمین داران بزرگ وتجار بزرگ را کاهش داده است ؟ و مشکلات اقتصادی - اجتماعی کارگران و زحمکشان یدی وفکری از بین رفته است؟جلوی بی کاری ، بی خانمانی ،در بدری ، فرار مغزها گرفته  شده است؟  جبر دیالکتیک تاریخی نشان داده است بحران نظام اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی که در ماهیت رزیم بوده است امروزه به اوج خود رسیده است . با شرکت ویا عدم شرکت اگر بتوان از" سد ولایت " عبور نمود !.مطالبات مردمی در نبرد انتخاباتی به پیروزی خواهندرسید. از طریق سازش و چانه زنی پشت پرده با حاکمیت با تغیرات روبنایی به امید "روزنه ای"بدون عبوراز سداساسی "ولایت فقیه" برای تغیرات بنیادی اگر آگاهانه خیانت به منافع مردم نباشد خیالبافانه وتخیلی وساده نگرانه است.این بار رژیم درسمت یک پارچه کردن حاکمیت بدلیل شرایط بحرانی و ساختاری است. ودرموضع ضعف در مقابل مردم قرار گرفته است. تلاش پر هیاهوی انتخاباتی  برای سر پا نگاه داشتن سیستم ولایت فقیه است وتلاش برای بستن  هر گونه روزنه ای که نیروهای مردمی بخواهند از آن بهره گیری کنند. تجربه سرکوب  نشان می دهد رژیم حاضر به هیچ نوع امتیاز دادنی نیست حتی به نیروهایی که کلیت نظام را زیر لوای "اصلاح طلبی "قبول کرده اند ، پس بنابراین الگوبر داری از انتخابات  سال 88 منتفی است.نباید از ضعف رژیم بنفع رژیم استفاده نمود. در مقابل هر کنش واکنشی درمحاسبات اجتماعی است واکنش  نیروهای مردمی با اشکال مختلف جهت پیگیری مطالبات حقوقی،  انسانی وانقلابی خود است .باید دراین راه پیگیر بود .!

 

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter