نویدنو:20/1/1392  

 

نویدنو20/01/1392 

 

 

جدایی وتنهایی تا کی!؟

حمید  وارسته

 

تشویش

بنشینیم و بیندیشیم!
این‌همه با هم بیگانه
این‌همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟
و چه خواهد آمد بر سر ما با این دل‌های پراکنده؟


جنگلی بودیم
شاخه در شاخه همه آغوش
ریشه در ریشه همه پیوند
وینک، انبوه درختانی تنهاییم.

...

ای دریغا که دگر دشمن رفت از یاد
وینک از سینه ی دوست
خون فرو می ریزد!

...

من به عهدی که وفاداری
داستانی ست ملال آور
! و ابلهی نیست دگر افسوس
داشتن جنگ برادرها را باور
 آشتی را
 به امیدی که خرد فرمان خواهد راند
می کنم تلقین
 وندر این فتنه ی بی تدبیر
. با چه دلشوره و بیمی نگرانم من

(پاره هایی از شعر تشویق-  سایه - از مجموعه تاسیان)

بیش ازیک سده ازفعالیت سیاسی وتشکیلاتی نیروهای چپ وکمونیست درکشورمان ایران می گذرد.زمان پیدایش اولین تشکل های کارگری و کمونیستی در کشورمان ؛ وضیعت فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی کشورخیلی عقب مانده تراز امروز بود ،ولی فعالیت نیروهای چپ و کمونیستی در میان طبقه ی کارگر تازه تولد یافته و ضعیف ،خیلی تاثیر گذار بود.

در زمان دیکتاتوری رضا خانی کمونیست ها توانستند اعتصابات کارگری را در برخی از کارخانه ها سازمان دهی ،رهبری و به پیروزی رسانند.علت را باید در نبود تفرقه ، تشتت وجدایی در بین نیروهای  چپ و کمونیست دانست.

تاسیس حزب توده ایران در سال 1320  تاثیر گذاری نیرو های چپ وکمونیست دررویدادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و کارگری را درکشور به نحو چشمگیری افزایش داد . این حزب توانست سازماندهی درشورای متحده مرکزی کارگران به کارگران و زحمتکشان رابه صورت مطلوب و با موفقیت زیادی انجام رساند .از طریق این اتحادیه، کارگران با مبارزه به احقاق حقوق صنفی واجتماعی خود پرداختند و  دست آورد های بزرگ وبسیاری بدست آوردند.

پس از کودتای 28 مرداد 1332 توسط فضل اله زاهدی به رهبری امپریالیست های انگلیس وامریکا که با هدف حذف کمونیست ها از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور به اجرا درآمد، همراه با زندانی کردن ، شکنجه وکشتار کمونیست ها سیاست تفرقه ، تشتت و نفوذ در تشکل های کارگری و کمونیستی را دنبال کردند و با نفوذ درتشکیلات تهران حزب توده ایران دردهه چهل، توسط عباسعلی شهریاری کاری ترین ضربه بعد از کودتا را به تشکل های کارگری وکمونیستی وارد کردند. این ضربه وشرایط جهانی جنبش کمونیستی موجب بدبینی،وشک و تردید درمیان برخی ازنیروهای کارگری وکمونیستی را فراهم آورد و زمینه ساز پیدایش سازمان ها وگروه های چپ با گرایش های متفاوت شد،که به علت دیدگاه های متفاوت اعتماد زیادی به هم نداشتند. این بی اعتمادی تا انقلاب پنجاه وهفت ادامه داشت وموجب گردید با وجود شرکت فعال نیروهای چپ وکمونیستی درتمامی صحنه های انقلاب پنجاه وهفت، به علت عدم اتحاد نتوانند در رهبری انقلاب نقشی داشته وسهمی از دستاوردهای انقلاب به دست آورند.

 این جدایی ها پس ازانقلاب 57 نه تنها به وحدت نیآغازید بلکه دربیشترمواردازجدایی به دشمنی ها فرا  رویید، جای دشمن واقعی رادوستان گرفتند . و هر روز با تصمیم های اشتباهی و انشعابات تشکیلاتی ، دشمنی ها را زیاد و دوستی ها را کمتر کردند.حکومت تازه به دوران رسیده که تمامی این حرکت هارا زیر نظر داشت واز تفرقه روز افزون جریان های چپ به شدت خوشحال بود ، توسط بعضی ازنشریات وبرخی اشخاص به این دشمنی ها دامن زد.سرانجام ازتفرقه وجدایی این جریان ها نهایت استفاده را کرد ودهه شصت را به دهه ی سرکوب وکشتار چپ ها وکمونیست ها تبدیل نمود.

با گذشت نزدیک به سه دهه از سرکوب وکشتاردهه شصت، جریان های چپ وکمونیستی هنوزازخواب غفلت تفرقه وجدایی دهه های چهل وشصت بیدارنشده و به جای درس آموزی ، تجربه و اتحاد بر طبل دشمنی ها می کوبند.

در این برهه حساس بین المللی وداخلی که کشورمان در شرایط بسیار بحرانی قرار گرفته ، وهر لحظه انتظار می رود کشور با حوادث ورویدادهای تازه ای مواجه شود.برنیروهای چپ وکمونیست لازم است برای اینکه به سرنوشت شوم دهه شصت گرفتارنشوند، اختلافات ودشمنی ها کناررا گذاشته،به اتحادهای کوتاه مدت ودراز مدت روی آورده، ودرجبهه متحدی با حداقل برنامه های مورد قبول گرد هم آیند.

پس:  بنشینیم وبیندیشیم !              

 آشتی را                                          

 به امیدی که خرد فرمان خواهد راند.

فروردین1392

 

   

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter