نویدنو:17/06/1391  

 

نویدنو:17/06/1391  

 

 

دوستان، لطفا، پنبه‌ها را از گوشتان در بياوريد!

سعيد صارمی 

خبر دار شديم ، که قرار است دادگاه راسل دوباره بر پا شود. و قرار است که اين بار اين رژيم جنايتکار را در دادگاهی مردمی محکوم کنيم. تمام امکانات را هم خودمان جور مي‌‌کنيم. راستش چقدر خوشحال شديم.

پرسيديم چگونه؟ گفتند، در دادگاهی مردمی و مستقل. حقيقت اينه که اون موقع چشم‌هايمان شسته بود! و جور ديگری مي‌ديديم. ما اون موقع به نتيجه کار زياد اميد نداشتيم. اما برايشان آرزوی موفقيت کرديم.

بعد باز هم خبر رسيد که با تلاش و کوشش فراوان، قرار است که پوزه رژيم را به خاک بمالند. پرسيديم در کجا؟ گفتند لندن. برايشان آرزوی موفقيت کرديم. آن‌ها به لندن رفتند و ما با چشم‌های شسته منتظر بوديم که دوستان پوزه اين رژيم جنايتکار را به خاک بمالند.

بعد خبر دار شديم که دادستان پرونده ، يک انسان وارسته به اسم " پيام اخوان" هست و اين آقای محترم ، به شکلي‌ کاملا مستقل ، در بنيادی بنام " امنيت بين‌المللی هاليفاکس" فعال مي‌باشد، و نون زن و بچه هاشو با عرق جبين در ميا‌‌ره!

حتا شنيديم که که در همان بنياد مستقل افراد زحمتکش ديگری هم هستند که همگي‌ انسان‌های وارسته‌ای مي‌‌باشند. انسان‌های خوشنامی مثل " اهود باراک " و " مک کين "، که هر ۲ تا از چهره‌های حقوق بشری هستند! همچنين، افرادی مانند نازنين افشين جم ( که اصلا سلطنت طلب نيست، در ضمن زن وزير دفاع کانادا هم نيست!) ، ورامين جهان بگلو که از افراد زحمتکش اين گروه هستند. چند تا ژانرال زحمتکش هم هستند که در سازمان زحمتکشان ناتو فعاليت مي‌‌کنند. کارشان هم گسترش دموکراسی و آزادی و برابری در جهان هست!

از شنيدن اين خبر خيلي‌ جا خورديم. برای همين هم دوباره چشم‌ها را شستيم. باز هم نتوانستيم جور ديگری ببينيم. اشکال از اين چشم صاحب مرده بود. و الا امکان ندارد که اين همه انسان‌های وارسته ، گول يه الف بچه را بخورند! گفتيم حتما اشتباه کرده ايم. بعد بعضي‌‌ها گفتند، که باز هم چشم‌هايتان را بشوييد تا بهتر ببينيد!

گفتيم؛ چگونه ببينيم؟ پاسخ دادند، که رژيم از راست‌ها هم کشته، بهايی هم کشته، سلطنت طلب هم کشته، خوب اون‌ها هم حق دارند که شاکي‌ باشند! ديديم راست مي‌‌گويند. از خودمان خجالت کشيديم. مخصوصا از اين چشم‌های اجق وجق خودمون. پس دوباره چشم‌ها را شستيم. و سعي‌ کرديم جور ديگری ببينيم.

اما هر چقدر چشم‌ها را شستيم نتوانستيم اين موضوع را درک کنيم که " پيام اخوان " فقط يک دست راستي‌ گمنام و مدافع حقوق بشر باشد. هر چقدر اين چشم‌ها را شستيم نتوانستيم قبول کنيم، که جايگاه " پيام اخوان "، با جايگاه مثلا فردی همچون " عباس امير انتظام " يکي‌ باشد. يعنی " پيام اخوان " دست راستي‌ ، هيچ تفاوتي‌ با " امير انتظام " دست راستي‌ ندارد؟

آيا جايگاه هر ۲ يکی است؟ آيا " پيام اخوان " که با " اهود باراک " و " مک کين " حشر و نشر دارد ، و با آن‌ها کار مشترک تشکيلاتی مي‌‌کند، را مي‌توان فقط تا حد يک انسان دست راستي‌ تقليل داد؟ راستي‌ چه چسبی " پيام اخوان " را به " اهود باراک " و " مک کين " مي‌‌چسباند؟ دوستان ، چرا مفاهيم را تقليل مي‌‌دهيد؟ آيا خوشنام تر از " پيام اخوان " پيدا نمي‌شد؟ يعنی قحطی در " بازار دادستان يافتن " رخ داده است؟ يا اين که دادستانی خوشنام تر از او نيافتيد؟!! دوستان، از اعتبار شهدای خلق خرج نکنيد! اگر هزينه‌ای هست ، از اعتبار خودتان بپردازيد!

دوستان ، ما چشم‌هايمان را شستيم، شما هم پنبه‌ها را از گوشتان در بياوريد!

با اميد به سرنگونی هر چه سريع تر رژيم فاشيستی حاکم بر ايران، به دست مردم!

و با آرزوی استقلال، آزادی ، عدالت اجتماعي، و برقراری جمهوری مردمی در ايران!

با احترام سعيد صارمی ۲ سپتامبر ۲۰۰۱۲

 

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter