نویدنو:10/06/1391  

 

نویدنو:10/06/1391  

 

 

اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران

شیوه های ضد مردمی حکومت مداری که به فاجعه ملی کشتار زندانیان سیاسی منجر شد هنوز در میهن ما فاجعه می آفریند!


هم میهنان گرامی!
بیست و چهار سال پیش، در ماه‌های مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷‌، یکی از تکان‌دهنده‌ترین جنایت‌های سیاسی دهه های اخیر و تاریخ معاصر میهن ما و جهان، یعنی ”فاجعه ملی“ کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی، به فرمان خمینی و با تأیید دیگر سران رژیم ولایت فقیه، در زندان‌های سراسر کشور به وقوع پیوست.
رژیم ولایت فقیه، درمانده در باتلاقِ ادامه جنگ خانمان‌سوز، و شکست خورده در برابر اراده و خواست توده‌های مردم برای صلح و پایان دادن به جنگ، جنایت بزرگ و فراموش نشدنی ”فاجعه ملی“ را، در ۱۳۶۷‌، سازمان داد. هدف واپس‌گرایان از کشتار زندانیان سیاسی، پراکندنِ هراس در جامعه، و محروم کردن جنبش مردمی از رهبران و کادرهای با‌تجربه، آگاه، و فداکار خود بود. مزدوران تاریک اندیشی به زعم خود با سازمان‌دهیِ جنایت کشتار دسته‌جمعی فاجعه ملی“، تلاش می‌کردند تا آینده نظام را مدت زمانی طولانی تأمین و تضمین کنند.
در ظرف کمتر از ۲ ماه، با تشکیل دادن بی‌دادگاه‌های تفتیش‌عقایدِ چند‌دقیقه‌ای- که به حق گروه مرگ خوانده می‌شدند- هزاران انسان شریف و میهن دوست قربانی بقای رژِیمی ضد مردمی و قرون وسطایی شدند. قوانین حکومت، و حتی حکم‌های پیشین قضایی و شرعی صادر شده درباره زندانیان نیز نادیده گرفته شد، و شمار بسیاری از زنان و مردان مبارزِ راه سعادت و سربلندی مردم و میهن، به کام مرگ فرستاده شدند.
رژیم ولایت فقیه تا به امروز، در برابر خواست به حق و بدیهی خانواده‌های قهرمانان شهید ”فاجعه ملی، حزب‌ها، و نیروهای مترقی کشور، از اعلام جزئیات، دامنه و علت این جنایت فراموش نشدنی که خمینی و سران رژیم در آن دخالت داشته‌اند، امتناع می‌ورزد و توطئه سکوت آن، همچنان ادامه دارد. رشد و گسترش جنبش دمکراتیک و آزادی‌خواهانه مردم، در سال‌های اخیر، موجب شد تا مسئله ”فاجعه ملی“ و لزوم رسیدگی به آن، به خواستی همگانی بدل شود. فاجعه‌های تکان دهنده ای از آن دست که در بازداشتگاه ”کهریزک“ روی داد و ادامه روند سرکوب و شکنجه در زندان های رژیم، به ویژه پس از تقلب و کودتای انتخاباتی سال ۸۸‌، ضرورتِ پایان دادن به توطئه سکوت درباره ”فاجعه ملی“ را برجسته ساخت، و آن را در زمره خواست های مهم جنبش مردمی قرار داده است. آنچه امروز در زندان‌های جمهوری اسلامی رخ می‌دهد، ادامه و امتداد جنایت و کشتار دهه خونین شصت و کشتار دسته‌جمعی سال ۶۷‌- یعنی ”فاجعه ملی“- است.
نیروها، شخصیت‌ها، و محفل‌هایی که امروزه به حق با ستم‌گری در زندان‌های رژیم مبارزه می‌کنند، نمی‌توانند و نباید فراموش کنند که وضعیتی به مراتب بدتر و ضدانسانی‌تر در دهه شصت خورشیدی بر زندان‌ها حاکم بود که سرانجام در فاجعه ملی“، همراه با قتل عام زندانیان سیاسی، یکی از بزرگ‌ترین و تکان دهنده‌ترین جنایت‌های تاریخ معاصر میهن ما را ثبت کرد.
ازاین‌روی، مبارزه امروزه با خودکامگی، استبداد، و نقض حقوق دمکراتیک به قصدِ آزادی همه زندانیان سیاسی، پایان دادن به شکنجه، و محکمه‌های ناعادلانه، بدونِ رسیدگی به فاجعه‌های دهه شصت و ”فاجعه ملی“ سال ۶۷ خورشیدی، و پایان دادن به توطئه سکوت در این باره، به نتیجه مطلوب نمی‌رسد، و امکان تکرارِ جنایاتی از این دست از سوی رژیم در آینده وجود خواهد داشت. اینکه برخوردهای امروزه دستگاه‌های حکومتی در زندان‌ها، و یا سرکوب‌گری‌ها و پیگردها در پهنه کشور به روی‌دادهایی رایج در جامعه‌مان تبدیل شده‌اند، نتیجه و امتدادِ کشتارهای دهه شصت، ”فاجعه‌ملی“، و ”قتل‌های زنجیره‌ای بوده است و هنوز نیز هست!
شیوه های حکومت مداری استبداد مطلقه ”ولایت فقیه“ که اجازه داد تا یک تن، آیت الله خمینی، برخلاف قانون اساسی و حتی احکام صادره شده از سوی بیدادگاه های قضایی رژیم، احکام کشتار زندانیان سیاسی ایران را صادر کند، هنوز پس از گذشت بیست و چهار سال در میهن ما فاجعه می آفریند و باید هشدار جدی باشد به تمام کسانی که هنوز امیدوارند از درون چنین ساختارهای ضد مردمی حکومت مداری و با حفظ آن حقوق مردم ایران را احیا کنند.
بنابراین، مبارزه برای پایان دادن به توطئه سکوت رژیم پیرامون ”فاجعه ملی، از پیکارِ کنونی برای آزادی همه زندانیان سیاسی و تأمین حقوق و آزادی‌های دمکراتیک فردی و اجتماعی جدا نبوده است و نمی‌تواند باشد. در این راه، ضروری است که با گا‌م‌های مشترک و برپایی کارزارهایی با شرکت همه نیروهای انقلابی، ملی، میهن دوست، و ترقی خواه کشور، با هدفِ روشن شدن بُعدهای این جنایت فراموش نشدنی، معرفی و مجازات دستوردهندگان و اجراکنندگان آن، و همچنین برای انتشار رسمی لیست نام‌های شهدای مردم، محل خاک‌سپاری آنان، دلیل‌های محاکمه یا محاکمه دوباره این جان‌باختگان، و علت صادر کردن حکم‌های اعدام، به علاوه تأمین همه خواسته های خانواده‌های قهرمانان شهید فاجعه ملی“، مبارزه‌یی پیگیر را سازمان داد.
نباید گذاشت واپس‌گرایان جنایت‌های دهه شصت و ”فاجعه ملی“، را با سکوت خود و مرور زمان به ورطه فراموشی بیفکنند. علاوه بر این، میان حزب‌ها و نیروهای سیاسی ترقی خواه که در این فاجعه اعضا، رهبران، و هواداران خود را از دست داده‌اند باید با خانواده‌های جان‌باختگان و نهادهای مردمی‌ای که از این خانواده‌ها حمایت می‌کنند اتحاد عمل و هماهنگی به وجود آورده شود و در راه تقویت آن کوشید. اکنون که خواست روشن شدن نکته‌های در ابهام مانده‌یی که در بالا بدان‌ها اشاره شد و همچنین زمینه‌ها و دلیل‌های کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷‌، یعنی ”فاجعه ملی“، به خواستی همگانی فرا روییده است، اهمیت این هماهنگی و کارزار مشترک دو چندان می‌گردد.
برخلافِ میل و اراده ارتجاع، کشتارِ دسته‌جمعی و گسترده زندانیان سیاسی در فاجعه ملی“ سال ۶۷ نه تنها شعله‌های مبارزه خلق‌های ایران را خاموش نساخت، بلکه ایثار، فداکاری، و قهرمانی این فرزندانِ دلیر و جان‌باخته مردم، امید‌بخش و الهام‌دهنده نسل نو مبارزانِ راه رهایی میهن و سعادت توده‌های محروم جامعه‌مان شده است. آرمان‌گرایانی که بیست‌وچهار سال پیش در دخمه‌های رژیم واپس‌گرای ولایت فقیه گروه گروه اعدام شدند، اینک در سرود و رزم نسل جوان ایران حضورِ ویژه و ماندگار دارند.
پس از گذشت بیست‌وچهار سال، اثرِ معنوی ژرفِ مبارزه قهرمانانه زنان و مردان که در جریان ”فاجعه ملی“ جان باختند، همچنان با جنبش مردمی ما، در راه طرد استبداد و رژیم ولایت فقیه، همراه است و می توان آن را در عزم و اراده و اندیشه مبارزان نسل نو، آرمان‌های والای انقلابی و انسانی و مردمیِ مشاهده کرد. آنان که با ایثارِ هستی خود در سیاه‌ترین شب‌های طولانی استبداد در برابر تاریک‌اندیشی و بی‌عدالتی استوار و تسلیم ناپذیر ایستادند، امروز سرودخوانِ حماسه و مقاومت مردم دلیر کشورمان در رویارویی با استبداد ولایی اند.
حزب ما، در جریان ”فاجعه ملی“، گروهی از رهبران، کادرهای با تجربه، اعضا، و هواداران فداکار خود را از دست داد. افسران میهن‌دوست و فاتحانِ جنگ با رژیم صدام، سندیکالیست‌های باتجربه و مبارز، اندیشمندان برجسته، مبارزان آبدیده، و قهرمانان شکنجه‌گاه‌های رژیم سلطنتی، فعالان و انقلابیان فداکارِ عرصه نبرد با دیکتاتوریِ پهلوی در شرایط دشوارِ مبارزه زیرزمینی و مخفی، در قساوت تاریخیِ کشتار دسته‌جمعی سال ۶۷ در زمره جان‌باختگان و شهدای حزب توده ایران‌اند.
در سالگرد این فاجعه ملی و فراموش نشدنی، ضمن ادای احترام به یاد و خاطره همه رزمندگان شهید توده ای، حزب ما به خاطره و یادِ همه شهدای ”فاجعه ملی، با هر تعلق سازمانی و سیاسی، درود پرشور می‌فرستد و از آنان همچون فرزندان خود تجلیل می‌کند. شهدای “فاجعه ملی“، شهدای خلق ایران و قهرمانان جاوید راه رهایی توده‌های محرومند. نام و خاطره آنان بر پرچم مبارزه در راه خوشبختی انسان همواره و همیشه ثبت است و می‌درخشد!

کمیته مرکزی حزب توده ایران
5
شهریور ماه 1391

به نقل از نامه مردم، شماره 902، 6 شهریور ماه 1391

 

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter