نویدنو:12/05/1391  

 

نویدنو:12/05/1391  

 

امریکا – اسرائیل ، ایران – سوریه : جنگ تصادفی

پل راجرز –برگردان : آرش

تصادمی از رخ داد ها- اشتباهی در خلیج فارس ، حمله ای در دمشق ، دیداری از اسرائیل ، انفجار بمبی در بلغارستان – به نظامی گرایی بر دیپلماسی در منطقه برتری بیشتری می دهد . خطر های گسترش ناگهانی جنگ در حال افزایش هستند.  

باهر اقدام دیپلماتیک عقلانی ، روابط ایران با امریکا – ( ونیز با عضوهای اروپایی "5+1")- می تواند تا حد قابل قبولی بهتر شود . عملا، سه دوره گفتگوهای سطح عالی در ماه های اخیر ، وادامه گفتگو ها در سطح های پایین تر وجود داشته است . واقعیت دارد که پیشرفت محدود شده است ، اما با وجود همین روند ها – در روشنای تنش ها وبی اعتمادی هایی که پیش از آن وجود داشت - انتظار می رود اوضاع را احتمالا بهبود بخشد . البته هنوز این امر به وضوح رخ نداده است .

هسته مرکزی عنصر وقت گذرانی ریشه در سوءظن دو طرف دارد. تهران بیش از همیشه متقاعد شده است که واشنگتن به طور کلی  به دست یابی به هرنوع معامله قابل قبولی بی علاقه است ، وترجیح می دهد بر درخواست خاموشی تقریبا کامل تمام فعالیت های هسته ای ایران متمرکز باشد .   

ایرانی ها اعتقاد دارند که امریکا ، به ویژه از طریق ابزار های حمله سایبری (مانند استاکس نت وفلیم) ، که سال ها درحال توسعه بوده اند ، همکاری نزدیکی با اسرائیل دارد. برخی گزارش های اخیر در روزنامه های امریکایی هم این نظر را تقویت می کند( مقاله " دستور اوباما موج حمله های سایبری علیه ایران را سرعت بخشید" از دیوید ای سانگر را در نیویورک تایمز اول ژوئن 2012ببینید ). آن ها بیشتر تاکید دارند که زمینه چینی برای ایجاد شرایط سخت گیرانه از سوی واشنگتن در برابر هر حرکت دیپلماتیک ، حیله ای برای تاخیر گفتگو ها تا زمانی است که ایران ( با تحریم ها ونیز جنگ سایبری) آن چنان تضعیف شود که  مایل باشد به نحو موثری به همه خواسته های امریکا گردن بگذارد .

امریکا به نوبه خود ایران راکاملا سرکش می بیند . عنصر های دست راستی تر در واشنگتن این موضع را به تلاش ایران برای تسریع برنامه هسته ایش نسبت می دهند ، که از روند گفتگو ها طفره می رود و در ضمن  مخاطره حمله یک جانبه هوایی اسرائیل را کاهش می دهند .

ماشین بی اعتمادی

هر دو طرف ( همراه با کاهش متحد های غربی امریکا برای گواهی کردن مقابله عمیق آن ها ) این چنین در داخل خصومت ژرفی قفل شده اند. لحن گفته های هیلاری کلینتون  در باره ایران در طی دیدار او از اسرائیل در 16جولای 2012و به دنبال آن سخنان بنیامین ناتانیاهو، پرتاب بمب به جهان گردان اسرائیلی درییلاق بورگاس بلغارستان در 18جولای ( که منجر به مرگ شش نفر وزخمی شدن سی ودو نفر شد) شاهد بیشتری از عمق تنش ها است . حمله درست در هیجدهمین سالگرد انفجار بمب در مرکز فرهنگی یهودی در بوینس آیرس در سال 1994 رخ داد ، که طی آن هشتاد وپنج نفر کشته شدند ، ومدت طولانی حزب الله ، متحد ایران با همکاری نزدیک ایران، مقصر آن شناخته می شد .  

ستیزه رو به وخامت در سوریه منبعی اضافی به قطبی شدن است . رژیم بشار اسد که به عنوان متحد اصلی مورد حمایت ایران است ، اکنون به طور جدی با قوی تر وموثر تر شدن نیروهای شورشی مورد حمله قرار دارد . ترور شخصیت های بلند مرتبه در یک دژ رژیم در دمشق روز 18جولای علامت آن است که ستیزه حاد تر می شود . بخش اعظم کمک های مالی مخالفین مسلح سوریه از سوی عربستان سعودی و سایر منابع غربی خلیج فارس تامین می شود ، اگرچه ماموران امنیتی غرب نیز در گیر آن هستند. هر چه رژیم اسد بیشتر تهدید می شود ، منافع ایرانی ها ، بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد ، چنین محیط فراری ، که سلاح های شیمیایی قابل توجهی در آن وجود دارد ، حتی چشم انداز های خطرناک تری را ایجاد می کند.  

موقعیت متزلزل وپیچیده سوریه به راحتی می تواند متاثر از پدیده های ناشی از پیش آمد ها ، رخ داد ها ، وخودسر ی ها ، که می توانند به صورت ناگهانی یک بحران را به جنگی تمام عیار بکشانند به بی ثباتی بیشتر تبدیل گردد. ( مقاله " امریکا ، اسرائیل، ایران :میانجی گری  در برابرجنگ " 16فوریه 2012را ملاحظه کنید ) . اما کاربرد پویای همین پدیده ها در خلیج فارس هم می توانند به مانند سوریه– حتی شدید تراز آن ، چون نیروهای امریکایی ارتش خود را تقویت می کنند ونیروهای تند رو ایرانی به مختل کردن ترافیک نفتی از طریق تنگه هرمز تهدید می کنند- مشابه عمل کنند ،

عقب نشینی دیپلماتیک

رخ دادی در 16جولای این نقطه را توضیح می دهد . یک ناوگان نفتکش سوخت رسان 31.000تنی در خلیج فارس ، تحت فرماندهی یگان دریایی ارتش امریکا – یواس اس راپانوک – به روی یک قایق ماهی گیری که گمان می رفت خطری فوری است آتش گشود . قایق در واقع حامل 4سرنشین هندی ودو اماراتی بود، که یکی از هندی ها کشته وسه نفر دیگر زخمی شدند . قایق قطعا حامل هیچ تهدیدی نبود .

نیروی دریایی امریکا اعلام کرد که هشدار های فراوانی داده شده بود ، اما نجات یافتگان قایق این ادعا را انکار کردند . پی آمد نهایی هر چه باشد ، خدمه راپاننوک همه از حمله به یواس اس کول از سوی یک قایق تند رو در بندر عدن در اکتبر سال 2000که هفتاد دریانورد را کشت اطلاع داشتند. علاوه بر این ، کشتی می تواند نزدیک به 160.000بشکه نفت سیاه حمل کند وتوان دریا نوردی آن ، آن را به هدف جدی برای هر حمله واقعی تبدیل می کند.

ارتباط های چند جانبه در اینجا نگران کننده هستند . ایالات متحده با قدرت از اسرائیل حمایت می کند ، که پیش از این گزینه های حمله به تاسیسات هسته ای ایران را سبک سنگین می کرد واکنون حمله بورگاس را مستلزم پاسخی محکم می بیند . تهران به شدت نگران از دست دادن احتمالی شریک خود در دمشق است ، که واشنگتن( با پشتیبانی متحد نزدیک خود عربستان سعودی ، اصلی ترین حامی شورشی های سوریه ) تصمیم گرفته است رفتن آن را مشاهده کند. ایران نیز با فشار فزاینده ای ناشی از تحریم های اقتصادی ، ادامه دشمنی سعودی ها و تثبیت نیروی دریایی امریکا در نردیکی آب های کشور خود روبرو است .

پس عجیب نیست ، که خوش بینی نسبی مارس – آوریل 2012، که چرخ فلک دیپلملتیک ایران – 5+1به جریان افتاده بود ، تقریبا به طور کامل ناپدید شده باشد . یک دوران مخاطره آمیز در حال گشایش است ، لحظه مهمی که انتخابات ریاست جمهوری امریکا به سه ماه نهایی خود نزدیک می شود و از این روبه صرف انرزی دیپلماتیک بیشتری نیاز دارد . فرصت برای "پیش امدها ، رخ داد ها وخودسری ها" در جرقه زدن به یک خطر جنگ غیر قابل کنترل در حال افزایش است . این فرصتی برای آسوده کردن خیال ها و به حداکثر رساندن تمرکز دیپلماتیک است . احتمال های پیروزی هر یک از این دو  اصلا خوب نیست .

منبع : اپن دموکراسی

 

 

 

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter