نویدنو:05/05/1391  

 

نویدنو:05/05/1391  

 

پیشنهاد زیرکانه آقای علی مزروعی به زندان بانان رژیم

فرزاد حیدری

 

قدر مسلم می توان با حزب توده ایران یا هر حزب و جریان سیاسی دیگرمخالف بود وبه نقد نظرات ومشی آن ها پرداخت. ولی این که برای توجیه مخالفت خویش به هر ترفندی متوسل شد و از هر شیوه ای ولو غیر اخلاقی بهره برد، در بهترین حالت نشانگر بی تعهدی فردی است که تلاش می کند با به هم بافتن آسمان و ریسمان محملی برای مخالفت خوانی هایش بیابد. نیز می رساند ، مخالف خوان ، در کنه وجودش ، حتی به صحت ادعاهایش باور ندارد.با این اوصاف این که وی چگونه انتظاردارد : دیگران ادعاها و پیشنهاد های بی پشتوانه او را دربست به پذیرند، مشکل چاره ناپذیری است که نظریه پردازانی از این دست همواره با آن دست به گریبانند. نمود های این مشکل می تواند در شکل های گوناگونی خودنمایی کند. تنهایی، انزوا، سقوط اخلاقی و.... همان دردی است که می رود گریبان آقای علی مزروعی را بگیرد.  ایشان که تلاش می کنند گوی توده ای ستیزی را ازهم مسلک هایشان بربایند، در دور جدید مخالفت نا به جای خود با حزب توده ایران،می کوشند با مدد گرفتن ازاثرهای به حای مانده از ساواکی ها  دست امثال آقای سروش را درحنا بگذارند.واکاوی انگیزه ایشان ،  ومنفعت های احتمالی نهفته در پشت پرده ، هدف این نوشتار نیست. نگارنده  می کوشد با نگاه به فرازهایی از نوشتار  جناب مزروعی  با عنوان (( زندان های سیاسی رضا شاه )) که در پایگاه اینترنتی ندای سبز آزادی، منتشر شده است نشان دهد که ستیزه و کین توزی کور وبی منطق نسبت به  حزب توده ایران ، که به گواه دوست ودشمن ،بخش مهم وموثری از تاریخ معاصر ایران است، و جانفشانی حماسی توده ای ها در راه آرمان های والای زحمتکشان سرچشمه خدمت های بزرگی به میهنمان در عرصه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی و علمی بوده است ، چه سان فرد را به ورطه هولناک گمراهی نظری و فکری دچار می کند.

آقای مزروعی این بار پایه ستیزه وتبلیغ علیه حزب توده ایران را کتاب (( ما وبیگانگان )) به قلم نصرت الله جهانشاهلو افشار قرار داده است. او یکی از گروه 53 نفر بود ، پس از مدتی فعالیت در حزب توده ایران و فرقه دمکرات آذر بایجان ، به اتحاد شوروی رفت. و بعد از چندی اقامت در آنجا به ایران بازگشت ، و با پشت پا نهادن به عقاید گذشته خود به عضویت ساواک در آمد. او در کتاب نامبرده در بالاضمن طرح اتهام هایی بی پایه و اساس علیه حزب توده ایران و کشور شوراها ، به تعریف و ستایش از سلطنت محمد رضا شاه می  پردازد. موردی که حتی آقای مزروعی هم با همه استنادش به آن کتاب  نمی تواند آن را انکار نماید ، ولی شرمگینانه با اظهار این که  مطالب کتاب (( دچار نوعی تفریط نسبت به رژیم پهلوی)) است ، به راحتی از کنار مسئله می گذرند، و به روی مبارکشان هم نمی آورند کتابی که نوشته فردی ساواکی است ، و در مورد کودتای 28 مرداد1332و رژیم پهلوی آن دروغ ها را به هم بافته است ، چه سان به مذاقشان خوش آمده است  و(( بس خواندنی)) ، که مطالعه آن را ( البته به بهانه عبرت آموزی) به دیگران ،  وبه ویژه نیروهای امنیتی وزندان بان های رژیم پیشنهاد می نمایند . بر خلاف تصور آقای مزروعی ، اوباشان رژیم ولایی نه تنها این سان کتاب ها  را به عنوان درسنامه با دقت خوانده اند. بل همسو با ورق پاره های این چنینی ، هزاران مقاله و کتاب هم علیه حزب توده ایران نوشته اند.

ایشان از قول جهانشاهلوافشار به جوانان رهنمود می دهند با هوشمندی وارد فعالیت سیاسی شوند. اینکه (( هوشمندی ودرایت)) در عرصه فعالیت سیاسی از سوی ساواکی ها جزدغل کاری و پستی ورذالت مفهوم دیگری هم می تواند داشته باشد ؟ پرسشی است که آقای مزروعی میتوانند ازخود بنمایند.

از نکته های درخور تامل مطالب طرح شده از سوی  آقای مزروعی در مقاله یاد شده  این کشف بزرگ است که هر گاه رضا شاه گروه موسوم به 53 نفر را بازداشت ومحاکمه نمی کرد ، بالطبع آن ها نیز پس از رهایی از زندان ، حزب توده ایران را بنیاد گزاری نمی کردند.

آقای مزروعی :  این کشف حضرتعالی را نه می شود جعل تاریخ خواند، نه خود را به کوچه علی راست زدن ، بلکه باید آن را محصول اندیشه فردی خفته در توهم خویش ، و بریده از زمین و زمان نامید که نه تنها حقیقت ها وواقعیت های  تاریخ معاصر کشورش را نمی بیند،  حتی از درک رخ داد های  روزانه زندگی نیز عاجز است .

در چارچوب یک مقاله نمی توان به دلایل وچگونگی تشکیل حزب توده ایران و تاریخچه عملکرد پر افتخارش پرداخت. ونقش بی بدیل  آن را در خدمت صادقانه به میهنمان توضیح داد. در این زمینه کتاب ها واسناد سودمندی از طرف خود حزب منتشر شده است که برای شناخت و داوری در باره کهن سال ترین حزب وطن ما باید آنها را مطالعه نمود. روایت تاریخ هر جریان سیاسی  تنها از زبان دشمنان آن و تبلیغ این روایت های مغرضانه ، در شان هیچ پژوهشگر منصف و علاقه مند به حقایق تاریخی نیست.

لازم است به اطلاع آقای مزروعی برسد   برخلاف تصور ایشان گروه موسوم به53 نفر ، بنیان گذار حزب توده ایران نبودند،بلکه  گروهی از رزمندگان و آزادیخواهان خوشنام و شناخته شده  کشورمان ، که یاران رها شده از زندان زنده یاد دکتر ارانی (( گروه معروف به 53 نفر)) نیز جزو آنان بودند ، حزب توده ایران را تشکیل دادند.

در پایان نگارنده مایل است نکته ای را به مغرضان و مفتریان و مخالفین حرفه ای حزب توده ایران موکدا اظهار نماید: تاریخ مصرف اتهام وابستگی حزب به اتحاد شوروی مدت هاست سپری شده و کارایی ندارد. و به رغم همه ی دشواری ها توده ای ها استوار وسرفرازبا بی اعتنایی به سمپاشی ها ، در همه عرصه ها در صف اول پیکار با تاریک اندیشان جنایتکار قرار دارند. وبا اخذ تجربیات گرانبار از تاریخ خونین حزب خویش و تکیه بر سنتهای گرانقدر مبارزاتی شان هرگز صحنه رزم را  در راه تحقق هدف های میهن پرستانه ی انسا نی شان ترک نخواهند کرد.  

 

 

 

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter