نویدنو:15/04/1391  

 

نویدنو:15/04/1391  

 

از بایگانی نوید نو 20/1/1385

آیا ما مردم بار دیگر چون مهر 1359 ،غافلگیرو اسیر تجاوز وخشونت جنگ دیگری خواهیم ماند ؟

این روزها در اخبار صدا وسیما ودر تیتر اول برخی از روزنامه ها اخباری مبنی بر وحشت وانزوای امریکا وسایر کشورهای رودررو با ایران درج می شود . مبنای استدلالی این اخبار بر قدرت رزمی ایران پس از بر گزاری مانور پیامبراعظم (ص)وامکانات ایران در بستن تنگه هرمز واز این قبیل تکیه دارد. این تبلیغات در حجم وسیع وبا غلظت کثیر، چپ وراست ودرتمام طول شبانه روز، وازتمام کانال های رسانه ای ، و با یاری گرفتن از انواع واقسام کارشناسان سیاسی ، نظامی و اقتصادی به خورد گوش خلایق داده می شود . دراین که ایران نیرومند مایه مباهات هر ایرانی میهن پرستی است شکی نیست . واین که ما ملت از امکانات بالقوه خود اطلاع داشته باشیم بسیار خوب است . این ها لازم اما کافی نیستند.

وظیفه هر حاکمیتی ، حتی به جهت حفظ کیان حکمرانی خویش این است که حداقلی از امنیت فکری ، سیاسی واجتماعی را برای آحاد ملت خویش فراهم آورد. در این که این تبلیغات ممکن است تاثیری در ضریب امنیت مردم داشته باشد هم حرفی نیست . اما همه ماجرا این نیست . توجهی حتی سطحی واز سر بی دقتی هم می تواند واقعیات دیگری را عیان کند که حاکمیت کنونی در پی کتمان ، بی رنگ سازی ویا استتار علنی آن ها به ضرب تبلیغات است .

پرونده هسته ای ایران ، امروز از یک چالش عادی در چهارچوب پیمان نامه آزانس بین المللی انرژی هسته ای خارج وبه چالش اساسی جهانی در سطح شورای امنیت سازمان ملل تبدیل گردیده است . تقریبا اکثر کشورهای جهان یا با تایید اطلاعات دریافتی خود مبنی بر تخلف جمهوری اسلامی از مقررات بین المللی ، ویا بر اثر فشار وشانتاژ کشورهای امپریالیستی در موضع مخالفت با ایران قرار گرفته اند . ارجاع پرونده ایران برگ برنده ای برای کشورهای امپریالیستی بود که درسایه اعمال سیاست های غلط وخلاف منافع ملی ایران توسط کارگزاران حاکمیت حاصل گردید. اصرار کشورهای امپریالیستی به رهبری امریکا برای قرارگرفتن پرونده ایران ذیل داوری فصل هفتم منشور سازمان ملل در همان زمان نشانه های روشنی در خود داشت که سیاست مردان جمهوری اسلامی بدان بهایی ندادند. همه شواهد حاکی از آن بود که تمهیدات آمریکا در جریان پرونده ایران در شورای امنیت ، برای یافتن راهی به سوی اجماع جهانی برای تنبیه جمهوری اسلامی بوده است . این خواست ، هنوز نه تنها تخفیف نیافته بل امریکارا به فکر طی مسیرهای جدیدی در مواجهه با ایران انداخته است .

انتشار مقالات متعدد از نویسندگان امریکایی ، اعم از موافقین ویا مخالفین سیاست های پرزیدنت بوش ، با مضمون واحد سرکوب ایران ، وباافشا شیوه های واحد اقدام نظامی از طریق هوا ، وگسترش اتهامات رسانه ای سیاست مداران امریکایی علیه ایران ، همه وهمه گویای بغرنجی اوضاع سیاسی ایران است . مقاله سی مور هرش مندرج درمجله نیویورکر یکی از آخرین نمودهای سیاست امریکا علیه ایران است . سی مور هرش در سطح رسانه به خبرنگاری وابسته به پنتاگون معروف است . اکثر مواقع گردانندگان پنتاگون از نوشته های او برای آماده سازی اذهان عمومی جهت اجرای مقاصد خود استفاده می کنند . حرف هرش دراین مقاله بسیار واضح وگویاست .امریکا وشخص بوش تصمیم دارند مقدمات حمله سنگین هوایی به ایران را آماده نمایند. ابزارهای احتمالی ای که در این هجوم مورد استفاده قرار خواهند گرفت بمب های حاوی اورانیوم غنی شده وجنگنده های B12و بمب های BONKER BUSTER یا سنگر کوب خواهد بود . این بمب ها تا عمق 150متری زمین قدرت نفوذ دارند.

سیاست کنونی دولت مردان ایران ، در برابر این ترفندها وبرنامه های دراز مدت امریکا خواندن لالایی به گوش مردم ایران است . از جمله سر لشگر فیروز آبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح وعضو شورای عالی امنیت ملی می گوید:« نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به حمدا..امرور در سایه معنویت امام وشهیدان وفرماندهی ولی فقیه زمان حضرت آیت ا.. خامنه ای عزیر، تجربیات دفاع مقدس ودانش نظامی وبا حمایت وپشتیبانی دولت بی نظیر ومجاهد ، مردمی وپرکار وخدمتگزارردیس جمهور احمدی نژادوسایر قوا در بهترین وضعیت امادگی واقتدار هستند وهر روز گام های بلندی در تقویت بنیه دفاعی برای دفاع از انقلاب اسلامی وحاکمیت ملی وازادی وحفظ میهن عزیز بر می دارندوخاک یاس وزبونی را بر چشم دشمنان می پاشندوتا انتظار ظهور فرج فائم آل محمد بر پا می ایستند.» (روزنامه اعتماد ملی شماره 53 به نقل از ایسنا) به راستی پس از خذف تعارفات از جمله های سر لشگر فیروز آبادی چه به جا می ماند؟ جای مردمی که آماج هر نوع تجاوز احتمالی هستند در این سخنان ودر این آرایش دفاعی کجاست ؟ چه محلی از اعراب برای مردمی که تمام هستی ان ها در اثر سیاست های ماجراجویانه سیاست مردان به خطر نابودی گرفتار آمده است وجود دارد؟

به سیاست های تبلیغی امریکا باید ادعاهای جدیدی را هم افزود . ادعاهایی از قبیل امکان فروخته شدن موشک های اتمی اکرایین به ایران . خبرگزاری مهر می نویسد :« روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف مدعی شد که ایران دارای موشک هایی است که می تواند کلاهک هسته ای را حمل کند وعلاوه بر این شهاب 3 با امکان نصب کلاهک هوشمند تنها بخشی از برنامه موشکی ایران است . این روزنامه در مقاله ای در شماره دیروز خود(18/1/1385) نوشت،: ایران با موفقیت موشک های بالستیکی را توسعه داده است که می تواند کلاهک های هسته ای با خود حمل کند.این روزنامه در ادامه با تشریح آزمایش موشکی اخیر ایران وموشک شهاب 3 می نویسد که متخصصین امور نظامی به این نتیجه رسیده اند که ایران توانسته است کلاهک را تغییر داده واصلاح کند به نحوی که بتواند یک بمب اتمی حمل کند . تلگراف مدعی شده است که این مسئله سبب فشارهای بیشتر جامعه بین المللی برای ارائه اطلاعات بیشتر وجامع تردر زمینه برنامه هسته ای این کشور خواهد شد .» ( روزنامه شرق 731ص5) به این مطلب می توان اضافه کرد که: در حاشیه سفر روبرت جوزف معاون وزیر خارجه امریکا به منطقه خلیج فارس ودیدار با مقامات این کشورها بعداز مانور نظامی ایران ، رویترز به نقل از یک مقام امریکایی که به علت مجاز نبودن به صحبت علنی در این باره از افشای نامش خودداری کرد، افزود: این واقعیت که ایرانی ها چنین سلاح هایی را آزمایش می کنند واین مانورهای بزرگ را اجرا می کنند، تصادفی نیست. آن ها به سختی تلاش می کنند تا قابلیت هایی را به نمایش گذارندکه مارا از دست یابی به تنگه هرمز محروم کنند . وی ادعا کرد : ایران تهدید استراتژیک برای ماست وکشورهای حاشیه خلیج فارس نقشی حیاتی را در استراتژی ما بازی می کند. این گزارش حاکی است امارات یک مکان منطقه ای مهم نقل وانتقالاتی است ومقامات امریکایی می گویند به سختی بر روی این دولت (امارات) کار می کنند تا تلاش هایی را برای اظمینان یافتن از منتقل نشدن تجهیزات مربوط به سلاح های هسته ای ودیگر سلاح های کشتار جمعی از طریق بنادر این کشور انجام دهند. مقامات امریکایی گفتند ، این اقدامات شامل تقویت کنترل ها، نظارت بر موارد ی که وارد وخارج می شود وبهبود ظرفیت ممنوعیت هاست .این گزارش به نقل از مقامات امریکایی مدعی شد که نگرانی کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران فراتراز مسئله هسته ای است وانتظار می رود مذ مذاکرات جوزف مسائل کلی امنیتی را نیز در بر بگیرد. (شرق همان ) با کمی توجه می توان در این دوخبر از دوعنصر مجهول نشانه گرفت . یکی کارشناسان نظامی در گزارش دیلی تلگراف ودیگری مقام امریکایی که نامش را فاش نکرده است درگزارش رویترز. به راحتی می توان به جای هردومورد سیاست های تبلیغی امپریالیسم را جای گزین کرد. سیاست هایی که عملا در جهت تشدید هر چه بیشتر مخاصمه ونفرت حرکت می کند. به راستی پاسخ عینی دولت مردان ما در این مواجهه جنون امیز چیست ؟ جز مشتی لفاظی وکلیات؟

تاریخ معاصر به روشنی نشان داده است که هیچ دفاعی حتی با قوی ترین ارتش ها، ابزار ها وسلاح های جنگی بدون حضور آگاهانه ، خود انگیخته وداوطلبانه مردمی که از میهن وآشیانه خود دفاع کنند مقرون پیروزی نبوده است . دانستن حقایق حق مسلم مردم ایران است . در صورت احتمال حتی 30درصدی بروز جنون تهاجم امپریالیستی به ایران هم دولت وظیفه دارد در جهت اطلاع رسانی حقیقی وسازمان دهی مردم برای رودررویی باتهاجم احتمالی راه کارهای ملی ومردمی اتخاذ نماید . دموکراسی ، رواداری آزادی بیان ، اندیشه وتشکل واحترام به حقوق دموکراتیک مسلم فردی واجتماعی مردم ، گام اول این راه کار ملی است .

آیا ما مردم بار دیگر چون مهر 1359 ،غافلگیرو اسیر تجاوز وخشونت جنگ دیگری خواهیم ماند ؟ آینده ای نه چندان دور به این پرسش پاسخ خواهد داد .

20/1/1385

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter