ویدنو:11/03/1391  

 

ویدنو:11/03/1391  

 

بین دو پیکار دشوار

نوشتاری از بخش روابط بین الملل کمیته مرکزی ح.ک.یونان

برگردان : مهرگان

یونان به جلب توجه کارگران کشورهای بسیاری در سراسر جهان ، در روشنای انتخابات پارلمانی جدید بسیار مهمی ، که در 17ژوئن بر گزار خواهد شد ، چون هیچ یک از سه حزبی که بیشترین رای ها را دریافت کردند نتوانستند دولت ائتلافی تشکیل دهند، ادامه می دهد .  با علاقه  ویژه ای  ، با انتشارنوشتارهایی در روزنامه ها ، مجله ها وتارنگاشت های کمونیستی وسایر نیروهای ترقی خواه ، نتیجه های انتخابات اخیر ، وخط سیاسی اتخاذ شده از سوی حزب کمونیست یونان ، که در این دوره خود را در خط آتش تحلیل گران مختلفی قرار داده است ، مورد داوری قرار گرفته است . اما اجازه دهید از آغاز آغاز کنیم .

درباره نتیجه انتخابات 6می

انتخابات 6می صحنه جدیدی خلق کرد، چون سه حزبی که با هم حکومت می کردند با حمایت از خط سیاسی ضد مردمی سرمایه ، واتحادیه اروپا ، در انتخابات شکست خوردند .  به ویژه :

حزب سوسیال دموکرات پاسوک تنها 833.529رای یا 13.2درصد رای جمع کرد ، تنزل غیر منتظره 2.179.013رای و30.8درصد .

حزب محافظه کاردموکراسی نو،1.192.054رای یا18.9درصدکسب کرد ، تنزل 1.103.665 رای یا 14.6درصد

حزب ملی گرای لائوس با دریافت 183.466رای یا 2.9درصد رای ها ، نتوانست  3درصد آستانه ورود به پارلمان را به دست آورد . کاهش 202.739رای یا 16درصد.

هم زمان ، با این وجود، تغییر صحنه سیاسی به معنی برانداختن صحنه سیاسی نیست ، چون نیروهایی که از خط سیاسی " اتحادیه اروپا خیابان یک طرفه" ، پشتیبانی می کردند ، همان هایی بودند که به طور عمده از خشم کارگران سود بردند .  واز این رو ، اکثریت عمده ای از رای دهندگان حزب های بورژوازی ، بیشتر به خاطر تشکل های از نظر ایدئولوژیکی مرتبط  پراکنده شدند . به ویژه :

سیریزا ، که متحد نیروهای اپورتونیستی است ،که حزب کمونیست یونان را از "راست" ترک کرده اند ( در جدایی حزب در 1968و1991) و در سال های اخیر با نیروهایی از پاسوک سوسیال دموکرات به هم پیوسته بودند ، 1.061.265رای یا 16.8 درصد را با افزایش 745.600رای یا 12.2 درصد کسب کردند . 

چپ دموکرات ، انشعابی از سیریزا ، که عضو های پارلمانی پیشین و مقام های پاسوک را جذب کرده است 386.116رای یا 6.1درصد به دست آورد.

تعداد زیادی از رای ها هم مستقیما به حزب های ارتجاعی وناسیونالیست مثل "یونان مستقل" ، که از دل حرب دموکراسی نو ظهور کرد و670.596رای یا 10.6درصد رای ها را کسب کرد وحزب "فجر طلایی"فاشیست نازی که 440.894رای یا 7درصد رای هارا به دست آورد.

ونیز، تقریبا 20درصد از رای های حوزه ها به تعادی از حزب هایی داده شد، که در انتخابات شرکت داشتند ، اما نتوانستند به آستانه 3 درصد دست یابند.

ح ک یونان افزایش رای اندکی در انتخابات داشت . حزب دقیقا 536.072رای یا 8.5درصد رای ها را کسب کرد ، یعنی 18.823رای یا 1 درصد رای اضافه . 26عضو مجلس انتخاب شده حزب (از 300نماینده مجلس)، 5 نفراز دور قبل بیشتر است .در محله های کارگری حزب تقریبا به دو برابر درصد متوسط رای خود دست یافت . در واقع در یکی از 56منطقه انتخاباتی (ساموس –ایکاریا)با 24.7درصد رتبه اول را کسب کرد .  

کمیته مرکزی حزب  اولین جمع بندی نتیجه انتخابات را قطعی تلقی کرد. حزب در بیانیه خود از جمله نوشت :" کمیته مرکزی به هزاران زن ومرد زحمتکش و بیکاری که از رزمندگی ، ثبات وشفافیت صادقانه کلمه های حزب ، از رزمندگی وفداکاری کمونیست ها تقدیر کردند و از آن در صندوق های رای ، صرف نظر از سطح موافقت آن ها با تمام پیشنهادهای سیاسی آن  حمایت نمودند، درود می فرستد. بخش یزرگی از کارگران ونیز بخشی از رای دهند ه های حزب ، زیر فشار شدید مشکل های مردمی ، فریبندگی  شعار ها در رابطه با مذاکره دوباره برسر مموراندوم( بسته اقتصادی ریاضت ) و رفاه فوری برای کارگران ، نتوانستند فرق بین  دولت وقدرت واقعی را درک نمایند. " اما آن گونه که ک مرکزی یادآوری کرد :" طرح سیاسی ح ک یونان در رابطه با مبارزه برای قدرت کارگری – مردمی در دور بعد خود را در قلب مردم خواهد یافت ،  چون تفاوت بین دولت وقدرت واقعی خلق ، ونیز طرح کلی در رابطه با مسائل مبرم  رهایی مردم وقدرت مردمی طبقه کارگر روشن تر خواهد شد. از این نقطه نظر فعالیت سیاسی انتخاباتی ح ک یونان در هماهنگی با راهبرد ان ،  همان گونه که شایسته است ، ارثیه مهمی را برای سال های آینده بنا می کند."

درباره سیریزا

قطعا رسانه های بورژوازی جهانی که سیریزا را به عنوان "برنده" انتخابات 6می مطرح می کنند ، آن سوی عنوان آن " ائتلاف چپ رادیکال" را مورد کنکاش قرار نمی دهنند و نتیجه می گیرند که سیریزا چپی رادیکال یا حتی حزب کمونیست است . البته این استنتاج هیچ پایه ای در واقعیت ندارد. نیروی مرکزی درداخل  سیریزا حزب "ائتلاف چپ " (سیناسپیسموس) است که برنامه ای سوسیال دموکراتیک دارد. در سال 1992 در پارلمان یونان به پیمان ماستریخت رای داد ویکی از حامی های  اتحادیه اروپای امپریالیست است ، که اعتقاد دارد می تواند بهبود یابد . به کارزار کمونیست ستیزانه علیه ا.ج.ش.سوسیالیستی  وسایر کشورهای سوسیالیستی که در قرن بیستم می شناختیم پیوست . سیناسپیسموس  عضو هئیت رئیسه به اصطلاح "حزب چپ اروپا" ( ای ال پی) است ، که ابزار اتحادیه اروپا برای  ریشه کن کردن منش کمونیستی حزب های کمونیست در کشورهای اتحادیه اروپایی است .  

همراه با سیناس.. نیروهایی هستند که از حزب سوسیال دموکرات پاسوک ، ونیز گروه های ماورا چپ تروتسکیست نما ، و تغییر یافته های گروه های " مائوئیست" سابق وارد سیریزا شدند ، که "فضای" سیاسی به "بلغور" اساسا سوسیال دموکراتیک وضد کمونیست اضافه کرد . یکی از هدف های اصلی این تشکل ویژه  کاهش  رای ، ونفوذ سندیکایی وسیاسی عمومی تر ح ک یونان است ، بدین معنی که ، نمونه های متعددی در طی دهه گذشته از منش ضد ح.ک.یونانی این تشکل سیاسی وجود دارد .در ده ها اتحادیه کارگری ، فدراسیون های بخشی ومراکز کارگری ( شورای محلی اتحادیه ها) ، نیروهای سیریزا شرکت می کنند وبا نیروهای پاسوک در راستای جلوگیری ازانتخاب نماینده های کمونیست برای مقام های عالی اتحادیه ، اتحاد انتخاباتی تشکیل می دهند.  سیریزا دشمن قسم خورده جبهه مبارز سراسری کارگری (پامه) است ، که صف آرایی طبقاتی اتحادیه های کارگری است . نیروهای سیریزا آشکارا با دولت ونیروهای تحت هدایت کارفرماها ، در هدایت سازمان های سازشکارفدراسیون های سندیکا ها در بخش خصوصی (جی اس ای ای ) وبخش دولتی (ای دی ای دی وای) همکاری می کنند. در بسیاری از موضع ها، آن ها درانتخابات محلی موضع های هم گونی دارند. یک نمونه مشخص ویژه ، موضع در انتخابات شهرداری 2010ایکاریا بود . ح.ک.یونان نفوذ انتخاباتی قابل توجهی در این جزیره ، که یکی از تبعید گاه های سابق کمونیست ها بود داشت .   در انتخابات 2010سیریزا با پاسوک سوسیال دموکرات ، دموکراسی نوین لیبرال و لاوی ملی گرا هم دستی کرد تا جزیره نتواند شهردار کمونیست انتخاب نماید . پس  نامزد حزب 49.5درصد رای ها را کسب کرد و اتحاد ضد ح.ک.یونان با چند صد رای  بیشتر انتخابات شهر داری را برد .

امروز سیریزا با مطرح کردن مصلحت سیاسی در رابطه با به اصطلاح " اتحاد برای چپ" ، در تلاشی برای آن که ح.ک.یونان تمام بخش های برنامه خود را پاک کند ، برای آن که اصول خود را زیر پا بگذارد و برای آن که  سیاست اداره کردن سامانه سرمایه داری را ، که از سوی سیریزا مطرح شده است به پذیرد ، برای حمله به  ح.ک.یونان تلاش می کند.

با توجه به این ، حداقل چیزی که می توانیم بگوییم آن است که موضع حزب های کمونیست معینی مسئولانه نبود ، که برای تبریک گفتن به رشد انتخاباتی این تشکل اپورتونیست وضد کمونیست به نام افزایش رای های "چپ" ، بدون شناخت وضعیت واقعی یونان عجله کردند .  آن ها به دشمن قسم خورده ح.ک.یونان تبریک گفتند، دشمنی که شرکت آن ها در یک دولت ائتلافی حمایت کنند ه از اتحادیه اروپا ، توسط رئیس کارخانه دار های یونان پیشنهاد شده بود. 

توهم "اتحاد چپ" ودروغ " دولت چپ"

بسیاری از کارگران سیاسی ، از کشورهای مختلف در اروپا وجهان این پرسش را مطرح می کنند که : چرا حزب کمونیست یونان اندکی مصالحه نکرد ؟چرا بر خط سیاسی خود برای صف آرایی نیروهای اجتماعی ، که خواهان مبارزه علیه انحصارها ، علیه سرمایه داری ، علیه اتحادیه های امپریالیستی ، برای قدرت خلقی طبقه کارگر هستند اصرار می کند واز خط سیاسی "اتحاد چپ" ، مبارزه برای اصلاح واقعیت سرمایه داری ، واتحادیه اروپا ،و هم دستی سیاسی یا دولتی با سایر نیروهای " چپ" و سوسیال دموکرات ، همان گونه که سایر حزب های کمونیست اروپا انجام داده اند ، حمایت نمی کند ؟

اول از همه ، ح.ک.یونان  اکنون برای چندمین بار تصریح می کند که معنی های "چپ " و " راست " عبارت هایی نیستند که وضعیت سیاسی امروز را بازتاب دهند. واژه" چپ" امروز می تواند برای تشریح  دبیر کل ناتو یا نخست وزیر یک کشوری مورد استفاده قرار گیرد  که در حال هدایت جنگی امپریالیستی  و در حال اجرای اقدامی ضد کارگری وضد مردمی به هزینه کارگران کشور خود است . حزب کمونیست  در واقع یک "حزب چپ" نیست ، بلکه حزبی است  که برای سرنگونی سرمایه داری ، ساختن جامعه نوین سوسیالیستی – کمونیستی می رزمد . این راه ، این خط مبارزه است ، که می تواند دست آورد ها را نزدیک کند ونه بر عکس ! 

همان گونه که تاریخ نشان داده است ، مبارزه برای " تصحیح" سامانه سرمایه داری ، برای کند کردن اقدام های ضد مردمی بسیار افراطی ، که همان چیزی است که نیروهای اپورتونیست سوسیال دموکرات بر آن تمرکز می کنند، در هیچ کجا ، هر گز منجر به سرنگونی سرمایه داری نشده است . بر عکس ! در موقعیت های بسیاری این مشی ، از طریق ایجاد این توهم در میان میلیون ها کارگر، که سرمایه داری می تواند انسانی شود ، که امروز بانک مرکزی اروپا می تواند از ابزار سرمایه داری به ... سازمان خیریه ای که وام های بدون بهره خواهد پرداخت ، تغییر شکل دهد ، یا آن که ، اتحادیه اروپا می تواند از اتحادیه ای که در خدمت سرمایه است ، به " اتحادیه خلق ها " ،آن گونه که سیناس.../سیریزا وحزب چپ اروپا ادعا می کنند ، تغییر شکل دهد، به تحکیم سرمایه منجر شده است .  

این ها دلیل هایی است که چرا ح.ک.یونان طرح سیاسی خود را به روشی فراگیر ترویج  می کند ، که  در انتخابات 6می ، با شعار :" خروج از اتحادیه اروپا ، با قدرت خلق ولغو یک جانبه بدهی " نمودار شد. 

  در این معنی ، ح.ک.یونان به صورت استواری به مارکسیسم لنینیسم وفادار می ماند . همان گونه که لنین نوشت :" پرولتاریا مبارزه می کند وبه مبارزه برای نابودی رژیم کهن ادامه خواهد داد . در راه این پایان پرولتاریا تمام تبلیغ وترویج خود ، تمام تلاش خود را برای سازماندهی وبسج توده ها جهت خواهد داد .اگر پرولتاریا در نابودی رژیم کهن کاملا شکست بخورد، حتی از تخریب جزیی خود بهره مند خواهد شد. اما هرگز از تخریب جزیی ، با مطرح کردن این رنگ گلگون ، یا دعوت از مردم برای حمایت از آن ، دفاع نخواهد کرد .حمایت واقعی در یک مبارزه اصیل ، تسلیم شدن به آنهایی است که برای حداکثر تلاش می کنند ( دست یابی به چیزهایی کمتر در صورت شکست ) ، و نه به آنهایی که فرصت طلبانه هدف های مبارزه را قبل از مبارزه تقلیل می دهند." (2)  

ح.ک.یونان ایده تشکیل "دولت چپ" را ، که یونان را در اتحادیه اروپاوناتو حفظ خواهد کرد  وروابط سرمایه داری تولید دست نخورده باقی خواهد ماند ، و ظاهرا به اجرای یک مدیریت  مردم پسند سامانه قادر خواهد بود ، رد کرده است .  حزب ما برای پیشرفت مبارزه طبقاتی ، آگاهی سیاسی کارگران ، آزادی آن ها از نفوذ وساختار های ایئولوژیک حزب های بورژوازی ، و برای تشکیل یک اتحاد اجتماعی مبارزه می کند ، که از منافع کارگران دفاع خواهد کرد و نیز برای رها کردن کشور از دخالت های امپریالیستی  تلاش خواهد نمود و نیز مسئله قدرت را مطرح خواهد ساخت .

هدف: کاهش نفوذ ح.ک.یونان وجذب آن به داخل سامانه !

خود داری ح.ک.یونان ازتسلیم خود به تشکل های "چپ" یا حتی دولت "چپ " ، از سوی دشمن ها و " دوستانی" که مستقیم یا غیر مستقیم حزب را به "اتحاد" با سایر نیروهای "چپ" دعوت می کنند، هدف گرفته شده است .حزب های کمونیستی که در هئیت رئیسه حزب چپ اروپا هستند ،این خط را دنبال می کنند . برخی حمله های نسبتا زمختی نیز وجود دارد ،مثلا از سوی گروه های مختلف تروتسکیست ، که در خارج از یونان شناخته تراز داخل کشور خودمان هستند ، که ح.ک.یونان را فرقه گرا (سکتارین) ومتعصب ( دگماتیک)  می خوانند .

برای ح.ک.یونان گرد آوردن صدها هزارنفر در یونان ، با خط مبارزه طبقاتی ، اگر حزب فرقه گرا ست، چگونه مقدور است ؟ مثلا برای جبهه رزمنده همه کارگران ( پامه) به صف کردن ده ها اتحادیه کارگری درجه اول ، فدراسیون های نواحی ، ومراکز کارگری که صد ها هزار کارگر را نمایندگی می کنند چگونه امکان پذیر است ؟

باید در اینجا یاد آوری کنیم که  پامه ، بعنوان قطب وفادار طبقاتی در جنبش کارگری وستدیکایی ، 8فدراسیون نواحی ، 13مرکز کارگری، صدها اتحادیه درجه اول وناحیه ای را ، با 850.000عضو گرد هم می آورد. علاوه بر این ، پامه در اتحادیه هایی کار می کند که نیروهای طرف دار طبقاتی در اکثریت نیستند. مثلا پامه در یک سری از فدراسیون های منطقه ای ( مثل فدراسیون در بخش گردشگری و تدارک خواربار و فدراسیون کارگران فلز کار)و نیز در دو مرکزبزرگ کارگری کشور( آتن وتسالونیکا) نیروی دوم است .

برای یونان دوستان ضد انحصار ، گرد هم آوردن خویش فرمایان برای سازمان دادن هزارها خویش فرما ، که  ضرورت وارد شدن به در گیری با انحصار ها را درک می کنند، چگونه امکان پذیر است ؟ برای هزار ها کشاورز ، از طریق انجمن ها وکمیته های کشاورزی خود  ، اشتیاق به مبارزه علیه سیاست عمومی کشاورزی اتحادیه اروپا از طریق مبارزه  صف آرایی رزمنده کشاورزان (پاسی) چگونه مقدور است ؟ برای زن ها وهزار ها دانشجو،که به طبقه کارگر ولایه های مردمی نعلق دارند، وارد شدن به مبارزه در چارچوب خواسته ها وابتکار های فدراسیون زنان یونان ( او جی ای) و جبهه مبارزه دانشجویان ( ام ای اس) چگونه امکان دارد ؟ عضو ها وکادر های حزب کمونیست یونان، بدون مخفی کردن هویت خود ، در تمام این سازمان های اجتماعی – سیاسی نقش تعیین کننده ای دارند .

آنها ح.ک.یونان را ، به خاطر رد " دولت چپ" ، یا برای این واقعیت که درصد حزب در انتخابات به سرعت درصد رای های تشکل سوسیال دموکرات سیریزا افزایش نیافت ، به "منزوی "شدن، یا حتی " دگماتیک "(تعصب ) و "سکتاریست " (فرقه گرایی)  بودن متهم می کنند. این اتهام ها به ح.ک.یونان نمی چسبد. ما می توانیم یادآوری کنیم که 25سال پیش ، پاسوک ، حزب دیگر سوسیال دموکرات ، 44درصد رای ها را کسب کرد، در حالی که در انتخابات اخیر تنها 13درصد رای به دست آورد. این کاهش ، در شرایط سیاسی سیالی رخ داد که سیریزا ، نزدیک ترین خویشاوند ایدئولوژیکش را بالا آورد. علاوه بر این یک حزب انقلابی کمونیست ، مثل ح.ک.یونان را صرفا بر مبنای در صد رای آن در انتخابات ها مورد داوری قرار نمی گیرد .

حزب ما تجربه تاریخی گزافی در رابطه با مشی همکاری اندوخته است ! مبارزه ضد فاشیستی جبهه مسلح بزرگی را هدایت کرد ، که سهم عظیمی در مبارزه مردم داشت . با این حال درآن زمان حزب برای شکل دادن راهبرد ی (استراتژی) برای انتقال مبارزه ضد فاشیستی به مبارزه ای برای سرنگونی قدرت بورژوازی تلاش نکرد . در طی دهه 1950و1980، حزب "اتحاد چپ " را تشکیل داد . ح.ک.یونان نتیجه های ارزشمندی از تجربه های خود در رابطه با مشی اتحاد کسب کرده است، وقصد ندارد اشتباه های مشابهی را تکرار نماید .

اما چرا آن ها به ح.ک.یونان حمله می کنند؟ البته ان ها از فعالیت های بین المللی قابل توجه حزب برای باز سازی جنبش جهانی کمونیستی بر مبنای مارکسیسم – لنینیسم وانترناسیونالیسم پرولتری عصبانی هستند . علاوه بر این ، همایش جهانی حزب های کمونیست وکارگری ونیز سایر ابتکار های کمونیسم بین المللی در آتن آغاز شد . اما مهم ترین چیز آن است که ح.ک.یونان حزبی است با ریشه های استوار در میان طبقه کارگر ، با تجربه های ارزشمندی در مبارزه کارگران ومردم، حزبی که از زیر پا گذاشتن اصول خود ابا می کند ، حزبی که از تبدیل شدن به " دنباله" سوسیال دموکراسی می پرهیزد ، حزبی که به اتحادیه اروپا وناتو تمکین نمی کند . در این جا ما مطلبی را از نوشتاری که در روزنامه معروف فرانسوی لو موند دیپلماتیک منتشر شد نقل می کنیم :" هدف پنهان وآرزوی تمام افراد چپ در یونان منحل کردن حزب کمونیست و دو باره ساختن آن بر پایه ای جدید وتحویل جایگاه شایسته آن در جامعه به چپ یونان است ." هدف بی اعتبار کردن ح.ک.یونان و مسخ آن ، مثل سایر حزب های کمونیست تغییر یافته اروپا ، به یک " کمونیست شرمگین" سوسیال دموکراسی ، برای مدیریت بربریت سرمایه داری است.

هدف خود ما بی اثر کردن نقشه های آن ها است! برای حفظ وتقویت ح.ک.یونان . با وجود فشار های وارده بر حزب ما ، نشانه های دلگرم کننده بسیاری وجود دارد که نشان می دهد ح.ک.یونان ثابت خواهد کرد صخره ای استوار است . 10روز پس از انتخابات 6می ، انتخابات دانشجویان در یونان انجام شد . فهرستی که مورد حمایت جوان های کمونیست یونان بود در موسسه های آموزش فنی 16 درصد و در دانشگاه ها 14 درصد رای ها را  با افزایشی در مقایسه با سال گذشته کسب کرد . در مقابل ، فهرست سیریزا رتبه پایین 2.3 درصد در موسسه های آموزش فنی و 6.9در دانشگاه ها را به دست آورد .  

آرایش چهره سامانه بورژوازی

حزب کمونیست یونان بارها به مردم یونان هشدار داده است که طبقه بورژوا در حال تدارک  آرایش چهره صحنه سیاسی در راستای حفظ کردن قدرت خود است . دلیل ان است که بورژوازی نمی تواند سامانه سیاسی را بر مبنای  چرخش یک محافظه کار ( دموکراسی نوین) و یک حزب سوسیال دموکرات (پاسوک) در قدرت ، آن چنان که از سال 1974، پس از سقوط دیکتاتوری نظامی انجام داده است ، مدیریت نماید . سامانه بورژوازی برای عبور از حزب ها  واشخاصی که در پیش چشم مردم  یک بار برای همیشه افشا شده اند تلاش می کند. تحت این شرایط سیریزا ، که دارای برنامه ای سوسیال دموکراتیک است ، مزایای انتخابات را با انتشار دروغ های رسوا ، هم قبل وهم در دوران انتخابات ، ودامن زدن به توهمی که درماهیت ادعا می کند برای کارگران بدون مبارزه با انحصارها و اتحادیه های امپریالیستی می تواند آینده ی بهتری وجود داشته باشد، درو کرد .  به این جهت است که  سریزا مسئولیت عظیم رو در رویی با مردم را تحمل می کند!

ح.ک.یونان اصرار دارد زحمتکشان درک کنند که این آرایش چهره کاری به تامین نیازهای عاجل مردم ندارد . حتی به اصطلاح " دولت چپ" نیز قایق سوراخی برای زحمتکشانی است که  از تنگنا های سامانه سرمایه داری خفه شده  اند.

مردم نباید در دام معما های دروغین بیفتند

در مبارزه انتخاباتی 17 ژوئن حزب های بورژوازی و اپورتونیسم  معما های (تصمیم دشواردو گزینه ای) گمراه کننده ای را عرضه می کنند، که  در دور بعدی در راستای به دام انداختن مردم ، کاهش تحمل توده های رادیکال در برابر فشارهای وارد به آن ها ، ونیز تاثیر ح.ک.یونان در انتخابات به کار خواهد رفت . ح.ک.یونان این واقعیت را که این مبارزه به ویژه برای کمونیست ها دشوار خواهد بود پنهان نمی کند .

برای آن که روشن کنیم از چه نوع  معما یی (گزینش دوگانه دروغین) سخن می گوییم اجازه دهید برخی از آن ها را محک بزنیم :

1- یورو یا دراخما؟

یکی از دو گزینه ای های دروغین ،اتهام وارد از سوی دموکراسی نوین علیه سیریزا این استدلال است که سیاست سیریزا کشور را به خروج از یورو هدایت می کند که می تواند برای زحمتکشان فاجعه آمیز باشد . سیریزا پاسخ می دهد که هزینه خروج یونان از یورو می تواند برای سایر کشورهای منطقه یورو گران باشد وبه این دلیل خروج از یورو هرگز رخ نخواهد داد .

البته در واقعیت ، با در نظر گرفتن ان که بحران سرمایه داری در حال پیشرفت است ، و ما نمی توانیم مستثنی باشیم ، سناریوهای  معلومی ، جدا شدن از منطقه یورو از طریق اخراج یونان و سایر کشور ها یا از طریق  کاهش ارزش داخلی یورو در کشور ما ، از قبل مورد بحث هستند. در نتیجه تهدید های اتحادیه اروپا وصندوق بین المللی پول واقعی هستند و پاسخ نمی تواند خود خشنودی ای باشد که سیریزا عرضه می کند.

هرچند ، باید یادآور شویم که تمام حزب ها به غیر از ح.ک.یونان ، مثل دموکراسی نوین ، سیریزا، پاسوک وچپ دموکرات در حال نزاع بر سر کسی هستند که  شایسته ترین برای حفظ کشور در یورو است . هر حزبی دیگری را به هدایت یونان به دراخمابا سیاست خود متهم می کند. همه آنها تحمیل معمای دروغین "یورویا دراخما" بر آگاهی مردم را در راستای پنهان کردن این واقعیت، که همه آنها راهبرد (استراتژی) مشابهی دارند، چون حزب های مطیع اتحادیه اروپا هستند ، هدف قرار داده اند . آن ها مردم را به رای دادن ومبارزه زیر پرچم های دروغین ، بر خلاف منافع خود در خط دروغین " داخل یا خارج از یورو" دعوت می کنند ، در حالی که همه حزب ها – غیر از ح.ک.یونان- به ماندن درداخل اتحادیه اروپا ویورو مشهور هستند . خواه با یورو یا با دراخما مردم بیچاره خواهند شد . 

ح.ک.یونان مردم را به کنار گذاشتن این معمای غیر قابل حل دعوت می کند.آن ها نباید گزینش پولی را که فقر آن ها رااندازه خواهد گرفت  ونیز درآمدها ومستمری ها ، مالیات ها ، هزینه های بهداشتی وشهریه های  آن ها را خواهد کاست به پذیرند. معمای "یورو یا دراخما"روی دیگرسکه تهدید در رابطه با ورشکستگی است که از قبل عاملی برای درهم شکستن اکثریت مردم بوده است . آن ها مایلند مردم در دام معما های دروغین گرفتار شوند، تا جایی که قادر باشند مردم را زمانی که می خواهند قانون های ضد مردمی را تصویب کنند تهدید نمایند ، وبه آنها بگویند بین اقدام های بر برمنشانه و بازگشت به دراخما ، که آنها با هرج ومرج وبدبختی یکی می دانند ، یکی را انتخاب کنند. هم زمان ، بخش هایی از ثروتمندان هم در یونان وهم درخارج از یونان وجود دارند ، که خواهان بازگشت به دراخما هستند.این امر می تواند ان ها رابه کسب سود بیشتر برای خود و برای بورژوازی به عنوان یک کل قادر سازد ، پس اکنون آن ها در مخالفت با جذب یونان به داخل یورو عمل می کنند.مردم ورشکسته خواه با یورو ،یا با دراخما ، مادامی که انحصار ها تولید را اداره کنند ، تا زمانی که کشور در اتحادیه اروپا باقی بماند وبورژوازی در قدرت باشد هیچ پیشرفتی نخواهند داشت .تنها پاسخ به معمای "یورو یا دراخما"، از نقطه نظر منافع مردم ، جدایی از اتحادیه اروپا با قدرت خلق ، ولغو یک جانبه بدهی است . بدیهی است که در این مورد کشور پول خود را خواهد داشت .

2- راه حل های یونانی یا اروپایی ؟

همه آن ها در باره راه حل اروپایی بحران در یونان صحبت می کنند وبه مذاکره ها با سازمان های اتحادیه اروپا برای راه حل جامع مشکل بدهی که یونان را نیزنگران خواهد کرد اشاره می کنند.همه حزب های یونان ، غیر از ح.ک.یونان،از انتخاب هولند در ریاست جمهوری فرانسه،آن چنان که ادعا می کنند به سیاست های ضد مردمی "مرکوزی" پایان خواهد داد استقبال کردند.آن ها همچنین در باره مشاوره با اتحادیه اروپا در باره اقدام های توسعه ، با پرداخت سوبسید به شرکت های بزرگ ، به طوری که بتوانند سرمایه گذاری کنند، سخن می گویند. 

راه کار های آن ها تلاش می کند این واقعیت را که، آن هایی که مسئولیت عمده ای برای رنج مردم دارند نه در بروکسل که در داخل کشورهستند پنهان کند.بورژوازی ، کارفرماهایی که مالکیت ابزار تولید ، به عبارت دیگر کشتی ها ، اداره ها ،وخدمات را در کشور ما در اختیار دارند، مسئول آن هستند. شرکت یونان در منطقه یورو، مبنی برتصمیم حزب های ثروت مندان، به منافع آن ها خدمت می کند.نمایش اروپا بعنوان سرزمینی که در آن می توان راهی هوادار مردم برای خروج ازبحران یافت تحریک کننده است . اتحادیه اروپا است که اقدام های اقتصادی (مموراندا) را همراه با دولت های ملی وصندوق بین المللی پول  با دقت ایجاد کرده است .این اتحادیه اروپا است که راهبرد خود را "اتحادیه اروپا 2020" وپیمان مستریخت ، یعنی منبع تمام اقدام های ضد کارگری وضد مردمی با یا بدون مموراندا قرار داده است . آن ها به مردم می گویند که حتی اندک فراغتی از اقدام ها، موضوع مذاکره در داخل اتحادیه اروپایی است که برای تضمین راه خروج از بحران برای انحصار هایش به هزینه مردم جانفشانی می کند. آن ها به قربانی  توصیه می کنند راه حل آزار دهنده را ، در منطقه یورویی که در حال فرو رفتن هر چه عمیق تر در داخل بحران است و حتی ، با رقابت های معینی در داخل اتحادیه اروپا ونیز بین اتحادیه اروپا وسایر مرکزهای امپریالیستی ارتجاعی تر می شود را به پذیرد .   

سیریزا نیز مسئولیت عمده ای به عهده دارد چون مذاکره مجدد راهبرد مموراندوم رامنجمد ساخته وموضع "صبروانتظار " را تا به بار نشستن گفتگوهای "دولت چپی" که خواب می بیند با شریک های اتحادیه اروپایی پیشه می کند. هم زمان در باره " همبستگی اجتماعی" و"صلح اجتماعی" صحبت می کند که از سوی یک "دولت چپ" تحمیل خواهد شد ، یعنی  محدود کردن مبارزه کارگران  و  مردم در زمانی که باید گسترش یابند وعلیه ثروتمندان ملی  و حزب هایی که به آن خدمت می کنند یا از از طریق ارعاب وتوهم ازآن حمایت می کنند، رادیکالیزه شوند .  

ح.ک.یونان  برای مردم آشکار می کند که لازم است جنبشی مردمی وکارگری داشته باشند که برای جدایی وکنار کشیدن از انتخاب سرمایه واتحادیه اروپا ، وبرای بالا بردن هماهنگی در سطح اروپا، نه از طریق گفتگو ها ، بلکه از طریق تحکیم جنبش کارگران ومردم در مبارزه علیه اتحادیه اروپایی ، در خط جدایی مبارزه خواهد کرد . 

3- ریاضت یا رشد ؟

دریک اروپای سرمایه دار فرو رفته در بحران ، دولت ها برای "توسعه" یعنی برون رفت سرمایه اتحادیه اروپا از بحران تلاش می کنند. حزب های طرف دار اروپا در یونان، بر سر نسبت ریاضت وتوسعه موجود در مشی آن ها ، منازعه می کنند.آن ها برای پنهان کردن آن که که راه سرمایه داری توسعه در شرایط رقابت شدید سرمایه داری و تضادهای تند داخل امپریالیستی به ریاضت ختم می شود تلاش می کنند. اقدام های " تحکیم مالی" اجرا شده در گروهی از کشور ها ، با یا بدون مموراندا، به نام نیاز به ایجاد ارزش افزوده در بودجه دولتی در راستای آماده کردن سوبسید برای سرمایه نیز در خدمت توسعه هستند. علاوه بر این ، "تغییر های ساختاری" به اجرا در آمده در یونان و در سراسر اروپا نیز به نام توسعه به طور عمده در برگیرنده لغو تامین اجتماعی و حقوق کار در راستای ارزانتر کردن نیروی کار برای سرمایه است . خصوصی سازی وآزاد سازی بازار که عرصه های سود آور جدیدی برای ثروتمندان ایجاد می کند نیز در توسعه ، له کردن کسب وکار کوچک وخویش فرماها را هدف گرفته است . در نتیجه ، همه چیز برای توسعه ای که بنا به ذات سرمایه داری خود منحصرا با اقدام های ضد مردمی که بعنوان اقدام های ریاضتی یا "تغییر های ساختاری" یا بعنوان کمک مالی به تجارت بزرگ ظاهر می شود انجام شده است . در دوره گذشته دولت های بورژوایی در منطقه یورو اقدام ها را در این یا آن جهت در راستای تنظیم تضادها بین خودشان ونیز بحران عمیق  شل وسفت می کردند .  

ح.ک.یونان یادآوری می کند که راه مطلوب خروج مردم در اداره بحران با ابزار های توسعه گرانه یا  پیش گیرانه توسط اشخاص سیاسی سرمایه در نهادهای اتحادیه اروپا قرار ندارد . راه مطلوب در سازماندهی مبارزه در سطح ملی ، برای مسیر متفاوت توسعه ای نهفته است که تمام پتانسیل تولیدی کشور را به سود مردم ، مبتنی بر قدرت مردم ، جدایی از اتحادیه اروپا و اجتماعی کردن وسایل تولید توسعه خواهد داد،.

4- "راست " یا " چپ" ، "مموراندوم" یا "ضد مموراندوم"

معما هایی وجود دارند که بسته به رخ داد ها شکل جدیدی از دو قطبی ، راست مرکز و چپ مرکز را شکل خواهد داد. معماهای ذکر شده در بالا،  مقدمتا با مسئولیت سیریزا ، کنار گذاشته شد وتناقض های واقعی در داخل یونان واتحادیه اروپا را تیره وتار کرد . معمای ساختگی "مموراندوم یا ضد مموراندوم" از سوی بورژوازی واپورتونیست ها در راستای پنهان کردن آن که  مخرج مشترک آنها " جاده یک طرفه اتحادیه اروپا " یعنی هم جهتی با راهبرد سرمایه است به کار می رود .  صرف نظر از راهکار های متفاوت آن ها ، این نیروهای "دست راستی"، "دست چپی" ،"هوادار مموراندم" ، " مخالف مموراندوم" ، وقتی که به کارگران ومردم می گویند که می تواند راه حل مطلوبی برای مردم در داخل اتحادیه اروپا وجود داشته باشد ، زحمتکشان ولایه های مردمی را احمق می انگارند . دموکراسی نو، پاسوک ، یونانی های مستقل ، سیریزا ، چپ دموکرات و سایر نیروها ، برنامه ای که وارد درگیری یا حداقل به چالش کشیدن قدرت انحصارها شود ندارند

عبارت هایی که این هابه کار می برند یعنی "توسعه"، "بازتوزیع ثروت"، "بازبینی وام ها" ، راه حل اروپایی"، تضاد منافع طبقاتی را که در یونان و دراتحادیه اروپا وجود دارد ، یعنی این واقعیت را که تامادامی که مالکیت سرمایه داری بر ابزار تولید وجود دارد هیچ رفاهی برای لایه های مردمی نمی تواند وجود داشته باشد ، پنهان می کند.مموراندوم قله کوه یخ راهبرد ( استراتژی ) اتحادیه اروپا است که برای اقدام های ضد مردمی در تمام کشورهای عضو تدارک می شود . یونان ، ایرلند، مجارستان، رومانی بر خلاف آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا ، دانمارک وبریتانیا ، که در منطقه یورو مشارکت ندارد، با موافقت نامه های وام مخالفت کرده اند. اما تجاوزسرمایه برای تمام کشورها مشترک است وکاهش دستمزدها ، روابط کاری انعطاف پذیر ، افزایش سن بازنشستگی،خصوصی کردن خدمات اجتماعی ، تجاری کردن بهداشت ، آموزش وپرورش ، فرهنگ ، ورزش ، فقرنسبی ومطلق زحمتکشان را در بر می گیرد . حتی اگر ما از مموراندم در یونان خلاص شویم اقدام های ضد مردمی ادامه خواهد داشت ، در واقع آن ها تا زمانی که سرمایه وقدرت آن سرنگون نشوند تشدید خواهند شد چون با راهنمایی راهبردی اتحادیه اروپا بنا شده اند واز سوی حزب های بورژوایی و سیناسپسیموس /سیریزا امضا ویا مورد حمایت قرار گرفته اند.

پرسش واقعی که مردم ناگزیر به پاسخ آن خواهند بود و حتی در دور بعد شدیدترظاهر خواهد شد عبارت است از :  یونان وزحمتکشان مستقل وجدا از تعهد های اروپایی یا یونانی جذب شده در داخل اتحادیه اروپا ؟ آیا مردم ارباب ثروتی که تولید می کنند خواهند بود یا بردگانی در کارخانه ها و تجارت خانه های سرمایه داری ؟ آیا مردم سازمان دهی شده ونقش تعیین کننده ای در رخ داد ها خواهند داشت یا جنبش به شماره افتاده وچشم انتظار خواهد بود تا مشکل های آن را قربانی کننده بعنوان نماینده آن حل نماید ؟ ح.ک.یونان موضع روشن برنده ای دارد . این واقعیت که پیش بینی ها  وبر آورد های آن مورد تایید قرار گرفته اند دلیل دیگری برای اعتماد مردم به آن ومبارزه در کنار حزب است . 

در پیکار انتخاباتی پیش رو به همبستگی استوار بین المللی با حزب ما که  به شیوه ای توده ای ابراز شودنیاز وجود دارد .  کمونیست های یونانی به احساس حمایت ، همبستگی پرولتری و روحیه رفیقانه  حزب های کمونیست وکارگری ، همبستگی سایر نیروهای ضد امپریالیست  ، با توجه به این پیکار دشوار مسلمی که طبقه بورژوازی در آن کاهش نتیجه های رای های ح.ک.یونان را هدف گرفته است نیازدارند. علتش این است که بورژوازی در باب مشی انقلابی حزب ، در مورد موضع گیری های روشن آن در رابطه با سازمان های امپریالیستی ، نسبت به پایگاه استوار ح.ک.یونان در جنبش کارگری ومردمی ، در کارخانه ها ، در سازمان های اقتصادی ، در محله های مردمی شهرهای بزرگ نگران است . چون آنها نمی توانند حزب را منکوب نمایند . کمونیست ها ، دوستان حزب کمونیست یونان ، عضو ها ودوستان سازمان جوانان کمونیست یونان در این پیکار می رزمند ، متشکل ومصمم ،به مردم یونان وطبقه کارگر جهان اعلام می کنند که ما ، پس از انتخابات ، در کارگاه ها ، در شهرها وروستا ها ، در کنار خانواده های مردم وکارگران ، در خط مقدم مبارزه در رابطه با مشکل های مردم ، وفادار به تعهد تاریخی حزب انقلابی در مبارزه برای سرنگونی بربریت سرمایه داری ، برای سوسیالیسم – کمونیسم حاضرخواهیم بود.


[1] An agreement of anti-people measures signed by the Greek government with the EU, IMF and ECB to receive new loans

[2] V.I. Lenin « The fight for power and the “fight” for sops”, volume 11, p 27-31

 

                       

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter