نویدنو:08/12/1390  

 

 نویدنو  08/12/1390

 

 

انقلاب وضد انقلاب در مصر –ارتش علیه مردم

کارل فینامور- برگردان: منوچهر بصیر

پس از شورش اخیر فوتبال در شهر ساحلی  پرت سعید ، مصری ها بلافاصله متوجه ریشه مسئله شدند.

در وحله اول ، کشته شدن 74نفر از طرف داران سرسخت تیم فوتبال ال اهلی قاهره در اولین سالگرد حمله موذیانه شتر سواران به اشغال کنندگان میدان تحریر بود.

در وحله دوم ، همین هواداران سر سخت فوتبال ، سال گذشته تقش مهمی در مبارزه با اوباش مبارک ایفا نمودند، به طوری که تمام مردم مصر شجاعت وشهامت آن ها را تحسین کردند.

مطبوعات معتقد بودند که این یک توطئه بود ، چون پلیس وارتش به جای برقراری آرامش، چند ساعت گوشه ای ایستادند واجازه دادند فاجعه رخ دهد . این امر موجب سوء ظن بیشتر مردم به دولت شد تا استدلال ها وبهانه های ان را نپذیرند، واین حادثه را توطئه ای برای انتقام بدانند که بی عدالتی ودرندگی ارتش وپلیس را نشان می دهد .

مثلا  بیشتر تظاهر کنندگانی که سال گذشته کشته شدند بیشتر درطی 18 روزمبارزه ای بود که مبارک را سرنگون کرد، اما خلاف کاری ها به همین جا ختم نمی شود. دادگاه عالی نیروهای مسلح حاکم تاکنون 12000نفر از مخالف های رژیم را زندانی کرده است که از تعداد زندانیان 29سال حکومت مبارک بیشتر است . 

برای کسانی که خارج از مصر زندگی می کنند ، درک رابطه جنجال فوتبال واقدام های ارتش دشوار است ، اما در کشوری که میلیون ها نفر دلیل های معتبری برای انزجار از ژنرال های حاکم دارند ، فهم این مسائل آسان است .

پس از انتشار خبر کوتاهی عمدی پلیس در استادیوم فوتبال ، اعتراض سراسر کشور را فرا گرفت . در قاهره اعتراض کننده ها وزارت کشور ، ستاد نیروهای امنیتی مورد نفرت را هدف گرفتند . آن محل در سمت میدان تحریر واقع است .پلیس بلافاصله  حمله با گلوله های پلاستیکی کشنده و گاز اشک آور را آغاز کرد. بسیاری از مطبوعات صحنه میدان تحریر را مشابه قتل عام خونین  جوانان در نوامبر وزنان در دسامبر در همین خیابان ها " منطقه جنگی"  وصف کردند. هر دو آن اعتراض ها خواستار پایان دادن به حاکمیت نظامی بودند.  

ارتش تنها ماند

در مصر ارتش هیچ گاه دوست نداشته در حوادث نقش اول را داشته باشد ، اما بعد از سرنگونی مبارک تنها سازمانی بود که از حمایت اکثریت مردم بر خوردار بود .

هر چند افسران ارشد ، کاملا مورد اعتماد مبارک بودند ، اما هر گز مانند پلیس به خاطر سرکوب وخوش خدمتی منفور مردم نبودند.

وزارت کشور یک میلیون نفر را برای انجام این کار کثیف استخدام کرد . اما سال گذشته ، بعد از آن که شورش گسترده جوانان بخش های بزرگی از طبقه کارگر سازمان دهی شده را جلب کرد ، آدم کشان یونیفورم پوشیده عملا از صحنه نا پدید شدند . امروز بیشترین شکایت مردم این است که چرا این دستگاه سر کوبگر پلیس با وجود پراکنده شدن هنوز کار می کند.

سر انجام ، ارتش تنها سازمانی بود که در رژیم فلج شده مبارک هنوز سالم وخوش نام باقی مانده بود . اما این خوشنامی ومحبوبیت یک سال بیشتر دوام نیاورد، چون معلوم شد که تمام هدف آن حفظ رزیم بدون مبارک است .

آن چه در این میان دارای اهمیت است ، این است که مجلس جدید، چنان چه ارتش خود را کنار بکشد ، نمی تواند خلا سیاسی را پر کند واز قدرت های متجاوز اقتصادی حمایت نماید .

این امر از زمانی که گروه اخوان المسلمین حدود 50درصد وسلفی ها یا مسلمانان تندرو 20درصد کرسی های مجلس را به دست آوردند ، کاملا در اوضاع مصر صادق است . چون این مجلس فاقد تعادل سیاسی لازم برای بیان نیازها ومنافع مردم است ، به همین دلیل اعتراض مردم ادامه دارد وخواستار انقلاب دوم هستند.

ارتش خواهان حذف انقلاب واقعی وکسب تمام قدرت به انحصار خود است . به عنوان مثال ، ارتش کمیته ای را مامور نوشتن قانون اساسی جدید وکنترل کابینه نمود تا مراقب بودجه نظامی و منافع ارتش باشند وسرانجام کار به قدریافتضاح شد که حتی اخوان المسلمین هم اعتراض کرد .

وضع ژنرال های ارشد توپ توپ است

ژنرال های ارشد همیشه از خوان سخاوت ثروتمندان بهره مند بودند ، پس نمی توانستند نمک خورده ونمکدان بشکنند، اصلا وظیفه آنها در حال حاضر بیشتر حفاظت از منافع ثروتمندان بود.

روزنامه معتبر "گلوبال پست" ماه ها به بررسی ثروت ومنافع سران ارتش پرداخت که ذکر بعضی از آن ها ضروری است . سردبیر اجرایی روزنامه در 23 ژانویه 2012 در این مورد نوشت :

" بیشتر تحلیل گران وافسران باز نشسته اعتقاد دارند که بیرحمی وخشونت فزاینده ارتش به خاطر این است که نمی خواهد قدرت اجرایی ومنافع سرشار اقتصادی حاصل از آن را از دست دهد.

این منافع عبارتند از  داشتن سهمدر صنایع ، هتل ها ، سوپر مارکت ها ، اوراق بها دار، املاک ومستغلات بزرگ ، که اخیرا به صورت امپراطوری اقتصاد خصوصی شده اند ."

"همزاوی " استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره ومدیر سابق پژوهشکده مرکزی خاورمیانه ای موسسه کارنگی ، که سال ها در باره بودجه نظامی ومسائل اقتصادی ارتش مصر تحقیق نموده است ، اعتقاد دارد ارتش احتمالا 30درصد از بودجه 180میلیارد دلاری مصر ، یا به عبارتی 60میلیارد دلار را در کنترل خود دارد .

مردم معتقدند که رژیم در منجلابی از فساد غوطه می خورد . یک نمنه آن پرداخت یک میلیون دلار از سوی ارتش به دولت برای کسر بودجه آن است . اما همین امر بر خلاف میل ژنرال ها ، از سوی مردم به جای تحسین ، بیشتر سبب سوء ظن شد که اصلا ارتش این پول را از کجا آورده است ؟

این نشان می دهد که حاکمیت شورای نظامی چقدر خطرناک است ، چون هم تمایلی به کناره گیری ندارد و هم نمی تواند صرفا حافظ نظام پیشین وسهم مهمی که در آن دارد باشد .

در حال حاضر که میلیون ها جوان وکارگران شورشی خواستار دموکراسی و امتیاز های اقتصادی ، اجتماعی مشخصی هستند ، هیچ نیروی طبقه بورژوازی ویا نهاد های در خوری که پاسخ گوی آن خواسته ها باشند وجود ندارد . 

مصر کشوری است که هنوز بیش از 40درصد مردم آن با کمتر از 2 دلار در روز زندگی می کنند . به همین دلیل مردم در سراسر کشور فریاد می زنند ، آزادی ، نان ، عدالت .

سازمان وهماهنگی جنبش  

به این ترتیب متوجه می شویم که ادامه حکومت ارتش برای کسانی که طرف دار تغییر های اساسی هستند چقدر تهدید کننده است . اما متاسفانه مشکل از آن چه گفتیم جدی تراست ، چون انقلابی های شجاع وبا شهامتی که طرف دار اصلاحات بنیادی هستند ، به خوبی سازمان دهی نشده اند . این هم شامل جوانان می شود وهم کسانی که اخیرا اتحادیه های مستقل خود را تشکیل داده اند ، چون یا اصلا تجربه ای نداشتند یا تازه شروع کرده اند.

مثلا ، در آخرین سفرم به قاهره به من گفتند که در زمان مبارک فقط چهار اتحادیه مستقل وجود داشت که از آوردن نام آنها در این جا خودداری می کنم، به همین دلیل بعد از سقوط رژیم ، بهترین نیروهای سازمان یافته ی موجود ، ارتش و اسلام گراها بودند  که این یکی از خطرناک ترین وضع ها به حساب می آید. در این میان  ، مسئله مهم این است که قبل از تغییر اجتماعی حقیقی ، باید این عدم تعادل نیروها  اصلاح گردد.

تعیین یک جدول زمانی  وطرح خاصی از خارج غیر ممکن است ، اما مطمئن ترین راه برای مبارزه با دیکتاتوری نظامی این است که سازمان  وهماهنگی جنبش مردم به سطح بالاتری ارتقا یابد .

با این حال ، رقابت سازمان یافته برای به دست گرفتن رهبری را هم نباید دست کم گرفت. هنگامی که کار شورش بالا گرفت ، مبارک به ارتش پیشنهاد کرد مانند میدان تیان من چین مردم را قتل عام نمایند ، اما ارتش قبول نکرد . از طرف دیگر شورای نظامی برای برنامه ریزی آینده و سنجیدن نظر مردم دست به حملات مرگبار آزمایشی زد . اما یک بار دیگر به این نتیجه رسیدند که هنوز نمی توانند کاملا اطمینان داشته باشند که ارتش 468000نفری مصر ، که اکثر نیروی آن را سربازان وظیفه تشکیل می دهند وبزرگ ترین ارتش جهان عرب به حساب می آید بتواند مردم خود را قتل عام نماید .

با این حال حواس ژنرال ها جمع است ، چون می دانند خطر جدی ای که حاکمیت آن ها را تهدید می کند ، بیشتر از جانب خواسته های مصرانه جوانان وطبقه کارگر مصر است . مصر مانند بشکه باروت  است .  فورا باید  به ضرورت خواسته های مردم سازمان ورهبری منسجم تری ایجاد شود. آینده جنبش "نان ودموکراسی" به این امر بستگی دارد.

·      کارل فینا مور نماینده لوز مکانیک های 1781 در شورای کار سان فرانسیسکو ای اف ال – سی آی او است . او در زمان سرنگونی مبارک در سال پیش واخیرا در11فوریه و25ژانویه اولین سالگرد انقلاب 18روزه مصر در قاهره حضور داشت .

سرچشمه: کانتر پانچ

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter