نویدنو:27/10/1390  

 

 نویدنو  27/10/1390

 

چشم اندازی به نیجریه

هاتف رحمانی

نیجریه می رود که به دومین کانون پر تلاطم دخالت های امپریالیستی تبدیل شود. این دومین منبع نفتی افریقا پس از لیبی ، به شدت شامه امپریالیست ها را تحریک کرده است . گسستگی قومی ، نا بسامانی اقتصادی ، فقر ، تبعیض وجنایت سازمان یافته با هم دستی پلیس فاسد وکارمندان خود فروخته ، همراه با دیکتات صندوق بین المللی پول ، این کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است .

بر آن شدیم جهت آشنایی خوانندگان با این کشور افریقای شرقی خلاصه ای از وضعیت این کشور را به تصویرکشیم. اگر عمری بود بخش دوم این نوشتار در رابطه با تاریخ نیجریه تقدیم خوانندگان خواهد شد .

با احترام – هاتف رحمانی

جمهوری فدرال نیجریه در افریقای شرقی واقع شده است و در خلیج گینه ساحلی طولانی با اقیانوس آتلانتیک دارد.  سراسر نیجریه فلات های پست را شامل می شود که با رودخانه ها، به ویژه رود نیجر وطولانی ترین شاخه آن بنو بریده می شوند. سرچشمه نام این کشور رودخانه بزرگ آن نیجر است . تا سال 1991 پایتخت نیجریه لاگوس بود که ساحل جنوب غربی واقع شده است . پس از 1991شهر ابوجا که در سال های دهه 1970و1980در راستای رهانی پایتخت از سلطه طلبی های قومی  در داخل سرزمین نیجریه ساخته شده بود تبدیل به پایتخت کشور شد .

نیجریه از پر جمعیت ترین کشورهایی افریقا است وتقریبا  یک هفتم جمعیت قاره را دارد . ترکیب جمعیتی نیجریه از گروه های قومی مختلفی تشکیل می گردد که اگر چه تنوع وغنای فرهنگی را به ارمغان می آورد اما گاهی هم سبب چالش های جدی در راه ساختمان ملت می گردد.  

نیجریه در سال 1960از استعماربریتانیا اعلام استقلال کرد. استعمار بریتانیا از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد وبریتانیا حاکمیت خود را بر سراسر نیجریه گسترد. بریتانیا در سال 1914سرپرستی شمالی وجنوبی خود را در کشور واحدی متمرکز وآن را کلنی وسرپرستی نیجریه  نامید.

نیجریه پس از استقلال  شاهد کودتاهای متعدد ودوران طولانی حاکمیت استبدادی بین سال های 1966 تا 1999 بود، تا این که دولت دموکراتیک غیر نظامی مستقر شد .

مساحت نیجریه  923.768کیلومتر مربع است که طول شرقی –غربی آن حدود 1200کیلومتر وعرض شمالی – جوبی آن حدود 1050کیلومتر است . نیجریه از شرق با کامرون ،از شمال شرق با چاد، از شمال با  نیجر ، از غرب با بنین واز جنوب با خلیج گینه در اقیانوس آتلانتیک مرز مشترک دارد .

منابع طبیعی

اقتصاد روستایی که اکثر مردم نیجریه را حمایت می کند بر حاصل خیزی زمین مبتنی است ،  33 در صد  از آن چه کاشته می شود. بار آوری خاک به طور قابل ملاحظه ای متفاوت ولی درکل ناچیز است ، بیشترین بار آوری خاک ها ناشی از ته نشینی رسوبات در دره های رودخانه است . بسیاری از آن خاک ها مورد استفاده مفرط قرار گرفته ودرحال حاضر فرسوده اند. درخت هایی که اعلب به جلوگیری از فرسایش خاک کمک می کنند ، بیشتر برای سوخت ، تهیه الوار، وسیله ای برای ساختن ابزار ها ، علوفه دام ها و داروهای گیاهی مورد استفاده قرار دارند.در نتیجه  سرزمین به طور فزاینده به تهی شدن از درخت ، به ویژه  در مناطق پر جمعیت واطراف شهر های بزرگ  دچار شده است .

نفت وگاز طبیعی ، بزرگ ترین منیع درآمد نیجریه ، به مقدار زیادی در دلتای نیجر و در سمت دریا قرار دارد . ذخایر کوچک تری در  سایر محل های منطقه ساحلی پراکنده اند.  سنگ آهن ، عموما درجه پایین گسترده است . ذغال قهوه ای  وذغال قیری در مناطق جنوب شرق نیجریه یافت می شود. سایر منابع معدنی مانند  قلع و سنگ نیو بیم در فلات جوس و سنگ آهک در مناطق زیادی وجود دارد .

صنایع نفت وگاز به صورت جدی به زمین ، پوشش گیاهی  وآب راهه ها در دلتای نیجر آسیب رسانده است .

طبق سر شماری سال 2008 نیجریه 138.283.240نفر جمعیت داشت که متوسط تراکم جمعیت 152 نفر در هر کیلو متر مربع بود. نرخ زاد وولد 40در هزار ونرخ مرگ ومیر 16.4 در 1000 بوده ونرخ رشد جمعیت نیجریه سالانه 2 درصد است ، که از دهه 1970 اندکی تغییر یافته است. متوسط زایمان زنان نیجریه 5بار در طول زندگی است ، هرچند در بین زنان تحصیل کرده این نرخ اندکی پایین تر است . تقریبا نیمی از نیجریه ای ها کمتر از 15 سال سن دارند . پیش بینی می شود تا سال 2025 جمعیت نیجریه به 206 میلیون نفر بالغ گردد.

بیشترین تراکم جمعیتی در ایگبو واقع در جنوب شرق نیجریه با وجود خاک ضعیف ومهاجرت سنگین است .  مناطق  به شدت کشاورزی در اطراف چند شهر عمده گروه قومی هااوسا – به ویژه کانو، سوکوتو، وزاریا در شمال- نیز پر جمعیت هستند.

نیجریه با تنها 48 درصد جمعیت شهری ، هنوز به طور عمده کشوری روستایی است . مناطق شهری ، در بین سال های بین 1970 و1975 جمعیت خود را دو برابر کردند. کشور تاریخ طولانی از توسعه شهری ، به ویژه در شمال وجنوب غرب نیجریه دارد که  شهرهای معتبری قبل از حاکمیت استعمار بودند. بزرگترین شهر های نیجریه لاگوس وایبادان هستند ولاگوس یکی از بزرگترین شهر های جهان است  که بعنوان پایتخت نیجریه مستعمره وبندری مهم رشد کرد . لاگوس علیرغم انتقال پایتخت به ابوجا بزرگترین مرکز اقتصادی وفرهنگی نیجریه باقی ماند.

قومیت

سه گروه بزرگ قومی نیجریه – هااوسا-فولانی، یوروبا، و ایکبو- نماینده تقریبا 70درصد جمعیت کشور هستند. حدود 10 درصد از کل جمعیت در بر گیرنده تعداد دیگری از گروه های قومی هستند که هر یک بیش از 1 میلیون عضو دارند ، از جمله کانوری، تیو، و ایبیبیو.بیش از 300گروه قومی مشابه در بر گیرنده 20درصد باقی جمعیت نیجریه هستند.

هااوسا متمرکز در شمال ودر همسایگی جمهوری نیجر ، بزرگترین گروه قومی ملت های نیجریه است .اکثر هااوسا ها مسلمان وبه کارهای کشاورزی ، تجارت وصنایع کوچک اشتغال دارند. در حالی که اکثر آنها در شهرها وروستا های کوچک زندگی می کنند سایر گروه های قومی چندین شهر بزرگ بومی را اشغال کرده اند. افراد زیادی از ریشه های غیر هااوسا در ملت هااوسا از طریق ازدواج های داخلی وفرهنگ پذیری یک پارچه شده اند. یکی از این گروه ها ، گروه فولانی است ، که به صورت سنتی مردمی چادر نشین ودام دار هستند. بسیاری از فولانی ها در شهر هاو شهرک های  هااوسا ساکن شده وبه بخشی از جامعه هااوسا تبدیل شده اند . 

یوروبا در جنوب غرب نیجریه هفت زیر گروه اگبا، ایکیتی، ایفه،ایجبو،کاببا، اندوواویو را در بر می گیرد، که هر کدام با رهبر عالی وشهر شناخته می شوند.  اونی از ایفه رهبر روحی یوروبا است . یوروبا تاریخی سرشار از بی اعتمادی ، رقابت وجدایی بین گروه های مختلف دارد . اکثریت افراد یوروبا کشاورز یا تاجر هستند که در شهر های بزرگ منطقه  دوران استعمار زندگی می کنند.

ایگبو ساکن جنوب شرق نیجریه به صورت سنتی  در روستاهای کوچک مستقل زندگی می کنند که هر یک دارای شورای منتخب هستند تا رهبر.  با وجود چنین نهاد های دموکراتیکی ، جامعه ایگبو به شدت در طول خط ثروت ، موفقیت وصف اجتماعی طبقه طبقه است .  ازدحام وفرسایش خاک بسیاری از افراد ایگبو را وادار به مهاجرت به شهر های نزدیک وسایر بخش های نیجریه کرده است .  

سایر گروه های قومی از جمله کانوری ، در ایالت بورنو ، تیو ، در دره بنو نزدیک ماکوردی ، ایبیبیو وافیک در منطقه کالابار ، ادو از منطقه بنین ، و نوچه در منطقه بیدا متمرکز شده اند. هر چند این گروه ها با معیارهای نیجریه کوچک هستند اما این گروه های اندک بیش از سایر گروه های افریقایی عضو دارند.

بسیاری از نیجریه ای ها به بیش از یک زبان سخن می گویند.زبان رسمی کشور انگلیسی است  که وسیعا به ویژه در بین تحصیل کرده ها بدان سخن گفته می شود. در حدود 400زبان  بومی نیجریه ای شناخته شده است ، وبرخی از آنها  با خطر نابودی مواجه هستند.  عادی ترین زبان بومی هااوسا، یوروبا ، وایگبو است.

هواخواهی از اسلا م ، مسیحیت ، یا مذهب های بومی افریقایی امر مرکزی در تعیین هویت  نزد نیجریه ای هاست.  برآورد پیوستگی مذهبی به دلیل نبود اطلاعات و اسناد دشوار است . اگر چه بسیاری از مسلمان ها ومسیحی های نیجریه به باورها ها و راه ورسم مذهب های بومی  نیز وفادار هستند . برآوردهای اخیر نشان می دهد که 50درصد جمعیت مسلمان ، 40درصد مسیحی و10درصد به مذهب های سنتی اعتقاد دارند.

مسیحیت در اواخر قرن نوزدهم در جنوب نیجریه مستقر شد . این مذهب در یوروبا ، جنوب غرب  توسط کلیسسای انگلستان، و در ایگبو در جنوب غرب توسط کلیسای کاتولیک روم  گسترش یافت .  امروزه نزدیک به نیمی از اهالی جنوب غربی وبسی بیش از نیمی از اهالی جنوب شرق مسیحی هستند که به شاخه های کاتولیک رومی ، انگلیکن، متدویست، لوترن، وفرقه های بابتیست تقسیم می شوند. مسیحیت در کمر بندمیانی نیجریه نیز گستره است اما در شمال جز درمیان اهالی مهاجر کلا حضور ندارد.  در سال های اخیر بنیادگراهای پروتستان ، به ویژه در کمر بند میانی رشد چشمگیری داشته اند. در نیجریه چندین کلیسای مستقل افریقایی ، مانند چروبیم وسرافیم نیز وجود دارد ، که  آیین های  فرهنگی افریقایی مانند  طبالی ، رقص وچند همسری را با مسیحیت یک پارچه می کند.

اسلام مسلط در شمال به گسترش خود ، به ویژه در کمر بند میانی ودر جنوب غرب نیجریه  ادامه می دهد . هر چند آداب اسلامی مانند جدایی زنان وروزه داری شدید به ندرت در شهرهای شمالی مشاهده می شود. بنیادگرایی اسلامی از دهه 1990پیروانی به دست آورده وبه یک نیروی سیاسی نیرومند در شمال نیجریه تبدیل شده است .

با وجود اعتقادات مختلف ،  مذهب های بومی نیجریه معمولا وحدت وجودی ، مبتنی بر یکی بودن خدای اعظم ، خدایانی هم پیوند با یکی از عنصر های طبیعی ، و وجود روحانی آن با نشانه های زمینی مانند ساختارهای صخره ها یا رودخانه  ها  پیوند دارد.

برای نسل ها قبل از رسیدن اروپایی ها ، نیجریه ای ها  به کودکان خود  در باره فرهنگ ، کار، مهارت های زندگی وفعالیت های اجتماعی آموزش می دادند. برخی ازجامعه ها در باره جامعه وفرهنگ به عنوان بخشی از مناسک جوانان در گذار به بلوغ  آموزش بسیار رسمی می دادند.در جامعه های اسلامی دانش آموزان قران می اموختند و سایر متن های مذهبی را به عربی می خواندند. بسیاری از دانش آموزان توانمند مطالعه های عالی تر اسلامی را دنبال می کردند وآموزگار، ملا یا دانشوران قانونی می شدند. در سال 1919نیجریه شمالی 25000 مدرسه قرآنی داشت . تعداد عظیمی از مدارس اسلامی هنوز فعالیت می کنند.  

در لاگوس ، کالابار وسایر شهر های ساحلی ، میسیون های مسیحی آموزش اروپایی را در سال های دهه 1840 آغاز کردند ودر طی چندین دهه  مدارس زبان انگلیسی تاسیس شد  وبرخی از خانواده های ممتاز فرزندانشان را به آن مدرسه ها فرستادند.  ثبت نام به شدت در جنوب گسترش یافت  ، که با کمر بند میانی هم تراز نبود ، وجاهای دیگر بسته به فعالیت میسیون ها در این راه قرار گرفتند ، در شمال این امر اصلا وجود نداشت . در نتیجه تا اواخر 1973  ، کمتر از 10درصد کودکان شمال در مدارس ابتدایی ثبت نام شده بودند ، در مقایسه با 90 در صد کودکان ثبت نام شده در ایالت لاگوس . شکاف در دوره دبیرستان وپیش دانشگاهی حتی بزرگ تر بود.

اصلاحات دولتی در دهه 1970 به افزایش نرخ ثبت نام ابتدایی  کودکان نیجریایی به حدود 90 در صد در سال1980 منجر شد.  گسترش شدید مشارکت به سقوط معیارهای آموزشی وسایر مشکل ها انجامید . تا سال 1990 تنها 72 درصد از کودکان  در آموزش اجباری شش ساله  به خاطر قطع کمک های دولتی ، افزایش شهریه مدرسه ها ، خرابی ساختمان های مدرسه ها ،آموزش سطح پایین ، وچشم انداز ضعیف برای فارغ شدگان از تحصیل ،   شرکت داشتند. نرخ ثبت نام برای دختر ها نسبت به پسر ها پایین تر باقی ماند ، چون  بسیاری از روستائی های شمال نسبت به درس خواندن دختر ها مشکوک بودند . در سال 2002-2003 ، 119 درصد از کودکان سن مدرسه در مدرسه های ابتدایی ثبت نام کردند ، در حالی که نرخ ثبت نام دبیرستان 36 درصد بود .  

با سواد ی بین بزرگسال ها حدود 78 درصد برای مردان و 64 درصد برای زنان تخمین زده می شود. هر چند اطلاعات رسمی  تنها سواد به انگلیسی را بر آورد می کند ، بنا براین سطح قابل توجهی از سواد به عربی را  در بین مسلمان های شمال به حساب نمی آورد .

نیجریه  در فدرال ها – یا ایالت ها – دانشگاه تاسیس کرده است . قدیمی ترین آنها ، دانشگاه ایبادان ، در سال 1948 به عنوان  دانشکده ای از دانشگاه لندن تاسیس شد ودر سال 1962 مستقل گشت .  بسیاری از دانشگاه های برجسته بلافاصله پس از استقلال در سال 1960ساخته شدند.

جامعه نیجریه به شدت بین شهر وروستا ، بین مرزهای قومی ومذهبی ، ومتناسب با آموزش وپرورش متفاوت است .  هنوز اکثر نیجریه ای ها از اسم های فامیل  دراز، وبه ویژه برای کودکان استفاده می کنند تا به صورت آشکاری نقش زن ها ومردها را متمایز کنند ، تا یک ساختار اجتماعی مرتبه ای را نشان دهند ، وتسلط مذهبی را در شکل دادن ارزش های جامعه مشخص نمایند.

شیوه زندگی

کارکرد جامعه نیجریه به شدت پدر سالارانه است . مردها کنترل کامل زندگی زن ها را  در اختیار دارند ، که به صورت نوعی کم سواد ودسترسی محدودی به بهداشت وخدمات اجتماعی دارند   . زنان ساعت های بیشتری از مردها کار می کنند . آنها تمام کارهای منزل ومراقبت از کودکان را دوش به دوش ساعت های زیادی کار در آمد زا ، به ویژه در کشاورزی به عهده دارند.  استثنا هایی در برخی ایالت های جنوبی وجود دارد که زنان در تجارت  فعال هستند ونفوذ سیاسی قابل توجهی دارند. در جامعه های مسلمان شمالی ، به ویژه در شهر ها ، زنان محدود به خانه و با حجاب هستند.  بسیاری از زنان  با حجاب در تجارت پنهان کارهای دستی ، تهیه مواد غذایی ، وسایر کالاها با استفاده از کودکان بعنوان  پیک مشارکت می کنند.

چند همسری در بین مسلمان ها ، بین پیرو های مذهب های سنتی ، وبین مسیحی هایی که  به کلیساهای مستقل افریقایی تعلق دارند رواج دارد .  در بین مسلمان ها ودر بسیاری از جامعه های سنتی دختران در سن بلوغ به ترتیب خواست خانواده ازدواج می کنند . دختر های جمعیت های تحصیل کرده تر ، به ویژه در جنوب  تمایل دارند در آخرین سال های جوانی قبا از بیست سالگی ازدواج نمایند.  مردان اغلب در سن بالاتری ازدواج می کنند، به ویژه مردانی که  از خانواده های فقیر ترهستند قادر به تدارک هزینه بالای عروسی وشیر بها نیستند. 

ثروت وقدرت  به صورت بسیار نابرابری در جامعه نیجریه توزیع شده است . اکثر بزرگی از نیجریه ای ها ، گرفتار تامین مخارج روزانه هستندد واموال مادی .شانس اندکی برای بهبود سهم خود دارند. با این حال رئیس ها ، تاجر های ثروت مند ، سیاست پیشه گان ، و کارمندان عالی  اداری اغلب  ثروت عظیمی را جمع آوری وبه رخ می کشند، که تا حد زیادی در جامعه نیجریه پذیرفته وقابل انتظار است .  اکثر این ممتاز ها قدرت را از طریق شبکه های تحت سرپرستی حفظ می کنند. آنها نیروی کار  را تامین وتوزیع می کنند ودر عوض از حمایت سیاسی بر خوردار می شوند. سامنه به باز توزیع  برخی از در آمد ها اجازه می دهد چون  ولی نعمت اعلب برای چیزهایی نظیر شهریه مدرسه وهزینه ازدواج منسوبین ، توسعه جامعه وکارهای خیریه  پول پرداخت می کند.

نا برابری اقتصادی تاثیر شدیدی در سلامت ، به ویزه سلامت کودکان دارد . یک پنجم کودکان نیجریه پیش از 5سالگی ،   از بیماری های قابل درمان مانند مالاریا ، سرخک ، سیاه سرفه ، اسهال و سینه پهلو می میرند.  کمتر از نیمی از نوزادها  در برابر سرخک مایه کوبی می شوند وبیش از  40 درصد کودکان زیر 5 سال از سوء تغذیه رنج می برند.  بزرگ سالان هم ،  گرچه با پی آمد های کمتر مرگ بار، دچار سوء تغذیه  هستند . تنها 20درصد نیجریه ای های روستایی  و52 درصد شهر نشین به آب آشامیدنی دسترسی دارند. یک سوم جمعیت به سادگی به مراقبت بهداشتی دسترسی ندارند چون بسیار دور از کلینیک ها یا سایر مراکز درمانی زندگی می کنند. بسیاری دیگر هم از عهده مخارج کلینیک ها بر نمی آیند. 

هر چند معدل در آمدها در شهر ها بالاتر ونرخ مرگ پایین تر است ، اما فقر در مناطق شهری گسترده تر از مناطق روستایی است .  کار های امن وپر درآمد  ، حتی برای کسانی که تحصیلات قابل ملاحظه ای دارند نادر است. مواد غذایی به صورت نوعی گران است . مسکن هم ، علیرغم کیفیت ناقص گران است  ، این امر فقرا را به ساخت حلبی آباد ها در محله های کثیف وادار می سازد. سیستم فاضلاب در اکثر شهر ها نیز ابتدایی یا ساده است که سبب آلودگی  مسیل ها ، چاه ها ، زهکشی کنار جاده ها و سایر تاسیسات آبی می شود که  خطر  بیماری های واگیر دار را افزایش می دهد. صنعت ، خودرو سازی ، و سوزاندن سوخت چوبی هوا وآب را بیشتر آلوده می کند.

بزه کاری در نیجریه در میانه دهه 1990 در نتیجه بیکاری ، تباهی اقتصادی ونابرابری اجتماعی سر بر آورد ، که  مورد حمایت نیروهای بی کفایت  وفساد پلیس وگمرک است.  بیش از نیمی از اتهام ها دزدی ، ورود زورگیران به منازل وزور گیری است ، هر چند دزدی مسلحانه هم  قابل توجه است . نیجریه مجرای عمده ای برای  انتقال مواد مخدر از آسیا وامریکای لاتین به بازار های اروپا وامریکای شمالی است .  حلقه های کلاهبرداری کلان نیجریه ای افراد تاجر در سایر نقاط جهان را هدف گرفته اند. افراد تاجر به انتقال مبلغ گزافی پول از نیجریه به خارج کشور، با قول سهم در پول منتقل شده ، به نیجریه  دعوت می شوند . پیش پرداخت هایی برای  سرعت بخشیدن به این انتقال درخواست می شود ، اما پیش پرداخت  به طور عادی ناپدید می شود. اگر چه کارزارهای دوره ای برای  پیدا کردن سیاست مداران فاسد وحمله جنایت کارانه وجود داشته است ، اما این کارها اثرهای دیر پای اندکی داشته اند.

 نیجریه  از دهه 1990دست خوش خشونت های قومی  دوره ای بین گروه های قومی ومذهبی بوده است . دلیل های پشت این برخوردها از  درگیری های سیاسی محلی گرفته تا درگیری بین مسلمان های بنیاد گرا و مسیحی ها ، یا مسلمان های میانه رو  شکل های مختلفی داشته است .  در بسیاری از موردها ، غیر نظامی های محلی یا رهبر های مذهبی  برای  منفعت سیاسی در این در گیری ها دست داشته اند.

اقتصاد

اقتصاد نیجریه به طور سنتی مبتنی بر  کشاورزی وتجارت بود ، که در دوران حاکمیت استعمار در اواخر قرن نوزدهم تغییر کرد. ضرورت پرداخت مالیات به دولت استعماری  کشاورزان نیجریه را وادار کرد تا تولید دانه های غذایی را با تولید دانه های  نقدینه آور تعویض نمایند، که  دولت با قیمت های ارزانی می خرید وبا سود های گزافی می فروخت. در دهه های 1960و1970 صنعت نفت گسترش یافت ودرآمدهای صادراتی زیادی را فراهم کرد وبه سرمایه گذاری های گسترده در صنعت ، کشاورزی ، ساختارها و خدمات اجتماعی اجازه داد. بسیازی از این سرمایه گذاری های کلان ، اغلب  در مشارکت با بخش خصوصی شکست خورد .

در سال 2006تولید ناخالص ملی نیجریه 115میلیارد دلار بود. تولید ناخالص ملی در رابطه با وابستگی به بازار نفت به شدت  متفاوت بوده است ، در سال 1985معادل 81میلیارد دلار ، در سال 1994به میزان 33.2میلیارد دلار ، درسال 1995معادل 40.5میلیارد دلار ودر سال 2006درآمد ناخالص سالانه هر فرد 797دلار بود، که یکی از پایین ترین درآمدها درجهان وتا اندازه ای زیر معدل درآمدهای صحرای افریقا  بود. به ویژه فقرا به شدت از مشکل های اقتصادی نیجریه  ضربه خوردند ، به طور برجسته ای از کاهش ارزش پول ملی که کالاهای اساسی ، مثل غذار را صادراتی کرد ،  گرانی بیشتر ، قطع کمک های اجتماعی وافزایش قیمت  خدمات اجتماعی  وافزایش 8درصدی نرخ تورم در سال 2006اسیب دیدند .

در سال 2006 نیروی کار نیجریه به 52.7میلیون نفر رسید که بیش از 30میلیون نسبت به سال 1980افزایش داشت . زنان 35 درصد نیروی کار ومردان 65 درصد آن را تشکیل می دهند. یک برآوردی نشان می دهد که  3 درصد کل کارگران در کشاورزی ، پایین تر از 54 درصد سال 1980، 75درصد در بخش خدمات، و22 درصد در صنعت ، شامل معدن، کارخانه وساختمان کار می کنند. اطلاعات در مورد نیروی کار نیجریه محدود است چون بسیاری از نیجریه ای ها معاش خود را از بیش از یک عرصه به دست می آورند. کارگران شهری  " کار قاچاقی " انجام می دهند وساکنان روستا ها دارای شغل دوم هستند. بر آورد نرخ بیکاری در نیجریه دشوار است  که بسیاری در حاشیه کار می کنند وبه این خاطر که در نیجریه  گدایی از نظر اجتماعی اشتغالی پذیرفته شده است .

اتحادیه مرکزی نیروی کارنیجریه ، کنگره کارگران نیجریه است ، که تعداد زیادی اتحادیه های تخصصی صنعتی وحرفه ای را شامل می شود.این کنگره نزدیک به 4میلیون عضو دارد واز 42 سندیکا تشکیل می گردد. فعالین سندیکایی با رکود اقتصادی دهه های 1980و1990افزایش یافته اند و دولت برای محدود کردن افزایش دستمزدها به شدت تلاش می کند.  در بین فعال ترین سندیکا ها سندیکا های کارگران صنعت نفت واستادان دانشگاه ها قرار دارند که دولت را نه تنها به خاطر حقوق ومسائل اجتماعی بلکه به خاطر سوء استفاده از حقوق بشر و حاکمیت استبدادی به چالش می کشند. دعوت به اعتصاب های دوره ای کنگره کارگران نیجریه از اوایل دهه 1990 اقتصاد نیجریه را مختل کرده است . 

23 درصد از درآمد ناخالص نیجریه را کشاورزی وگله داری تشکیل می دهد که 3 درصد کل نیروی کار فعال اقتصادی را به خود اختصاص می دهد .

خدمات بسیار گسترده اما با تعریف به شدت ضعیفی است . خدمات 20درصد از درآمد ناخالص ملی را تشکیل می دهد  و 70 درصد نیروی کار نیجریه درگیر کرده است .

بخش مسلط اقتصاد نیجریه را نفت تشکیل می دهد که  تقریبا 100درصد درآمد صادراتی وچهار پنجم بودجه دولت را نفت تامین می کند. نوسان های جهانی ارزش نفت تاثیر ویران کننده ای بر اقتصاد نیجریه داشته است . نفت نیجریه در سال 1956 کشف شد ودر سال 2004 روزانه 818بشکه از 150میدان نفتی ، عموما در دلتای نیجریه ، استخراج می کرد .

تقریبا تمام میدان های نفتی نیجریه در ساحل اقیانوس واقع شده اند ، استخراج نفت نیجریه گران است  اما به خاطر سولفور پایین قیمت بالایی دارد . نیمی از کل صادرات نیجریه به امریکا منتقل می گردد وبخش بزرگی از نیم دیگر راهی بازار های اروپا می گردد .

نیجریه بزرگترین منبع گاز افریقا را دارد که عموما در حوزه های نفتی واقع شده است .علیرغم تلاش برای گسترش باازار های گاز طبیعی ، از جمله سرمایه گذاری در تاسیسات با سوخت گاز- یک کارخانه تبدیل گاز به مایع و فعالیت های شیمیایی- تقریبا سه چهام تولید گاز پیش از انتقال برای مصرف می سوزد.

نیجریه حدود 64.000 تن متر مکعب ذغال تولید می کند وسایر فعالیت های تولید معدنی نیجریه ، تولید  سنگ آهن ، که به مصرف صنعت فولاد می رسد ، و تولید سنگ آهک،  که به مصرف تولید سیمان می رسد  را شامل می گردد. 

در سال 2003 ، سهم  تولید کارخانه ای 4درصد درامد ناخالص ملی را تشکیل می داد ، پایین تر از 13 درصد در سال 1982.  نیجریه پیشا استقلال ، با وجود جمعیت عظیم ، توسعه صنعتی اندکی داشت  - اندکی دباغی و آسیاب های روغن گیری که  مواد اولیه فراوری شده برای صادرات بود. در طی دهه های 1950و1960تعداد اندکی کارخانه ، شامل اولین پارچه بافی ها ، اسیاب ها وتاسیسات فرآوری مواد غذایی برای خدمت به نیجریه ای ها گشایش یافت . در طی دهه 1970 واوایل 1980 تولید های صنعتی ، اساسا در لاگوس ، کادونا،کانو وبندر هارکورت، به شدت افزایش یافت . کارخانه هایی هم در شهر های  پیرامونی مثل کالابار، بائوچی، اکوره وجببا ، عموما به خاطر سیاست های تشویقی دولت برای تمرکز زدایی پدیدار شدند.

عمده ترین محصولات صنعتی نیجریه عبارت است از مواد غذایی  ومشروبات ، پارچه ولباس ، سیگار ، صابون وپاک کننده ، کفش، محصولات چوبی ،  خودروهای موتوری،محصولات شیمیایی و فلزات.  صنایع کوچک در بافندگی ، چرم سازی ، سفالگری ونجاری فعالیت می کنند. صنایع کوچک اغلب  در صنف های صنعتی سازمان داده می شوند که به ویژه کارهای خانادگی است که نسل به نسل مهارت یافته اند.

در تلاشی برای گسترش بنیاد صنعتی نیجریه ، دولت با مشارکت شرکت های  خصوصی  از اوایل دهه 1980سرمایه گذاری کرد. بزرگترین طرح  از این نوع مجموعه  یک پارچه فولاد در آجاکوتا است که در سال 1983 با هزینه 4میلیارد دلاری ساخته شد .  دولت در پالایش نفت ، پتروشیمی، کود، ومونتاژ اتوموبیل وابزار های کشاورزی  هم سرمایه گذاری سنگینی کرده است  . سیاست های دولت توسعه صنعتی را با دشوار ساختن دسترسی به مواد اولیه ولوازم یدکی مختل کرد. تا اندازه ای به عنوان نتایج این سیاست ها ، تنها یک بخش از ظرفیت صنعتی  کشور در حال حاضر مورد استفاده است . در میانه دهه 1990 دولت رشته ای از اصلاح ها ، از جمله  اجازه به مالکیت بزرگ خارجی در صنایع نیجریه ، شل کردن کنترل ارزهای خارجی ، و تاسیس منطقه آزاد صادرات در کالابار ، را به اجرا گذاشت .

انرژی

منابع عمده انرزی  تجاری نیجریه را نفت ، گاز وبرق آبی تشکیل می دهد که در کنار آن منبع های غیر تجاری مصرفی  هیزم وذغال چوب نیز عموما مورد مصرف دارد.با وجود برنامه هایی برای گسترش برق در کشور ، تنها بخش کوچکی از مناطق روستایی برق دارند.  تقاضای برق بر تولید آن  ، در بخشی  به دلیل مدیریت غلط آزانس دولتی ناظر بر تولید برق پیشی دارد.

نیجریه 193.200کیلومتر جاده دارد. اکثر نیجریه ای ها با اتوبوس یا تاکسی در داخل وبین شهر ها رفت وآمد می کنند. در طی دهه 1970و1980دولت های فدرال وکشور تعدادی بزرگ راه و شاه راه های مبادلاتی ساختند. دولت مرکزی حتی جاده های کوچک تر را ترمیم کرد ، که  به توسعه مناطق روستایی کمک کرد. اگر چه از اواسط دهه 1990 ، به دلیل عدم سرمایه گذاری بسیاری از جاده ها رو به خرابی گذاشتند.

نیجریه 3.528کیلومتر هم راه آهن دارد . خط اصلی آهن ، در سال 1911 تکمیل شد که لاگوس وکانو را  با امتداد از کانو تا نائورو ، از زاریا تا کائورا نامودا ، واز مینا تا بارو را به هم پیوست . استفاده از خط آهن هم برای مسافر وهم برای حمل بار در مقایسه با شبکه راه ها کاهش یافته است .

ارتباط ها

اولین روزنامه در دهه  1830 در لاگوس بنیاد گذاری شد . امروزه نیجریه ای ها از بین ده ها روزنامه وهفته نامه که در سراسر کشور، اکثرا به زبان انگلیسی ، اما تعدادی هم به زبان نیجریه ای ، به ویژه هااوسا و یوربا منتشر می شوند حق انتخاب دارند.دیلی تایم که در لاگوس منتشر می شود پر تیراژ ترین  روزنامه است .  با وجود سانسور های دوره ای دولت و به علت مالکیت دولتی بخشی از روزنامه ها، مطبوعات نسبتا آزاد مانده واغلب در انتقاد از دولت صریح بوده اند. 

سخن پراکنی دولتی در سال 1957 با تاسیس رشته ای از ایستگاه های رادویی آغاز به کار کرد. اکثر ایستگاه های  پر تعداد رادیو  وتلویزیون  به اداره دولتی ادامه می دهند. برنامه به زبان های انگلیسی ، هااوسا، یوروبا وتعداد زیادی زبان های بومی نیجریه قابل دسترس هستند.  رادیو بین المللی صدای نیجریه نیز به چندین زبان برنامه پخش می کند.

در سال 2005 تنها 9.3خط تلفن برای هر 1000نفر وجود داشت . نزدیک به یک سوم خط های تلفن در لاگوس بود.  شهر های عمده تمام بخش های کشور با یک سیستم ماهواره ای بومی ، برج های  موج کوتاه ، وکابل های کواکسیال با هم رابطه دارند ، هرچند سامانه تلفن غیر قابل اتکا است چون از نگهداری وخدمات ضعیفی در سطح محلی بر خورداراست.  

تجارت

نیجریه برای تامین بسیاری از نیازهایش به تجارت خارجی وابسته است . هر چند در سال های اخیر به مازاد تجاری سالمی دست یافته است . در سال 2003 صادرات نیجریه بر 24.1 میلیارد دلار بالغ می شد ، در حالی که واردات آن برابر با 15میلیارد دلار بود.  نوسان بازار جهانی نفا و تغییر ها در سیاست های مالی و واردات  سال به سال سبب نوسان های شدیدی در تعادل تجاری بوده است . تجارت  رسما شناخته شده  با حجم قابل توجهی قاچاق محصولات کشاورزی ، وکالاهای کارخانه ا ی به کشورهای همسایه وبالعکس تکمیل می شود. .

 نفت ، کاکائو، رزین و میگونیز صادر می شود. شرکای عمده تجاری نیجریه را در صادرات امریکا ، هند ، اسپانیا، فرانسه، وبرزیل تشکیل می دهند ، و واردات عمده نیجریه  بر صنعت  فلز از  جمله  وسیله نقلیه موتوری ، وماشین آلات صنعتی ، کارخانه های بنیادی از جمله آهن ، فولاد، کاغذ، سیمان ، مواد شیمیایی و محصولات مربوطه  ، غذا ودام زنده  مبتنی است . طرف های عمده واردات نیجریه را کشورهای انگلستان ف امریکا ، فرانسه، چین والمان  شامل می شوند. تنها درصد اندکی از واردات وصادرات نیجریه با دیگر کشور های افریقایی عملی می شود.

با وجود تعادل مثبت تجاری ، اقتصاد نیجریه  بار سنگین بدهی خارجی را  که در سال 2002 بالغ بر 31.6 میلیارد دلار بود تحمل می کند.  اکثر این بدهی ها به دولت های دیگر ونمایندگی های چند جانبه است . دولت با پرداخت سالانه بدهی هایش با مشکل بر خورد کرده است . صورت  بدهی سالانه نیجریه ، شامل بدهی های عقب افتاده  وسود ، می تواند با تمام درآمدهای صادراتی کشور رقابت نماید . اکثر بدهی ها از ولخرجی دولت در پروژ ه های عظیم  قبلی در اوایل دهه 1980ریشه می گیرد که اوضاع مالی نیجریه را وخیم می سازد .  در سال های اخیر وام دهندگان جهانی ، از جمله صندوق بین المللی پول ، نیجریه را وادار به اصلاح ساختارهای اقتصادیش کرده اند .

حکومت

با تصویب قانون اساسی جدید ، نیجریه از حکومت نظامی شانزده ساله رها شد . بر پایه قانون جدید نیجریه جمهوری فدرالی با دولت منتخب دموکراتیک وتفکیک قوا در قانون گذاری وقوه قضایی است . قانون اساسی آزادی بیان ومذهب را تضمین و تبعیض بر اساس قوم ف مذهب ، جنس یا زادگاه را ممنوع می دارد .

از زمان استقلال ، حزب های سیاسی  به تناوب بسته به  هوس رهبران در قدرت ممنوع یا ازاد بوده اند. پس از مرگ سانی آباچا ، آخرین حاکم نظامی ، حزب های سیاسی متعددی به وجود آمده اند.  بزرگترین حزب در مجلس حزب دموکراتیک مردم و حزب  های  بزرگ مخالف  ، حزب تمام خلق نیجریه و اتحاد برای دموکراسی هستند.

نیجریه هیچ  سامانه خدمات رفاهی دولتی ندارد. در عوض ، اکثر مردم در مشکلات وپیری بر خانواده های بزرگ خود تکیه می کنند.  خدمات درمانی برای کارمندان دولت و برای اکثر کارگران بخش صنعتی وفعالیت های بزرگ اقتصادی فراهم شده است ، اما باقی جمعیت از آن محروم هستند. با وجود چندین تلاش برای اصلاح ، اکثر نیجریه ای ها از دسترسی به مراقبت های اولیه بهداشتی در بخش بزرگی از کشور محرومند چون مراکز درمانی در شهر های بزرگ متمرکز شده اند. خدمات بهداشتی بسیار گران است و  بیماران باید حق ویزیت ودارو را خود شان بپردازند که اغلب از تامین آن ناتوان هستند.  

نیجریه پس از استقلال در سال 1960به سازمان ملل ونمایندگی های وابسته به آن پیوست . نیجریه همچنین عضو کامنولث ( کشورهای دارای منافع مشترک) بریتانیا است .  عضویت آن در کامنولث از سال 1995تا1999 در اعتراض به نقض حقوق بشر ونرخ پایین دموکراتیزه کردن از سوی دولت آباچا به حال تعلیق در آمد.  نیجریه عضو اوپک ( کشورهای صادرکننده نفت) ،  سازمان تجارت جهانی ( دبلیو تی او) ، صندوق بین المللی پول ، جنبش عدم تعهد است .  یکی از اعضا بنیانگذار اتحادیه افریقا ، رهبری مخالفت با آپارتاید در افریقای جنوبی را به عهده گرفت . نیجریه همچنین عضو مسلط در جامعه اقتصادی کشورهای افریقای غربی ، وعضو بانک توسعه افریقا وکمیسیون لیک چاد بنین است .  

 

·      در تنظیم وگردآوری این نوشتار از انکارتا، ویک پدیا ، تارنگاشت کنگره کارگران نیجریه ودیگر منابع اینترنتی استفاده شده است .

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter