نویدنو:02/10/1390  

 

 نویدنو  2/10/1390

 

حقوق و آزادی های دموکراتیک در رژیم ولایت فقیه!

آزادیِ همه زندانیان سیاسی، خواستِ مشترکِ ملی است

 

روز 19 آذر (10 دسامبر)، مصادف با شصت و سومین سالروز انتشار بیانیه حقوق بشر و برگزاری روز جهانی حقوق بشر، توسط سازمان ملل متحد بود. سازمان ملل متحد در بیانیه ای که در این زمینه منتشر کرد از جمله یاد آور شد که: ”امسال میلیون ها نفر تصمیم گرفتند که زمان طلب کردن حقوق شان فرا رسیده است. مردم به خیابان ها ریختند و خواستار تغییر شدند ...“ بیانیه سپس با اشاره به جنبش و حرکت های مردمی از تونس تا مادرید و از مصر، تا نیویورک، که گهگاه با خشونت رو به رو بود خواهان تلاش گسترده مردم جهان برای تحقق حقوق بشر شد.
در میهن استبداد زده ما و در شرایط ادامه رژیم ضد مردمی و واپسگرای ولایت فقیه، حقوق بشر، که بخشی از حقوق و آزادی های دموکراتیک مردم میهن ماست به خشونت سرکوب شده است و حد و حدود به رسمیت شناختن حقوق مردم در حد تأسی کردن و بیعت کردن با ”ولی فقیه“ رژیم تعریف شده است.
پایمال کردن رای میلیون ها ایرانی، در جریان کودتای انتخاباتی سال 1388 و تحمیل دولت احمدی نژاد به مردم ایران، به دستور ولی فقیه و با زور اسلحه نیروهای زیر فرماندهی ولی فقیه (سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات) و در پی آن سرکوب خشن و خونین جنبش ضد استبدادی میهن ما که در اعتراض به این کودتای انتخاباتی به خیابان ها آمده بود مشتی نمونه خروار است از وضعیت دهشتناک پایمال شدن حقوق بشر در ایران. افزون بر این، با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد نه تنها آزادی های دموکراتیک مردم میهن ما، از جمله آزادی تشکل های سیاسی-صنفی به شدت سرکوب گردید بلکه حقوق مردم میهن ما از جمله حق کار، حق مسکن، حق داشتن زندگی انسانی از میلیون ها ایرانی دریغ شده است و شدت فقر و محرومیت، بیکاری و تعمیق دره عظیم میان فقر و ثروت در دهه های اخیر بی سابقه بوده است. رانده شدن ده ها میلیون ایرانی به زیر خط فقر، بیکاری فزاینده، نابودی ساختار تولیدی کشور و حاکمیت اقتصاد دلالی و در خدمت کلان سرمایه داری دیوان سالار (بورژوازی بوروکراتیک) و تجاری کشور آنچنان وضعیت اسفناکی را برای میلیون ها شهروند میهن ما فراهم آورده است که اثرات فاجعه بار آن برای دهه ها در میهن ما باقی خواهد ماند. فساد بی سابقه دستگاه های دولتی و نهادهای وابسته به ولی فقیه و سران رژیم ولایت فقیه همچون بختکی بر جان و مال مردم میهن ما حاکم است. تنها کافی است اشاره کنیم که به اعتراف احمد توکلی، رييس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، که روز يک شنبه در نطق ميان دستور خود در جلسه علنی به زوايای فساد مالی در ايران پرداخت، براساس: ”برآورد سازمان شفافيت بين‌المللی تنها در يک سال؛ فساد، ۳۴ ميليارد دلار برای اقتصاد ايران هزينه داشته است، که ۳۱ ميليارد از کاهش بهره‌وری و ۳ ميليارد با فراری دادن سرمايه‌گذاری خارجی رخ داده است.“
تحقق حقوق بشر و دست یابی مردم میهن ما به حقوق و آزادی های دموکراتیک ارتباط گسست ناپذیری با مبارزه برای طرد رژیم ولایت فقیه دارد. هزینه ای که در این زمینه مردم ما در سال های اخیر پرداخته اند بسیار سنگین بوده است. هزاران نفر جان خود را در زندان های قرون وسطایی رژیم از دست داده اند و وضعیت صدها تن زندانی سیاسی که به خاطر مبارزه در راه حقوق و آزادی های مردم در زندان به سر می برند هر روز دشوار تر می شود.

آزادیِ همه زندانیان سیاسی، خواستِ مشترکِ ملی است
در طول حیات جمهوری اسلامی این نخستین بار نیست که موضوع زندانیان سیاسی به مسئله ای حاد تبدیل می شود. در دوره حساس کنونی، ارتجاعِ حاکم زندانیان سیاسی را در مقام گروگان در چنگ خود داشته است، و از هیچ گونه اقدام غیر انسانی و بی رحمانه در زندان ها به ویژه در حق زندانیان سیاسی ابایی نداشته است. در این زمینه اخبار و گزارش‌های گوناگون حاکی از شدت یافتن فشارها و افزایش آزار و اذیت زندانیان سیاسی در اغلب زندان های سراسر کشور است. خبرگزاری هرانا، ۱۰ آذر ماه، در گزارشی از زندان اهواز از جمله نوشت: در طی هفته گذشته و در دو شب متوالی گارد زندان کارون اهواز حوالی ساعت یک بامداد به بند یک زندان کارون اهواز که محل نگهداری زندانیان سیاسی نیز هست یورش برده و ضمن انتقال زندانیان به محوطه زندان اقدام به بازرسی بند نمودند.“
اقدام هایی از این دست تقریبا در تمام زندان ها رایج بوده است، و هدف از آن ایجاد جو رعب و وحشت و به تسلیم واداشتن زندانیان سیاسی است.
در ماه های اخیر، با توجه به معادلات صحنه سیاسی کشور و تحولات پراهمیت داخلی و خارجی، این گونه اقدام‌ها شدت یافته‌اند و به این ترتیب گزمگان تاریک اندیشی می کوشند با جوسازی، بر محیط زندان ها و روحیه مقاوم زندانیان سیاسی اثر دلخواه خود را بگذارند. نمونه دیگر دراین خصوص افزایش برخوردهای تحکم آمیز و توهین آمیز در سالن ملاقات زندان های اوین و گوهردشت است.
پایگاه خبری- تحلیلی کلمه، ۸ آذر ماه، گزارش داد: ”خانواده زندانیان سیاسی زندان اوین از افزایش برخوردهای نامناسب ماموران در سالن ملاقات این زندان گلایه دارند ... یکی از خانواده ها می گوید، نمی دانم چرا به بهانه های مختلف می خواهند همین بیست دقیقه ملاقات هفتگی ما را نیز خراب کنند و هربار با برخوردی نامناسب موجب پریشانی خانواده ها قبل از ملاقات با عزیزان شان شوند. این موضوع بر روحیه زندانی و خانواده اثرات نامناسبی برجا می گذارد و ملاقات هفتگی را که تنها دلخوشی ماست به کاممان تلخ می کند.“
برخورد های برنامه ریزی شده و ضد انسانی این چنینی ترفند تازه ای نیست.
زندانیان سیاسی دهه ۶۰ خورشیدی، خصوصا در زندان های اوین، گوهر دشت، و قزل حصار، شاهد رفتارهای نفرت انگیز و توهین آمیز ماموران رژیم با خانواده ها بوده اند. آن زمان از این شیوه برای تضعیف روحیه زندانیان سیاسی و به تسلیم وادار کردن آنان استفاده می شد. اصولا توسل به روش های رذیلانه در برخورد با زندانیان سیاسی از مشخصه های جمهوری اسلامی بوده و هست.
به علاوه، پایگاه اطلاعاتی جرس، ۹ آذر ماه، به نقل از خانواده یک زندانی سیاسی، پیرامون اوضاع نگران کننده سلامتی زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت گزارش داد: ”سلامتی زندانیان سیاسی رجایی شهر(گوهر دشت) در خطر است ... چندی پیش ... زندانیان سیاسی رجایی شهر، ضمن تاکید بر مواضع خود، خواستار اعزام نماینده جامعه جهانی برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران شده بودند. زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت کرج دراین بیانیه تصریح کرده بودند که وضعیت سیاسی حاکم برکشور و شرایط ظالمانه حاکم بر محاکم قضایی و فرآیندهای بازجویی و محدودیت های زندان های ایران به نقطه ای رسیده است که برجامعه بین المللی بویژه دبیرکل سازمان ملل ”واجب“ است تا هر چه زودتر نماینده ای برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر درایران اعزام نماید.“
در یک گزارش دیگر، این بار از زندان لنگرود قم، پایگاه خبری- تحلیلی کلمه، ۷ آذر ماه، خاطر نشان ساخت: ” زندان لنگرود قم که در ۱۰ کلیومتری قم قرار دارد، به محل تازه ای برای نگهداری و شکنجه زندانیان سیاسی مبدل شده و وضعیت فجیعی به مراتب بدتر از کهریزک درآن برقرار است. تعداد بیش از حد زندانیان، امکانات کم ... شکنجه ها ... نشان می دهد که شهرت این زندان به گوانتاناموی قم با واقعیت فاصله ای ندارد.“
علاوه بر همه این‌ها، وضعیت زندانیان سیاسی نیز در زندان ها نگران کننده ارزیابی می شود. وضعیتِ علی نجاتی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، در زندان نامناسب گزارش شده است. این فعال کارگری برای بار دوم روانه زندان گردیده و این در حالی است که او پس از عمل جراحی قلب به تازگی از بیمارستان مرخص شده است. شاهرخ زمانی، عضو هیات بازگشایی سندیکای کارگران، به همراه سه فعال دانشجویی و کارگری، به بیست و دو سال و شش ماه حبس تعزیری به طور مجموع محکوم شده‌اند، و در زندان به سر می برند. وضعیتِ رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، بسیار نگران کننده است. این فعال کارگری بیش از هجده ماه است که به صورت بلاتکلیف در زندان و زیر انواع فشارها قرار دارد. وی چندی پیش در اعتراض به این وضعیت، دست به اعتصاب غذا زده بود. همسر رضا شهابی اعلام کرده است: ”او هیچ جرمی مرتکب نشده است. همسرم را بی گناه در زندان نگه داشته اند. همسرم خواستار رسیدگی زودتر به پرونده است تا از بلاتکلیفی در بیاید. جان او واقعاً در خطر است. باید به وضعیت بیماری او رسیدگی کنند.“ همچنین پایگاه اینترنتی کلمه، ۷ آذر ماه، خبر از وضعیت جسمی وخیم افشین اسالو (برادر منصور اسالو) فعال کارگری داد. وی براثر شکنجه های شدید از جمله ضربات متعدد کابل در بیمارستان بستری شده است. گروهی از زنان مبارز و فعال جنبش زنان و جنبش دانشجویی، افرادی مانند عالیه اقدام دوست، بهاره هدایت، مهدیه گلرو، و محبوبه کرمی، در زندان اوین با انواع محرومیت ها روبه‌رویند.
علاوه بر فعالان جنبش زنان، کارگری، و دانشجویی، روزنامه نگاران شجاع و مردمیِ به بند کشیده شده نیز در شرایط سختی دوران زندان خود را سپری می کنند. جرس، ۹ آذر ماه، پیرامون وضعیت سردبیر سایت “خبرنگاران صلح“، از قول خانواده او گزارش داد: ”مزدک علی نظری به ۹ اتهام از جمله حمله به اتوبوس شرکت واحد و توهین به رهبری و مقدسات و اتهامات دیگری که پرونده اش سنگین تر شود، محکوم شده و حکم برایش صادر کرده اند ... در دادگاه هم اجازه صحبت و دفاع به او داده نشد. حتی وکیل هم نتوانست در دادگاه شرکت و از او دفاع کند، خوب در دادگاه های ایران وکیل اصلا معنا ندارد.“
کیوان صمیمی، روزنامه نگار و از فعالان ملی، احمد زیدآبادی، از فعالان ملی- مذهبی و روزنامه نگار، نیز با مشکل‌های جسمی در زندان به سر می برند. وضعیت جسمی کیوان صمیمی نگران کننده توصیف شده است.
مبارزان و فعالان ملی و ملی- مذهبی در هفته های اخیر در مقایسه با گذشته با فشار بیشتری در زندان مواجه‌اند. کلمه، ۹ آذر ماه، گزارش داد: ”سه تن از اعضای جبهه ملی ایران که در بند ۳۵۰ اوین بسر می بردند، بار دیگر به بند ۲۰۹ (انفرادی) منتقل شدند تا مورد بازجویی قرار بگیرند ... علی رشیدی عضو شورای مرکزی و پیمان عارف و حمید خادم اعضای جبهه ملی به بند ۲۰۹ منتقل شدند.“
خبرگزاری هرانا، ۷ آذر ماه، گزارش داده بود: ”چهار عضو زندانی نهضت آزادی ایران به بازپرسی مستقر در محل زندان اوین احضار و بازجویی شدند.“ پایگاه اطلاعاتی نیروهای ملی- مذهبی، ۹ آذر ماه، در گزارشی با اشاره به شدت یافتن فشار بر زندانیان سیاسی از جمله اعضای نهضت آزادی یادآوری کرد: ”خانواده های مهندس محمد توسلی و دکتر غفار فرزدی اعلام کردند که از لحظه بازداشت تاکنون هیچ خبری از وضعیت این دو فعال سیاسی ندارند و در بی خبری مطلق به سر می برند.“
فشار بیشتر بر زندانیان سیاسی در واقع اقدامی حساب شده بر ضد جنبش مردمی است. مبارزه برای نجات جان زندانیان سیاسی و برپایی کارزاری وسیع، ملی، و بین المللی، برای آزادی آنان، وظیفه عاجل حزب ها و سازمان های میهن دوست و ترقی خواه ایران است. آزادی همه زندانیان سیاسی یک خواسته مشترک ملی است، و به همین سبب به مبارزه‌یی متحد و یکپارچه در ابعاد ملی و جهانی، نیاز دارد.

به نقل از نامه مردم، شماره 884، 28 آذرماه 1390


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter