نویدنو:20/09/1390  

 

 نویدنو  20/09/1390

 

 

 

سیاست های ضد ملی و ماجراجویی های خطرناک رژیم ولایت فقیه

 

ما در هفته های اخیر ضمن بر شمردن خطرات جدیی که میهن ما را تهدید می کند همواره بر این امر تأکید کرده ایم که تشدید تشنج در منطقه نه تنها بر ضد منافع ملی کشور ماست بلکه می تواند زمینه ساز تحولات جدی و خطرناک در حد درگیری های نظامی و فاجعه بار بر ضد میهن ما باشد.

حرکت تحریک آمیز نیروهای وابسته به ارگان های امنیتی رژیم و یورش به سفارت انگلیس و اشغال موقت آن در تهران، که باید تصور کرد در فضای شدیداً امنیتی کنونی، بدون چراغ سبز ولی فقیه رژیم غیر ممکن بود نه تنها محکومیت گسترده حکومت ایران در سراسر جهان را برانگیخت بلکه به سلسله تنش های خطرناک بین المللی منجر شد که عواقب آن می تواند برای میهن ما بسیار خطرناک باشد.
این عمل ماجراجویانه و تحریک کننده وابستگان ولی فقیه رژیم در شرایطی صورت گرفت که پس از تصویب قطع نامه شورای حکام آژانس انرژی اتمی برضد فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، کشورهای کانادا و انگلیس تحریم های تازه ای را به منظور مقابله با ایران تصویب کردند، و در همان حال، کاخ سفید نیز تحریم های گسترده تری در مورد صنایع نفت و پتروشیمی ایران اعلام کرد. نیکلای سارکوزی نیز در موضع‌گیری‌یی خصمانه خواستار توقف خرید نفت ایران از سوی کشورهای اتحادیه اروپا و متحدان آن شد. تحریم بانک مرکزی از طرف برخی کشورها، و دیگر تحریم ها علاوه بر تاثیر مستقیم و ویرانگر آن‌ها بر زندگی توده های مردم و بنیه تولیدی- صنعتی کشور، به عاملی موثر در معادلات سیاسی ایران بدل شده اند.
در سال های اخیر اتخاذ این چنین سیاست های تحریک آمیز و ماجراجویانه یی همواره از سوی نهادهای وابسته به ولی فقیه رژیم به عنوان حربه یی برای از میدان کردن رقیبان سیاسی و تسویه حساب های داخلی مورد بهره برداری قرار گرفته و اتخاذ چنین سیاست های در شرایطی که بحران بی اعتباری و اختلاف، ورشکستگی سیاسی-اقتصادی سرتاسر رژیم را فرا گرفته است و سران ارتجاع خود را برای یک ”انتخابات“ نمایشی آماده می کنند، نمی تواند به تلاش های رژیم برای تشدید جو فشار و اختناق بر ضد جنبش مردمی میهن ما مرتبط نباشد.
همزمان با اعمال فشارهای خارجی از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، و تصویب تحریم های جدید، وزیر اطلاعات با بیان موضع‌های صریح هسته اصلی حاکمیت و در راس آن ولی فقیه در خصوص مسایل سیاسی کشور، برنامه رژیم پیرامون چگونگی برخورد با تحولات حال و آینده را بازگو کرد. سخنان وزیر اطلاعات همسویی هدف های ارتجاع و امپریالیسم و سیاست های آن‌ها را، در زمینه حذفِ جنبش مردمی از معادلات سیاسی میهن‌مان، به خوبی نشان می‌دهد. وزیر اطلاعات درهمایش موسوم به ”انسجام داخلی اقتدار جهانی“، ۲ آذر ماه، اعلام داشت: ”مساله انتخابات به عنوان یکی از چالش های پیش روی نظام است. این امر مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز قرار دارد ... دشمنان به دنبال این هستند ... بحران ها را به سمت ایران هدایت کنند. دشمنان جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف خود در صدد مشغول ساختن ایران درون مرزهای خود هستند ... در طول دو سال گذشته نیز فتنه گران فعال بوده اند اما مقابله شدید مانع از بروز آنها در اجتماع شد ضمن اینکه نقشه دیگر دشمنان، ادامه طرح براندازی سال ۸۸ است ... آنها با پیش بینی نسبت به مشارکت پایین یا بالای مردم در انتخابات مجلس برای هر یک از این شرایط، نقشه هایی از جمله ایجاد تشکیک نسبت به سلامت انتخابات و طرح مساله تقلب یا تحریم و مشارکت را در نظر دارند.“
آنچه عالی ترین مقام امنیتی رژیم ولایت فقیه بازگو کرده است این واقعیت را به اثبات می‌رساند که رژیم با بحران مشروعیت جدی‌یی دست به گریبان است و تکیه‌گاه اصلی آن به نیروهای امنیتی و نظامی، به ویژه سپاه پاسداران، و بخش هایی از روحانیون حکومتی محدود می‌شود.
ولی فقیه و اعوان وانصارش با دستاویز قراردادن ”خطر خارجی“و تحریم های مداخله جویانه، درصدد تحکیم موقعیت خود و حذف هرگونه مخالفت از فضای سیاسی کشورند. بی جهت نبود که پاسدار همدانی - فرمانده سپاه پاسداران تهران - در اواخر آبان ماه، با خط و نشان کشیدن برای مردم و نیروهای مخالف استبداد حاکم، خاطر نشان می سازد که سپاه برای ماه اسفند همزمان با انتخابات مجلس عملیات بزرگی را تدارک دیده است. روزنامه شرق، ۳۰ آبان ماه، گزارش داد: ”فرمانده سپاه تهران گفت، ما در اسفند ماه سال جاری یک عملیات بزرگ درپیش داریم و با همان روحیه ای که دردفاع مقدس داشتیم در عرصه سیاسی هم عمل خواهیم کرد، چون عرصه سیاست با عرصه دفاع مقدس فرق نمی کند ... موفقیت عملیات سپاه ... در اسفند ماه سال جاری با شرکت عظیم مردم در انتخابات مجلس است و همه تلاش بسیج این است که مشارکت مردم در انتخابات را افزایش دهد ... ضمن اینکه شرایط انتخابات امسال نیز با انتخابات سال های گذشته متفاوت است.“
برگماری اژه ای و ذوالقدر از سوی رییس قوه قضاییه در مقام مسئولان ستاد ویژه پیش‌گیری از وقوع جرم‌های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی نیز بخشی از همین برنامه ارتجاع در زمینه چگونگیِ برخورد با تحولات سیاسی حال و آینده میهن ماست.
بنابراین، ارتجاع با دستاویز قراردادن خطر ناشی از اعمال فشارهای خارجی و با بهره گیری از سیاست های مداخله جویانه امپریالیسم، سیاست معینی که عبارتست از: سرکوب هر صدای مخالف و تنزل انتخابات به ”بیعت با رهبری“را تعقیب می کند، و می کوشد موقعیت و جایگاه خود را حفظ و تحکیم سازد.
این فقط ارتجاع حاکم نیست که دشمنِ اصلی و عمده خود را ”جنبش مردمی ارزیابی می کند. داده های تاریخ معاصر میهن ما همچنان نشانگر این واقعیت است که امپریالیسم جهانی نیز برای دخالت، تاثیرگذاری، و سمت دهیِ تحولات کشور ما عاملِ ”مردم“ و ”نیروی توده ها“ را مانع به شمار می‌آوَرَد و لذا همسو با نیروهای ارتجاع داخلی و واپس گرایان در جهت حذف و مهار آن اقدام، حرکت، و برنامه ریزی کرده ومی کند.
در چنین اوضاعی وظیفه مبرم، فوری، و اصلی همه نیروهای ملی، مترقی، آزادی‌خواه، انقلابی، و میهن پرست کشور تلاش خستگی ناپذیر برای سازمان دهیِ وسیع ترین اتحادها بر پایه تأمین حق حاکمیتِ مردم، عدالتِ اجتماعی، صلح، و استقلال ملی است. برنامه‌ها و سیاست هایی که مستقیم و غیر مستقیم، و با بی توجهیِ فاجعه برانگیز نسبت به تجربه‌های تاریخ معاصر ایران و جهان، درپی کسب حمایتِ قدرت های خارجی و مدافعِ به اصطلاح ”مداخله بشردوستانه“اند، نمی توانند نیروهای جدی مخالفِ استبداد و مدافعِ حقوق مردم قلمداد شوند و درقالب جریان‌های سالم و آزادی‌خواه گنجانده شوند. در وضعیت حساس کنونی می باید با اتحادِ عمل گسترده از سویی با ارتجاع و استبداد حاکم مبارزه کرد، توطئه های آن را خنثی و جایگاه جنبش مردمی را تقویت کرد، و از دیگر سو با قاطعیت و به صورت هماهنگ و متحد با هرگونه مداخله خارجی و تهدیدِ استقلال و تمامیت ارضی کشور - به هر شکل و هر بهانه‌یی - مقابله و مخالفت کرد. ارتجاع از بحران سازی و تنش‌آفرینی همواره سود می برد.
دراین واقعیت که قدرت های فرا منطقه‌ای فقط و فقط در پی تأمین منافع خود و انحصارهای فراملی و سرمایه مالی مخرب و جنگ طلب اند، نباید و نمی توان ذره‌یی تردید روا داشت. برای آمریکا و قدرت های اصلی اتحادیه اروپا یک ایرانِ ضعیف و له شده زیر بارِ تحریم های ویرانگر به مراتب بر یک ایرانِ مترقی و مستقل - که درآن آزادی، حق حاکمیتِ مردم، وعدالت اجتماعی برقرار است - رجحان دارد. ایران، بنابه موقعیتِ جغرافیایِ‌سیاسی (ژئوپُلتیک)، جایگاهِ فرهنگی و تمدن‌اش، سابقه تاریخی‌اش، منابع طبیعی و انسانی‌اش، از تاثیرگذارترین کشورهای منطقه و قاره آسیاست که در صورت آزاد شدن این توان و ظرفیتِ نهفته آن در راستای صلح، دمکراسی، و احترام به حق حاکمیت ملی کشورها، علاوه بر اینکه نیروهای ارتجاع، استبداد، تاریک اندیشی، و واپس گرایی جای خود را تنگ دیده و از آینده خود احساس خطر می کنند، امپریالیسم و استعمار نیز موقعیت خود را از دست رفته به حساب خواهند آورد. امپریالیسم همچنان‌که تجربه انقلابِ شکست خورده بهمن ثابت می کند - با یک ایرانِ دمکرات، مستقل، صلح جو، و نیرومند به لحاظ اقتصادی و پیشرفته از نظر اجتماعی، مخالف بوده و هست. به بیان دقیق تر، امپریالیسم در خاور میانه، شمال آفریقا، حوزه خلیج فارس، وحوزه دریای خزر، در رویاروییِ سرشتی با صلح و پیشرفت اجتماعی خلق ها قرار دارد. آمریکا و متحدان آن تنها در صورتی حاضر به تغییر رژیم ولایت فقیه خواهند شد که نیروی مطمئن و قابل اعتماد، مطیع، دست آموز، و وابسته به خود را آماده و تجهیز کرده باشند.
جنبش مردمی ضمن آنکه باید پی‌گیرانه و استوار با ارتجاع و استبداد مبارزه کند و آنی از اهمیت این مبارزه غفلت نورزد، می باید پیکار به منظور حفظ، تامین، و تضمینِ منافع ملی و حقوق مردم ایران و استقلال کشور را همواره مورد تاکید و پافشاری قرار دهد. سرنوشت و آینده ایران“ را فقط مردم ایران“ تعیین می کنند. این اصلِ خدشه ناپذیرِ همه باورمندان به سعادتِ مردم به ویژه توده های محروم جامعه وسربلندی واستقلالِ میهن ماست.

به نقل از نامه مردم، شماره 883، 14 آذرماه 1390


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter