نویدنو:06/09/1390  

 

 نویدنو  06/09/1390

 

 

 

بازگشت وایمار

یوری اونری – برگردان: هاتف رحمانی

 

یکی از دوستان من یک بار با عصبانیت داد کشید که " تو ووایمارت ! تو سرنگونی جمهوری وایماررا صرفا بعنوان یک بچه تجربه کردی ، تو وایمار را پشت هر گوشه ای  ببین."

اتهام نا حق نبود. در 1960، در دوران دادگاه آیشمن ، من کتابی در باره سقوط جمهوری المان نوشتم. آخرین فصل کتاب "می تواند اینجا رخ دهد " بود. از آن پس من بارها  وبارها به این هشدار بازگشته ام.

اما اکنون من دیگر تنها نیستم. در طی چند هفته گذشته ، کلمه وایمار در مقاله های مفسر های بسیاری زنده شده است .

آن می تواند  با حروف بزرگی روی دیوار ها پاشیده شود.

* * *

دموکراسی اسرائیل در محاصره است . دیگر هیچ کس نمی تواند منکر این شود. دموکراسی موضوع اصلی کنست است ، که در حال هدایت حمله است ورسانه ها ، که در بین قربانی ها قرار دارند . 

این امر در سرزمین های اشغالی رخ نداده است . آنجا ، دموکراسی هرگز وجود نداشت . اشغال بسیار مخالف دموکراسی است : انکار  تمام حقوق بشر، حق زندگی ، آزادی، جنبش ، دادگاه بی طرف و آزادی بیان ، نام نبردن از حقوق ملی.

نه . منظور من اسرائیل درست است ، اسرائیل داخل خط سبز، تنها دموکراسی خاورمیانه. 

حمله کنندگان اعضا دولت ائتلافی بنیامین ناتانیاهو هستند ، که  نیمه فاشیست ها وعناصر آشکارا فاشیست را شامل  می شود. خود ناتانیاهو تلاش می کند مستقیما در پشت پرده باقی بماند ، اما هیچ شکی  نمی تواند وجود داشته باشد  که هر قلم  جزء از سوی او هماهنگ می شود . 

در اولین دوسال این ائتلاف ، حمله ها قاعده ای نداشتند. اما اکنون آنها اندیشیده، روش مند وهماهنگ شده هستند.

در این لحظه ، نیروهای ضد دموکراتیک در جبهه گسترده ای درحال حمله هستند. سه تکیه گاه اصلی دموکراسی –  دادگاه ها ، رسانه ها وسازمان های حقوق بشر-  هم زمان تحت یورش مرگباری قرار دارند . ( وایمار یادتان می آید؟)

* * *

دادگاه عالی سنگر دموکراسی است.اسرائیل هیچ ساختاری ندارد، اکثریت کنست کاملا خود سر است ، تنها دادگاه ( اگر چه از روی اکراه) می تواند تصویب قانون های ضد دموکراتیک را بررسی نماید .

من تحسین کننده کور دادگاه نیستم. در سرزمین های اشغالی ، دادگاه بخشی از اشغال است ، که با علاقه به" امنیت ملی"  ، برخی از بدترین مقابله ها را تصویب می کند. تنها در مورد های نادر دادگاه بر علیه بدترین روش ها خودی نشان می دهد .اما در اسرائیل خوب ، دادگاه مدافع دلیر حقوق مدنی است .

راست های افراطی کنست مصمم هستند به این امر خاتمه دهند. مرد جبهه آنها وزیر دادگستری است ، که از سوی اویگدور لیبرمن منصوب شده بود. او در حال مطرح کردن یک سری از لایحه های شرم آور تبعیض آلود است . یکی از آنها در راستای  تغییر ترکیب کمیته عمومی،  که قضات را منصوب می کند، با نیت آشکار فراهم کردن نصب یک قاضی دست راستی برای دادگاه عالی  طراحی شده است .

لایحه دیگر پیشنهاد تغییر قوانین موجود دادگاه را در راستای گذاشتن یک قاضی " محافظه کار" مسلم در صندلی رئیس دادگستری آشکار کرده است .پیشنهاد اعلان شده بر ان است تا حکم دادگاه مستقلی را که ، هر چند در مورد های نادر ، جرات می کند قانون های "ضد قانون اساسی" تصویب شده از سوی اکثریت کنست را مسدود نماید بر اندازد .  آنها می خواهند دادگاه " خواست افراد را نمایندگی کند" . (وایماریادتان می آید؟)

تاکنون ، از اولین روز کشور، دادگستری ، عملا با گزینش درونی انتخاب شده بود . این شیوه به صورت درستی طی 63 سال کار عمل کرده است . دادگاه عالی اسرائیل مورد غبطه کشور های بسیاری است . اکنون این سیستم در خطرمرگ باری قرار دارد.

لایحه دیگر ، که می تواند نامزدهای دادگاه عالی را وادار به تحمل پرسش از سوی کمیته کنست به ریاست منصوب دیگر لیبرمن گرداند وتایید آنها را کسب نماید ، در آخرین دقیقه از سوی خود ناتانیاهو به حال تعلیق در آمد. او قبلا موافقت  خودرا با آن اعلام کرده بود ، اما پس از محکومیت تقریبا جهانی آن را پس گرفت – و اکنون از روی چاپلوسی خود به عنوان مدافع دموکراسی ظاهر می شود .

رئیس کمیته قضایی کنست ، منصوب دیگر لیبرمن ، در حال پیش بردن این قانون ها از طریق کمیته خود ، در مخالفت با شیوه های حاکم است . در یک جلسه طوفانی در این هفته ،یک نماینده زن اورا " گردن کلفت خشن " خطاب کرد و او پاسخ داد : " تو حتی یک جانور هم نیستی". 

هدف حداقلی از این لایحه ها ترساندن تمام قاضی ها در رابطه با رای دادن به سایر لایحه های ضد دموکراتیکی است که تصویب شده اند. بعضی ها می گویند که تاثیرات آن از قبل احساس می شد .

در چندین مورد معروف ، دولت آشکارا دستورات دادگاه عالی را ، به ویژه در رابطه با تخلیه " پاسگاه های مرزی شهرک ها "ی ساخته شده در زمین هایی که به فلسطینی ها تعلق دارد، به سخره گرفت .

چه کسی از دادگاه دفاع خواهد کرد؟ اهارون باراک رئیس سابق دادگستری ، که  به دلیل پیشگامی در " فعالیت قضایی " مورد تنفر راست ها بود ، یک بار به من گفت :" دادگاه هیچ بخش نظامی ندارد. قدرت آن منحصرا به حمایت مردم متکی است."

* * *

یورش به رسانه ها اندک زمانی پیش آغاز شد ، وقتی که شلدون ادلسون ، بارون کازینو آمریکایی ، دوست نزدیک ناتانیاهو،  انتشارروزنامه مصور روزانه ای را با اظهار هدف کمک به ناتانیاهوآغاز کرد. روزنامه به طور رایگان توزیع می شود و اکنون بیشترین تیراژ را در کشور دارد ، و موجودیت تمام روزنامه های دیگر را تهدید می کند (  بلکه حتی با دادن سفارش های عظیم چاپ آنها رابه طمع می اندازد.) پول هدف نیست . مقدار عظیمی هزینه می شود .

آن فقط آغاز ماجرا بود

در 1965دولت حزب کارگر قانون افترا ی جدیدی را به تصویب رساند (که اصطلاحا " قانون زبان شیطان" خوانده می شد ) که در آن زمان آشکارا برای پوزه بند زدن به " هوالم هازه" مجله خبری پر تیراژی  که من سر دبیر آن بودم ، مجله ای  که گزارش های تحقیقی برای اسرائیل مطرح می کرد طراحی شده بود. من از مردم تقاضا کردم که نامه های اعتراضی خود  به پارلمان  را برای من بفرستند. و 1.5 درصد از رای دهندگان از انجام چنین کاری به اندازه کافی عصبانی بودند.

اکنون باند دست راستی در کنست (پارلمان) خواهان تیز تر کردن حتی بیشتر این قانون ضد رسانه است . اصلاحیه جدید  پرداخت تا 135000دلار خسارت برای هر کسی را  که ادعا کند از سوی رسانه ها آسیب دیده است تصویب می کند. بدون آن که آن ها اصلا مجبور به اثبات آسیب باشند. برای روز نامه ها وکانال های تلویزیونی ، که از قبل در وضعیت مالی پر مخاطره ای قرار دارند، این مصوبه به معنای آن است که بهتر است آنها هر گزارش تحقیقی وهر انتقادی از سیاست ورزان با نفوذ وخیلی مهم را کنار بگذارند.   

از قبل وزش بادهای جدیدی احساس می شد . روزنامه نگارها وسردبیران تلویزیون ها روحیه خود را از دست داده اند. این هفته ، برنامه ای در کانال 10، لیبرال ترین کانال ، 5 دقیقه به ترانه ای در ستایش مرحوم " خاخام" میرکاهانه اختصاص داد ، که دادگاه عالی را بعنوان فاشیست لکه دار کرده بود ، و سازمان آنها به خاطر حمایت از آن چه که دادگاه آن را " قانون های نورنبرگ" می خواند غیر قانونی شده بود. یک عضو قطعی این سازمان ، که زنده است و تحت نام دیگری ضربه می زند  ، اکنون عضو دهن دریده ای از کنست است . ( وایمار یادتان می آید؟)

پاک سازی بزرگی از روزنامه نگاران تلویزیون از قبل در جریان است . یک به یک ، مدیران تمام کانال های تلویزیون با راست های تایید شده ای تعویض می شوند.آشکارا پذیرفته شده بود که دولت می تواند کانال 10را  با ادعای بدهی های وصول نشده وادار به بسته شدن بنماید  اگر روزنامه نگار معینی اخراج نشود. اگر چه  عموما یک نمونه دایر است، اما این گزارشگرناتانیاهو را با افشا شیوه مسافرت تجملی او وهمسرش به هزینه دولت رنجانده بود .    

* * *

هم زمان ان جی او های حقوق بشر وصلح زیر حمله سنگینی قرار دارند. باند پارلمان در حال ارائه لایحه پشت لایحه برای ساکت کردن آن ها است .

یک لایحهای که از قبل در جریان است ، انجمن های حقوق بشر را از دریافت هدیه دولت های خارجی وسازمان های "شبه دولتی "، مانند سازمان ملل واتحادیه اروپا منع می کند. سازمان دست راستی ، البته ، حجم عظیمی پول  از میلیاردرهای یهودی آمریکایی ، که شهرک هارا تامین مالی می کنند دریافت می دارد ( که به طور غیر مستقیم نیز از سوی خزانه داری امریکا تامین مالی می شوند، چون به اصطلاح "سازمان های خیریه"ای  را که هزینه مالی شهرک ها را تامین  می کنند از پرداخت مالیات معاف می کند.

قانونی که علیه  سازمان ها وافرادی که طرف دار تحریم توسعه شهرک سازی ها هستند، خسارت عظیمی را تضمین می کند از قبل در حال اجرا است . اما رسیدگی به درخواست تسلیم شده از سوی گوش شالوم به دادگاه عالی علیه این سرکوب اعتراض سیاسی از سوی دادگاه بارها وبارها وبارها عقب انداخته شده است .  

این تروریسم پارلمانی با شتاب دادن به خشونت باندهای فاشیست از شهرک ها همراهی می شود. این باندهای همانند فعالیت های خود را "ارزش" می نامند. معمولا ، آنها به موارد پرت تخریب نظامی ساختمان های تا اندازه ای " غیر قانونی " در یک شهرک با حمله به روستای مجاور فلسطینی ، آتش زدن مسجد یا دست زدن به آن چه که تنها می تواند بعنوان یک قتل توصیف شود واکنش نشان می دهند. ( وایمار یادتان می آید؟)

* * *

مارتین نیمولر ، کاپیتان نیروی دریایی المان و وزیر صلح جو ی بعدی ، که از سوی نازی ها به اردوی بازداشتگاه انداخته شده بود، قطعه سوگمند معروفی دارد :" وقتی که نازی ها برای گرفتن کمونیست ها آمدند، من ساکت بودم. من به هیچ وجه کمونیست نبودم. وقتی که برای دستگیری یهودی ها آمدند ، من ساکت بودم. وقتی سوسیال دموکرات ها را دستگیر کردند ، من ساکت بودم. من نه سوسیال دموکرات نبودم. وقتی که برای دستگیری من آمدند، هیچ کس برای اعتراض وجود نداشت ."

آن چه ما اکنون شاهد آن هستیم حمله های پراکنده برضد این یا آن حقوق بشر نیست – آن چه ما شاهدیم حمله ای عمومی بر علیه دموکرااسی است . شاید تنها افرادی که زندگی تحت دیکتاتوری فاشیستی را تجربه کرده اند به توانند کاملا معنی آن را درک کنند. 

البته ، مشابهت بین سرنگونی جمهوری المان وروند های امروزه اسرائیل به معنی آن نیست که باید همان اتفاق ها را پی گیری کرد. نازیسم به راه های بسیاری یگانه بود. پایان دموکراسی واقعی ممکن است از سوی سیستم های مختلفی پیگیری شود. مدل های مختلفی برای انتخاب از : چائوشسکو، فرانکوو پوتین وجود دارند .

قطعا ، هیچ شباهتی بین شهر کوچک المانی وایمار وتل آویو وجود ندارد. غیر از این حقیقت که بسیاری از خانه ها در تل آویو بر اساس مکتب معماری بائوهائوس ( معماری المانی قرن نوزدهم- مترجم) – که منشا آن وایمار است – طراحی شده اند.

وایمار زمانی یک مرکز فرهنگی بود، که نابغه هایی همانند گوته وشیلر شاهکارهایشان را در آن جا خلق کردند. جمهوری المان که در سال 1919 ، پس از جنگ جهانی اول تاسیس شد، پس از مجلس ملی که قانون اساسی بسیار مترقی آن را در آن جا شکل داد به این نام خوانده شد .

در این رابطه ها ، دولت دموکراتیک در خطر اسرائیل ، که بیانیه استقلال آن در سال 1948در تل آویو امضا شد ، به راستی می تواند جمهوری تل آویو خوانده شود.

ما در سال 1932 نیستیم. سوار کاران مهاجم هنوز در خیابان های ما پرسه نمی زنند. ما هنوز برای بسیج جمهور علیه خطر نمودار شونده وقت داریم. اعتراض بر گزار شده ی امروز در تل آویو علیه سلب دموکراسی از اسرائیل ممکن است نقطه عطفی را نشانه گذاری کند.


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter