نویدنو:04/09/1390  

 

 نویدنو  04/09/1390

 

 

 

تلفات و خسارات تهاجم نظامی احتمالی به ایران

اکبر گنجی

تهدید و گمانه زنی درباره تهاجم نظامی به ایران روز به روز بیشتر می‌شود. یک پرسش این است: احتمال وقوع حمله نظامی به ایران تا چه اندازه است؟ اما پرسش دیگر، که شاید کمتر در بحث ها مطرح شده، این است: اگر حمله‌ای به تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گیرد، پیامدهای آن چیست؟

یکم- تلفات انسانی ناشی از تشعشعات هسته ای: بر اساس پژوهش عبدالله توکان و آنتونی کردزمن که یکی از مهمترین مطالعات درباره تبعات حمله نظامی اسرائیل به ایران است و در ماه مارس سال ۲۰۰۹ توسط مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک منتشر شده است، حمله به مراکز اتمی ایران از قبیل نیروگاه بوشهر می‌تواند تا "صدها هزار" کشته و هزاران هزار بیمار سرطانی بر جای گذارد. حمله به مراکز غنی سازی ایران هم همان نوع تشعشعات رادیو اکتیو را در فضا و منابع آب و غذای انسان و دام رها می‌کند که حمله به یک نیروگاه هسته ای.

دوم- گسترش جنگ در اثر عمل متقابل ایران و کشیده شدن پای آمریکا و دیگران به جنگ: بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران توسط اسرائیل، واکنش متقابل ایران را در بر خواهد داشت. واکنش ایران، پای آمریکا و دیگران را به جنگ خواهد گشود و بدین ترتیب جنگ گسترش خواهد یافت.

مطالعه دقیق پال راجرز در مورد آثار حمله اسرائیل به ایران، مطالعه دن پلش در مورد آثار و تبعات حمله آمریکا به ایران و ده ها گزارش و مقاله تحقیقی دیگر (مثل این نمونه)، با دقت و در جزئیات مفصل نشان می‌دهند که حمله به ایران جنگی در ابعاد منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت، موجب جنگ فرسایشی طولانی در داخل ایران و به احتمال زیاد در سوریه و لبنان خواهد شد، اقتصاد نفت را مختل خواهد کرد و جان هزاران هزار انسان را خواهد گرفت.

بر اساس تجربه گذشته نزدیک منطقه (عراق و افغانستان و لیبی) می‌توان اوضاع وخیم تر جنگی با ایران را بررسی کرد. پروژه مطالعاتی "هزینه جنگ" در دانشگاه براون در آمریکا، تلفات انسانی مستقیم جنگ در عراق و افغانستان را ۲۲۵ هزار کشته برآورد کرده است. بیش از دو میلیون نفر در هر یک از این دو کشور آواره شده اند و هزینه های انجام شده و تعهد شده (مخارج درمان معلولان جنگ و بازنشستگی نیروهای درگیر در جنگ) بین ۳.۲ تا ۴ تریلیون دلار بوده است. برآوردهای مختلف تلفات جنگ در لیبی بین ۲۰ تا ۸۰ هزار نفر است (به این گزارش، این متن و این گزارش بنگرید). هزینه های جنگ با ایران چقدر خواهد بود؟ جنگ هشت ساله ایران و عراق در حدود یک تریلیون دلار برای دو کشور هزینه داشت. جنگی در این ابعاد منطقه‌ای چقدر هزینه انسانی و مادی خواهد داشت؟( اینجا را ببینید).

سوم- تلفات انسانی ناشی از گسترش جنگ: ورود آمریکا و دیگران به جنگ، افراد غیر نظامی بی شماری را نابود خواهد کرد. اگر این امر بخواهد تا سقوط حکومت ایران تداوم یابد، ممکن است نیم تا یک میلیون تن از ایرانیان کشته شوند. تلفات جمعیت شش میلیونی لیبی را با تلفات جمعیت ۷۸ میلیونی ایران مقایسه نمائید. بر اساس مطالعه دن پلش (مدیر مرکز مطالعات بین المللی و دیپلوماسی در دانشگاه SOAS) و مارتین بوچر که در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ توسط مرکز مذکور منتشر شد، حمله با سلاح های اتمی تاکتیکی به یازده مرکز تاسیسات هسته‌ای و شیمیایی و بیولوژیکی ایران بیش از ۲ میلیون نفر کشته بر جای خواهد گذاشت (۲۸۱۶۰۰۰ نفر).

چهارم- نابودی زیرساخت های صنعتی و اقتصادی: برای سقوط حکومت، مهاجمان چاره‌ای جز حمله به زیرساخت های اقتصادی و صنعتی نخواهند داشت. حمله به لیبی بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار خسارات برای مردم آن کشور به ارمغان آورده است. حمله به ایران، این رقم را بسیار افزایش خواهد داد.

اما پیامدهای اقتصادی جنگ فقط و فقط معطوف به ایران نخواهد بود. لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا، گفته است: حمله نظامی به ایران "به اقتصاد جهانی آسیب می‌ رساند". وی افزوده است: "در صورت حمله به ایران چنان پیامد های اقتصادی به بار خواهد آمد که می‌تواند نه فقط بر اقتصاد ما بلکه بر تمام اقتصاد جهانی اثر بگذارد".

پنجم- عمیق تر شدن شکاف جهان اسلام و جهان غرب: تاریخ گذشته، شکافی میان جهان اسلام و جهان غرب پدید آورده است. حمله نظامی به ایران، این شکاف را عمیق تر خواهد کرد. ضمن اینکه شکاف ها به جنبه های مذهبی محدود نمی شود. چپ های ایران و منطقه و ملی گرایان ایران و منطقه هم خود را مورد تهاجم غرب احساس می‌کنند.

ششم- خطر تجزیه: حکومت های ایران، قبل و بعد از انقلاب، ستم های زیادی در حق اقلیت های قومی روا داشته اند. به همین دلیل در مناطق مرزی با مسائل و مشکلات عدیده‌ای روبرو هستند. هیچ کس نمی تواند منکر وجود نیروهای تجزیه طلب شود. ممکن است تعداد این گونه افراد زیاد نباشد، اما برخی گروه ها به صراحت از کشور کردستان، مرکب از کردستان ایران، عراق، سوریه و ترکیه سخن گفته اند.

از سوی دیگر، دولت هایی چون اسرائیل، "ایران بزرگ"- نظام سیاسی اش دموکراتیک باشد یا نباشد- را نمی خواهند. از نظر آنها شاید بد نباشد که ایران تجزیه شده و به کشورهای کوچک تبدیل شود. تاریخ ایران نشان می‌دهد که هرگاه دولت مرکزی قدرتش کاهش می‌یابد، نیروهای تجزیه طلب قدرت می‌یابند. آغاز جنگ و کاهش قدرت مرکزی این پیامد را هم در بر خواهد داشت. اما جنبش های تجزیه طلبانه اگر واقعاً قدرت یابند و به سوی تجزیه پیش روند،خصوصاً در منطقه ما، تلفات انسانی زیادی برجای گذاشته خواهد شد.

اینک به نمونه‌ای از این نوع گرایش ها بنگرید: در ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ حزب دموکرات کردستان طی نامه‌ای ضمن استقبال از پروژه تهاجم نظامی ناتو به لیبی می‌نویسد: "صدور قطعنامه‌ی ۱۹۷۳ شورای امنیت ‌راه را هموار ساخت تا هواپیماها و هلیکوپترهای نظامی آمریکا و فرانسه‌ و بریتانیا بلافاصله‌حملات خود را به پایگاه های هوایی و دریایی و محل تجمع نیروهای نظامی لیبی آغاز نمایند... در نتیجه این تصمیم به جای شورای امنیت و اقدام به موقع پیمان ناتو... جبهه آز‌ادیخواهان سرگرم تلاش جهت تثبیت حاکمیت جدید در کشور" شده اند.

این حزب سپس به تقسیم کردها میان چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه -برخلاف خواست و تمایل شان- و مبارزه کردها برای "کسب حق تعیین سرنوشت" از یک سو و "قتل عام" آنها توسط حکومت ها از سوی دیگر اشاره کرده و به استقبال مدل لیبی برای ایران می‌رود. در نامه حزب دموکرات کردستان آمده است: "ملت کرد که سرزمینش در پی یک توافقنامه استعماری و بر خلاف خواست و تمایل خویش ابتدا میان دو امپراتوری ایران و عثمانی و سپس میان چهار کشور ایران و ترکیه و عراق و سوریه تقسیم شده است، از دیر باز در راه کسب حق تعیین سرنوشت خویش مبارزه می ‌کند و در این راستا با ددمنشانه‌ترین شیوه‌های سرکوب و قتل‌عام مواجه‌شده است... ما ضمن ابراز خوشحالی از پیروزی مبارزه مردم لیبی و حمایت از قطعنامه‌ی۱۹۷۳ شورای امنیت در رابطه با این کشور، خواستار آنیم که‌شورای امنیت سازمان ملل متحد با اتکا به‌همین اصل "مسئولیت حمایت" خطر همکاریهای شوم دولتها و سرکوب از سوی حاکمان را از ملت کرد دور سازند".

هفتم- بمباران دموکراسی: ایران ویران شده با صدها هزار کشته نمی تواند محلی برای رشد دموکراسی و حقوق بشر باشد. خشم و کینه و نفرت و درماندگی و بیچارگی، معجونی می‌آفرینند که به شدت خون آلود خواهد بود.

هشتم- منافع و فساد ناشی از بازسازی: بر اساس بعضی گزارش ها، بازسازی لیبی میلیاردها دلار به جیب شرکت های غربی می‌ریزد: "بازسازی خرابیها برای کشور لیبی بیش از ۳۲۲ میلیارد دلار (۲۰۰ میلیارد پوند) هزینه خواهد داشت. بر اساس پیش بینی اداره سرمایه گذاری و تجارت انگلستان، این سرمایه عظیم در ده سال آینده می‌تواند بزرگترین رشد اقتصادی را برای شرکتهای انگلیسی، رقم بزند. طیف وسیعی از شرکتهای انگلیسی از این قراردادها سود خواهند برد از نفت و گاز گرفته تا تجهیزات پزشکی".

فسادهای عظیمی در این مرحله رخ خواهد داد. به گزارش موسسات تحقیقاتی آمریکا و دولت آمریکا حدود ۶۰ میلیارد دلار در بازسازی عراق و افغانستان اختلاس شده است. دولت آمریکا تاکنون توانسته است فقط ۱۵۵ میلیون دلار از اختلاس ها را پس گرفته و به خزانه آن کشور باز گرداند ( اینجا را ببینید).

نهم- نتیجه: سخن گفتن از جنگ، سخن گفتن از مفاهیم انتزاعی نیست. سخن بر سر جان آدمیانی است که "تنها" یک بار فرصت زندگی در این کره خاکی را می‌یابند. نوزادانی به دنیا می‌آیند تا زندگی کنند، نباید این حق را از آنها گرفت. تشعشات هسته‌ای هوشمندانه مقتولان خود را از مستبدان حاکم انتخاب نمی کنند، همه مردم بی گناه را نابود می‌سازند. وقتی بمبی فرود می‌آید، جان آدمیان را می‌ستاند و تعداد زیادی را ناقص العضو می‌سازد. آن اصل کانتی را به یاد بیاورد: آدمیان با گوشت و خون و استخوان غایات فی نفسه اند و هیچ کس مجاز نیست آنان را وسیله‌ای برای اهداف انتزاعی خود سازد. من به عنوان یک انسان حق دارم خود را فدای مفاهیم انتزاعی سازم، اما به عنوان یک روشنفکر، حق ندارم ده ها هزار تن را فدای اهداف خود بسازم.

 سرچشمه: بی بی سی فارسی

 



 


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter