نویدنو:04/09/1390  

 

 نویدنو  04/09/1390

 

 

 

کوبیدن ارتجاع و امپریالیسم بر طبل جنگ و ضرورت عاجل اتحاد نیروهای مدافع صلح و دموکراسی!


صدور قطعنامه شورای حکام آژانس اتمی در هفته گذشته و اعلام اینکه شواهدی در دست است که ایران در صدد تهیه سلاح‌های هسته‌یی است، گام دیگری در دامن زدن به هیستری و تهدید به تجاوز نظامی بر ضد ایران بود...“
مردم میهن مان روزهای حساسی را از سر می‌گذرانند. اخبار رسانه های بین المللی منعکس کننده کوبیدن هماهنگ ارتجاع و امپریالیسم بر طبل جنگ و بالا گرفتن تشنج جدی در منطقه و خصوصا در رابطه با میهن ماست.
اظهارات جان بولتون، از جمله سخنگویان جناح راست حزب جمهوری خواه آمریکا و از نظریه پردازان سیاست خارجی دولت جورج بوش که از مدافعان حمله نظامی به ایران می باشد، در این راستا شدیداٌ نگران کننده است. او در سخنان بسیار تحریک کننده ای از جمله اظهار داشت: که تکلیف ایران را به عنوان منبع تروریسم و منشا عدم ثبات در منطقه خاورمیانه باید یکسره کرد.
روزنامه ”ساندی تلگراف“ از روزنامه های وابسته به حزب محافظه کار بریتانیا، روز 20 نوامبر، با عمده کردن مواضع جان بولتن براین نکته تأکید کرد که: ”ما می بایست از مدت ها قبل سیاست تغییر رژیم ایران را دنبال می کردیم. ... ما واقعاٌ نمی توانیم مسئله سوریه را حل کنیم بدون اینکه آماده باشیم که به سراغ سرمنشاء [مشکلات در خاورمیانه] برویم و این سر منشاء تهران است.“
این اظهارات در شرایطی مطرح می شود که رسانه های جهان از این خبر می دهند که کنگره آمریکا، که اکنون در کنترل محافظه کاران و طرفداران نظامیگری و جنگ طلبی است، در صدد تصویب نهایی طرح خطرناکی است که می‌تواند مسیر جنگ با ایران را مهیا کند. طرح شماره ۱۹۰۵ که تحت عنوان ”قانون کاهش تهدید ایران توسط خانم ایلیانا راس-لی‌تنن، رئیس دست‌راستی کمیته روابط خارجی مجلس، مطرح شده است، ”تشدید قوانین تحریم علیه ایران با هدف وادار کردن ایران به دست کشیدن از دستیابی به سلاح‌های هسته‌یی و دیگر فعالیت‌های تهدید کننده، و نیز اهداف دیگر“ را دنبال می کند.
این طرح پس از تصویب در مجلس نمایندگان، و سپس مجلس سنا، و در نهایت امضای رئیس جمهور، به عنوان قانون قابل اجرا خواهد بود.
در بندهای دیگری از این طرح جزئیات گسترش تحریم‌های جهانی بر ضد ایران، از جمله تشدید تحریم‌های فنی، مالی، سیاسی، تجارتی... تا حد منع نمایندگان رسمی دولت ایران از حرکت آزاد در آمریکا و از جمله در حوالی کاخ سفید و سازمان ملل متحد و همچنین گسترش کمک‌های مالی دولت آمریکا و کاخ سفید به سازمان‌های ایرانی حامی دموکراسی در ایران و رادیوها و سایت‌ها و رسانه‌های دیگر مطرح می شود. بندهای دیگری نیز به صورت متمم در اواخر اکتبر به آن افزوده شد که نگرانی بسیاری از نیروهای صلح‌دوست و مردمی و ترقی‌خواه جهان و ایران را نسبت به نزدیک شدن خطر جنگ، افزایش داد. بر اساس یکی از این بندها، ”هیچ‌یک از کارمندان دولت ایالات متحده آمریکا اجازه ندارد چه به طور رسمی یا غیر رسمی با شخصی تماس بگیرد که... نماینده، کارگزار، یا مقام رسمی دولت ایران، یا وابسته به آن دولت است یا به عنوان نماینده آن عمل می‌کند.“
بر اساس گزارش رسانه های گروهی در تاریخ این کشور سابقه نداشته است که کنگره این چنین حق کاخ سفید یا وزارت خارجه را برای تماس و ملاقات با نمایندگان یک دولت خارجی، حتی در زمان جنگ، محدود کرده باشد. اگر این اقدام به تصویب برسد، سابقه خطرناکی خواهد شد برای اینکه کنگره آمریکا اقدام‌هایی مشابه آنچه در مورد فلسطین، کوبا یا برخی از کشورهای دیگر اعمال می‌شود را دنبال کند. تصویب این طرح، عملاً مانع هر گونه تماس دیپلماتیک دولت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، مگر در شرایطی که ”تهدید خارق‌العاده‌یی علیه منافع حیاتی امنیت ملی ایالات متحد آمریکا“ احساس شود.“

قدمی دیگر در مسیر ایجاد تشنج!
صدور قطعنامه شورای حکام آژانس اتمی در هفته گذشته و اعلام اینکه شواهدی در دست است که ایران در صدد تهیه سلاح‌های هسته‌یی بوده است، گام دیگری در دامن زدن به هیستری و تهدید به تجاوز نظامی علیه ایران بود. گرچه قبل از این هم چنین قطعنامه هایی در رابطه با عملکرد غیر شفاف سران رژیم مطرح بوده است، اینکه چنین قدمی در شرایط ویژه کنونی خاورمیانه برداشته می شود، می تواند تبعات خطرناک و غیر قابل پیش بینی را به دنبال داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری‌ها، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، از صدور قطعنامه جدید استقبال کرد و آن را ”پیامی روشن و واحد“ درباره نگرانی جهانی از برنامه اتمی ایران دانست. خانم کلینتون تأکید کرد که برخلاف ادعاهای ایران مبنی بر صلح‌آمیز بودن برنامه اتمی‌اش، این حکومت ”به دنبال فن آوری و دست یابی به تجهیزاتی است که تنها در زمینه تسلیحات اتمی می‌توانند کاربرد داشته باشند“.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، نیر در سخنانی که روز ۱۳ نوامبر، در جریان نشست سران کشورهای ”همکاری اقتصادی آسیا-پاسیفیک“ (APEC) در هاوایی ایراد کرد، با اشاره به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه‌های هسته‌یی ایران، گفت: ”اکنون ما در وضعیتی قرار داریم که دنیا متحد و ایران منزوی شده است...“ او سپس اعلام کرد که در چند هفته آتی با رهبران چین و روسیه و کشورهای دیگر درباره ضرورت اقدام‌های دیگر، علاوه بر تحریم‌هایی که صورت گرفته است، مشورت خواهد کرد. بر این مجموعه خبری باید همچنین خبر انفحارهای مشکوک مخرن های مواد منفجره سپاه پاسداران در تهران و کشته شدن مسئول و شماری از کادرها و دیگر رهبران برنامه بالستیکی سپاه پاسداران در تهران را نیز افزود.
در دو روز اخیر نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد و پارلمان اروپا قطعنامه های شدید الحنی را در محکومیت رژیم ولایت فقیه به تصویب رساندند. قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل به پیشنهاد دولت کانادا به مجمع عمومی ارائه شده بود با 86 رای موافق، 32رای مخالف و 59 رای ممتنع به تصویب مجمع عمومی رسید.

ضرورت اقدام متحد در دفاع از صلح!
مردم و نیروهای طرفدار صلح و دموکراسی در ایران به درستی از این هراس دارند که محافل قدرتمندی در ایالات متحده در هماهنگی کامل با متحدان خود در اروپا و منطقه خاورمیانه در صددهستند که با تشدید جو تشنج در منطقه زمینه‌های اقدامات مداخله جویانه گسترده یی را در زمینه با میهن ما آماده ‌کنند. سران رژیم حاکم نیز با سخنان و موضع گیری های نسنجیده عملاٌ به این کوشش های خطر آفرین کمک می کنند.
در چنین شرایطی جای امیدواری است که بخش مهمی از نیروهای سیاسی میهن مان، چه در داخل و چه نیروهای اپوزیسیون در مهاجرت، با درک شرایط ویژه تهدید آمیزی که متوجه تمامیت ارضی و استقلال کشور است، در رابطه با خطرات کنونی و ضرورت اجتناب از هرگونه درگیری نظامی موضع گیری های مشابهی اتخاذ کرده و بر ضرورت تلاش در اتخاذ سیاستی منطبق بر مصالح ملی، صریح و در راستای منشور سازمان ملل متحد، تأکید کرده اند. بی شک در شرایط حساس کنونی بسیج مردم برای ایجاد یک جنبش ضدجنگ و ضد ماجراجویی جدید نظامی در منطقه و حرکت به سمت ایجاد کارزار گسترده جهانی برای مقابله با این خطر و دفاع از مبارزه جنبش مردمی میهن ما برای صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی، ضرورتی درنگ ناپذیر است. این حقیقتی است که سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم ولایت فقیه در مقابله با جنبش حق طلبانه مردم، در راه شکل‌گیری یک جبهه فراگیر منسجم و کارآ برای دفاع از صلح، دموکراسی و علیه تجاوز خارجی موانع عملی جدی را ایجاد کرده است. اما حزب توده ایران ضمن درک دشواری های موجود در این راستا، با توجه به شرایط خطیر کنونی، تنها راه نجات میهن را مبارزه متحد و موثر با خطر جنگ و سیاست های متکی بر نظامی گری می داند. جبهه متحد نیروهای صلح طلب و ضد جنگ می توانند با بسیج مردم ایران و جهان نه فقط خطر ویرانی کشور بر اثر جنگ فاجعه بار را منتفی کند، بلکه زمینه را برای قدم های مهم بعدی در رابطه با خواست تغییر و تعطیل ناپذیر مردم میهن مان برای حصول دموکراسی و عدالت اجتماعی بردارد.
حزب ما همچنان که در گذشته تأکید کرده است مخالف سرسخت هرگونه دخالت خارجی، به هر بهانه ای، در میهن ماست. تاریخ معاصر جهان نشانگر این واقعیت است که دخالت کشورهای امپریالیستی در کشورهای گوناگون از شیلی تا عراق هموراه به ضرر منافع ملی این کشورها و سد راه پبشرفت اجتماعی و اسقرار دموکراسی بوده است.
در ایران از کودتای 28 مرداد 1332 و سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق، به دست کارگزاران داخلی و خارجی کشورهای امپریالیستی آمریکا و بریتانیا تا دامن زدن و سازمان دهی جنگ عراق و ایران برای متوقف کردن و سرانجام به شکست کشاندن انقلاب شکوهمند بهمن 1357، توسط دولت محافظه کاران در آمریکا، همه گواه این واقعیت نیرومند است که ثمره دخالت خارجی در ایران همیشه و همواره برای میهن ما و خواست های اساسی مردم برای تحقق آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی فاجعه بار بوده است. آزموده را آزمودن خطاست. چگونگی مبارزه و سرنوشت نبرد برای آزادی و طرد رژیم استبدادی ولایت فقیه در ایران تنها به اراده مردم ایران و نیروهای ملی و دموکراتیک آن وابسته است و نه هیج نیروی خارجی.
باید با تشدید تلاش ها و برداشتن گام های اولیه در مسیر ایجاد زمینه های عینی و ذهنی اتحاد وسیع نیروهای مدافع صلح، آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی حرکت کرد. حزب توده ایران به سهم خود آماده است تا با بسیج تمامی امکانات خود در راه موفقیت این امر مهم بکوشد.

به نقل از نامه مردم، شماره 882، 30 آبان ماه 1390

 



 


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter