نویدنو:19/08/1390  

 

 نویدنو  19/08/1390

 

 

در دفاع از سوسیالیسم (٣۷)
تلاشی مشترک بسوی انحطاط
جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت (داخل کشور)


   با اعلام موجودیت جریانی تحت عنوان "کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)" بعنوان آلترناتیو "شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)" در دهم شهریور
۹۰، بنظر میرسد نامی دیگر بر نام های موجود طیف چپ و جنبش فدایی افزوده میشود.
    از مدتها پیش این موضوع فکر ما را مشغول خود ساخته بود که "منازعه" رهبری فعلی سازمان با "فراکسیون کمونیستی" به کجا خواهد انجامید؟ و "ذوبشدگان در ولایت رهبری غیرکمونیست" سازمان با چه بهانه و دستاویز دیگری باز هم خواهند توانست کماکان آتش توپخانه تهمت، تحقیر و توهین خود نسبت به کمونیستهای سازمان و وفاداران به آرمانهای فداییان خلق را فعال نگاه دارند؟ و عکسالعمل "یاران ما" در پاسخ به این توهینها، تحقیرها، تهدیدها و اخراج کمونیستها از صفوف سازمان چه خواهد بود؟
      آنچه ما از مدتها پیش و بالاخص در این چند سال و در جریان "منازعه" یادشده شاهد آن بودیم، نقض پرنسیپ های سازمانی و دمکراسی تشکیلاتی، کمونیستزدایی از صفوف سازمان و تداوم سیاست حذف بدنه داخلی سازمان و بطور کلی طرد میراث داران جنبش فدایی از سوی میراث خواران آن از یک سوی، و کمرنگ شدن تاسفانگیز مسئولیت پذیری، صداقت انقلابی، وفاداری و آرمانگرایی "یاران ما" و دیگر کمونیستهای سازمان، و سازمان ستیزی آنان در پس پردهی برخوردهای عصبی و پرخاشگرایانه و سیاست "گذر از فراکسیون نظری به ساختار سازمانی" رفقای "فراکسیون کمونیستی" و ترک غیر مسئولانه‍ی صفوف سازمان توسط طیف بزرگی از کمونیست های سازمان، از سوی دیگر بود.
    گویی جنبش چپ و بخصوص جنبش فدایی و سازمان ما علیرغم تمامی تجارب تلخ خود از چندپارگی و افتراق، همچنان اسیر بیماری واگرایی، وحدت گریزی و خودمحوری است.

طرح مسئله
    سایت "یاران ما" در دهم شهریور
۱٣۹۰ بیانیهای را با امضای "کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)" منتشر نمود. در این بیانیه، "کمیته مرکزی" ضمن بر شمردن ارزش ها و دیدگاههایش، رهبری سازمان را در پس از انقلاب به دلیل تحمیل انحرافات و عدول آنان از آرمانهای بنیان گذاران سازمان مورد انتقاد قرار داده و به روند طی شده در این سالها، به تسویه کمونیستها از سازمان و وادار ساختن آنان برای خروج از سازمان، اعتراض کرده است. همانگونه که در بیانیه آمده است، در پاسخ به چنین روند مخربی "کمونیستهای سازمان با اتکاء بر اصول سوسیالیسم علمی و با الهام گرفتن از آمال و آرمانهای بنیانگذاران فدایی به تشکیل کمیته مرکزی جدید اقدام نمودند." این بیانیه عاجل ترین وظیفه ی کمیته مرکزی جدید را "طرد نیروهای نفوذی بورژوازی از صفوف سازمان، بازسازی و باز گرداندن این سازمان به صفوف نیروهای چپ و دمکرات کشورمان" اعلام کرده است.
    متعاقب این بیانیه، "فراکسیون کمونیستی" سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) با صدور بیانیه ای به تاریخ
۱۶ شهریور ۱٣۹۰ ضمن حمایت از این اقدام مسئولانه رفقای کمونیست سازمان، ضرورت وجودی خود را پایان یافته اعلام کرده و برای همکاری با کمیته مرکزی جدید اعلام آمادگی نمود.
    در آن سوی، شورای مرکزی و هیئت سیاسی – اجرایی سازمان درقبال این موضوع دو ماه سیاست سکوت را پیشه گرفت. تنها در پاسخ پرسشی در سایت کار آنلاین، دبیر اجرایی سازمان اعلام نمود: که "ما اطلاعی از “کمیته مرکزی” خودخوانده نداریم. این “کمیته مرکزی” خودخوانده بیرون از سازمان ما ساخته شده است. آنهم توسط کسانی که عضو سازمان نیستند. اعلام “کمیته مرکزی” که نه اعضای سازمان از آن اطلاع دارند و نه منتخب آن
ها هستند، اقدام توطئهآمیز و غیردمکراتیک است. آنها به نیابت از اعضای سازمان و بدون اطلاع آنان، خود را به عنوان “کمیته مرکزی” برگزیدهاند و حتی حاضر نشدهاند خود را معرفی کنند تا حداقل اعضای سازمان بدانند چه کسانی، خودشان را به عنوان “کمیته مرکزی” آنها میدانند. تنها اطلاع ما در مورد آقای سیاوش است که اعلامیه را در سایت خودش درج کرده و خبر از منتفی شدن فراکسیون کمونیستی بعد از تشکیل “کمیته مرکزی” خودخوانده داده است."
    این اظهار نظر با انتشار اطلاعیه دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) با عنوان "در مورد "کمیته مرکزی" خودخوانده و مجهول الهویه" به تاریخ سوم آبان ١٣٩٠ که در کلیت خود تکرار ادعاهای دبیر اجرایی سازمان بود، شکل رسمی و سازمانی به خود گرفت. در این اطلاعیه مجددا تاکید شد که: " ارگان منتخب کنگرههای سازمان ما شورای مرکزی است و نه "کمیته مرکزی". "کمیته مرکزی" خود خوانده ارتباطی به سازمان ما ندارد و در بیرون از سازمان و توسط افراد مجهولالهویهای که عضو سازمان نیستند، ساخته و پرداخته شده است".
نقش
آفرینی طرفین و برخورد ما
    از همان روزهای علنی شدن فعالیت "فراکسیون کمونیستی" در سایت "یاران ما" که با اخراج رفیق سیاوش از سازمان در منظر عمومی جنبش قرار گرفت، برخوردهای مغایر با ارزشهای اخلاق کمونیستی گرمابخش عرصه منازعات طرفین شد. در این میان، متاسفانه رهبری سازمان لبه تیز تهمت و افترا و تحقیر خود را نه تنها متوحه رفقای فراکسیون کمونبستی، بلکه متوحه همغکران آنان در داخل کشور نیز نمود. در مقابل، ادبیات مورد استفاده رفقای فراکسیون نیز بهانههای لازم را برای تداوم این تنش نابخردانه به طرف مقابل داد. تا این که منجر به وضعیتی شد که با اعلام موجودیت تشکیلات حدید – "کمیته مرکزی"- و اضافه شدن نامی دیکر به نامهای موجود حریانات فدایی، خوشحالی دوجندان کمونیستستیزان، وحدتگریزان و خودمحوران درون سازمان و بدخواهان و سودحویان سیاسی امنیتی بیرون از آن را به دنبال آورد.
    به نظر ما، ضمن این که اقدام نسنحیده رفقای "فراکسیون کمونیستی" و "کمیته مرکزی" در اعلام موجودیت تشکیلات حدید، در راستای تشدید تفرقه و سکتاریسم در بین نیروهای جنبش چپ و بویژه جنبش فدائیان خلق است، مسئولیت سیاسی و اخلاقی شرایط پیشآمده در وهله اول متوجه ارگانهای رهبری سازمان میباشد. ما در اقدامی مسئولانه قطعنامهای "در مورد فراکسیون کمونیستی و اخراج رفیق سیاوش" به کنگره‍ی دوازدهم پیشنهاد کردیم، در آن قطعنامه آمده بود:
"کنگره ضمن انتقاد از اقدام نابخردانه رهبری سازمان در اخراج رفیق سیاوش و غیر قانونی کردن فراکسیون کمونیستی که در مغایرت با اساسنامه، مشی و اهداف سیاسی سازمان قرار داشته و تلاشی برای افزودن نامی به نام های موجود در بین طیف فدائیان می باشد، اقدام رفقای فراکسیون کمونیستی و شخص رفیق سیاوش در فرا رویانیدن فراکسیون کمونیستی به هویتی تشکیلاتی و زیر سوال بردن تمامیت سازمان و ”غیرقانونی“ پنداشتن موجودیت آن از سوی رفقای فراکسیون کمونیستی، را تقبیح می نماید. کنگره استفاده از لحن اهانت آمیز از جانب هر دو طرف را نافی ارزش های فدائیان ارزیابی نموده و تصویب می نماید: ”کنگره با رد مصوبه گروه کار تشکیلاتی و هیئت سیاسی- اجرایی سازمان در اخراج رفیق سیاوش و منحل نمودن فراکسیون کمونیستی از رفیق سیاوش دعوت می نماید در صورت تمایل با شرط رعایت ضوابط تشکیلاتی و اساسنامه سازمانی می تواند همچنان بعنوان عضو سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به فعالیت خود ادامه دهد. فعالیت فراکسیون کمونیستی و تأیید ان از جانب سازمان مطابق اساسنامه میسر خواهد بود و تا تغییر ضوابط همگی ملزم به رعایت آن می باشیم."
    متأسفانه هیئت سیاسی – اجرایی و کمیته برگزارکننده‍ی کنگره از طرح این قطعنامه‍ی پیشنهادی و دو قطعنامه‍ی دیگر در کنگره جلوگیری نمودند. تأسف بارتر آنکه کمیسیون رسیدگی و داوری به شکایت "رشد" نیز از مسئولیت خود در برابر نقض فاحش و آشکار اساسنامه و ضوابط تشکیلاتی شانه خالی کرد و هیچ گاه توضیح نداد که آیا کار گروه تشکیلاتی و هیئت سیاسی – اجرائی در این مورد بخصوص به لحاظ شکلی تخطی از اساسنامه بوده است یا نه؟ در چنین شرایطی مراجعه به سازمان و ارگان های رهبری آن و وارد شدن در بحثی که نتیجه‍ی آن از قبل مشخص بود، امری بیهوده به نظر می رسید. اگر بخواهیم برخورد نادرست رهبری سازمان را از بدو تولد "فراکسیون کمونیستی" پی بگیریم، سمتگیری آن همواره مبتنی بر سیاست حذف، بایکوت و توهین و افتراء بوده است. موارد زیر را می توان بعنوان فرازهایی از شیوه‍ی برخورد رهبری سازمان با "فراکسیون کمونیستی" و دیگر کمونیستهای سازمان برشمرد:
- بکارگیری شیوه های نادرست و استفاده از ادبیات ناروا و مبتنی بر تحقیر و ایجاد شبهه در بیانیه های سازمان نسبت به آنان.
- تلقین پیامی نادرست، مبنی بر این که رفقای فراکسیون در پی ارتباط گیری با نیروهای داخل کشورند. پیامی که عملاً گراها و کدهایی را به نیروهای امنیتی رژیم ارسال می نمود تا بدنبال ارتباطات این رفقا با نیروهای همسو در داخل کشور باشند.
- دعوت نشدن رفقای فراکسیون کمونیستی به کنگره یازدهم.
- استفاده‍ی ابزاری از قدرت تشکیلاتی برای تعطیلی سایت "یاران ما" و وضع ضوابط دیکتاتور مآبانه برای تشکیل فراکسیون.
- اخراج غیر قانونی رفیق سیاوش از تشکیلات به درخواست گروه کار تشکیلات، توسط هیئت سیاسی- اجرائی که مطابق اساسنامه سازمان، هر دو فاقد چنین صلاحیتی بودند.
- غیر قانونی اعلام کردن فراکسیون کمونیستی قبل از تصویب اساسنامه کنونی در کنگره‍ی دوازدهم، که مغایر با مصوبات کنگره‍ی پنجم و هفتم بود. آنهم در شرایطی که چندین فراکسیون متشکل در داخل سازمان فعالیت میکردند.
    این همه نمیتواند اشتباه رفقای "فراکسیون کمونیستی" و عملکرد نادرست آنان در برخورد با رفتار غیر دمکراتیک و کمونیست ستیزانه‍ی شورای مرکزی و هیئت سیاسی – اجرایی سازمان را توجیه نماید. برخوردهای احساسی، موضع گیریهای تند و پرخاشگرانه، ایجاد ساختارهای حزبی و نفی موجودیت سازمان و مصوبات تمام کنگرهها باستثنای یک کنگره، بهانههای لازم را به رهبری داد تا عملاً این رفقا را به مسیر جدایی و غیرقابل برگشت سوق دهند. متاسفانه شرایط پیشآمده نه به نفع دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک رفقای "فراکسیون" و "کمیته مرکزی" هست و نه به نفع جنبش چپ کشورمان. این شرایط تنها میتواند کمونیست ستیزان و کسانی را که خواهان پاکسازی سازمان از معتقدین به مارکسیسم- لنینیسم هستند، خوشحال نماید.

دیدگاههای ما
• ما اقدام نسنجیده رهبری سازمان در اخراج رفیق سیاوش و غیر قانونی کردن فراکسیون کمونیستی را که در مغایرت با اساسنامه، مشی و اهداف سیاسی سازمان قرار داشت، همچنین سیاست حذف، بایکوت، توهین و تحقیر، ایجاد شبهه و تشدید جو بیاعتمادی متعاقب آن توسط بخشی از رهبری و دوستانشان در درون سازمان بر علیه اعضای "فراکسیون کمونیستی"، دیگر اعضا و هواداران پیرامون آن و گروههای مستقل هواداران داخل کشور را زمینهساز شرایط پیشآمده ارزیابی میکنیم و در شرایطی که جنبش چپ کشورمان نیاز مبرم به همگرایی و اتحادهای سیاسی و سازمانی دارد، مسئولیت سیاسی و اخلاقی این جدایی و اضافه شدن نامی به نامهای جنبش فدایی را متوجه رهبری وقت سازمان میدانیم.
• ما به لحاظ دیدگاهی همواره خود را بخشی از "فراکسیون کمونیستی" در درون سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) پنداشته و از این نام و برنامه ها و دیدگاههایش دفاع کردهایم. بارها هم ما و هم رفقای فراکسیون تکرار کردهایم که فعالیت ما ماهیت نظری دارد و نه تشکیلاتی؛ و تحت هیچ عنوان و شرایط تحمیلی سازمان را ترک نخواهیم کرد. بنابر این، سیاست اخیر رفقای "فراکسیون کمونیستی" در تضاد با بیانیه‍ی مورخ ٢٢ شهریور ١٣٨٩ آنان قرار دارد که صراحتاً اعلام نموده بودند: "ما برغم تمام ایرادها و انتقاداتی که به سازمان خود و اکثر مدعیان رهبری فدائیان خلق ایران (اکثریت) داریم، همچون قبل تاکید مینمائیم که سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) خانه ماست و با هیچ بهانه، توطئه و ترفندی از جانب انحلال طلبان کناره گیری نخواهیم کرد." و "حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی، مدافعین لیبرالیسم و خائنین به جنبش فدایی، آرزوی کناره¬گیری و یا اعلام انشعاب از سوی ما را به گور خواهند برد."
• ما اقدام رفقا در تشکیل "کمیته مرکزی" را، علیرغم ادعای آنان که نه انشعابی رخ داده و نه از سازمان جدا شدهاند، بلکه به تسویه نیروهای راست سازمان برخاستهاند، توجیهپذیر نمیدانیم و آن را در راستای وحدتگریزی و مغایر با معیارهای یک مبارزه ایدئولوژیک سالم در درون یک سازمان واحد سیاسی ارزیابی میکنیم. ساختار سازمانی اعلام شده نیز به لحاظ ضوابط و پرنسیپهای تشکیلاتی قابل دفاع نیست. با این حال، ما به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک این رفقا را نزدیکترین یاران خود در سازمان بشمار میآوریم و در مبارزهای که در بطن جامعه و در درون سازمان ما علیه ایدهها و افکار مدافعان نظام سرمایهداری جریان دارد همدوش و همراه آنان مبارزه خواهیم کرد.
• ما کماکان خود را منسوب تشکیلاتی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) میدانیم و بعنوان نیروهای کمونیست با برافراشتن پرچم مبارزه ایدئولوژیک در درون سازمان، در راستای زدودن افکار بورژوازی از سازمان و وحدت کمونیستهای آن حول برنامهای متضمن منافع طبقاتی کارگران، دهقانان، زحمتکشان و روشنفکران میهنمان حرکت میکنیم و تعیین تکلیف نهایی موضوع را در صلاحیت کنگرهای فراگیر با مشارکت تمامی فدائیان خلق ایران (اکثریت) در داخل و خارج از کشور میدانیم.

پیشنهادات ما
    ما بعنوان جمعی از هواداران سازمان در داخل کشور به رفقای "فراکسیون کمونیستی" ، "کمیته مرکزی" و رهبری سازمان پیشنهاد میکنیم:
• تا برگزاری کنگره‍ی بعدی، رفقای معترض با صرف نظر از اقدام خود در تشکیل "کمیته مرکزی"، همچنان تحت نام"فراکسیون کمونیستی" فعالیت کنند و بطور متقابل شورای مرکزی سازمان نیز موجودیت فراکسیون کمونیستی در درون سازمان را به رسمیت بشناسد.
• مصوبه گروه کار تشکیلاتی و هیئت سیاسی- اجرایی سازمان در اخراج رفیق سیاوش و منحل نمودن فراکسیون کمونیستی، مجددا در ارگان ذیصلاح سازمانی مطرح و مورد بررسی قرار گیرد.
• از رفیق سیاوش و دیگر رفقای اخراجی و مغضوب رهبری سازمان دعوت شود تا در صورت تمایل به شرط رعایت ضوابط تشکیلاتی و اساسنامه سازمانی همچنان بعنوان عضو سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به فعالیت خود ادامه دهند.


جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت (داخل کشور)
۱٨ آبان ۱٣۹۰

 


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter