انقلاب اکتبر، و
اهمیتِ تاریخی- جهانی آن
یادکردِ انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در دهه دوم سده بیست و یکم، در پیوند
با یک رشته از مهمترین موضوعهای کلیدی همراه شده است. این نکته پراهمیت
به هیچ روی امری تصادفی نمیتواند باشد، زیرا از هنگامی که انقلاب اکتبر
به پیروزی رسید تاریخ پرفراز و نشیب بشریت با تغییری کیفی وارد مرحلهیی نو
شد. تاثیر رهگشا و دوران ساز این کامیابی بشریت ترقی خواه مضمون عصر ما را
به رغم دشواریهای موجود و عقب گردهای تاریخی تشکیل میدهد. زنده یاد احسان
طبری، در توصیف اهمیت انقلاب اکتبر و نتایج شگرف آن، خاطر نشان ساخته است:
”با انقلاب اکتبر بشر شروع کرد به دوران جبرِ اجتماعی خاتمه دادن، حکم
معروفی است: اختیار، جبرِ شناخته شده است... با انقلاب اکتبر بشر دست به
تغییر نظام اجتماعی و آفرینش آگاهانه جامعه نوینی زد که با آرمانهای
دیرینه بشری و آرزوهای امروزی او توافق دارد“ (۱).
با چنین درک صحیح و متکی براین حقیقت است که گرامی داشتِ سالگرد انقلاب
اکتبر در پیوند و ارتباط تنگاتنگ با موضوعها، خواستهها، آرزوها، و
آرمانهای بشریت مترقی در دوره کنونی قرار میگیرد. با انقلاب اکتبر این
اندیشه کارل مارکس جامه عمل به خود پوشید که، فلاسفه تاکنون جهان را توصیف
میکردند و اینک باید دست به تغییر آن زنند. در واقع اکتبر به یک معنا
پیروزی عظیم دانش و بینش انقلابی، جهان بینی علمی مارکسیسم- لنینیسم، و
رخدادی نمونه وار در سراسر ”سرگذشت پرهیجان“ بشر بود.
پیروزی انقلاب اکتبر بر افسانه ابدی بودنِ نظام طبقاتی و شیوه تولید سرمایه
داری خط بطلان کشید و برای نخستین بار قدرت حاکمه را از چنگ طبقههای
میرنده و بهرهکش خارج کرد و در اختیار نیروهای نو و پیش رونده تاریخ و
بالندهترین طبقهها یعنی طبقه کارگر و متحدان آن قرارداد و بدین سان مسیر
پایه گذاری و ایجاد جامعهیی نو وعاری از ستم طبقاتی گشوده شد. طی
۲۰
سال اخیر و با دستاویز قرار دادن فرو پاشی اتحاد شوروی تبلیغات هدفمند و
زهرآگینی درخصوص ماهیت و چارچوب تاریخی و جهانی انقلاب اکتبر از سوی
امپریالیسم و نیز فرصت طلبان و رفرمیستهای جنبش کارگری صورت گرفته و
میگیرد. نکته محوری و کانونِ این تبلیغ عبارتست از اینکه، انقلاب اکتبر یک
انقلاب و رویداد صرفا محلی و مربوط به روسیه بوده و فاقد اهمیت تاریخی و
تاثیر جهانی است. هدف این گونه تبلیغات منحرف ساختن ذهن جستجوگر میلیونها
تن از زحمتکشان فکری و یدی و به ویژه نسل جدید است.
آیا امروزه، درپرتو مبارزه پرشوری که اکنون در نخستین سالهای دهه دوم سده
بیست و یکم با سرمایه داری و نظم ناعادلانه آن جریان دارد و ”وال استریت“،
قلب امپریالیسم آمریکا، را نشانه رفته و نیز شکست سیاست های سرمایه داری
نولیبرال باز هم بر حقیقت آشکار اهمیت و تاثیر تاریخی- جهانی اکتبر میتوان
چشم فروبست؟! انقلاب اکتبر نقطه تحولی در تاریخ جهان به شمار میآید که با
آن بشریت نظم سرمایه داری را در گوشهیی از جهان برچید و دنیایی نو را در
افق زندگی تودههای محروم چهارگوشه گیتی گشود. بیجهت نبود که لنین در خصوص
اهمیت تاریخی و دوران ساز اکتبر نوشته است: ”درک اهمیت بین المللی به مفهوم
اعتبار بین المللی یا ناگزیری تاریخی تکرار آن چیزی در مقیاس بین المللی که
در کشور ما رخ داده است، باید چنین اهمیتی را برای برخی از خصایص بنیادی
انقلاب ما پذیرفت“ (۲).
شکست اندیشه نولیبرال در عصری که به آن ”پایان تاریخ“ نام داده بودند،
نمایانگر صحت آن موضوع کلیدی و مرکزییی است که لنین درباره اهمیت تاریخی-
جهانی انقلاب اکتبر مورد تاکید قرار داده است. به علاوه، با انقلاب کبیر
اکتبر فصل نوینی در تاریخ کشورهای آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین گشوده شد.
فقط و فقط در پرتو این انقلاب و مبارزه مولود آن بود که امکان رهایی خلقها
و ملل اسیر و مستعمره فراهم آمد وسیستم مستعمراتی درهم شکست و امپریالیسم
بسیاری از موضع های مسلط خود در ”جهان سوم“ را از دست داد. پیش از پیروزی
اکتبر کشورهای جهان به دو گروه عمده تقسیم میشدند. کشورهای مستعمره و
کشورهای استعمارگر! روند مسلط آن زمان تبدیلِ کشورهای وابسته به مستعمره و
مبارزه برای تقسیم دیگر مستعمرهها بین قدرتهای امپریالیستی بود. اکتبر
کبیر به این دوران پایان داد و نوع جدیدی از مناسبات را به جهانیان ارزانی
داشت. لنین طی سخنرانی مشهور خود به مناسبت چهارمین سالگشت انقلاب اکتبر در
بیان این موضوع و سرنوشت خلقهای اسیر، اعلام کرده بود: ”مساله جنگهای
امپریالیستی و آن سیاست بین المللی سرمایه مالی که اکنون در همه جهان
استیلا دارد و ناگزیر موجدِ جنگهای امپریالیستی جدید و تشدیدِ بیسابقه
ستم ملی و غارت و تاراج و اختناق خلقهای ناتوان وعقب مانده و کوچک توسط
مشتی از دول“ راقیه ”است. ... انقلاب اکتبر ما در این مساله هم دوران جدید
تاریخ جهانی را افتتاح کرده است“ (۳).
انقلاب اکتبر به مثابه محرکی نیرومند، خلقهای اسیر و دربند را بیدار ساخت
و پیکار آنها برای رهایی را مورد حمایت همه جانبه قرارداد. در این میان،
باید به سرنوشت میهن خود نیز اشارهیی کنیم. ایران که در آستانه انقلاب
اکتبربه منطقههای نفوذِ روسیه و انگلیس تقسیم شده بود، با نسیم زندگی بخش
انقلاب اکتبر ازخطر نابودی و اضملال نجات یافت و توانست استقلال خود را حفظ
کند.
نمیتوان به ترسیم و ارزیابی سیمای جهان امروزین نشست و تاثیرات شگرف وژرف
انقلاب اکتبر را به حساب نیاورد. درهم تنیدگیِ روندهای بغرنج امروزی جهان،
از مبارزه پر شور برای عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت در آمریکا
واروپا تا مبارزه و مقاومت خلقها برای حق تعیین سرنوشت خویش و نیز تلاش
ستایش برانگیز شماری از کشورها و خلقها در جهت برپا داشتن ساختمان
سوسیالیسم، همگی، تاثیرات جهانی- تاریخی انقلاب اکتبر را نمایان میسازند.
درعین حال، جنگ و تجاوزگری امپریالیستی و بحران نظام سرمایه داری بیش از
پیش خصوصیت اصلی و بنیادین اندیشههای انقلاب اکتبر یعنی ضرورت تغییر جهان
به سود نیروهای پیش رونده، بالنده، و نو را به اثبات میرساند.
مبارزهای که امروز در سراسر جهان با نظام ستمگر، ضد انسانی، وغارتگر
سرمایه داری جریان دارد، با همه تنوع و رنگارنگی خود، حضور زنده و پویاییِ
اکتبر واندیشههای جهانشمول آن را نشان داده و میدهد.
عصری که با طنین عدالت طلبانه اکتبر در تاریخ بشر آغاز شد، با وجود همه عقب
گردها، شکستها، و ناکامیها به مسیر خود ادامه میدهد!
۱.
انقلاب اکتبر و ایران، احسان طبری، سخنرانی اختتامی در سیمنار علمی ”انقلاب
اکتبر و ایران“.
۲.
منتخب آثار، بیماری کودکی چپ گرایی در کمونیسم، لنین، صفحه
۷۸۵.
۳.
منتخب آثار، ”به مناسبت چهارمین سالگشت انقلاب اکتبر“، لنین، صحفه
۹۱۰.
به نقل از نامه مردم، شماره 881، 16 آبان ماه 1390
مطلب
را به بالاترین بفرستید: