ایران، پس از
لیبی و قبل از سوریه!
نویسنده: عبد الباری عطوان – برگردان : کوثر العلی محمره
بیگمان،
تصادفی نیست که اسرائیل پس از زمانی قریب به نه ماه سکوت مشکوک،
وبستن شدید گوش ها ،
با پایان ماموریت نیروهای ناتو در لیبی، که به سرنگونی نظام سرهنگ قذافی و
فراهم نمودن زمینه دستگیری وکشتن او انجامید، بر طبل جنگ بکوبد. آشکار است
که برنامههایی که در راس آنها اسرائیل قرار دارد در شرف تکوین است. بدیهی
است که جنگ علیه ایران، آخرین اقدامی است که رئیس جمهور امریکا (باراک
اوباما) به آن فکر میکند. خاصه آنکه ، تنگنای بحران اقتصادی که امریکا را
بطور خاص، و جهان غرب را بصورت عام در بر گرفته از یک طرف، و نزدیک شدن به
انتخابات ریاست جمهوری امریکا در
۱۲
ماه آینده، از جانبی دیگر دموکرات ها را به خود مشغول کرده است.
اما اگر واقع بینانه تصور کنیم که رئیس جمهور و ترسیم کننده واقعی سیاست
خارجی امریکا خصوصا در مورد خاور میانه، بنیامین ناتانیاهوست به سادگی
تمامی ملاحظات، کنار گذاشته خواهد شد.
در جلسهای که هفته گذشته در مورد ایران ،در کنگره امریکا ترتیب یافت، وزیر
دفاع امریکا با اشاره به برنامههای پیشگیرانه وزارت متبوعش ، که به تایید
رئیس جمهور رسیده، از انجام عملیات محدود در عمق خاک ایران تا جنگی همه
جانبه بر علیه ایران، پرده برداشت. با یادآوری آنچه که کنگره امریکا متشکل
از هر دو مجلس در تایید ناتانیاهو در چند ماه گذشته انجام داد، براحتی
معلوم میگردد حرف آخر را چه کسی در امریکا میزند!؟
در اسرائیل آشکارا صحبت از برنامههای جنگی که توسط ناتانیاهو و وزیر دفاعش
ایهود باراک علیه ایران تدارک دیده شده، در میان است. این برنامهها برای
نابودی تاسیسات اتمی ایران پیش بینی شده است. این در حالی است که آخرین
گزارش ها حاکی از غنی سازی اورانیوم لازم برای ساخت دو بمب اتمی توسط
ایرانیها ، در چند ماه آینده هستند. در این صورت، زمان برای انتظار و تعلل
وجود ندارد.
روزنامه گاردین چاپ لندن در شماره دیروز خود (پنجشنبه
۳/۱۱/۲۰۱۱)
از برنامههای وزارت دفاع بریتانیا در پشتیبانی از عملیات نظامی
هوایی-موشکی امریکا در داخل خاک ایران پرده برداشت. این روزنامه بر تسریع
امریکا در پیشبرد اهداف خود در این زمینه تاکید نمود.
ژنرال ریچارد دانات ریس ستاد ارتش بریتانیا در حال حاضر برای بازدید و
مشاوره با همتایان اسرائیلی خویش در تلآویو به سر میبرد. در تحولی دیگر
باراک وزیر دفاع اسرائیل نیز مهمان همتای بریتانیایی خویش در بریتانیا است.
***
در خصوص تحرکات اخیر اسرائیلیها دو تحلیل وجود دارد. اول آنکه، این
تهدیدها ناشی از جنگ روانی است که از سوی غرب برای ترساندن حکام ایران و
مثلث تابع آنها (سوریه، حزب الله و حماس) و چراغ سبز به ایرانیان داخل، در
خصوص پشتیبانی از قیام مجدد مردم علیه حکومت ، به پیروی از انقلاب ها در
کشورهای عربی (به استثنای کشورهایی که نظام پادشاهی دارند) به راه افتاده
است. پیروان این نظریه با اعتقاد بر آن که برنامههای نظامی هیچ گاه بصورت
علنی محل بحث و گفتگو نبوده اند، بحث رسانهای به راه افتاده در رسانههای
اسرائیلی پیرامون این برنامه را بعنوان دلیل این تحلیل به میان میکشند.
اما تحلیل دوم که به نظر میرسد به واقعیت نزدیک تر است میگوید: «غرب در
تهدیدات خود علیه ایران جدی است ، چرا که سود غرب در این عملیات از زیان
آن بیشتر است، به ویژه آن که میلیاردها دلار اندوخته کشورهای عربی برای
پرداخت هزینه این عملیات وجود دارد و همان طوری که در جنگ علیه عراق برا ی
آزادی کویت در سال
۱۹۹۱
و هم چنین دخالت پیمان ناتو برای سرنگونی قذافی پیش آمد، هم اکنون بیش از
دو و نیم تریلیون دلار ذخیره ارزی کشورهای عربی خلیج برای پشتیبانی و
پرداخت هزینه این عملیات آماده است.»
نکته جالب توجه این است که طبق افشاگریهای "ویکی لیکس"، اسرائیلیها و پس
از آنها حکام خلیج(فارس) بیش از دیگران خواهان جنگ علیه ایران هستند ، به
ویژه آن که پادشاه سعودی ایران را سر افعی خواند و خواهان قطع آن برای
رهایی منطقه از سموم آن شد. مقالاتی با مضمون «اول ایران سپس اسرائیل» نیز
در برخی مطبوعات منتشر گردید. انتشار مقالاتی در خصوص هم پیمانی با اسرائیل
علیه ایران در آینده نزدیک دور از انتظار نخواهد بود.
دولت امریکا برنامه "تکفیر ایران" را با اعلام کشف توطئه ترور سفیر سعودی
در واشنگتن اغاز نمود. این برنامه با گزارش سازمان بین المللی انرژی اتمی
وابسته به سازمان ملل متحد در روز پنجشنبه آینده در وین به اوج خود خواهد
رسید. این گزارش اتهام های جدیدی علیه ایران در خصوص غنی سازی اورانیوم
برای مقاصد نظامی در نیروگاه قم را ، که نقض مقررات معاهده پیش گیری از
گسترش سلاح های اتمی است، در بر خواهد داشت.
افکار عمومی در امریکا متاثر از دو جنگ بدون پیروزی در عراق و افغانستان ،
با هر گونه جنگ سوم مخالفت خواهد نمود، اما پیروزی ناتو در لیبی و تحریکات
اسرائیل عواملی هستند که در تاثیر گذاری بر افکار عمومی امریکائیان می
تواند موثر واقع شود. درعین حال نباید نقش رسانهها، و به ویژه رسانههای
ماهوارهای را در شستشوی مغزی و گمراهی افکار مردم از نظر دور داشت.
بمباران تاسیسات اتمی ایران امکان پذیر و نتایج مثبت آن قابل پیش بینی است.
برتری نیروی هوایی و موشکی امریکا و اسرائیل و قدرت بی رقیب آنها این امکان
را فراهم میسازد ، اما سوال اینجاست که روز دوم و سوم و دهم وماه بعد و...
چه اتفاقی روی خواهد داد؟
ایران از نظر مساحت و جمعیت و نیروی نظامی کشوری بزرگ است. تجارب رهبران
ایران از آنچه بر سر صدام حسین و کشور عراق پس از تهاجم امریکا امد، وهم
چنین با توجه به سرنوشت سرهنگ قذافی و فرزندان و کشورش پس از دخالت ناتو،
مضافا به سرنوشت افغانستان و طالبان، آنها را به عکس العملی دیگر وادار
خواهد نمود.
این عکس العمل جز ویرانی "معبد"بر سر خود و دیگران و پیش از همه اسرائیل
چیز دیگری نخواهد بود.
***
چه بسا نظام حاکم بر ایران برای شلیک دهها هزار موشک به سوی اسرائیل و
پایگاه های امریکایی در خلیج(فارس) تردید طولانی به خرج ندهد. بدون تردید
حزب الله لبنان نیز" حیفا " و پس از "حیفا" خیلی دورتر از آن ، وحتی "تل
اویو" را اماج موشک های خود خواهد کرد. در این میان حکام سوریه فرصتی برای
رهایی از بحران مو جود خواهند یافت. این جنگ در صورتی که شعلههای سرکش آن
اغاز گردد؛ تنها جنگی است که نتایج آن غیر قابل پیش بینی خواهد بود.
بی گمان و با تاکید میتوان گفت:"این جنگ نه تنها چهره خاورمیانه ،بلکه
چهره جهان را بیش از آنچه جنگ جهانی دوم تغییر داد، دگرگون خواهد نمود. در
این میان یا
"اسرائیل"از
نظر مساحت و نیرو و نفوذ و مهمتر از همه "وجود" به زیر سوال خواهد رفت و یا
مسلما نان و عرب ها بصورت اسیرانی به خاک افتاده به "پا بوس"
آن در خواهند آمد.
در صورتی که جنگ در بگیرد اولین موشک را اسرائیل شلیک خواهد نمود، دیگران
به حمایت از آن اقدام خواهند کرد اما پس از آن بیشترین بهره از انتقام جویی
و ویرانی نیز نصیب اسرائیل خواهد شد. حداقل میتوان این گونه " گمانه زنی"
کرد.
قصد گزافه گویی نداریم، به ویژه پس از فروپاشی عراق در دو جنگ امریکایی اول
و دوم در خلیج(فارس)، نمیتوان حتی بر تودههای عرب نیز امیدی بست ؛چرا که
عکس العمل آنها در گذشته امیدوار کننده نبود.
با همه دگرگونیهای ناشی از انقلاب های اخیر، نمیتوان انتظار تغییرات عمیق
در انگیزهها و آرمان های آنها را داشت چرا که این دگرگونیها در شرف تکوین
هستند.
آنچه برای ما به عنوان مردم عرب و مسلمان غم انگیز مینماید آن است که
پیوسته در تیر رس جنگ ها وغارت ثروت ها هستیم. از جنگی فارغ نشده به دامان
جنگی دیگر میغلطیم ، و حتی فرصتی برای نفس تازه کردن نداریم ... آیا
پایانی برای این سرنوشت اهانتآمیز میتوان تصور کرد؟
سرچشمه: روزنامه القدس العربی، چاپ لندن
مطلب
را به بالاترین بفرستید: