نویدنو:10/08/1390  

 

 نویدنو  10/08/1390

 

 

تنش های خطرناک، تحریم های مداخله جویانه، و حق حاکمیتِ ملی ایران

 

بالا گرفتن تنش میان جمهوری اسلامی و دولت آمریکا باردیگر روابط دو کشور را در صدر خبرهای جهان قرارداد. طی روزهای گذشته مقام های ارشد ایالات متحده از کشف توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا از سوی واحدهای سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران خبر دادند. وزیر دادگستری آمریکا در جمع خبرنگاران رسانه های بین المللی مدعی گردید که، سرویس های امنیتی آمریکا طرح نیروهای واحد برون مرزی سپاه پاسداران- واحد ویژه قدس – به منظور ترور عادل الجبیر، سفیر عربستان درواشنگتن، را خنثی کرده اند. پس از اعلام رسمی این خبر، ابتدا هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک کنفرانس خبری یادآوری کرد که، برای منزوی کردن بیشتر جمهوری اسلامی با متحدان جهانی آمریکا مشورت و هماهنگی صورت می گیرد. سپس جوبایدن، معاون اول رییس جمهوری آمریکا، نیز ضمن تهدید ایران با صراحت خاطر نشان ساخت: ”طرح ترور نقض یکی از بنیادی ترین اصول دیپلماتیک و اقدامی شرم آور است... هیچ گزینه ای از روی میز کنار گذاشته نشده است.“ به دنبال موضع گیری مقام های بلند پایه کاخ سفید نوبت به اوباما رسید تا به عنوان عالی ترین مقام آمریکا در خصوص ماجرای فوق واکنش نشان دهد؛ وی در جریان کنفرانس خبری یی همراه با همتای کره جنوبی خود، اعلام داشت که، ایران باید پاسخگو باشد. اوباما تاکید کرد: ”ما باور داریم حتی اگر مقامات بلند پایه (ایران) از جزییات عملیات آگاه نبوده اند، ایران می بایست در قبال این که کسانی در این حکومت درگیر چنین طرحی بوده اند، پاسخگو باشد ... مساله مهم برای ایران این است که به جامعه بین المللی پاسخ دهد چرا کسانی در حکومتشان، درگیر چنین فعالیت هایی هستند.“ وی همچنین تصریح کرد که، آمریکا تمامی تلاش خود را برای انزوای بیشتر ایران و تشدید تحریم ها به کار خوادهد برد! به دنبال سخنان اوباما، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در گفت و گویی اعلام داشت که، بررسی تحریم های بیشتر ایران از جمله تحریم ”بانک مرکزی“ جمهوری اسلامی آغاز شده است؛ و آمریکا سرانجام شکایت رسمی خود از ایران را به سازمان ملل ارائه کرد.
بالا گرفتن تنش میان جمهوری اسلامی و دولت آمریکا و با توجه به اوضاع حساس کنونی منطقه و مسائل حاد جهانی، از جمله بحران اقتصادی و پیامدها و نتایج آن، نمی تواند نگرانی بحق نیروهای میهن دوست کشور و نیز نیروهای مترقی و هوادار صلح جهان را به همراه نداشته باشد. به ویژه آنکه امپریالیسم برای منطقه پراهمیت خاورمیانه طرح ها و برنامه های مداخله جویانه مختلفی تدارک دیده است، و سیاست های ماجراجویانه و تنش آفرین رژیم ولایت فقیه می تواند بهانه و دستاویز لازم را برای اجرای چنین توطئه هایی فراهم آورد.
موضع گیری های غیر مسئولانه مقام های ارشد سپاه پاسداران و شماری از وابستگانِ ولی فقیه رژیم طی هفته های اخیر، به ویژه اعلام شعارهای بی پشتوانه و ضد منافع ملی کشور نظیر اعزام رزم ناوهای نیروی دریایی به مجاورت آب های آمریکا، و سخنان مشاور نظامی خامنه ای یعنی پاسدار رحیم صفوی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی قادر به دخالت در مسائل داخلی عربستان سعودی است، بی تردید در افزایش تنش های خطرناک کنونی نقش دارند و دستاویز لازم را به آمریکا ومتحدان آن می دهند. نمونه چنین موضع گیری ها را می توان در مطلب منتشر شده در پایگاه ”رجانیوز“،
۲۰ مهرماه، دید. دراین مطلب اعلام می شود: ”آنچه به عنوان زمینه های این گستاخی (ماجرای ترور سفیرعربستان در آمریکا) است، انفعال دستگاه دیپلماسی کشور و ساده اندیشی در آزادی دو جاسوس آمریکایی است ... نتیجه طبیعی حمله نکردن به دشمن درشرایطی که همه زمینه های آن نیز فراهم است، گل خوردن است. ...“ چنین دیدگاهی منحصر به یک پایگاه خبررسانی واپس گرا نبوده و نیست. با تقویت نقش ارگان ها و نهادهای نظامی و امنیتی در حیات کشور، به ویژه جایگاه این نهادها در امور و تصمیم گیری های حساس و راهبردی کشور در دو عرصه داخلی و خارجی، دیدگاه هایی نظیر آنچه ”رجانیوز“ تبلیغ می کند در عالی ترین سطح حاکمیت در موقعیت برتر عمل می کند. سپاه پاسداران که اکنون با تحکیم موقعیت مالی و امتیازهای منحصر به فرد اقتصادی و حمایت همه جانبه ولی فقیه به قدرت بلامنازع سیاسی و اقتصادی میهن ما بدل گردیده است، مُبلغ، مروج، و مجری این گونه سیاست ها خصوصا درعرصه سیاست خارجی است، سیاست هایی که به شدت با حقوق، منافع، و امنیت ملی ایران در تعارض و رویارویی قرار داشته اند و دارند.
کافی است به برخی از موضع گیری های فرماندهان سپاه، بسیج، و دیگر محفل ها و مرکزهای با نفوذ و همسو با سپاه و بیت رهبری نظر افکند تا به ژرفای خطری که از این زاویه منافع ملی و حق حاکمیت ملی ایران را تهدید می کند پی برد. از جمله این موضع گیری ها می توان به سخنان پاسدار نقدی اشاره کرد که همزمان با تحولات خاور میانه اعلام کرد که، قرار نیست فقط غربی ها درامور داخلی ما دخالت کنند، ما هم در مسائل داخلی کشورهای غربی دخالت می کنیم[نقل به مضمون]. و یا راه پیمایی و تظاهرات اوباش بسیجی و جمع آوری امضا برای انجام ”عملیات استشهادی“ دردفاع از ”مسلمانان بحرین و عربستان“، که با خشم و واکنش عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس روبه رو شد. در روزهای اخیر نیز جانشین فرمانده سپاه پاسداران، در مراسم یادواره شهدای آباد و پشتیبانی سپاه قم،
۲۲ مهرماه، اعلام کرد: ”امروز سلسله سیاست های جهانی و منطقه ای اسراییل و آمریکا به برکت بیداری اسلامی به شکست انجامیده و درحال از بین رفتن است و آنها در هیچ زمانی مانند امروز ناتوان از اداره بحران ها نبودند.“
در پیش گرفتن این گونه موضع ها و سیاست ها نه تنها به سود منافع ملی ایران نمی تواند باشد، بلکه در تحلیل نهایی به راهبرد امپریالیسم در منطقه یاری می رساند.
تجربه تاریخی در منطقه ثابت می کند که، سیاست های ارتجاع همواره در خدمت هدف های امپریالیسم بوده اند. به علاوه، در منطقه حساس و پراهمیت خاور میانه و حوزه خلیج فارس، به گواهیِ تاریخ، واپس گرایی و تاریک اندیشی با منافع و سیاست های امپریالیسم جهانی همسو و در پاره یی از مهم ترین عرصه ها هماهنگ و ممزوج بوده وهست. بنابراین، هیچ نیروی ترقی خواه واقعی چنین سیاست هایی را ”مثبت“ و ”ضد امپریالیستی“ ارزیابی نکرده و نمی کند. آنچه در ماجرای اخیر و بالا گرفتن تنش میان جمهوری اسلامی و آمریکا برای میهن ما نگران کننده است، از دست رفتن موقعیت ها و منافع ملی کشور و در معرض خطر قرار گرفتن میهن ما از سوی امپریالیسم آمریکا و متحدانش و تشدید تحریم های مداخله جویانه خارجی است که فقط و فقط به سود لایه های انگلی سرمایه داری ایران و کانون های ثروت و قدرت رژیم ولایت فقیه است. تحریم ها تاکنون ضمن وارد آوردن صدمه های جدی به اقتصاد ملی و توان تولیدی کشور، فقر و تیره روزی گسترده توده های وسیع مردم که کارگران، زحمتکشان شهر و روستا، قشرهای میانه حال، صنعت گران، و تولید کنندگان کوچک و متوسط داخلی را دربر می گیرد، موجب شده است.
یکی از برندگان اصلیِ معرکه تحریم های امپریالیستی سپاه پاسداران است. در عین حال فراموش نکنیم که هر گونه تحریم مداخله جویانه فقط به وضع حاضر ایران محدود نخواهد ماند، و بارسنگین آن برای نسل های آینده میهن مان نیز پیامدهای جدی دربر خواهد داشت. تشدید تحریم ها می تواند در عین حال زمینه ساز قطعنامه های جدیدی بر ضد ایران، از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل باشد. درعین حال نباید نسبت به خطر آتش افروزی های جدید کم بها داد.
به علاوه، ارتجاع با تنش آفرینی در آستانه انتخابات مجلس تلاش می ورزد اذهان عمومی را از اوضاع داخلی منحرف ساخته و زیر نام تهدید خارجی، جنبش مردمی را مورد حمله قرار دهد. نامه فعالان سیاسی به محمد خاتمی و موضع گیری طیف های گوناگون جنبش دانشجویی در خصوص عدم امکان برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک در اوضاع موجود، نشانگر این واقعیت است که ارتجاع در آستانه انتخابات برای تامین و تحکیم منافع خود با چالش های جدی یی روبه روست، و از این روی، با تنش آفرینی می کوشد تهدید خارجی را عمده کند. حزب توده ایران، همراه با دیگر حزب ها و نیروهای مترقی و میهن دوست کشور، ضمن مخالفت قاطع با تحریم های امپریالیستی و مداخله خارجی به هر شکل، سیاست ارتجاع حاکم، دولت ضد ملی احمدی نژاد، بیت رهبری، و سپاه پاسداران را از عامل های افزایش تنش ها و تشدید تحریم های ویرانگر ارزیابی می کند.
در عین حال حزب ما تاکید می کند که، مبارزه با استبداد و دیکتاتوری جدای از مبارزه برای تامین منافع ملی، حقوق راستین مردم ایران، و تامین حاکمیت ملی و استقلال کشور نیست.

به نقل از نامه مردم، شماره 880، 12 آبان ماه 1390


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter