نویدنو:21/06/1390  

 

 نویدنو  21/06/1390

 

 

که هر شامی سحر دارد
مهران رفيعی

به پاسداشت پايمردی های استاد شجريان


که هر شامی سحر دارد
چو اين حاکم جفا دارد
ز هر حکمش بلا بارد که در زهدش ريا دارد
نه از جوری حذر دارد, نه از مهری خبر دارد
مگر ظلمت بقا دارد؟

نه آن شيخک حيا دارد که سودای ِ طلا دارد
به هر کويی سرا دارد و در ماهان غنا دارد
چو هر سويی نظر دارد, گهی خندد, گهی گريد
چه ها در زير سر دارد؟

در اين اوجی که دين دارد
نه هر فردی سرا دارد, نه اين مامم وطن دارد
که در شامش عزا دارد
نه هر ظلمی جزا دارد, نه هر حکمی چرا دارد
نه هرعوری قبا دارد, نه هر زخمی دوا دارد
نه هر رودی روان دارد, نه اين خشکی عنان دارد
که از جنگل خبر دارد؟

چو ايرانم ندا دارد
و در بزمش شجر دارد که از مردم صدا دارد
بدان شامش سحر دارد, پس از صبرش ظفر دارد
از آن روزی که گل بارد زمستان هم خبر دارد
و هر لاله که داغی در ميان دارد

هفدهم شهريور ماه سال نود خورشيدی
مهران رفيعی
بريزبين استراليا

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter