نویدنو:28/05/1390 |
نویدنو 28/05/1390
سرگذشت ناجیان و انحلال طلبان -1 مواضع لنین ـ کونهال* ـ سام وب دکتر هانس پطر بره نر- برگردان شین میم شین راجع به «برخی خودویژگی ها» در ارزیابی یک شکست سیاسی
تشییع جنازه آلوارو کونهال در پرتقال
بی کله به پیش، پس از شکست سوسیالیسم؟
لنین
در یکی از آثار خود تحت عنوان
«راجع
به خودویژگی های توسعه تاریخی مارکسیسم»
به پیامدهای شکست اولین انقلاب روس در سال 1905 می پردازد.
در پی شکست انقلاب 1905 بسیاری از اعضای حزب انقلابی و
از آن جمله بسیاری از روشنفکرانی که تازه عضو حزب شده بودند، سیل آسا صوف
حزب را ترک گفتند.
«
وداع با مارکسیسم» که پس از سال های (1989 ـ 1991) از
بلندگوهای مختلف طنین افکن شد، در آن زمان نیز مد شده بود.
تشخیص لنینی از این قرار بود.
رهبری حزب کمونیست کوبا توانست کشور و حزب را در مسیر دشوار «دوره خاص» سال های 1990 و اوایل 2000 رهبری کند، بی آنکه حزب کمونیست کوبا خصلت انقلابی، مارکسیستی ـ لنینیستی خود را و آماج سوسیالیستی خود را از دست بدهد. 1
خودآگاهی و یا تردید به خود؟ ما اما به شخصیت رهبری کمونیستی خارق العاده
دیگری نیز می اندیشیم که متأسفانه در آلمان کمتر شناخته شده است.
منظور ما دبیر کل دیرسال حزب کمونیست پرتقال ـ الوارو
کونهال ـ است.
نقطه نظرات ارزشمند او در باره خصلت حزب کمونیست در آغاز قرن بیست و یکم کماکان قابل توجه و خواندنی اند. اثر او تحت عنوان «خصایل بنیادی ششگانه هر حزب کمونیست» (2001) به بررسی وضع داخلی جنبش کمونیستی در آغاز قرن بیست و یکم اختصاص دارد: «در جنبش بین المللی کمونیستی و احزاب متشکله آن، تغییرات ژرفی در نتیجه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و دیگر دول سوسیالیستی و پیروزی سرمایه داری بر سوسیالیسم صورت گرفته اند. چه بسا احزابی که گذشته سرشار از مبارزه خود را، طبیعت طبقاتی خود را، آماج خود را مبنی بر تشکیل جامعه سوسیالیستی و تئوری انقلابی خود را به دور افکنده اند، به احزاب همپیوند با سیستم حاکم بدل شده اند و سرانجام از صفحه روزگار محو گشته اند.» این تشخیص الوارو کونهال هم اکنون در سال 2011 نیز کماکان فعلیت دارد و درست است. 2 مشخصات حزب کمونیست جنبش کمونیستی ـ به قول الوارو کونهال ـ در مجموع «ضمن تشکیل خویش، تحرکی را از سر گذرانده و مرزهای نوینی کسب کرده است.» اگر هم برای حزب کمونیست، «مدلی» وجود ندارد، ولی «هویت هر حزب کمونیست ـ بی اعتنا به این که چه نامی برای خود برگزیده باشد ـ حاوی مشخصات بنیادی و خصلتی خودویژه ششگانه به شرح زیر است: 1 - هر حزب کمونیست، حزبی است که کاملا مستقل از منافع، ایدئولوژی، فشار و تهدید نیروهای سرمایه است. 2 - هر حزب کمونیست، حزب طبقه کارگر و زحمتکشان و بطور کلی استثمار شوندگان و ستمکشان است. 3 - هر حزب کمونیست، حزبی است با حیات درونی دموکراتیک و رهبری مرکزی یک پارچه و وحدتمند. 4 - هر حزب کمونیست، حزبی است که همزمان هم انترناسیونالیست و هم مدافع منافع کشور خویش است. 5 - هر حزب کمونیست، حزبی است که آماجش بنای جامعه ای فارغ از استثمار شونده و استثمار کننده ، یعنی جامعه سوسیالیستی است. 6 - هر حزب کمونیست، حزبی است که حامل تئوری انقلابی، یعنی مارکسیسم ـ لنینیسم است، تئوری ئی که نه تنها توضیح جهان را امکان پذیر می سازد، بلکه علاوه بر آن، راه تغییر جهان را نیز نشان می دهد. بویژه نکته ششم در نهایت سادگی و بی آلایشی اش کمتر هیجان انگیز است و به سان 5 نکته قبلی ظاهرا چیز «تازه ای» ندارد. اما همین «طبیعی بودن ها» حتی برای خود کمونیست ها «طبیعی» نیستند.
3
الوارو کونهال در رابطه با نکته ششم به شرح زیر به سخن خویش ادامه می دهد.
ما به خاطر صراحت و تعلل ناپذیری اش به نقل مفصل آن می
پردازیم:
1 - فلسفه مارکسیستی ماتریالیسم دیالک تیکی که به شکل ماتریالیسم تاریخی در عرصه جامعه بشری کاربست خود را می یابد. 2 - اقتصاد سیاسی تحلیل و توضیح سرمایه داری، استثمار و تئوری ارزش اضافی که ستون اصلی درک استثمار محسوب می شود. 3 - تئوری سوسیالیسم
تعریف جامعه جدید که پس از محو استثمار انسان بوسیله انسان تشکیل می گردد.
ماجرا اما همه جا به روال ولادیمیر لنین و الوارو کونهال نبوده است.
مثال اکتوئل برای آن را تأملات سام وب ـ دبیر کل حزب کمونیست ایالات متحده
امریکا ـ عرضه می کند که در ارگان تئوریک حزب تحت عنوان «امور سیاسی»
(Political Affairs)
در فوریه امسال با تیتر «حزب سوسیالیسم قرن بیست و یکم چه سیمائی دارد؟ چه
می گوید؟ چه می کند؟» منتشر شده اند.
چرا حزب کمونیست یونان علیرغم چالش ها و مبارزات طبقاتی توفنده در کشور
خویش که انرژی و نیروی مبارزاتی بی کرانی می طلبند، مجبور به انتشار
فراخوانی خطاب به «اعضا و کادرهای حزب کمونیست ایالات متحده امریکا و خطاب
به احزاب کارگری و کمونیستی» شده و آنها را به اعتراض بر ضد این تزها
فراخوانده است؟ چرا اکنون کمونیست های آلمان نیز بدان می پردازند؟
پیشگفتار این تزها نشاندهنده این امر است:
«مقاله
زیر فقط حاوی نقطه نظرهای مؤلف آن است.
این نوع از فروتنی های ریاکارانه ـ چه بسا به نیت صید احسنت و مرحبا ـ با نتایج روشن و روی هم رفته نه «ناتمام» تزها در تضاد قرار دارند.
4
سام وب در پایان،
«ایده»
فی نفسه جمع و جوری را در اختیار خواننده قرار می دهد.
گیرم که این «ایده» ـ همان طور که خواننده ای پس از
قرائت تزهای سام وب می نویسد ـ ایده بخصوص نوبری نیست:
«در
این تزهای رفیق سام وب چه چیزی برای ما هیجان انگیز، تازه و مهم است؟ من
چیز نوبری را در این تزها نمی بینم.
هسته اصلی نظرات سام وب در باره «سوسیالیسم» در دفاتر
مارکسیستی در سال 2008 تحت عنوان «مارکسیسم در مقیاس بین المللی» طرح شده و
مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تزهای دیگر سام وب (برای مثال، تقلیل مارکسیسم به متد
و یا سمتگیری موسوم به «مارکسیسم بدون لنین»)
را ما در حزب کمونیست آلمان در اواسط و اواخر سال های
80
قرن بیستم نه تنها مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم، بلکه برای آنها پاسخ
کلکتیف ارائه داده ایم و با تصویب برنامه جدید حزب بدان زیور بخششیده ایم.»
حق
با سام وب است:
لنین از روس های مهاجر نبود که در ایالات متحده امریکا
ملجأ و مأمن نجاتی جسته باشد، شهروند امریکا گشته باشد، نام و نام خانوادگی
اش را
«امریکانیزه»
کرده باشد، مثلا سام کوک و یا سام اسمیت نام گرفته باشد.
ادامه دارد ...
*- الوارو کونهال (1913 ـ 2005)،سیاستمدار، رهبر حزب کمونیست پرتقال (1961 ـ 1992) مؤلف رمان (با اسم مسستعار مانوئل تیاگو)، نقاش، مجسمه ساز، مقاله نویس از مهم ترین شخصیت های دوره حکومت سالازار (در تبعید) و جمهوری سوم (انقلاب میخک) هم مخالف کمونیسم اروپائی بود و هم مخالف سرسخت پرسترویکای گوربا چوف،حتی در ایام کهولت (90 سالگی) از محبوبیت و احترام همگانی برخوردار بود. انتشار نخست : دائره المعارف روشنگری
|
|