نویدنو:18/02/1390  

 

 نویدنو  18/02/1390

 

مطلب دریافتی

نویدنو : مقاله ای راکه ملاحظه می کنید دوستی از طریق ای میل برای نوید نو ارسال کرده است . ما با خواندن آن جز افسوسی بر لبی چیزی برای گفتن نداریم. امید واریم که این رفقا همچنان به انتشار کار داخل کشور ادامه دهند . ما نیز بر خلاف قبل که بنا به برخی از دلایل که در خود سرمقاله به خوبی توضیح داده شده است از انتشار آن پرهیز می کردیم ، به این رفقا یاد آور می شویم که در حد توان به انعکاس شماره های آتی در صورت  انتشار یاری خواهیم کرد . در این شرایط بغرنج وپر مخاطره حتی خاموشی یک شمع سبب افسوسی جانکاه است .

 

تا برآمدی دیگر ...!!

سرمقاله آخرین شماره کار داخل کشور

 


    رفقا؛ بیش از سه سال از انتشار نشریه ی ”کار داخل کشور“ گذشت. در این مدت با بیست شماره همراه شما بودیم. آن روز که شروع کردیم، خیلی ها بر این باور بودند که این شراره هم پس از یکی دو شماره به خاموشی می گذارد. شاید آن روزها برای خودمان نیز قابل تصور نبود که فعالیت مان به این درازا دوام یابد. احتمال ضربه خوردن زیاد بود و هنوز هم هست. برای گریز از دام پلیس امنیتی سعی کردیم دایره ارتباطات را محدود و بجای ارتباط حضوری، از ارتباطات مجازی استفاده نماییم. نشان دادیم که در این شرایط هم می توان کار سیاسی کرد. البته با محدودیت های خاص خودش.
    در این سالها دوستانی بسیاری را حول نام ”کار داخل کشور“ جمع کردیم، رفقایی که نه چهره شان را دیده ایم و نه نامشان را می دانیم. ارتباط با هر یک از آنها، هر چند در دنیای مجازی، مشوق ما در مبارزه و برای ادامه ی راهی بود که آگاهانه برگزیده بودیم. متأسفانه امروز جمع کوچک ما به این قرار رسیده که انتشار نشریه را متوقف کند. شاید ما مجاز نبودیم خودسرانه و بدون مراجعه به خوانندگان نشریه، به کسانی که نشریه را تکثیر و پخش می کنند، و یا از طریق امیل برای کسان دیگری ارسال می کنند، و مهم تر از همه رفقایی که برایمان مطلب می فرستند، آنهایی که پس از انتشار هر شماره، می پرسند؛ ”برای شماره ی بعدی چه مطلبی را باید بنویسند؟“، چنین تصمیمی را اتخاذ می نمودیم. ما بخشی از دلایلی که ما را به این قرار رسانید بیان می کنیم، و انتظار داریم نقد و نظر دوستان را بشنویم. اگر آنها نظر و استدلال آنها متفاوت باشد، شاید تصمیم متفاوتی بگیریم. ولی قبل از پرداختن به دلایل توقف انتشار نشریه، مایلیم توضیحاتی را پیرامون دلایل انتشار آن و مسائلی که در این سه سال و اندی بر ما گذشته است بیان کنیم.

چرا آمدیم و چه می خواستیم
    همانگونه که در سرمقاله ی شماره ی نخست و گذشت یک سال از انتشار نشریه ی نوشتیم، ما معتقد بودیم و هستیم، جنبش چپ کشورمان و خصوصاً سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، که ما خود را منتسب بدان میدانیم، از ارگان مطبوعاتی برای ارتباط با مخاطبان خویش محروم است. در شرایط حاکم بر جامعه ی ما وجود نشریه ی سراسری می تواند ابزاری برای تغذیه فکری هواداران نامنسجم باشد، در سازماندهی مبارزات رو به تعمیق اجتماعی ایفای نقش بنماید، و پاسخ گویی به بخشی از نیازها و پرسش های جنبش دمکراتیک کشورمان را برعهده بگیرد. در نبود چنین ارگانی، ما بر آن شدیم که با انتشار ”کار داخل کشور“ بخشی از این نقیصه را جبران کنیم، در حد توان و از چشم یک فدایی داخل کشور و بدون واسطه به تحلیل مسائل جنبش بپردازم، نیازهای تئوریک و سیاسی رفقای خود را بخصوص در داخل کشور، طرح و در حد امکان پاسخ دهیم. ابزاری برای هم گرایی و پیوند طیف های مختلف چپ در کشورمان باشیم و امکانی را برای دیدگاههای ممیزی شده فراهم سازیم.
    هر چند که وجود سایت های اینترنتی توانسته است بخشی از نقیصه را برطرف سازد، اما بدلایلی که برشمردیم، در کشور ما ارتباط مجازی نمی تواند، جایگزینی مطلوب و برابر برای ارتباط مکتوب باشد. چرا که اکثریت مردم و بخصوص توده های کار و زحمت، و روشنفکران کم بضاعت، که مخاطبان اصلی ما بشمار می آیند، محدودیت های زیادی در استفاده از کامپیوتر و اینترنت دارند و یا نمی توانند از آن استفاده کنند. فیلترینگ گسترده ی سایت ها از دیگر محدودیت های دنیای مجازی برای کاربران مورد نظر ماست. ضمن آنکه تمرکز خواننده بر نوشته مکتوب بیشتر از نوشته ی کامپیوتری بوده و نشریات مکتوب کاربردی تر از سایت های اینترنتی هستند. به عبارتی دیگر سایت ها و نشریات اینترنتی تنها به نیاز بخشی از جامعه جواب می دهند، که سهم کارگران و زحمتکشان در میان کمتر از اقشار میانی و متول جامعه است.

چه کردیم
    انتشار نشریه ی ”کار داخل کشور“ در تلفیق روش های سنتی با امکانات اینترنتی، طبیعتاً پی آمدها و تأثیراتی نیز به همراه داشت. می دانیم که کار ما عاری از نقیصه نبود. در این مدت انتقادات به ما از طرف خوانندگان نشریه ی بعمل آمد، انتقاداتی که اساساً برای بهبود کیفیت نشریه بود. البته پاره ای از دوستان نیز منتقد انتشار آن بودند. متأسفانه در پاره ای موارد، انتقادات رفیقانه رنگ و بوی عداوت به خود می گرفت. با این همه غیرمنصفانه خواهد بود، اگر تأثیرات آن را نادیده بگیریم.
    دراین مدت توانستیم تعدادی را به عرصه ی مطبوعات ”زیرزمینی“ بکشانیم. عرصه ای متفاوت از عرصه های موجود. با تلفیق کار مخفی و امکانات علنی، تجربه ای بدیع از فعالیت سیاسی در شرایط مخفی ارائه کردیم و نشان دادیم که در شرایط سخت و تحت پیگردهای امنیتی هم می توان کار سیاسی و مطبوعاتی کرد. و بار دیگر نشان دادیم، در صورت استفاده ی منطقی از امکانات علنی برای پوشش دادن به کارهای مخفی یقیناً بازدهی و ضریب امنیتی کار بیشتر خواهد شد. هرچند احتمال خطا و ضربه ی پلیس بطور کامل از بین نخواهد رفت. با انتشار نشریه بار دیگر بارقه های امید در دل هواداران و دوستداران سازمان و جنبش فدائی بارور شد، امید بر اینکه ما هنوز هستیم، بار دیگر شکوفه داد. در شرایطی که یأس و سرخوردگی و روحیه ی تسلیم طلبی بر سازمان ما مستولی شده، نشان دادیم که فدائیان اکثریت چهره ی دیگری نیز دارند که زیر پوست نمایان آن در تکاپوست.
    حاصل کار مشترک ما و یاران نشریه ی، در صدها نسخه ی مکتوب و اینترنتی، در اقصی نقاط کشورمان و در ورای مرزهای میهنمان، بدست خوانندگان می رسید. دهها محفل حول سیاست های نشریه شکل گرفته، محافلی که به بهانه ی نشریه و حول مسائل تئوریک و سیاسی گرد هم می آیند. اگر از این منظر بنگریم، ”کار داخل کشور“ نشریه ای سازمانگر بوده است که توانست هواداران سازمان را حول مسایل سیاسی و تئوریک مشخصی جمع نماید.
    کار داخل کشور تنها صدایی از صداهای چپ بود. هرچند اکثریتی بودیم ولی نشریه ی ما تریبونی شد برای انعکاس صدای تمامی چپ ها، خصوصاً برای فعالین چپ داخل کشور، برای بیان مبارزات طبقاتی کارگران و زحمتکشان، و خواست های دمکراتیک زنان و دانشجویان، فعالین ملیت ها، و انقلابیون آزادیخواه. بر آن بودیم که چپ را نه آرمانی بر فراز اعتراضات اجتماعی، بلکه نیرویی با خواست های اجتماعی معرفی کنیم. برای اتحاد چپ تلاش ورزیم و با انحرافات حاکم بر جنبش چپ مبارزه نمائیم. کمک به ارتقای آگاهی طبقاتی کارگران، افزایش دانش اجتماعی توده های مردم و مشارکت در آموزش هواداران سازمان و نیروهای چپ و رشد تئوریک و سیاسی آنان از دغدغه های ما در این مدت بود، امری که در سازمان ما مدتهاست که به بوته ی فراموشی سپرده شده است. هر چند سعی کردیم آلترناتیو کسی نباشیم، اما اکثر جریانات فدائی بعنوان آلترناتیو خود به ما نگریستند، نه بعنوان هم رزم و هم راه.
    با ارائه ی تحلیلی های از وضعیت اجتماعی کشورمان، تلاش کردیم مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مسائل و مشکلات کارگران و حقوق بگیران، زنان و دانشجویان و فعالین حقوق ملیت ها را از منظر فعالین چپ داخل کشور منعکس کنیم. وسواس و تعهد ما در پرهیز از ایجاد ارتباط مستقیم، عملاً ارتباطات ما با مخاطبان مان را یک طرفه کرده بود. نقیصه ای که ما را از نعمت نقد و راهنمایی مخاطبان محروم ساخت. در این مدت سعی در ایجاد ارتباطی متقابل بجای ارتباط یکطرفه و متناسب با شرایط داشتیم، در این راستا تعدادی از دوستان بواسطه ی ایمیل ما را یاری گر بودند. اما کیست که نداند فرق این دو از زمین تا آسمان است. هر چند که مسائل جامعه اصلی ترین مشغله ی فکری ما بشمار می رفت، موضوعی در تمامی سرمقاله ها و اکثر صفحات نشریه ی قابل تشخیص است، یکی از ضعف های دیگر ما در نپرداختن به مشکلات موردی و ریز جامعه بود. ضعفی که بدلیل فاصله ی دو ماهه ی انتشار نشریه ناگزیر از آن بودیم. چرا که موقعی که می خواستیم بدان بپردازیم زمانی بر آن گذشته و موضوعیت خود را از دست داده بود. با این همه انتظار خوانندگان انتظاری منطقی و غیر قابل کتمان بود.
    در ابتدا وعده داده بودیم که اشتراک اینترنتی راه می اندازیم، متأسفانه به دلیل رعایت مسائل امنیتی نتوانستیم در این رابطه فعالیت چشمگیری داشته باشیم. نداشتن سایت اینترنتی هم به مشکلات دیگرمان اضافه می گردید، البته در این اواخر دوستداران نشریه سایتی را راه اندازی کرده بودند که ضمن تشکر از زحمات این رفقا، متأسفانه کیفیت سایت در حد ایده آلی نبود.

برخوردهای متفاوت با ما
    به رغم اینکه از همان ابتدا گفتیم بدنبال ارتباط گیری نیستیم، کمک مالی نمی خواهیم و آلترناتیو کسی هم نمی باشیم، متأسفانه با ما چنان رفتار کردند که انگار نه رفیق و همرزم آنان، بلکه دشمن و رقیب آنهاییم. نخواستند و نگذاشتند که سایت هایشان و سایت های همسوی شان خبر انتشار نشریه را اعلام و مطالب آن را درج کنند. بایکوت مان کردند. سازمان ما، واقعه را به سکوتی معنی دار و البته قابل درک برگزار کرد، دیگر جریانات فدایی هم بخاطر وجود نام ”کار“ بر بالای نشریه رفتاری مشابه داشتند. اما تعجب ما بیشتر از کسانی است که وجه اشتراکی با نام ”فدایی“ و ”کار“ نداشتند. شاید آنها در دیپلماسی نانوشته ای نخواستند پای در حریم سازمان ما دراز کنند و یا به همدیگر نان قرض می دهند. شاید هم بدلیل تعلق خاطر ما به اکثریت هنوز نتوانسته اند ما را آنگونه که هستیم، باورمان کنند. نخست گفتند کار، کار توده ای هاست. سپس به فراکسیون کمونیستی منتسب مان کردند. گفتند قصد جایگزینی داریم. وقتی از این همه طَرفی نبستند به شانتاژ و تهمت روی آوردند. شایعه کردند که کار وزارت اطلاعات است، ”چرا دستگیرشان نمی کنند؟“ یا ”چگونه اینها کاری را می کنند که دیگر سازمان های چپ و اپوزیسیون نتوانسته اند؟“ البته بهتر است که می گفتند؛ نمی خواهند بکنند نه اینکه نمی توانند. بالاخره هر کار سیاسی در ایران هزینه ای دارد و ما با علم بر این واقعیت پای در چنین راهی گذاشتیم. تعدادی از آنها که ما رفقای خود بشمارشان می آوریم از ارسال مطالب و همکاری با ما امتناع نمودند.
    این تنها روی سکه و همه وقایع به این تلخی هم نبود. در این مدت رفقای زیادی با ما همکاری نمودند، برایمان مطلب و طرح می فرستادند. نشریه را تکثیر و پخش می کردند، نشریه را در سایت ها و وبلاگ های شخصی شان می گذاشتند. از ان جمله سایت های ”اخبار روز“ و ”یاران ما“ که خبر انتشار تمامی شماره های نشریه را به خوانندگان شان اعلام و مطالب نشریه را ارائه کردند. بعضی از این سایت ها مانند سایت ”عصر نو“ و ”پیک ایران“، گاه گداری به درج مطالب و خبر انتشار نشریه دست می زدند. همچنین نشریه ی ”کار داخل کشور“ را می توان در وبلاگ های زیادی دید. تعدادی از دوستان هم با ارسال ایمیل و گذاشتن کامِنت از انتشار نشریه ی ابراز خوشحالی و سرور می نمودند. از اینکه بدون مراجعه به این رفقا نشریه را تعطیل می کنیم، و از اینکه اقدام ما شاید موجب یأس و سرخوردگی رفقایی بشود که پس از مدتها به انتشار همین بسنده کرده بودند بشود، خود را مقصر می دانیم.

دلایل توقف انتشار نشریه
    اتحاد بین سه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، اتحاد فدائیان خلق ایران و شورای موقت سوسیالیست ها در دستور کار دوازدهمین کنگره ی سازمان ما قرار داشت. پلاتفرمی نیز در کنگره به تصویب رسید که به ادعای آقایان نویدی و اعظمی حاصل چهار سال کار مشترک بین آنها بود. در آستانه ی اتحاد موعود، دست اندرکاران نشریه ی به این تصمیم رسیدند که مسئولیت انتشار نشریه را به شورای مرکزی سازمان واگذار کنند. ما امیدواریم رهبری سازمان پس ار سال ها انفعال در کار رسانه ای، این بار را، خود بر دوش کشد و به انتشار مجدد ارگان سراسری سازمان مبادرت ورزد، تا ما نیز بهمراه طیف های دیگر سازمان بتوانیم از این امکان استفاده نمائیم. البته امیدواریم، محدودیت های موجود در سایت ”کار آنلاین“ برای نیروهای رادیکال سازمان در نشریه ای که احتمالاً منتشر خواهد شد، برداشته شود. همچنین اذعان می کنیم که انتشار نشریه با وسواسی که در انتخاب و کیفیت مطالب و تحلیل های ارائه شده داشتیم، برای جمع کوچک ما کاری بس سنگین بود. امری که در اتخاذ چنین تصمیمی بی تأثیر نبود. با این همه اگر شرایط مورد نظر ما، حداقل بطور نسبی فراهم نشود، تجدید نظر در تصمیم خود را محتمل می دانیم. تصمیمی که امیدواریم مجبور به اتخاذ آن نشویم. ما کاری را که می خواستیم انجام دادیم و ادامه کار بدین صورت مطلوب نبود، ولی اگر نخواهند نشریه سراسری را راه بیاندازند. اگر به انحصارگری در سایت و نشریه ادامه دهند. اگر فضا را برای کمونیست ها و نیروهای رادیکال سازمان همچنان تنگ کنند. مجدداً باز خواهیم گشت البته در شکلی متفاوت و با کاربست شیوه های دیگر.
    پس از سه سال و با انتشار
۲۰ شماره از نشریه ی و ٣۰۰ صفحه مطلب، نشریه ی ”کار داخل کشور“ به بخشی از اهداف خود که نام بردیم، دست یافته است. جو یأس و نامیدی را شکستیم، و نشان دادیم که برای فعالیت سیاسی و کار جمعی تا ابد نمی توان به انتظار رهبرانی نشست که تصوری واقعی از شرایط داخل کشور ندارند. رفقا؛ برای کمونیست ها و فعالین چپ و آزادیخواه هزینه دادن امری عادی در طول یک صد سال فعالیت شان بوده است. از روزی که فرقه ی اجتماعیون و عامیون پا به عرصه ی مبارزه گذاشت ما شاهد سرکوب های غیرانسانی و مقاومت حماسی کمونیست های کشورمان بوده ایم. مبارزه در دوران جمهوری اسلامی هم خارج از این قاعده نیست. اگر پیگردها و سرکوب پیچیده تر شده، در مقابل امکانات گریز از تورهای امنیتی نیز گسترده تر و بیشتر شده است. برای کمونیست ها هیچ دلیلی برای فرار از مسئولیت اجتماعی وجود ندارد. حوادث دو سال گذشته نیز بخوبی نشان داد که چنین باورهای تا چه اندازه از واقعیت ها به دور هستند. ما بعنوان بخشی از انقلابیون و دمکرات های چپ سنت مبارزه را پاس داشتیم و معتقدیم این راهی است که هم زاد ماست. اینبار اگر نه با انتشار نشریه ی، مطمئناً در کارزاری دیگر ما را همراه خود خواهید دید.

با امید به پیروزی کارگران و زحمتکشان

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter