نویدنو:29/12/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  29/12/1389

 

  

نویدنو: مقاله ای که تقدیم می گردد نوشته سیمون جنکینز مقاله نویس گاردین بریتانیا است .این مقاله پیش از تصویب منطقه پرواز ممنوع از سوی شورای امنیت نوشته وترجمه شده است . شایددر این هجوم بی سابقه تغییرات وتحولات جهان کهنه به نظر برسد . اما در کنه خود گویای این واقعیت است که بخشی از بورژوازی اروپا تمایلی به پیدایش جنگی نو در جهان ندارد. اگر چه رفتار های احمقانه قذافی رهبر لیبی عملا آنچه را که در افق کنونی جهان غیر ممکن به نظر می رسید ممکن ساخت ، وعملا " نیمکت رزم ارایان وبزرگ راه توپچی ها " را رونقی دوباره بخشید .

 

"منطقه پرواز ممنوع" حسن تعبیری برای جنگ است .

 برای آزمودن آن باید دیوانه باشیم

سیمون جنکینز

گادین ، 9مارس 2011

روز های خوش برای نیمکت رزم ارایان وبزرگ راه  توپچی های بمب افکن باز می گردد. پس از بدبختی عراق وافغانستان ،یک منطقه پرواز ممنوع لیبی همان شربت نیروبخشی است که بدان نیاز دارند. اگر از ناو هواپیمابر(A) شروع کنید، می توانید دفاع هوایی تریپولی را نابود کنید در حالی که ناو هواپیمابر (B) پایگاه های مزدوران را در هم می کوبد وناو هواپیمابر( c) با نیروهای ویژه بر حفظ میدان های نفتی متمرکز می شود. شما ممکن است بگویید که امریکایی ها به سادگی مجبورند پس از آن چه در بابل انجام دادند به لپتیس ماگانا ( امپراطوری افریقایی روم ) بروند. در غیر این صورت اجازه دهید آن را بشکافیم. شما توان جنسی به حرکت در آمده در ورید های داونینگ استریت ( محل نخست وزیری بریتانیا) را می توانید ببینید. جنگ ها به همین قرار آغاز می شوند ، وجنگ های آغاز شده  از لحاظ سیاسی شهوت انگیزند.

هفته گذشته شاهد لحظه کوتاه امامحو شونده ای از سلامت روان کاخ سفید وپنتاگون بودیم .  هر دو علیه اظهارات خطرناک ازسوی کنگره (کاپیتول هیل) وداونینگ استریت ( مقر دولت بریتانیا) اخطارمستقیم دریافت کردند. رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا خاطر نشان کرد که منطقه پرواز ممنوع حسن تعبیری برای جنگ است . این امر الزامی می سازد که دفاع هوایی را با بمباران از کار بیندازیم ، وپس از آن پوشش کامل ایجاد نماییم . از آنجایی که هدف آشکار کمک به شورشیان وتغییر رژیم در لیبی است ، در صورتی که شکست بخوریم انگیزه گسترش هرچه بیشتر نیرو غیر قابل مقاومت خواهد بود .ازاین رو باید احتیاط کرد . 

ما امروز درمی یابیم که منطقه پرواز ممنوع پشت کردن به لیست (عملیات) با آدرنالین افزوده شده است . تمام عبارات آشنا شنیده می شوند. هیچ چیز از" روی میز کنار گذاشته نشده است " و تمام گزینه هادرحال رسیدگی هستند" اگر سازمان ملل در صدور اجازه شکست بخورد ، می تواند سبب " ائتلاف تمایل" گردد. تنها توجیه بایسته برای حمله، دختر گریانی بر سر جنازه برادرش در تلویزیون ، یامورد اصابت قرار گرفتن  اتوبوسی پر از شهروندان توسط آتشبار یک جنگنده ، یا تنها جمعیتی درحال فریاد کمک در جایی است . هیچ کس دوست ندارد بمباران شود.  

پاسخ غرب تاکنون با وجود احتمال ضد بهره برداری معتدل شده است . تصور آن که چیزی برای خشنودی عثامه بن لادن وجهادی های سراسر دنیا حساب شده تر از اقدام سنای امریکا با یدکی پشتیبانی بریتانیا با جهت گیری بسیار سریع به سمت خاورمیانه است ،دشواراست . به همین خاطر شورشیان قدرتمند لیبی از غرب خواسته بودند که از درگیری آنها فاصله بگیرند وبه ادعای قذافی که غرب خواهان نفت لیبی است وقعی نگذارند.

به نظر می رسد هیچ مفهومی در دایره نظامی وزن کمتری نسبت به ضد بهره وری بر دوش ندارد . این امر به دیپلمات ها واگذار می شود. اگر ناتو معنی کلمه ( ضد بهره وری)را می دانست باید کشتار از راه دور( هواپیماهای بی سرنشین) در روستاهای پشتون ، تیر اندازی به اتوبوس ها ، کامیون ها ومجالس عروسی وشیار کردن روستاهای هلمند را متوقف می کرد . به نظر می رسد ضد بهره وری مفهومی باشد که تنها زمانی که جنگی از دست رفت پول به دست می آورد. امریکایی ها در ویتنام فهمیدند که قتل عام روستاها جمعیت شهری را به دشمن تبدیل می کند. با این حال آنها هنوز هم آن را تکرار می کنند.   

اگر چه من با ویلیام هگ در آنچه بایدیک عملیات مخفی با ریسک پایین به نظر می رسید که غلط از آب در آمد همدردم ، اما عجیب است که یک درخواست مشخص قیام مبنی بر آن که " پوتین ها را زمین نگذارید" این قدر عمدا نا دیده گرفته می شود. ما باید تصور کنیم که  در ستادهای  فرماندهی  ام 16 جیمز باند به راحتی وادار به نابود کردن هر تعهد ضد بهره وری می شود. 

گفته می شود استراتژیست های لیبیایی در حال شکنجه خودشان برای تنظیم زمان بندی بودند. باراک اوباما می گوید او " نیاز" دارد قذافی برود، وموضع دیوید کامرون نیز دقیقا همان است . این که چرا این نیاز این قدر مورد ابرام قرار می گیرد در حالی که ، تنها چند ماه قبل ، قذافی متحد ی عزیزومشتری دانش غربی بود  یک معما است . اما در بیانیه هفته پیش کامرون در باره منطقه پرواز ممنوع ،بریتانیا بر اساس قوانین بین المللی مدعی حق برای سرنگونی قذافی ظاهر شد ، همانطور که با طالبان وصدام حسین عمل کرد .

 

او در این جاه طلبی مورد حمایت وکیل بین المللی چپ گرا ژئوفری روبرتسون قرار گرفت ، که ادعا کرد برای " دولت ها درارائه کمک به شهروندان بیگناهی که برای حفظ زندگی خود می رزمند "هر جایی که ممکن باشد حقی یافته بود.این حق ظاهرا " نه از یک تصمیم دموکراتیک بلکه از " تجربه دولت ها، پیمان نامه ها ، ومیز تحریر حقوق دانان وتحمیلات وجدان جمعی " پدید می آید .

 به این امر ادعای عجیب وغریبی افزوده می شود که " مسئولیت محافظت " ازطرف شکست خورده در یک جنگ داخلی " به شورای امنیت واگذارمی شود " ودرغیراین صورت بعهده هر تام ، دیک یا هاری است . به عبارت دیگر، تجاوز نظامی چیزی است که می توانید به یک وکیل بابت توجیه آن پول بپردازید. این نظریه حق حاکمیت ملی صفر بوش – چنی است وبرای  توجیه هر جنگ تجاوزکارانه از سوی واشنگتن یا مسکودر 50سال گذشته مورد استفاده قرار گرفت . 

این رفو کاری مشترک "حقوق" برای توجیه دخالت نظامی دعوتی به ضرب وجرح بین المللی است . اما اگر کامرون خودش را متقاعد کرده است که قذافی چون برعلیه مردم خودش وحشیانه رفنار کرده باید برود ، پس منتظر چی هست؟

دخالتگری دولتی لیبرالی امروزه خود مشروع کننده وخود تایید کننده است.چرا به عقب باز گردیم؟ لیبی یک کشور درجه پایین تنها 6میلیون نفره ، در تیررس پایگاه های هوایی قبرس ، کرت وایتالیا است. سوئز اشغال شده بریتانیا موضوع روزهایی در 1956بود. چشم امید طولانی بریتانیا وامریکا به احتمال زیاد قذافی است تا با ایراد دفاعیات خود بر سایر اعراب برای ایستادگی در برابر " امپریالیسم غربی" غلبه نماید . 

پاسخ ، البته، آن است که هیچ کس تمایلی به وارد شدن به آن بیش از وضع کنونی نیست . سیاستمداران خواهان یک "ارسال علامت" ، پیشنهاد حمایت مبهم از شورشیان ، وکمک های انسان دوستانه هستند. هیچ ماموریت خزنده ای وجود نخواهد داشت . اما در صورتی که عدم تاثیر منطقه پرواز ممنوع ثابت شود چه رخ می دهد؟ منطقه پرواز ممنوع طالبان یا صدام را سر نگون نکرد.سرنگونی نیازمند سربازان زمینی است . ماموریت خزنده نتیجه تردید وعدم صراحت در نخستین مراحل دخالت است . سرانجام مهاجمین به حمله زمینی کشیده می شوند. شکست به " عدم اختیار " تبدیل می شود ، وملت جدیدی باید ساخته شود وبه بهای گزافی مورد حمایت قرار گیرد.

هوس بازی سیاست مداران برای خاکی کردن خودشان در افتخار نظامی به قدمت تپه های جاسازی شده در جنون رهبری است . هر چند ممکن است  یک جنگ احمقانه ، غیر قانونی ، بدون برد باشد، اما سیاست مداران در برابر صدای ترومپت ها وطبل ها درمانده به نظر می رسند. ملاحظات احتیاطی ، اقتصادی یا اغراق چیزی نیستند. به نظر می رسد این که بریتانیا پیش از این در گیر دو جنگ بدون برد در کشورهای اسلامی بوده است چیزی برای آموختن درباره لیبی ندارد . تعصب هر گز نمی میرد . 

هیچ نقطه ای در تکرار آن که لیبی کشور ما نیست وربطی به ما ندارد وجود ندارد . لیبی همیشه مصمم بود تا روزی به خون آغشته شود . من به صورت باور نکردنی دیدم که وزیرهای حزب  کارگر، همانطور که در حضور قذافی احمقانه می خندیدند، می توانند فکر کنند  قذافی می تواند مانند یک بره سر به زیر باشد تا مردم او علیه او قیام کنند. اما به جز این که ما کلمه را تغییر دهیم ، او دستور قتل عام را نمی دهد ووحشیگری او به سختی اشتثنا است . اگر شورشیان پیروز شوند می تواند پیروزی آنها باشد ، پدیدار شده از یک تناسب قوای جدید در داخل لیبی. اگر آنها شکست بخورند، باید روز دیگری مبارزه کنند. هیچ دلیل خوبی برای دخالت ما وجود ندارد . اگر چه احساس می کنند تحت فشارند اوباما وکامرون می توانند راه دیگری برای افتخار پیدا کنند . 


 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter