نویدنو:23/12/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  23/12/1389

 

  

« پیروزی از اتفاق خیزد» مولوی

 پیروزی در گرو مبارزه مشترک جبهه وسیع قشرها و طبقات اجتماعی است


در حالی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی از سوی دولت کودتا در حصر خانگی قرار داشتند، انتشار منشور آنان با اصلاحاتی که در آن صورت گرفته است عمل هوشمندانه و موثری بود. این منشور ترقی خواهانه دارای مفاد مهمی است که می تواند برخی از اهداف مرحله کنونی مبارزه ضد دیکتاتوری را عملی سازد.

بیست و پنج بهمن و یکم اسفند  نشان داد که بخش قابل توجه ای ازقشرها و طبقات اجتماعی شامل نیروهای پیشاهنگ آن از جمله جوانان، دانشجویان، و تحصیل کردگان به چنان درجه یی از آگاهی در مورد لزوم گذار از دیکتاتوری ولایی، به عدالت طلبی و میهن دوستی رسیده اند که حاضر به جانبازی شده اند. اما تا زمانی که این مبارزه شجاعانه به همه قشرها و طبقات اجتماعی گسترش پیدا نکرده است توازن قوا به نفع جنبش مردمی تغییر نخواهد کرد. در این ارتباط تبلیغات رژیم ولایی تلاش خواهد کرد که اعتراض ها را حرکت های پراکنده و متعلق به بخش خاصی از جامعه وانمود سازد و آن را به نزاع جناح های حکومتی که بخشی از آن ناراضی و قبلا در قدرت بوده است، تقلیل دهد.  به این ترتیب نارضایتی عظیم توده های مردم و بحران همه جانبه ای را که رژیم در گیر آن است، بی اهمیت نشان دهد. در حالی که همه قشرها و طبقات اجتماعی در داخل کشور در بحران به سر می برند، و حتی بورژوازی اداریِ (بوروکراتیک) قدرتمند درگیر رقابت با دیگر سرمایه های کلان، در بحران تثبیت تمام عیار موقعیت سیاسی خود به سر می برد. ولی واقعیت موجود این است که، مشکلات عمیق و بحران هایی که قشرها و طبقات اجتماعی با آن رو به رو یند مستقیما ناشی از سیاست های رژیم ولایت فقیه است، و تنها راهِ به جلو مبارزه و شکست دیکتاتوری ولایی است. میر حسین موسوی و مهدی کروبی، در مقام رهبران جنبش، تاکنون استقامت و ظرفیت های بالایی از خود نشان داده اند. بدیهی است که در مرحله کنونی با حصر خانگی و ناپدید شدن آنان، جنبش مردمی در وضعیت حساسی قرار گرفته است.  در این شرایط حساس همه مبارزان و شخصیت های سیاسی و اجتماعی میهن دوست به همراه سازمان ها و حزب های شرکت کننده در جنبش مردمی، باید متوجه اهمیت تاکتیک های لازم و شعارهای دقیق به منظور بسیج قشرها و طبقات و تقویت روحیه مبارزه جویی باشند. باید توازن قوا را به نفع جنبش مردمی تغییر داد، و تاکتیک ها زمانی موثر خواهند بود که بتوانند لایه های فرودست و پائینی جامعه را نیز به حرکت در آورند. با توجه به عمق و سطح وسیع نارضایتی در جامعه باید پذیرفت که وسعت شرکت لایه های مختلف جامعه در تناسب با حجم عظیم نارضایتی ها و مشکلات عدیده مردم کشورمان نیست. از سوی دیگر مبارزات گسترده کارگران در سراسر کشور و در گیری های مستقیم آنان با نیروهای سر کوبگر دائما شدیدتر می شود. برای مثال، کارگران ایران ناسیونال، لاستیک سازی البرز، نیشکر هفت تپه، شرکت واحد اتوبوسرانی و همین طور کارگران و کارمندان بسیاری دیگر از مراکز اشتغال، با وجود غیر قانونی و خطرناک بودن فعالیت های مستقل سندیکایی، دائما در مبارزات صنفی شدید درگیرند. واقعیت این است که، هنوز این قبیل مبارزات  با اعتراض ها و تظاهرات خیابانی بر ضد دیکتاتوری ولایی که لایه های مختلف زحمتکشان در آن نیز شرکت داشته باشند به صورت سازمان یافته و ارگانیک به هم پیوند نخورده اند. ادامه این مبارزات مردمی در دو مسیر و به شکل جداگانه، شدیدا نیروی بالقوه جنبش مردمی را تنزل می دهد. خیزش های موفق مردمی در تونس و مصر نشان دهنده اهمیت بسیج قشرها و طبقات مختلف توده ها است. قابل توجه است که اعتصاب های وسیع کارگران صنعتی و کارمندان دولتی یکی از عوامل کلیدی ذهنی و عینی تعیین کننده در سقوط مبارک و بن علی بود. در کشورمان بخش هایی از قشر های سازمان نیافته زحمتکشان شهری و روستا - با وجود زندگی مشقت بار زیر خط فقر- هنوز به صورت ناظران منفعل با تظاهرات و جنبش مردمی برخورد می کنند. بخشی از این قشر نیز به دلیل ناآگاهی و فقر شدید زیر تأثیر عوامفریبی و طرح های صدقه وار دولت کودتایی احمد نژاد قرار دارند. راهِ کشور ما به جلو از طریق گذار به مرحله دموکراتیک ملی است. از این فرایند گریزی نیست، و اولین گام برای تحقق آن ایجاد یک جبهه وسیع است. توازن قوا زمانی به نفع جنبش مردمی ایران تغییر می کند که شرایط عینی و ذهنی بتواند قشرها و طبقات اجتماعی ذی نفع را به سوی مخرج مشترک های منافع آنان سوق دهد.
اعلامیه ها و نظرات اخیر رهبران جنبش و از جمله زهرا رهنورد به جوانب مشخص این مخرج مشترک ها اشاره کرده اند. کنشگران درون جنبش مردمی لازم است که با برجسته کردن نکات مشترک در راستای تلفیق خواسته های مبرم قشرهای زحمتکشان و خواسته های دموکراتیک و آزادی خواهانه، مبارزه را به سطح بالاتری ارتقاء دهند. خواسته های مادی و معنوی طبقات و قشرهای اجتماعی مانند زنان،  جوانان،  کارگران  و لایه های زحمتکشان شهری، خرده بورژوازی و سرمایه داران تولیدی ملی و روستائیان را می توان و باید با هدف ها و شعارهای مشترک بیان کرد. قدم مهم در اینجا تبیین و به بحث گذاشتن این خواسته ها در سطح جنبش و ارائه برنامه برای سازمان دهی و تعهد به عملی کردن آنها است. بدیهی است که به همراه نقاط اشتراک، تضادهای بین طبقاتی نیز به نوبه خود جنبش مردمی را با مشکلات عینی رو به رو خواهد کرد. وظیفه تاریخی رهبری جنبش و نیروهای مترقی و میهن دوست است که با استفاده از تجربه و همین طور درک دلایل شکست های گذشته، بر مشکل ایجاد اتحادها غلبه کنند و آن بخش هایی از جامعه را که هنوز وارد عرصه مبارزه نشده اند را در راستای مبارزه بر ضد دیکتاتوری ولایی بسیج کنند. مسئله بسیار کلیدی وضعیت موجود، مورد تهدید قرار دادن و ایجاد خطر جدی برای رهبران جنبش سبز در کنار بحران آفرینی به منظور تشدید گسترده تر سرکوب و ایجاد تشنج است. رژیم ولایی در پی ادامه تظاهرات اخیر به موازات پیامدهای خیزش های دموکراتیک منطقه، ضربات متزلزل کننده ای را متحمل شده است. یکی از گزینه های رژیم بالابردن درجه خشونت است تا جنبش مردمی را در یک رو یا رویی نهایی، زودرس و بدون رهبری به تفرقه و چند دستگی بکشانند. بدین وسیله رژیم با بحران زایی مصنوعی، به بهانه دفاع در مقابل تهدید خارجی، می خواهد با اعمال اشکال مختلف سرکوب وحشیانه و زدن اتهامات واهی به رهبران جنبش، جنبش را با شکست نهایی رو به رو سازد. بنابراین باید با در پیش گرفتن روش های گوناگون در مقابل این ترفندهای خطرناک رژیم، از رهبری و بدنه جنبش قاطعانه دفاع کرد.
حرکت و نظرات اخیر میر حسین موسوی و مهدی کروبی  در مورد تظاهرات بیست و پنج بهمن دست آوردهای مثبتی برای جنبش مردمی به همراه داشت و ضربه های مشخصی را به رژیم ولایت فقیه وارد کرد. تظاهرات اخیر و اعلامیه های جسورانه موسوی و کروبی عملا تبلیغات کرکننده رژیم در مورد فروکش کامل تظاهرات و تقلیل جنبش به ”فتنه گری استکبار“ را با شکست رو به رو کرده است.
در حالی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی از سوی دولت کودتا در حصر خانگی قرار داشتند، انتشار منشور آنان با اصلاحاتی که در آن صورت گرفته است عمل هوشمندانه و موثری بود. این منشور ترقی خواهانه دارای مفاد مهمی است که می تواند برخی از اهداف مرحله کنونی مبارزه ضد دیکتاتوری را عملی سازد. این منشور دارای آن چنان ظرفیت هایی است که می توان بر پایه آن ها، در راستای سازمان دهی جبهه وسیع نیروها ی اجتماعی گام هایی عملی برداشت. بحث در جهت تکامل و ترویج این منشور در سطح جنبش و مخصوصا بردن آن به میان قشرها و طبقات مختلف مردم یکی از فعالیت های بسیار مهم فراروی همه مبارزان جنبش مردمی است.

به نقل از نامه مردم شماره 863، 9 اسفندماه 1389


 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter