نویدنو:12/12/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  12/12/1389

 

  

قطعنامه کمیته مرکزی حزب کمونیست خلق اسپانیا

در باره بسیج شدن در کشورهای عربی ومانورهای امپریالیسم

  در هفته های اخیر،توالی رخ دادها در شمال آفریقا وخاورمیانه علاقه کلانی در پهنه جهانی ایجاد کرده است.از تجهیزات مردمی که در دسامبر وژانویه در تونس اتفاق افتاد ، که منجر به نهشت بن علی گشت ، ورخ داد های بعدی در مصر که به بریدن دست مبارک انجامید ، اعتراض های مداومی در کشورهایی همانند بحرین ، یمن ، لیبی ، عراق ، مراکش والجزایروجود دارد ، که فشار نیرومندی برای مطالبه تغییرات سیاسی  فراهم می آورد که جنبه های گوناگونی مثل الزامات بنیادین دموکراتیک ، آزادی زندانیان سیاسی یا اجرا قوانین تصویب شده را تحت تاثیر قرار می دهد .  

 در سمت افکار عمومی جهانی ، حقایق بعنوان زنجیره ای از حوادث پیاپی نشان داده می شود ، با یاداوری پیاپی آن که اصطلاح " انقلاب " صرفا برای ارجاع به انها به کار می رود ، و یک چارچوب عمومی  به نمایش در می آید که در آن تمایزات مختلف روند های گوناگون نادیده گرفته می شود .

 اوضاع جاری در این منطقه جغرافیاسیاسی ( ژئو پلتیکی)  نتیجه دخالت مداوم امپریالیسم ، استعمار زدایی رسمی ، سیاست های نو استعماری متروپل های ( کلان شهرها) سابق ومبارزه بین نیروهای امپریالیستی برای کسب حوزه نفوذ است . بن علی ومبارک، دهه ها ، تا زمان عزل از قدرت ، پیاده های مورد توجه امپریالیسم ودرحفاظ کشورهای مرکزی سرمایه داری بودند، که بخش سوسیال دموکراتیک بورژوازی آن ها را همچون اعضا کامل بین الملل سوسیالیست پذیرفته بود.  

 دخالت قدرت های امپریالیستی در این کشور ها در اثنای قرن گذشته به شیوه فعالی در جلوگیری از تحولات اجتماعی واقتصادی هریک از انها رشد یافته بود. در میانه قرن بیستم ، پس از کنفرانس باندونگ وتولد جنبش عدم تعهد ، زمانی که در بسیاری از کشور های منطقه –  در موارد بسیاری مرتبط با روند استقلال – گزینه های سیاسی چندی با منش های ترقی خواهانه ، اگر چه نه با جهت گیری سوسیالیستی ، پدیدار شدند ، ( این گزینه ها ) به صورت بیرحمانه ای از سوی نیروهای امپریالیستی ، مورد آزار قرار گرفتند ، که به کودتاها ، ترورها ، جنگ های داخلی ، تولد چریک های قلابی وغیره منجر گشت.  از این رو ما شاهد ترور پاتریس لومومبا( کنگو)،توماس سانکارا ( بورکینا فاسو) ، یا امیلکار کابرال ( گینه بیسائو) بودیم. در همان زمان چریک های یونیتا در آنگولا یا جنبش جدایی خواهان در کاتانگا تاسیس شدند وسال ها به حیات خود ادامه دادند.اسرائیل نیز بعنوان نوک حمله امپریالیسم در خاورمیانه تاسیس شد . به همان شیوه ونزدیک تر به ما ، حق حاکمیت صحرای غربی به دیکتاتوری مراکش واگذار شد .

 در آن زمان ، مصر، الجزایر ولیبی ، متفاوت از تونس وبحرین ، ستون جنبش عدم تعهد بوده ورهبرانی داشتند یا دارند که رسما بعنوان ادامه روند رهایی ملی (مجسم در ناصر ، بن بلا وخود قذافی در آن زمان ) نشان داده می شدند. این کشورها محل ارجاع پان عربیسم بوده وحداقل به صورت رسمی ، جهت گیری سوسیالیستی داشتند، که انها را در مرکز توجه قدرت های استعماری سابق که به از دست دادن کنترل بر یک منطقه ای دارای اهمیت عظیم جغرافیا سیاسی بی میل بودند قرار می داد. 

روند های رهایی وآزاد سازی ملی در کشورهای عربی شمال افریقا ، اساسا با مخالفت شدید آنها با امپریالیسم متمایز می شد ، اما با فقدان یک موضع روشن سوسیالیستی وفقدان وزنه ای در عرصه روابط بین المللی ، همان گونه که در زمان شوروی واردوگاه سوسیالیسم وجود داشت ، این کشورها ، به مرور زمان ، به موضع آشتی با قدرت های امپریالیستی منحرف شده بودند ، هم رهبرهای تغییر کرده ، وهم همان باقی مانده ها ، برای پنهان کردن ماهیت واقعی :  ترکیبات اقتصادی وسیاسی از نوع راهبردی با امپریالیسم ، که این کشور ها را به حفظ وضعیت استعماری محکوم می کرد ، لفاظی های ضد امپریالیستی را مورد استفاده قرار می دادند.  

 در این راه ، خلق های شمال افریقا ازفرصت ساختن چارچوب روابط جدیدی با قدرت های استعماری پیشین محروم شدند، وراه را برای رخنه کامل منافع غربی در کشورهایشان وظهور یک الیگارشی مرتبط با مراکز امپریالیستی ومبتنی بر استثمار توده ها وچپاول منابع این کشورها را فرش کردند. اکنون زمانی که تمام تضاد های متراکم منفجرمی شود ، زمانی که این خلق ها ،این چنین از تحمل مصیبت ها وکمبودها ، بعنوان نتیجه گسترش تصادم نیروهای تولیدی با روابط تولیدی در روند سرمایه داری خسته اند،  برای مطالبه تغییراتی در شرایط زندگی وسیستم های سیاسی خود بسیج می شوند ،  امپریالیسم  با عزم راسخ برای دستکاری کردن این روند ها در جهت  تغییر شکل آنها به  یک وضعیت  دوباره  کنترل شونده  دخالت می کند ،  که ( این امر) به امپریالیسم اجازه ادامه چپاول منابع طبیعی ، معادن وانرژی را،  با استفاده از تمام ابزارهای در دسترس آن می دهد.    

 همان طور که در عراق ، افغانستان یا یوگسلاوی پیشین - چندین نمونه معمول اخیر- شاهد بودیم ، راهکار های امپریالیسم متعدد ، و چند لایه هستند وبا عوامل صوری  برای انحراف توجه از اهداف واقعی بازی می کنند. لازم است دو رویی غرض الود در طرز رفتاربا مورد لیبی افشا شود، نقشی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل وسایر سازمان های بین المللی به اجرا در می آید، ونیز به دخالت احتمالی خارجی در منطقه اشاره کنیم. ما همچنین تلاش رسوا برای درگیر کردن مکرر کوبا و ونزوئلا در اوضاع کنونی را هم زمان با سکوت مطلقی که در باره سرکوب در کشورهایی نظیر مراکش حاکم است، محکوم می نماییم .

 برای حزب کمونیست خلق اسپانیا ، آینده این خلق ها باید آینده ای رها از قیمومیت ودستکاری قدرت های امپریالیستی در منطقه باشد .

 حزب کمونیست خلق اسپانیا از این خلق ها در مبارزه وجنبش های مردمی که به سمت حق حاکمیت ملی حرکت می کنند وطرزعمل هایی که خیزش نیروهای انقلابی را با هدف ساختن جامعه ای سوسیالیست – کمونیست مقدور می سازد حمایت می کند. 

حزب کمونیست خلق اسپانیا احتمال دخالت مستقیم امپریالیسم در این کشور ها را مورد نقد قرار داده ، در عین حال تمام عملیاتی را که امپریالیسم در حال تدارک آن در منطقه است صریحا محکوم می نماید .

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter