نویدنو:01/11/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  01/11/1389

 

توضیحی پیرامون نوشتهٔ راه توده

احمد سپیداری (الف.ج)

در پی انتشار مقالهٔ چهار قسمتی اینجانب در مورد انتخابات[i]  در سایت محترم صدای مردم که با هدف جمع بندی تجربیات انتخابات قبلی و بررسی علت تدارک ها و تقابل های انتخاباتی زودرس در صحنهٔ سیاسی کشور نوشته شده، نشریه راه توده در قالب یک پرسش و پاسخ هدفمند مطالبی را عنوان کرده که شایستهٔ توضیح است.

ایرادی که نویسنده به نام انتخاب شده بعنوان نویسندهٔ مقاله (الف. ج) گرفته مرا به فکر انداخت و به جستجوهایی در گوگل واداشت تا ببینم آیا چنین شیوهٔ نام گذاری مختص اینجانب بوده و اشتباه قلمداد می شود یا مرسوم است و معنای خاصی هم ندارد. آنقدر الف و ج و ... ب و ت و ث و ...  زیاد بود که مرا گیج کرد. بعید می دانم بشود همهٔ آن ها را داری چیزی به نام «شیشه خرده» دانست. اما این جستجو باعث شد متوجه ایراد فنی دیگری بشوم، که این نوع نام گذاری به لحاظ غیر قابل جستجو بودن بعدی اش، اشکال جدی دارد. به همین دلیل با نام کامل مطلب را  نوشتم تا این اشکال برطرف شود و از این بابت از نویسندهٔ آن هجونامه تشکر می کنم.

اما نکتهٔ دیگری در آن مطلب هست که مرا نگران کرد. مگر می شود باور کرد راه توده معنای موضع گیری صریح و روشن حزب توده ایران را در انتخابات نداند و نفهمد. دیدگاه های انتخاباتی حزب در سایت حزب و نامهٔ مردم هست و معلوم است که چه می خواهد بگوید. اما من چه گفته ام؟ نوشتهٔ من به نقل از آن پرسش و پاسخی که در راه توده آمده چنین است:

 «پارادایم انتخاباتی مجموعهٔ نیروهای اصلاح طلب و سایر نیروهای منتقد شرکت کننده در انتخابات تا قبل از کودتای انتخاباتی اخیر، پذیرش مشروط نظام پارلمانتاریستی ناقص و محدود جمهوری اسلامی برای جمع محدودی از نیروهای خودی و تلاش برای توسعهٔ سیاسی آن از طریق اصلاحات تدریجی یا رادیکال قانونی بوده است. در این مورد استثناء هایی هم وجود دارد. مثلا حزب تودهٔ ایران بر شرکت در انتخابات به همراه مردم، بدون باور به امکان راهیابی هیچکدام از این دو کاندیدا به مسئولیت ریاست جمهوری، به علت ماهیت ضد دمکراتیک حاکمیت و انتخابات، تاکید داشته است.»


اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری قبل، از جمله نوشته:
«...  بر این اساس حزب ما روند انتخابات کنونی را نه در چارچوب رای دادن به موسوی یا کروبی، بلکه تجهیز نیرو برای شکست محمود احمدی نژاد و محس رضایی، به عنوان نامزدهای رژیم ولایت فقیه می داند. رای دادن به نامزدهای اصلاح طلبان در شرایط موجود رای منفی دادن به رژیم ولایت فقیه و نامزدهای آن در انتخابات است. ما اطمینان داریم که مردم با هوشیاری این مهم را به انجام خواهند رساند....»


نشریهٔ نامه مردم در توضیحات قبل و بعد از این بیانیه انتخاباتی، بارها بر غیر دمکراتیک بودن انتخابات و مقاصد ولی فقیه از آن و عدم اجازه به راهیابی دوبارهٔ نمایندگان اصلاح طلب به حاکمیت و عدم توانایی اقدامی حتی در صورت راهیابی شان اشاره کرده و هنوز این تاکید ادامه دارد. به همین شمارهٔ اخیر نامهٔ مردم نیز نگاه کنید. بازهم برای روشن کردن استراتژی آیندهٔ جنبش سبز بر این مسئله تاکید شده است. 

نویسندگان راه توده احتمالا نامهٔ مردم را با حساسیت هایی که دارند باید بیشتر از هر نشریه دیگری مطالعه کرده و آن را به بحث بگذارند. البته نظر هر فرد، گروه یا جریانی می تواند با موضع حزب متفاوت باشد و برای این تفاوت دلایل خود را داشته باشد. من هم متوجه هستم که موضع راه توده و پیک نت با موضع حزب متفاوت بوده و هست و اینان نگاه دیگری به ماجرا داشته اند که در دسته بندی های صورت گرفته در مقالهٔ اینجانب جای خود را در کنار بخشی از اصلاح طلبان دارد.

این سئوال برایم پیش آمد که چرا وقتی مقالهٔ اینجانب اساسا در مورد دیگری ست و برای اثبات درستی یا قابل انتقاد بودن نظری نوشته نشده، چرا با استناد به وجود یک استثناء در یک توضیح برای  یک پارادایم و مثلا بدلیل متوجه نشدن «معنی» آن ، بحث دیگری را می گشایند و هجو نامه می نویسند؟ من بعید می دانم با شیوهٔ کاری ای که از اینان دیده ام، حتی ندانند الف. ج کیست و تا چه حد نظرات و تحلیل هایش مستقل و بر اساس برداشت های شخصی است و داعیهٔ سخنگویی از طرف حزب و سازمانی ندارد و نمی تواند داشته باشد.

پس براستی هدف راه توده چیست؟ آیا باز هم این گونه بریده نویسی ها در آن نشریه، بازتاب «خود حزب توده انگاری» این گروه است؟ آیا راه توده می خواهد بگوید مایی که حزب توده ایران هستیم چنین موضعی نداشته ایم و این الف. ج که چنین مواضعی را به ما نسبت داده پریشان گوی است؟ و در واقع بقیه این هجو نامه ابزاری برای این کار شده است؟ اگر چنین باشد آن وقت متاسفانه می توان شیشه خرده ها را در جای دیگری جستجو کرد.

تصور می کنم که زمان چنین بازی های مخرب، آن هم هنگامی که امضای ده ها حزب کمونیست و کارگری جهانی پای اعلامیه های مشترک با حزب توده ایران به چشم می خورد، چه از این مسئله خوشحال باشید و چه ناراحت، گذشته باشد. بالاخره مهمترین وجه مشخصهٔ حزب توده ایران عضویت آن در جنبش کمونیستی بوده و هست. راه توده باید برای شکست یا پیروزی هدف خود در این زمینه شاخص هایی را تعریف کرده باشد. بد نیست یک بار دیگر آن را مرور کند و متوجه شکست قطعی اهدافی شود که برای رسیدن به آن در طی سال های گذشته، ضربه های بزرگی به جنبش کمونیستی ایران زده است.

امروز زمانهٔ دیگری ست و بسیاری از افراد به قضاوت های تازه ای از رفتارهای گذشته شان در این عرصه رسیده اند. وقتی رهبران جنبش سبز اینجا و آنجا برخوردهای سرکوبگرانهٔ احزاب مترقی همچون حزب تودهٔ ایران را محکوم می کنند و این گونه رفتارها در اوایل انقلاب را زمینه ساز قدرت گرفتن ارتجاع حاکم دانسته اند، پذیرش حزب توده ایران بودن «حزب توده ایران» چه هوادار آن باشیم و چه رقیب آن، چه موافق سیاست های آن باشیم و چه نباشیم، به نفع عقل سلیم و همهٔ کسانی ست که امروز در بالا و پایین جنبش سبز در کنار یکدیگر حضور دارند.

صادقانه به این دوست داران بخشی از جنبش سبز توصیه می کنم، «راه» دیگری را در پیش بگیرند که به «راه توده» ها نزدیک تر باشد. این شیوه های منسوخ، در عصر انفجار اطلاعات که همه همه چیز را می خوانند کارایی ندارد. این شیوهٔ نقد نویسی نیست، اگر مقالهٔ اینجانب ضعف ها و نارسایی هایی دارد که احتمالا به علت گستره دامنه بحث های آن می تواند اینجا و آنجا داشته باشد، به جای تخریب و برچسب زدن، آن را نقد کنند.

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter