يادداشت سردبير
ورود به «آموزش
عالي» با نمره صفر!
عليرضا خاني
مجلس
شوراي اسلامي در بررسي بند «ي» ماده 24 از فصل دوم برنامه پنجم توسعه با
پذيرش دانشجوي پولي در دانشگاههاي دولتي بدون آزمون ورودي موافقت كرد.
اعتراض نمايندگان مخالف مبني بر تغاير اين مصوبه با قانون اساسي نيز راه به
جايي نبرد.
هماكنون سالانه يك ميليون و دويست هزار دانشجو در دانشگاههاي دولتي، پيام
نور، علمي ـ كاربردي، غيرانتفاعي و آزاد پذيرفته ميشوند كه اين تعداد بيش
از فارغالتحصيلان سالانه دبيرستانهاست.
مديركل بورس وزارت علوم گفت هماكنون 200هزار صندلي خالي در دانشگاههاي
غيرانتفاعي وجود دارد كه داوطلبي براي نشستن بر آنها نيست.
از زماني كه ظرفيت دانشگاهها كمتر از يك دهم داوطلبان بود تا اينك كه
200هزار صندلي خالي مانده است، بيش از چند سال نميگذرد. به نظر ميرسد
مسئولان، مسأله كمبود ظرفيت دانشگاهها را چنان ضربتي حل كردهاند كه به
يكباره كمبود دانشگاه به كمبود دانشجو بدل شده است.
اينك نهتنها مفهوم رقابت براي ورود به دانشگاه از بين رفته كه اساساً
مفهوم درس خواندن نيز به كلي زايل شده است به شكلي كه اگر كساني در
دبيرستان نمره قبولي نياورند و با تكماده دروسي را بگذرانند، ميتوانند در
رشته تخصصي همان دروس وارد دانشگاه شوند.
چنانچه بپذيريم اين فارغالتحصيلان دانشگاهي از فرصتهاي برابر شغلي
بهرهمند و در مصادر مديريتي و تخصصي مشغول كار شوند، آنگاه فاجعهاي عظيم
رخ خواهد داد كه معلوم نيست چه كسي جوابگوي آن است و چه جوابي ميتوان براي
آن داد.
چه، اساساً بنابر جواب ندادن گذاشته شده و مصداق بارز آن جواب ندادن همين
دانشجويان به سؤالات آزمون ورودي و پذيرفته شدن آنان در رشتههاي دانشگاهي
است. نگاه كنيد:
كارنامه برخي پذيرفتهشدگان در آزمون سراسري دانشگاهها در سال جاري(واحد
نمرات به «درصد» است)
مبناي نمرات فوق از 20 نيست، بلكه از 100 است و واضح است كه هيچ «حدنصابي»
براي پذيرفته شدن در كار نيست. به طوري كه ميبينيد برخي از پذيرفتهشدگان،
نمرات دروسشان صفر يا حتي منفي است اما پذيرفته شدهاند!
شايد برخي بگويند اين رشتهها خيلي حياتي نيستند و با محاسبه و كيفيت سرو
كار ندارند و به جان انسانها آسيبي نميزنند. اگر اين طور ميپنداريد به
جدول زير نگاه كنيد:
كارنامه برخي پذيرفتهشدگان رشته رياضي ـ فني در آزمون سراسري امسال (نمرات
به درصد است)
ممكن است در نگاه اول باوركردني به نظر نرسد، اما واقعيت دارد. به عبارت
ديگر، صرف داوطلب بودن در اين رشتهها به منزله ورود است كه پس از مدتي به
دريافت مدرك دانشگاهي ميانجامد!
موضوع از اين هم غمانگيزتر است. در رشتههاي غيرمحض مانند پزشكي، نمره
داوطلب بر اساس دروس مرتبط از جمله فيزيك و شيمي و زيستشناسي محاسبه
ميشود، اما در رشتههاي محض نظير فيزيك يا شيمي ملاك اصلي بايد نمره همان
درس باشد.
حال، بد نيست، به طور مشخص نگاهي به كارنامه برخي رشتههاي «محض» بيندازيم.
كارنامه برخي قبولشدگان در رشته رياضيات (كارشناسي) در آزمون سراسري
(نمرات به درصد است)
(لطفاً به نمره درس رياضي توجه خاص كنيد)
كارنامه برخي پذيرفتهشدگان آزمون سراسري در رشته فيزيك اتمي (نمرات به
درصد است. به نمره درس فيزيك توجه خاص كنيد)
اشتباه ميكنيد اگر به اين آمار اعتماد نكنيد. چون اين آمار توسط اين
دانشجويان تهيه نشده است.
فارغالتحصيلان رشته «آمار» اين دانشگاهها هنوز در راهند. دانشجوياني كه
با اين نمرات در رشته «كارشناسي آمار» قبول شدهاند: دقت كنيد!
كارنامه برخي قبولشدگان در رشته «آمار و كاربردها» در آزمون سراسري امسال
لطفاً به نمره درس رياضي توجه خاص كنيد
باور كردني به نظر نميرسد؟ اما ميتوانم اينجا صدها جدول ارائه دهم از وضع
هزاران پذيرفته شدهاي كه با نمراتي چنين حيرتانگيز (صفر و زيرصفر) وارد
«آنچه دانشگاه مينامندش» شدهاند.
واقعاً چرا اين اتفاق افتاد؟ شايد مهمترين دليلش اين است كه به منظور بالا
بردن ظرفيت، مؤسسات آموزش عالي غيرانتفاعي و غيردولتي را مجوز دادهايم كه
با هر شكل و كيفيتي فعاليت كنند و از محل دريافت شهريه خودگردان شوند.
آنگاه كنكور برگزار ميكنيم و همه شركتكنندگان و حتي غايبان جلسه امتحان
را هدايت ميكنيم كه بروند و صندليها را پر كنند!
با نمره صفر و منفي. اگر هدف، تحصيل ولو با حداقل كيفيت بود، حدنصابي قائل
ميشديم كه مثلاً هر كس از 100 نمره 50 نمره ميآورد، ميتوانست تحصيل كند
اما وقتي هدف پركردن صندلي و دريافت شهريه باشد، هر كس نمره صفر و زيرصفر
هم گرفت را مينشانيم روي صندلي آموزش به شدت عالي!
اگر ميگوييد هدف علمآموزي و كسب تخصص است، اعلام كنيد اين موسسات به كلي
مدرك نميدهند و هر كس ميخواهد علمش زياد شود ميتواند برود ثبتنام و
علمآموزي كند، آن وقت ببينيم حتي يك نفر هم در اين بخش از آموزش ثبتنام
ميكند؟
به يك جدول ديگر توجه كنيد:
كارنامه برخي پذيرفتهشدگان آزمون سراسري در دورههاي كارداني
مدتهاست كه ميخواهيم روستاها را آباد كنيم. خانههاي روستايي را مقاوم
كنيم و الگوهاي كشت و زرع در روستاها را مدرن كنيم و خلاصه روستاها را
توسعه و آباداني دهيم. بد نيست كارنامه برخي پذيرفتهشدگان در رشته «مهندسي
مديريت و آباداني روستاها» را هم ببينيم:
كارنامه برخي پذيرفتهشدگان در رشته «مهندسي مديريت و آباداني روستاها» در
آزمون سراسري امسال به كارنامه نفر آخر نگاه كنيد. او اگر در آزمون شركت
نميكرد ميتوانست با مجموع نمرات صفر قبول شود، اما اكنون جمع نمراتش
«منفي يك» است. البته فرقي هم نميكند، چون قبول شده است.
كاش يك نفر در اين سرزمين پيدا ميشد كه توضيح دهد معناي اين بازيها چيست؟
آنها كه چنين بيپروا براي بالابردن عملكردشان مجوز مؤسسه آموزشعالي
خصوصي! صادر كردهاند، آيا حاضرند ساختن خانهشان را بدهند به مهندس عمراني
كه با نمره صفر وارد دانشگاه شده است؟ حاضرند همسرشان را در اتاق عمل به
كارشناس هوشبري بسپارند كه اينگونه دانشجو شده است؟ حاضرند فرزندشان را
مثلاً به معلم رياضي بسپارند كه با نمره رياضي صفر وارد رشته «رياضيات و
كاربردها» شده است؟
چرا كسي در اين ديار به عاقبت اين نوع كاسبكاري «عالي» نميانديشد و
نميترسد كه فردا چه به روزمان خواهد آمد؟ آمار را با چه بهايي بالا
ميبريم؟ به هر كس ميخواهيد محبت كنيد مجوز آموزش عالي ميدهيد؟!
اينكه ماهيت مؤسسات آموزش عالي غيرانتفاعي كه با مجوز رسمي هم فعاليت
ميكنند و مدركشان هم معتبر است، چيست و درون آنها چه ميگذرد و از چه سطح
علمي برخوردارند را بهتر است از زبان مشتريانش (يا دانشجويانش) بشنويد. اما
اينكه با اين روش و پذيرش دانشجو با نمره زيرصفر چه بر سرمان خواهد آمد را
نميدانيم بايد از چه كسي بشنويم.فقط همين مانده است كه چند دانشگاه معتبر
و صاحب نام دولتي هم با مصوبه اخير مجلس، دانشجو با نمره صفر بگيرند و با
شيب نزولي وحشتناك، باقيمانده حيثيت آموزشعالي را هم بر باد دهند.
پرسش اين است كه پس پرده اين نظام آموزشي چيست؟ چرا مجلس محترم از دولت
توضيح نميخواهد كه با كدام معيار عقلي، قانوني، منطقي يا حتي اخلاقي كسي
كه در درس فيزيك نمره صفر گرفته است را به عنوان دانشجوي فيزيك اتمي قبول
كرده است؟
چرا كسي از آموزش و پرورش توضيح نميخواهد كه چه طور محصلاني تربيت كرده
است كه در يك آزمون درسي از 100 نمره حتي يك نمره هم نگرفتهاند و اين
محصلان چگونه مراحل مختلف آموزش و پرورش را طي كردهاند و قبول شدهاند؟!
چرا هيچكس از هيچكس توضيح نميخواهد؟
آقايان! تا ديرتر نشده، جلوي اين فاجعه را بگيريد
سرچشمه: اطلاعات
شنبه
29آبان 1389 شماره 24901
مطلب
را به بالاترین بفرستید: