آگراندیسمان -9
هرکسی از ظن خود شد یار من !
نویدنو:
واقعه ای نه چندان غیر منتظر رخ داد ودموکرات های به قدرت خزیده یکباره با
تفاوتی تاریخی مجلس نمایندگان ( کنگره) را به رقیب هار خود وانهادند. (
امری که نوید نو پیش از این با تقدیم مقالاتی به روشنگری آن پرداخته بود.)
اما مشکل ومسئله فراتر از این جابجایی قدرت در راس هرم حاکمیت امریکا قرار
دارد. بحران بنیان کن وورشکستگی نهاد های مالی که همراه خود میلیون ها
خانواده امریکایی به ویژه رنگین پوستان را در معرض نابودی وافلاس وبیکاری
قرار داده است با این جابه جایی قدرت چاره پذیر نیست . بنا به شواهد موجود
این بحران به این زودی ها وبا ترفندهای جاری مهار نخواهد شد . جنگ بزرگتری
در راه است . ظهور " جنگ ارزها " شاید اولین طلیعه دامنگیری این بحران باشد
. فروپاشی اجتماعی در یونان ، ایرلند ، پرتقال ، اسپانیا واروپای شرقی سابق
، برآمد موج اعتراضات در فرانسه ، المان وانگلستان هر روز بر دامن این
بحران خواهد افزود. وشگفت آن که با گسترش بحران روز به روز از هم پیوستگی
حتی ظاهری اقتصاد های توانمند جهانی هم کاسته می شود. نمونه های متاخر آن
عدم حمایت کشورهای جی 20از موضع اوباما دال بر فشار بر چین برای افزایش نرخ
ارز و ناکامی در عقد موافقت نامه تجاری بین کره جنوبی وامریکا و...است.
جهان روی دیگری از تحول قانون مند خود را به منصه ظهور می رساند، ودر این
میان تنهانیروهایی می توانند ببالند ودر بستر ضرورت های هر دم نوشونده به
عامل تغییر بنیادی روابط ظالمانه حاکم بر جهان تبدیل گردند که با درک
وشناخت دقیق ، علمی وهمه جانبه از روند های تحول ، نیروهای بالنده تاریخی
را یاری نمایند.
مطالب زیر گزیده ای از دیدگاه های راست وچپ در رابطه با انتخابات میان دوره
ای امریکا است که می تواند کمینه در روشن شدن روندهای فکری حاکم بر جامعه-
رسانه
ایرانی سودمند باشد . ضمن دعوت از خوانندگان گرامی به مطالعه این دیدگاه ها
، از طرح هر دیدگاه دیگری هم در این راستا استقبال می کنیم.
پیروزی جمهوریخواهان در کنگره ، یک زلزلهی سیاسی در
واشنگتن
نئوکان ها
نرفته؛ برگشتند!
نقش بازار در
انتخابات آمریکا
اوباما: رای
دهندگان نارضایتی خود را از وضعیت اقتصادی نشان دادند
شکست
دموکراتها در انتخابات آمریکا
پس لرزههای
شکست اوباما در انتخابات کنگره
جمهوری
اسلامی: انتخابات آمريكا و اوباما
موفقیت
چشمگیر جمهوریخواهان در انتخابات امریکا
پیروزی بزرگ
جمهوری خواهان در انتخابات آمریکا
پیروزی جمهوری
خواهان در انتخابات امریکا
انتخابات
آمریکا؛ محافظه کاران در پی تنبیه رهبران کنگره
پیروزی
جمهوریخواهان در کنگره ، یک زلزلهی سیاسی در واشنگتن
شهلا صمصامی
تنها یکسال پیش بود که دموکراتها با
۵۴
عضو جدید در مجلس و
۱۲
سناتور تازه از راه رسیده، اکثریت را در کنگره بدست آورده و برای دومین بار
رقبای جمهوریخواه را شکست دادند. در آنزمان بنظر میرسید دموکراتها با
داشتن کاخ سفید و کنگره بر کرسی قدرت نشسته و جای محکمی دارند. در آن زمان
حزب جمهوریخواه بنظر از هم پاشیده و مطرود میآمد، ولی اگر به اخبار از
گوشه و کنار دقت میکردیم در حقیقت حزب جمهوریخواه با نمایشگران جدیدی به
صحنه سیاست وارد شد. این بار با یک ایدئولوژی متفاوت و حتا افراطیتر از
گذشته بشکل «حزب چای» هویت تازهای پیدا کرد. دوران «بوش» بسر آمده و
بازیگران جدید ترسی از مخالفت با سیاستهای «اوباما» و حتا «بوش» را
نداشتند. در دورانی که دولت پاسخگوی تمام مشکلات شده بود، در حالیکه مردم
بیکار شده و خانههایشان را از دست میدادند، بیلیونها دلار صرف نجات
مؤسسات مالی، شرکتهای بیمه، بانکها و بیزنسهای بزرگ شد. نجات سرمایه داری
در مقابل نجات مردم عادی قرار گرفت. در نهایت احساس مردم این بود که پول و
سرمایه برنده شد. در آن زمان حتا رفرم شرکتهای بیمه و بوجود آوردن سیستمی
که میتوانست به نفع مردم باشد، با کمک مخالفان نتیجه معکوس داشت. همان
شرکتهای عظیم بیمه که از کمکهای دولتی استفاده کرده بودند، با صرف
میلیونها دلار علیه قانون رفرم بیمه فعالیت کردند و ایجاد بیمهی همگانی
بنظر مردم غیر ضروری و دخالت دولت در زندگی شخصی آنها آمد. ادامه بیکاری و
تبلیغات علیه هر نوع برنامه دولتی زمینه را برای پیروزی جمهوریخواهان در
دوم نوامبر فراهم کرد. این پیروزی حتا بیش از انتظار جمهوریخواهان بود.
سهشنبه دوم نوامبر
۲۰۱۰
آغاز دوران جدیدی در سیاست آمریکا خواهد بود. زیرا برای نخستین بار کسانیکه
اکثریت را در کنگره به جمهوریخواهان دادند، همه لزوماً خود را جمهوریخواه
نمیدانند. افراد با نفوذی از «حزب چای» به مجلس و سنا آمدهاند که نه تنها
اختلاف و کشمکش با دموکراتها، بلکه با جمهوریخواهان را بیشتر خواهد کرد.
پیروزی چشمگیر دوم نوامبر یک زلزله سیاسی در واشنگتن خواهد بود. مجلس
نمایندگان با
۲۳۹
نفر جمهوریخواه در مقابل
۱۸۵
نفر دمکرات به قدرت دست راستیها افزوده است. در نتیجه این پیروزی، «نانسی
پولاسی»، اولین سخنگو و رئیس زن مجلس و از نمایندگان لیبرال از ژانویه مقام
خود را از دست خواهد داد و «جان بی نر»
John Boehner
جای او را خواهد گرفت. در سنا اگر چه دموکراتها همچنان با
۵۱
نفر عضو اکثریت را دارند، ولی جمهوریخواهان توانستند تعداد سناتورهای خود
را به
۴۷
نفر برسانند.
بزرگترین موفقیت دموکراتها، در انتخاب مجدد «هری رید» رئیس سنا بود که در
یک مبارزه انتخاباتی بسیار مشکل در مقابل «شارن انجل» از مهمترین اعضاء
«حزب چای» قرار گرفت. «سارا پیلین» از مدافعان «شارن انجل» بود. به کمک وی
و بسیاری افراد و کمپانیهای بزرگ، میلیونها دلار برای این انتخابات در
ایالت «نوادا» که کمتر از دو میلیون نفر جمعیت دارد خرج شد. در نهایت «هری
رید» برنده شد و این بهترین خبر در شب انتخابات برای دموکراتها بود.
فردگرائی مطلق
از ستارگان جدید سنا، از بنیانگذاران «حزب چای» «راند پال» از ایالت
«کنتاکی» است. وی لقب پیغمبر رادیکال «فردگرائی مطلق» را بخود اختصاص داده
است. «راند پال» با ایدئولوژی ویژهای به سنا میآید. وی در تعریف «حرص و
طمع» میگوید: «طمع زیاده خواهی در منافع شخصی است، ولی آنچه که انگیزه
سرمایه داری است منافع شخصی و سود بردن است و اینها چیزهای خوبی است».
«پال» در سخنرانیاش پس از پیروزی گفت: «من از جانب مردم «کنتاکی» پیامی
دارم. پیامی که رسا و واضح است. ما آمده ایم که دولت خود را پس بگیریم،
آمریکا میتواند دوباره برخیزد و این مشکلات را حل کند، اگر دولت را از سر
راه خود بردارد». «راند پال» که حتا خود را جمهوریخواه نمیداند، طرفدار
سرمایه داری به معنی ویژه آنست. برای سرمایه داران و بیزنسهای بزرگ هیچ
نوع مانعی نباید وجود داشته باشد. کمکهای رفاهی دولتی باید از بین برود.
آمریکا نباید مقروض باشد. شاید این شعارها برای مبارزات انتخاباتی جالب
باشد، ولی مردم طبقهی متوسط و فقیر، کسانیکه نیاز به کمکهای دولتی دارند
را در بر نمیگیرد. «راند پال» سناتور ایده آلی برای کمپانیهای بزرگ و
ثروتمندان و سرمایه داران است. یکی دیگر از سناتورهای جوان و رهبران حزب
چای «مارک روبیو» از ایالت فلوریداست وی که تجربهی سیاسی زیادی ندارد، در
مقابل فرماندار با سابقه و پرقدرت این ایالت و یک رقیب دموکرات انتخاب شد.
«روبیو» فلسفه «حزب چای»، این بخش جدید و بسیار مهم از حزب جمهوریخواه را
چنین تعریف کرد: «ما به نقطهای از تاریخ کشورمان رسیده ایم که باید تصمیم
بگیریم اگر میخواهیم به راه بازار آزاد و دولت کوچک ادامه دهیم، آنچه که
ما را جامعهای استثنائی ساخت و یا در راهی که سایر کشورهای دنیا رفته اند،
یعنی وابستگی به دولت قدم بگذاریم».
«راند پال» و «روبیو» نمونههای متفاوتی از «سارا پیلن» هستند. در عین حال،
همگی در مخالفت با گسترش قدرت دولت و در نهایت مخالفت با برنامههای
«اوباما» یکصدا میباشند. «راند پال» برای مثال، معتقد است که دولت
نمیتواند برای مردم شغل و کار بوجود بیاورد. تنها بخش خصوصی است که
میتواند اینکار را انجام دهد. چنین برخوردی، به این معنی است که پروژههای
بسیار مهم زیربنائی، انرژی، محیط زیست، آموزشی، گسترش تولید و تکنولوژی که
از وظایف دولت است باید به بخش خصوصی انتقال یابد. این ایدئولوژی با واقعیت
پیشرفت جوامع بویژه صنعتی مغایرت دارد. مفسرین سیاسی پیش بینی میکنند که
اختلاف نظر در کنگرهی جدید حتا در میان جمهوریخواهان قدیمی تر و اعضای
«حزب چای» میتواند در این حزب انشعاب بوجود آورد. وعدههای جمهوریخواهان و
«حزب چای» بویژه در مورد بهبود وضع اقتصادی و ایجاد کار با موانع زیادی
روبرو خواهد بود. زیرا هدف اصلی و اولیه جمهوریخواهان همانطور که خودشان
گفتهاند شکست «اوباما» و برنامههای اوست. در شرایط فعلی که اقتصاد آمریکا
بیمار و نیازمند به درمان است، تنها با اتحاد و همبستگی میتوان راه حلهای
مناسب پیدا کرد. در حال حاضر امید به این همبستگی بیشتر شبیه به یک معجزه
است تا واقعیت.
این انتخابات از نظر شخصی و سیاسی ضربهی بزرگی برای «اوباما» و دولت وی
بود. حتا در شیکاگو، محلی که «اوباما» سناتور بود، جای خالی وی توسط یک
جمهوریخواه پر شد. کنگره جدید بدون شک چالش تازهای برای «اوباما» و
دموکراتهاست.
یک تغییر بنیادی
در نظر آن دسته از آمریکائیهایی که یا نژاد پرست هستند و یا بدلایلی نگران
از دست رفتن جامعه و کشوری هستند که به عنوان «آمریکای واقعی» میشناختند،
انتخاب ««اوباما»» به معنی اشغال کاخ سفید توسط یک خانواده سیاهپوست
میباشد. تصور برخی از مردم و طرفداران «حزب چای» بر اینست که «اوباما» و
دموکراتهای پشتیبان او که دست چپی و لیبرال هستند قصد دارند جامعهی
کاپیتالیستی آمریکا را به یک جامعه و کشور سوسیالیستی و یا کمونیستی تبدیل
نمایند. با اینگونه، کمک دولت «اوباما» به مؤسسات مالی، شرکتهای بزرگ
بیمه، بانکها و حتا شرکتهای اتومبیل سازی و نجات آنها از ورشکستگی کار
اشتباهی بوده است. در حالی که نه تنها شروع این کمکها از زمان بوش آغاز
شد، بلکه دولت «اوباما» با اینکار به سیستم سرمایه داری کمک کرد. ولی در
عین حال با مقررات جدید محدودیتهایی برای آنها فراهم کرد. این بخشی است که
جمهوریخواهان با کمک «وال استریت» و سایر کمپانیهای بزرگ میخواهند از بین
ببرند. به این گونه جمهوریخوهان در کنگره و «فاکس نیوز» دستگاه تلویزیونی
تبلیغاتی دست راستیها، بهمراه مفسرین ارتجاعی آنها و گردانندگان و
طرفداران «حزب چای» علیه «اوباما» و برنامههایش به مبارزه برخواستند و
انتخابات نوامبر را بعنوان یک رفراندوم عمومی علیه «اوباما» اعلام کردند.
این واقعیتی است که آمریکا، حتا آن آمریکای
۲۰
سال پیش نیست، ولی حقیقتی که در این سیرک انتخاباتی لوث شده است دلایل
واقعی این تغییر بنیادی است. به این معنی که رفاه و سطح درآمد و استاندارد
بالای زندگی که پس از جنگ دوم آمریکا را به یک جامعهی ثروتمند صنعتی همراه
با تکنولوژی پیشرفته تبدیل کرده بود رو به تحلیل و تغییر سریع است.
آمریکای ثروتمند جامعهای بود که از هواپیما، توپ و تانک و زیر دریائی
گرفته تا انواع اتومبیلها و وسائل الکترونیکی، تلویزیون، کامپیوتر تا
بهترین مواد غذائی مهم مانند گندم را با پیشرفته ترین متدها و به مقدار
فراوان تولید میکرد. آمریکای ثروتمند یک آمریکای صنعتی- تولیدی و با
تکنولوژی مدرن بود. آمریکائی که از بحران اقتصادی سالهای
۳۰
جان سالم بدر برد و توانست آیندهای درخشان برای نسلهای آینده بسازد.علاوه
بر صنعت و تکنولوژی این جامعه در زمینهی خدمات شاید پیشرفته ترین کشور
دنیا بود. آمریکای قرن بیستم کعبه آمال مردم جهان بود. حتا روانشناسی این
جامعه بر اساس اعتماد بنفس و آیندهای روشنتر ساخته شده بود. این آمریکا
با آمریکای قرن بیست و یکم بسیار متفاوت است. صنعت، تکنولوژی و تولید در
این جامعه به سرعت رو بزوال رفت. قدرت سیاسی و اقتصادی کمتر و کمتر شد. حتا
روحیه جامعه بویژه پس از
۱۱
سپتامبر تبدیل به یک روحیه منفی و قربانی بودن گردید. سقوط امپراطوری
آمریکا ، بدون شک سالها پیش از «اوباما» آغاز گردید.
«اوباما» برای بسیاری امید به تغییر بود که جامعه بشدت به آن نیاز داشت.
ولی این تغییر یکشبه و در یک اتمسفر سیاسی تفرقه انگیز و خصمانه امکان پذیر
نبوده است. بحران سیاسی امروز، بویژه در بیکاری و وخامت اوضاع اقتصادی
خلاصه میشود. در این میان طبقه متوسط جامعه از جهات گوناگون و بدلایل
بسیاری تحت فشار و خطر واقعی است. جمهوریخواهان دست راستی، عناصر ارتجاعی و
آنهایی که برای دست یافتن بقدرت دوباره حاضر بودند بهر کاری دست بزنند از
این بحران طبقه متوسط استفاده کرده و در انتخابات نوامبر بیشترین مقادیر
پول را برای یک انتخابات میان دورهای خرج کردند. کاندیداهایی که در هیچ
شرایطی تصور نمیرفت شانس و لیاقت و شرایط لازم برای فرمانداری و یا
نمایندگی کنگرهی آمریکا را داشته باشند، با کمک کمپانیها و سرمایه داران
بزرگ با دورغ پردازی و شعارهای ارتجاعی به میدان انتخاباتی آمدند. ولی این
انتخابات در جهت مخالف تغییرات بنیادی است که این جامعه بطور جدی به آن
نیاز دارد.
جهانی شدن اقتصاد
«فرید زکریا» مفسر سیاسی در یک مقاله تحقیقی در نشریهی «تایم» دلایل بحران
اقتصادی و سیاسی آمریکا را مورد بررسی قرار میدهد. «زکریا» معتقد است
جهانی شدن اقتصاد بزرگترین رقابت را برای جامعهی آمریکا بوجود آورد. به
این معنی که امروزه حتا در این شرایط مشکل اقتصادی کمپانیهای عظیم
آمریکایی مانند «آی بی اِم»، «کوکاکولا»، «پپسی کولا»، «گوگِل»، «مایکرو
سافت»، «اپل»، «اینتِل» و بسیاری دیگر درآمدشان از همیشه بیشتر و بهتر شده
است. اولین دلیل اینست که پیشرفت تکنولوژی موجب شده که کارائی و بازدهی
بیشتر شود. در عین حال نیاز به نیروی کار انسانی کمتر میشود. برای مثال یک
کمپانی مالی که در سال
۲۰۰۷
تعداد کارمندانش
۲۶
هزار نفر بود، درآمدش به
۱۲
بیلیون دلار رسید. پیش بینی میشود همین شرکت در سال
۲۰۱۳
با تنها
۱۴
هزار کارمند همان مقدار درآمد و یا بیشتر خواهد داشت. کمپانی بسیار معروف
آمریکایی «کوکاکولا» امروزه در
۲۰۶
نقطهی دنیا کارخانه دارد. از جمله در «رامالله» در مناطق اشغالی فلسطین
که دو هزار نفر در آن مشغول بکار هستند. حتا در افغانستان کارخانهی
«کوکاکولا» وجود دارد. رئیس کمپانی «کوکاکولا» آشکارا میگوید حدود
۸۰
در صد از درآمد این کمپانی از خارج از آمریکا میآید. وی اضافه میکند «ما
یک کمپانی جهانی هستیم که مرکزمان در آتلانتاست».
شرکتها و کارخانجات بزرگ آمریکا جهانی شدهاند. برای آنها دست یافتن به
سرمایه آسانتر شده و مهمتر اینکه از یک نیروی کار ارزان و قابل اعتماد
استفاده میکنند. کارگران آمریکایی بیکار میشوند زیرا کمپانیهای بزرگ یا
حتا متوسط بجای آمریکا از بازار جهانی استفاده میکنند. سرمایه و تکنولوژی
قابل حرکت است، ولی نیروی کار ثابت میباشد. کارگر آمریکایی که بیشترین
حقوق را در دنیا دریافت میکند در آمریکا بیکار شده، زیرا همان نیروی کار و
شاید هم بهتر از آن، در چین، هند، مکزیک و بسیاری نقاط دنیا با دستمزد
اندکی آماده بکار است. چین و هند به تنهایی صدها میلیون نیروی کار جدید
جهانی بوجود آوردهاند.
کارگران کارخانجات «جی ام» آمریکا به تازگی حاضر شدهاند که با
۱۴
دلار در ساعت کار کنند. یعنی درآمد سالیانه
۳۵
هزار دلار که در واقع زیر خط فقر است. «جی ام»در مکزیک ساعتی
۷
دلار به کارگران میدهد و تولیدات در سطح آمریکا و شاید بهتر باشد. کارگر
مکزیکی هم زندگی بسیار راحتی دارد.
آینده، حتا تاریک تر از حال است. زیرا تخمین زده میشود که
۲۸
تا
۴۲
میلیون شغل به خارج از آمریکا خواهد رفت. اینها تنها کارگر کارخانه نیست،
بلکه در زمینههای خدمات حتا متخصصان مالی و بورس و بسیاری مشاغل دیگر
خواهد بود.
به اینگونه پیشرفت تکنولوژی به معنی نیاز کمتری به نیروی انسانی و جهانی
شدن. یعنی تولیدات و نیروی کار ارزان تر در نقاط دیگر دنیا به بحران
اقتصادی آمریکا خواهد افزود. رکود اقتصادی آمریکا با روی کار آمدن یک رئیس
جمهور سفید پوست جمهوریخواه و حتا کنگرهای که اکثریت آن جمهوریخواه است از
بین نخواهد رفت. «حزب چای» قادر نیست رفاه را به طبقهی متوسط بازگرداند.
زیرا عملاً آنها نمایندهی سرمایه و نیروهای ارتجاعی هستند. برای
ثروتمندان، در این جامعه بحرانی وجود ندارد. برنامه جمهوریخواهان و «حزب
چای» یعنی از بین بردن مالیات ثروتمندان و لغو برنامههای رفاهی و کمکهای
دولتی به افراد کم درآمد، اختلاف طبقاتی را در این جامعه بیشتر کرده و به
بحران اقتصادی میافزاید.
«فرید زکریا» معتقد است، راه حلها همه مشکل بوده و مستلزم یک تغییر اساسی
در برنامههای دولتی، کمپانیهای بزرگ آمریکائی و نحوهی زندگی مردم است.
به این معنی که رفاه سالهای
۵۰
و یک زندگی مصرفی باید تغییر کند. از جمله تغییر مصرف به سرمایه گذاری است.
این سرمایه گذاری در زمینههای تحقیقات، تکنولوژی و توسعه تولیدات است. در
حالیکه آنچه طرفداران «حزب چای» و جمهوری خواهان ادعا میکنند به عکس این
نظریه است. «زکریا » میگوید: سرمایهگذاری دولت در زمینه تولیدات باید
افزایش یابد. مشاغلی در آمریکا باقی خواهد ماند که مربوط به معلومات و
اختراعات است. در سالهای
۵۰
آمریکا بزرگترین لابراتوار جهانی بود. امروزه در این زمینه آمریکا بسیار
عقب است. بتازگی کرهی جنوبی کشوری که تنها
۵۰
میلیون جمعیت دارد اعلام کرد که
۳۵
بیلیون دلار برای پروژههای مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر سرمایه گذاری
خواهد کرد.
یادگیری متدهای جدید
نیروی کار آمریکا باید دوباره تعلیم دیده شود. سیستم آموزش در آمریکا در
تمام زمینهها، از مشاغل تولید و صنعتی گرفته تا کامپیوتر و خدمات، در سطح
یک کشور صنعتی پیشرفته نیست. برنامههای وسیع آموزشی دولتی و خصوصی لازم
است که نیروی کار را در این جامعه قابل رقابت با کشورهای صنعتی بزرگ جهان
نماید. در این زمینه چین، هند و ژاپن بودجه وسیعی دارند. در حالیکه یکی از
اهداف نمایندگان «حزب چای» از بین بردن وزارت آموزش و پرورش است. در آمریکا
بیمه بهداشتی یکی از بزرگترین مشکلات مردم و از گرانترین خدمات است. تمام
مردم جوامع پیشرفته و صنعتی مالیاتهای زیادی میپردازند، در نتیجه از
خدمات اجتماعی و رفاهی بسیاری مانند بیمه بهداشتی و حقوق زمان بیکاری و
مزایای کامل بازنشستگی برخوردارند. در آمریکا این خدمات تبدیل به یک موضوع
سیاسی شده است و از آنجائی که بسادگی میتوان یک سناتور و یا نماینده مجلس
و بسیاری سیاستمداران را با پول خرید، قوانینی که میتواند به رفاه اجتماعی
در این جامعه کمک کند روز بروز کمتر میشود. از جمله شرکتهای بزرگ بیمه با
صرف صدها میلیون دلار به ویژه در این انتخابات نوامبر کوشیدند از
کاندیداهائی طرفداری کنند که مخالف بیمه همگانی هستند. خواستهی شرکتهای
بیمه اینست که با روی کار آمدن جمهوریخواهان، قانون بیمه همگانی «اوباما»
لغو شود، ولی آن بخشی از قانون که خرید بیمه را اجباری میکند بجای خود
باقی بماند. با این ترتیب شرکتهای بیمه بتوانند آزادانه نرخهای خود را
تعیین کرده و بالا ببرند. نمایندگان «حزب چای» و جمهوریخواهان در حقیقت از
شرکتهای بیمه طرفداری کرده و در نهایت میگویند هر کس میتواند بیمه بخرد
اینکار را خواهد کرد و برای کسانی که نمیتوانند، دولت نباید هیچ کمکی
بدهد.
تصمیم اخیر دادگاه عالی آمریکا که اجازه داد کمپانیها هر اندازه که
بخواهند در طرفداری و یا مخالفت با کاندیداها سرمایه گذاری کرده و پول خرج
کنند، عملاً دست شرکتهای بیمه و کمپانیهای بزرگ و گروههای دست راستی
مانند مخالفان سقط جنین را باز گذاشته است که در پروسه سیاسی و انتخابات
دخالت کنند. انتخابات نوامبر امسال نمونهی بارزی از این واقعیت است که
انتخابات و سیاست، بازیچهی دست سرمایه داران و عوامل ارتجاعی بوده و
دموکراسی یک تأتر مسخره و تراژیک شده است.
سرچشمه: ایران امروز
نئوکان ها نرفته؛ برگشتند!
محمد
قراگوزلو
Mohammad.QhQ@Gmail.com
درآمد
- در انگلستان تاچريست ها، ليبرها را کنار زدند...
- در سوئد راسيست ها کرسی های پارلمانی را اشغال کردند...
- در انتخابات مجلس نماينده گان آمريکا، نئوکان ها اکثريت را به دست
آوردند...
- همه جا صحبت از رياضت اقتصادی ست. چه پيش آمده؟
کل جهان سرمايه داری و به خصوص آمريکا و اروپا در بحران اقتصادی دست و پا
می زند و راست ترين دولت های تاريخ سرمايه داری (نئوليبرال ها) بر اريکه ی
قدرت سوارند و غلاده ی سگ های شان را برای تعرض به اعتراضات کارگری
گشوده اند. تقريباً در تمام کشورهای اروپايی احزاب راست، دولت را در اختيار
دارند و با وجود تنگ کردن عرصه ی معيشت طبقه ی کارگر گُل می گويند و گُل
می شنوند و هر روز قانون جديدی را به تصويب می رسانند که هدفش جبران خسارات
هنگفت سرمايه داری کازينويی از جيب خالی کارگران و فرودستان است.
در ابتدای دومين دهه از هزاره ی نو، مفهوم سوسيال دموکراسی همان قدر
چندش آور و مهوع است که کاپيتاليسم. حالا ديگر کسی از حزب سوسياليست
پاپاندرو (يونان) ? که کمر به قتل کارگران بسته ? به سوسيال دموکراسی
ابتدای آخرين سده ی هزاره ی پيشين راه نمی بَرَد. آن سوسيال دموکراسی
انقلابی با خون رزا لوکزامبورگ و ليبکنيخ "يک دم در آن ظلام درخشيد و جست و
رفت" و اين سوسيال دموکراسی با مکيدن خون طبقه ی کارگر به حيات زالو وار
خود ادامه می دهد. فرق چندانی ميان سارکوزی نئوليبرال و گوردون براون ليبر
نيست. کامرون و مرکل و برلوسکونی هم از جنس پاپاندرو هستند. ک شتی سوسيال
دموکراسی سوئد نيز به گ ل نشسته است. اينک هارترين شکل راست چنان گرد و خاک
راه انداخته که بايد برای ارتداد کائوتسکی جشن گرفت!
در اين مقاله نگاهی خواهيم داشت به چيستی همين تحولات.
يک. عقربه روی 1917 مانده. بنا به يک سنت تاريخی سياسي، حزب دموکرات آمريکا
که از طيف های مختلف محافظه کار تا کينزی و ليبرال های فرهنگی شکل گرفته از
نظر افکار عمومی "ترقی خواه" جريان مطلوب کسب قدرت سياسی به حساب رفته است.
دولت جيمی کارتر با همه ی شعارهای کذايی "حقوق بشر"ی اش برای ايرانيان
بديُمن نبود! مصری ها و توافق کمپ ديويد و آميزش انورسادات با مناخيم بگين
را نمی دانم! شايد راديکاليسم ناسيوناليستی مصری که با اقتصاد مافيايی حسنی
مبارک - و جانشين احتمالی اش جمال مبارک ? به خاک سياه نشسته، گاه در حسرت
دوران جمال عبدالناصر ترانه های ام کلثوم را زمزمه می کند و به ياد شب های
شعر بيروت و شعرخوانی نزار قبانی و محمود درويش آه می کشد. شايد خاطره ی
جرج حبش و شليک های توفانی فتح و ابوعمار، حنای محمود عباس را نزد
فلسطينی ها بی رنگ کرده و حماس يله داده به تهران و دمشق نيز پاسخ گوی
ايده ال آواره گان نيست. آيا در اين چهار دهه درهای دنيا بر پاشنه ی ديگری
چرخيده است.برای ما که - به قول رفيق نازنين ام احمد شاملو ? نزديک ترين
خاطره مان؛ خاطره ی قرن هاست، ساعت روی عقربه ی 1917 متوقف مانده و ثانيه
شمار چند بار در مجارستان لوکاچ و فرانسه ی دهه ی هفتاد و چين دوران کوتاه
مائو و ويتنام هوشه مينه و کوبای کاسترو - چه و يوگسلاوی تيتو... چرخيده
است. فقط ثانيه شمار. تيک تاک. يک دقيقه به پيش و سکوت. گيرم سرخ پوشيدن
خانم ديلما روسوف نمکين برزيلی و چوگان چاوز، اورته گا برای مان کسل کننده
شده است. مثل فوتسال احمدی نژاد - مورالس! در کوبا صحبت ازخصوصی سازی مشاغل
کوچک در ميان است و يک ميليون بی کار. در عرض دو سال گذشته دست کم 80
ميليون کارگر به خيل بی کاران جهان پيوسته اند. در چين انسان تا حد راندن
درشکه ی فردی تقليل يافته و زنان زيبای ماساژور يک ساعت نيروی کار خود را
به 5 دلار می فروشند. در تايلند ناگهان رهبری سرخ جامه گان - به بهانه ی
جلوگيری از خشونت - تسليم دولت راست شد و خيابان ها و مردم عاصی را به دولت
وانهاد. انگار که انقلاب بی خشونت هم داريم! در فرانسه ی ژرژ پوليتسر و
پره ور و ژاک سولومون سرخ، حالا سارکوزی سياه ميدان دار شده و قد يکی از
آلترناتيوهايش به کوتاهی اندام آب رفته ی رويال است. دريغ از يک خبر
درباره ی مواضع اوليويه بزانسنو. اگر پرچم
cgt
درCNN
و فاکس نيوز مشاهده می شود برای آن است که ساکنان کرگوش مريخ و ماه نيز
صدای اعتراض سرخ 5/3 ميليون نفر کارگر را می شنوند و انکار آن مطلقاً غير
ممکن است. چرا انگلستان خاموش است؟ اسپانيا و پرتغال چرا نمی خروشد؟ و...
در آينده اگر مجالی باشد به همه ی اين موارد خواهم پرداخت. اما در اين مجال
در گود ديگری چرخ خواهم زد.
دو. ريگان با شات گان آمد! بررسی چيستی تحولات اخير در انتخابات مجلس
نماينده گان آمريکا ما را لاجرم کمی به عقب تر می راند. چنان که دانسته
است کمپين "چای" با محوريت مرتجع ترين زن لوند و در عين حال جن گير و
خرافی عرصه ی سياسی آمريکا (سارا پيلين و عينک پر فروشش) توانست دموکرات ها
را کنار بزند و اکثريت مجلس نماينده گان را فتح کند. اين واقعه عجيب نبود.
خود اوباما نيز در گفت و گو با بی بی سی فارسی به اين نکته پرداخته و اين
شکست را عوارض مماشات با برنامه ی هسته يی ايران دانسته بود. شايد
صورت مندی ظاهری قضيه چنين باشد، اما من می خواهم با يک فلش بک تاريخی نشان
دهم که اولاً تحليل اوباما بی ربط است؛ ثانياً در صورت پيروزی دموکرات ها
نيز امکان تغيير چندانی در سياست های داخلی و خارجی آمريکا تحقق پذير نبود.
کما اين که طی دو سال گذشته ديديم. خواهم گفت چرا.
دهه ی هفتاد يکی ديگر از همان زنجير های بحران (بحران سيکليک) به دست و پای
سرمايه داری پيچيد و سرمستی اش را در تمام جهان به زمين کوبيد. از يک سو
بن بست در سرمايه داری دولتی اردوگاه (کمونيسم بورژوايی شوروی) و افول
مائوئيسم، آلترناتيو سوسياليسم را بی رنگ کرده بود و از سوی ديگر سرگيجه ی
دولت های رفاه در غرب سايه ی نوميدی را بر تن و جان همه ی دولت گرايان حاکم
ساخته بود. در چنين شرايطی بود که تاچر در سال 1989 با شعار: "چيزی به
عنوان جامعه وجود ندارد، بل که فقط مردان و زنان منفرد وجود دارند" به
عنوان تنها آلترناتيو موجود به قدرت خزيد تا دوسال بعد (20 ژانويه 1981)
ريگان نيز با پلاتفرم مشابه "دولت راه حل مشکلات نيست، بل که دليل وجود
مشکلات است" عروج کند. حزب جمهوری خواه به دليل گرايش های ضد دموکراتيک خود
همواره قادر به جذب آرای بسياری از گروه های مذهبی و سياسی ارتجاعی بوده
است. اتحاد اين حزب با "اکثريت پرهيزکار" و گروه های نژادپرستی مانند
"کارگران سفيد پوست" که بر ضد منافع طبقاتی خود بارها با جمهوری خواهان
متحد شده اند - در برهه ها ی مختلف تاريخی به صعود راست ها انجاميده است.
به قول ديويد هاروی - در تحليل عروج ريگان - "نه برای اولين بار و نه برای
آخرين بار در تاريخ است که يک گروه اجتماعی به دلايل فرهنگي، ملی و مذهبی
برای رای دادن بر ضد منافع مادي، اقتصادی و طبقاتی خود ترغيب شده است."
(ديويد هاروي، 1386 ص: 75) . تاثير و نفوذ عوامل فرهنگي، ملی و مذهبی - که
در نهايت با ساختارهای اقتصادی هر جامعه مرتبط است - در فرايند چرخش
واقعيات سياسی و طبقاتی گاه چنان نااميدکننده بوده، که به قول گرامشي،
مسايل سياسی هرگاه به شکل مسايل فرهنگی تغيير داده شده اند به مسايل "حل
نشدنی" مبدل گرديده اند.
ريگان آمد و دوره ی جديدی از تباهی آغاز شد. ريگان با شات گان نئوليبراليسم
آمد تا فقر و فلاکت و پراکنده گی نيز با شتاب به خانه ی طبقه ی کارگر و
زحمت کش بيايد. کاهش حدود و محتوای نظارتی و کنترلی دولت فدرال به ترتيب بر
کليه ی فعاليت های صنعتي، شرايط محيط های کارگري، مراقبت های بهداشتی به
همراه تقليل وحشتناک حمايت از حقوق مصرف کننده، در کنار مقررات زدايی در
جريان های مالي، تجديدنظر گسترده ی مالی با هدف شوم احيای قدرت طبقاتی
بورژوازی - به شيوه ی معافيت های مالياتی - زمانی به يک دوران عميقاً سياه
گره خورد که ريگانيست ها اتحاديه های کارگری را نيز از پا درآوردند. تحريک
اتحاديه ی کارکنان کنترل هوايی به اعتصاب و متعاقب آن زهرچشم گرفتن از يک
طرف و انتقال فعاليت های صنعتی از نواحی شمال شرقی و شمال مرکزی
اتحاديه گرا به ايالات جنوبی فاقد اتحاديه از طرف ديگر، عملاً به فروپاشی
اتحاديه های کارگری انجاميد.برای تبليغ و ترويج نئوليبراليسم وال استريت
ژورنال با بهره مندی از حمايت های مالی پيدا و پنهان دولت، دوش به دوش
مراکز نظريه پردازی دانشگاه های هاروارد و استنفورد وارد عمل شدند و
بازوهای تبليغاتی و تئوريک بانک جهانی و صندوق بين المللی را تقويت کردند.
اين حوادث تلخ وقتی تکميل شد که ديوار برلين فروريخت. ديواری که دود ظهور و
سقوطش مستقيم به چشم چپ رفته بود، به مستمسکی تبديل شد تا نظريه پردازان
فرومايه يی همچون فوکوياما، شيپور را از سر گشادآن بزنند که: خلايق بشتابيد
که تاريخ با پيروزی ليبرال دموکراسی به پايان رسيده است و سرمايه داری
کازينو عنقريب شما را به بهشت موعود رهنمون خواهد ساخت. (قراگوزلو، 1387،
صص:36-26)
به نظر نگارنده اين فقط قاتلان زنجيره يی نيستند که بايد محاکمه و به
حبس های طولانی و تبعيد فرستاده شوند. گاه لازم است "تئوريسين هايی" همچون
فوکوياما به خاطر ارايه ی يک مشت ياوه های پوچ برای يک دوره، به کار (فی
المثل نظافت منزل کارگران دانشگاه هاروارد) گمارده شوند و يا برای مدتی
وظيفه ی خطير پاکيزه سازی محل خروج تاريخ مصرف غذاها و روده ها را به عهده
گيرند!
سه. بيلی با مونيکا آمد! بعد از آن که معلوم شد وعده های نئوليبراليستی
کشکی بيش نبوده است که به درد سائيدن نيز نمی خورد؛ و بازهم ثابت گرديد که
تاريخ نه فقط به پايان نرسيده بل که زمانی به اوج شکوفايی صعود خواهد کرد
که پرولتاريا با درهم شکستن اسطوره ی دولت طبقاتي، جامعه را به رهايی مطلق
از قيد برده گی مزدی برساند؛ بار ديگر مردم ايالات متحده به جوش و خروش
افتادند و در غياب حيرت انگيز چپ به امام زاده ی دموکرات ها دخيل بستند.
دولت بيل کلينتون نه دموکرات بود نه کينزين. دولتی بود به نماينده گی از
جناح سنتر حزب که آمده بود تا کمی - فقط کمی - از کثافت کاری های
جمهوری خواهان را بشويد. عملاً چنين نشد. دوران بيلی با ماجراهای
هيجان انگيز نيمه ی پيدای مونيکا لوينسکی و غريزه های اصلی و فرعی پنهان در
کاخ سفيد طی شد. کلينتون (2001-1993) برای کنترل سرکشی اقتصاد بازار آزاد و
جبران کسری بودجه، فقط به افزايش ماليات بنگاه های بزرگ اقتصادی دست زد و
صرفاً خاکستری بر آتش بحران ريخت. اين سياست گذاری که تا حدودی به افزايش
قدرت مالی دولت و هم زمان با آن، کاهش سرمايه گذاری بنگاه ها انجاميده بود،
به تدريج اقتصاد آمريکا را وارد يک دوران رکود کرد. از سوی ديگر
نئوليبرال ها که با ريگان از دولت کوچک دفاع می کردند، در دوران رياست
جمهوری کلينتون نيز نفوذ خود را در سنا و مجلس نماينده گان از دست ندادند.
به يک مفهوم و علی رغم اصلاحات مالی نيم بند پيش گفته، بيل کلينتون نيز
لاجرم همان سياست های نئوليبرالی ريگان را پيشه کرد.
(در افزوده: بی هوده نيست در جريان اعتصابات اواخر اکتبر پاريس يکی از
کارگران يوناني؛ کارگران معترض فرانسوی را خطاب قرار داده و گفته بود:
رفقا! شما در حال جنگ با يک دولت نئوليبرال هستيد، اما ما با دولتی سوسيال
دموکرات در ستيزيم که دقيقاً عين دولت شما عمل می کند.)
باری دولت کلينتون در مجموع با ادامه ی سياست های نئوليبرالی نه فقط يک
دولت ثروتمند (wealthfare
- state)
را به جای دولت رفاه (welfare
- state)
نشاند، بل که با کاستن از هزينه های اجتماعي، در يک قلم هفتاد ميليارد دلار
سوبسيد به رسانه های بزرگ خصوصی مانند جنرال الکتريک و والت ديسنی پرداخت.
در طول حاکميت دولت بيل کلينتون نيز سياست های نئوليبرالی مقررات زدايی
مالی ادامه يافت. واقعيت اين است که دولت های ليبرال اساساً به حمايت از
بانک های سرمايه گذاری روی کردند و سقف حمايت از پس اندازهای مردم را در حد
بسيار کوچکی محدود ساختند. فی المثل در انگلستان اگر کسی سيصد هزار پوند به
بانک سپرده بود، دولت فقط باز پرداخت فوری پنجاه هزار پوند آن را تضمين
می کرد. در طول حاکميت سياست های نئوليبرالی بانک های تجاری نقش يک واسطه
را برای سرمايه گذاران ايفا می کنند. در آمريکا بخش هايی از قانونGlass
- Steagall
در سال1980 و کل آن در سال 1999 با مصوبه ی قانونیGram
- leach Billy
ملغا اعلام شد و در نوامبر همان سال به امضای بيل کلينتون رسيد. در نتيجه
ابزار کنترل بر فعاليت بانک های سرمايه گذاری و مقررات دست و پا گير!!
آنان بر بانک های تجاری و سپرده های مردم به کلی از ميان برداشته شد و راه
برای تاخت و تاز سرمايه داری کازينو آسفالت و اتوبان گرديد. در پايان کار
دولت دموکرات کلينتون، سرمايه داری آمريکا از چند ناحيه ی تهديد می شد:
1. چالش های ايده ئولوژيک از سوی راست ميانه و محافل نئوکنسرواتيست به
رهبری بوش دوم که با دفاع از يک جانبه گرايی مطلق، از سياست های
ميليتاريستی نظام سرمايه داری آمريکا و ضرورت حمله ی نظامی به عراق، ايران
و کره ی شمالی دفاع می کردند. نئوکان ها که بازتابنده ی تناقض رشديابنده ی
سرمايه داری آمريکا بودند، هژمونی خود را نه در عرصه ی رقابت های توليدی با
اروپا و چين و ژاپن، بل که در عرصه ی نظامی گری به معرکه نهادند.
2. ليبرال های سنتی مانند استيگليتز، ساچز و کروگمن - که از تئوريسين های
شاخص مراکز امپرياليستی بودند - از يک سو مانيفست نئوليبراليسم را به چالش
می کشيدند و نسبت به خطر زنجير پاره کردن بازار آزاد و مقررات زدايی هشدار
می دادند و از سوی ديگر در صندوق بين الملل و بانک جهانی با ژست تعديل
راديکاليسم نئوليبراليستي، برای دولت های "جهان سوم" مانند ايران، نسخه های
نئوليبرالی هدف مندسازی يارانه ها (تعديل اقتصادی رفسنجانی) می نوشتند.
3. راست محافظه کار شرقی نيز يک سره به موی دماغ دولت کلينتون تبديل شده
بود. افغانستان در مُقام سرزمينی مقدس برای گردآيش بنيادگرايان اسلامی از
همه سوی جهان، برای ايالات متحده شاخ و شانه می کشيد.
چهار. جورج دبليو با دبليو (war)
آمد! در چنين شرايطی بود که مردم درمانده ی ايالات متحده، جورج دبليو بوش
را به اَل گور ترجيح دادند. ظاهراً مردم آمريکا به تبع اين تئوری امام محمد
غزالی که از حاکم ستم گر و نظم آهنين در برابر حاکم بی عرضه و بی نظمی دفاع
می کرد به بوش پناه بردند تا هم از شر القاعده راحت شوند و هم...
جورج دبليو بوش - درست مانند سارکوزی و برلوسکونی - منفورترين رييس جمهوری
تاريخ آمريکا به شمار می رود. هم از نظر مردم ايالات متحده و هم در افکار
ترقی خواه جهانی. حجم اقتصاد فرانسه و ايتاليا در مجموع به 30 درصد اقتصاد
آمريکا نيز نمی رسد و به تبع آن قدرت سياسی نظامی اين دو کشور نيز نسبت به
آمريکا به مراتب کم تر از رقم ياد شده است. حالا تصور کنيد که اين کلکسيون
زشت بدترکيب و البته راست ترين شکل کل دولت های تاريخ سرمايه داری چه موجود
وحشتناکی را شکل می دهند.
جورج بوش در طول 5 سال اول دولت خود به موازات کاهش يک و نيم تريليون دلار
از ماليات بورژوازی آمريکا، بودجه ی هفت ميليارد دلاری مصوب کنگره را برای
بيمه ی بهداشت کودکان رد و حذف کرد. دولت بوش بعد از جانسون بيش ترين خسارت
را به مردم آمريکا زد. هزينه های دولت اول بوش نسبت به دوره ی کلينتون از
86/1 به 48/2 تريليون دلار (33 درصد) افزايش يافت و سهم بودجه ی دولت فدرال
از توليد ناخالص داخلی از 5/18 درصد به 23 درصد رسيد. اين همان مفهوم
دماگوژيک دولت کوچکی است که نئوليبرال ها در بوق و کرنا کرده بودند.
هزينه های جنگ در عراق و افغانستان و شيفت بحران مالی به يک بحران اقتصادی
تمام عيار و عبور بحران از مصادره ی خانه های رهنی و سرايت به صنايع بزرگ
مردم ايالات متحده را نسبت به نئوکان ها دل زده و منزجر ساخت و بدين ترتيب
باراک اوباما به راحتی توانست از سد کوتاه مک کين ـ پيلين بگذرد.
پنج- باراک با باک بسته های تشويقی آمد. باراک اوباما در بدترين شرايط
سياسی اقتصادي، نظامی و فرهنگی حاکم بر آمريکا - و البته دولت های
سرمايه داری غرب- به کاخ سفيد رفت. شرايطی به مراتب بدتر از زمانی که
روزولت و نيوديل را وارد ساحت سياسی آمريکا کرده بود. بن بست جنگ در عراق و
افغانستان؛ تعميق بحران اقتصادی و به تبع آن افول هژمونی امپرياليستی
آمريکا در کنار عروج روسيه و چين، سياست های اقتصادی دولت اوباما را که در
بسته های تشويقی به صنايع تعريف می شد و برگرفته از رهنمودهای تئوريسين های
نئوکينزی بود به شکست کشيد. تزريق سرمايه به صنايع برای جلوگيری از رکود و
ايجاد اشتغال نتوانست پاسخ گوی کسری بودجه ی کلان آمريکا باشد. نرخ بی کاری
دو رقمی شد. اين سياست ها فقط از سوی 30 درصدی اعضای اصلی حزب دموکرات (در
سنا و مجلس نماينده گان) حمايت می شد، اما از آن جا که نئوکان های دولت بوش
نيز تنها راه برون رفت از بحران را در فرستادن همين بسته های تشويقی يافته
بودند، لاجرم از سوی کنسرواتيست های هر دو حزب مورد حمايت قرار گرفت.
کنسرواتيست ها تقريباً بيست درصد حزب دموکرات را شکل می دهند و با احتساب
بيست درصد تيپ های پروگرسيو ليبرال "چپ" و بيست و پنج درصد سنتر، کم و بيش
35 درصد حزب نيز در اشغال طيف های ليبرال کنسرواتيست است. طی دو سال گذشته
دولت اوباما در عراق و افغانستان به هيچ موفقيت قابل تاملی دست نيافت.
نتيجه ی انتخابات عراق، راست سکولار (علاوی) را در برابر راست مذهبی
(مالکی) ير به ير کرد و دولت به حال تعليق درآمد. سفرهای مکرر معاون اول به
بغداد بی نتيجه ماند. اعزام نيروهای بيش تر (30 هزار سرباز جديد) به
افغانستان در کنار غوغای برکناری ژنرال مک کريستال بر گره ی کور جمع کردن
بساط طالبان و کنترل فساد رو به فزونی دولت کرزای افزود. ارسال حجم سنگين
بسته های تشويقی به سوی صنايع و بانک های ورشکسته در کنار معافيت های
مالياتی برای بنگاه های بحران زده، راه به جايی نبرد و رکود و بی کاری بر
هزينه های دولت افزود. سياست خارجی چانه زنی با ميز ايران از سرعت برنامه ی
هسته يی و غنی سازی اين کشور نکاست و همين سياست در جريان ايجاد صلح ميان
دولت عباس و نتانياهو با سرکشی اسرائيلی ها و گسترش شهرک سازی ها
تجاوزکارانه عملاً به شکست انجاميد. سقوط دو دولت متحد آمريکا در قفقاز
(گرجستان و اکراين) و متعاقب آن فروپاشی دولت قرقيزستان دست آمريکا را از
کنار گوش دولت عظمت طلب و امپرياليستی روسيه کوتاه کرد.
سياست های کارگری دولت اوباما نيز با مواضع ضد کارگری جريان دست راستی تی
پارتی - که در فاکس نيوز ريشه دوانده - به ديوار سفت خورد. تی پارتی که
جمعی از لومپنتاريای ايالات متحده را گ رد کرده در دو سال گذشته تاوان
بی کارسازی ها را بر سر کارگران سياه پوست، مهاجر مکزيکی و غيره شکسته و
غول گلوباليسم امپرياليستی را در قلک ناسيوناليسم لومپنيستی خود فرو برده
است...
(در افزوده: در مورد "جنبش کارگری در آمريکا" بنگريد به مقاله يی به همين
نام از انگلس که در 26 ژانويه ی سال 1887 در کتابی تحت عنوان "وضع طبقه ی
کارگر در انگلستان"؛ منتشر شده است. به نظر می رسد تحليل انگلس در اين
رابطه هنوز نيز از قوت تئوريک و تعليلی کافی بهره مند است)
به اين ترتيب مصاحبه ی باراک اوباما با
BBC
(فارسی) که در اواخر سپتامبر سال جاری صورت گرفت و به وضوح مويد نااميدی وی
از نتيجه ی انتخابات کاليفرنيا بود، و طرح ادعای مماشات با برنامه ی
هسته يی ايران، به عنوان دليل احتمالی شکست در انتخابات مجلس نماينده گان
اساسا،ً موضعی معطوف به فرار به جلو بيش نيست. اعتبار عوام فريبانه ی آن
نيز ضعيف است. دغدغه ی مردم آمريکا برنامه ی هسته يی ايران نيست، چنان که
اوباما - در آن مصاحبه مدعی شد - و گاه از زبان جمهوری خواهان نيز شنيده
می شود. اتفاقاً مردم آمريکا - برخلاف ادعای اوباما - پس از گريز او از
سياست های خارجی تهاجمی جمهوری خواهان به دموکرات ها پناه آورده بودند و
بدين اعتبار افکار عمومی آمريکا برای جنگ با ايران و ادامه ی اشغال عراق و
افغانستان لَه لَه نمی زند. مجموعه عوامل پيش گفته دليل اصلی شکست
دموکرات ها در انتخابات نوامبر 2010 مجلس نماينده گان بود.
چرا نئوکنسرواتيست ها؟
نئوکنسرواتيست ها و راست ها و راسيست ها نه فقط از پله های "چای خانم
پيلين" بالا رفته اند، بل که در مجارستان و انگستان و هلند و سوئد هم دست
برتر يافته اند. فرانسه و آلمان و ايتاليا و... نيز که از قبل در يد قدرت
راست های افراطی بوده است. به نظر می رسد تاکيد بر چند نکته ضروری است.
1. چنان که در مبحث فشرده ی عمل کرد دولت کلينتون گفتيم برنامه های
نئوليبرالی از سال ها پيش در کل جهان سرمايه داری - از چين دنگ شيائو پينگ
گرفته تا يونان پاپاندرو - در دستور کار سرمايه داری جهانی شده قرار گرفته
و تغيير دولت ها از نئوکان ها به دموکرات يا سوسيال دموکرات، تغيير محسوسی
در زنده گی فرودستان اقتصادی ايجاد نکرده است. عمل کرد سوسيال دموکراسی
يونان با نئوليبراليسم حاکم بر فرانسه تفاوت چندانی ندارد. سهل است اجرای
نسخه يی واحد از ستادی مشترک است.
2. پيروزی نئوکان در انتخابات مجلس نماينده گان آمريکا حداکثر صندلی نانسی
پلوسی را به جان بونر خواهد بخشيد. تمام گل هايی که خانم پلوسی بر سر
کارگران بی کار شده ی آمريکايی زده بودند، پيش کش خودشان. گيرم که مرکز
اصلی تصميم گيری در آمريکا کاخ سفيد است و مجلس نماينده گان و سنا در نهايت
نمی توانند مانعی جدی برای سياست های رييس جمهوری ايجاد کنند.
3. دل خوش داشتن به اوباما و ديپرس شدن به سبب پيروزی اخير نئوکان ها مويد
اين نکته است که توافق کل جناح های سرمايه داری برای در تنگنا قرار دادن
طبقه ی کارگر به درستی درک نشده است.
4. عروج راست در جهان بار ديگر درستی تحليل ما؛ در مقاله ی "درباره ی غيبت
طبقه ی کارگر" را ثابت می کند. آقاجان! در غياب يک آلترناتيو سوسياليستی
وکارگري، طبيعی ست که مردم بی چاره در پاندوليسم ميان دموکرات و
جمهوری خواه و بد و بدتر سرگردان شوند. کارگران نيازی به آگاهی طبقاتی -
آن سان که لوکاچ و مائو و غيره می گفتند - ندارند. با حضور يک آلترناتيو
انقلابی از درون يک جنبش اجتماعی فراگير سوسياليستی همه ی جناح های چپ و
راست بورژوازی غلاف خواهند کرد. فرودستان را دست کم نگيريد و نآاگاه شان
نپنداريد. از شغال به سگ زرد پناه بردن و برعکس، ناشی از ناآگاهی نيست.
ناشی از ناگزيری و استيصال است. تا زمانی که طبقه ی کارگر به صورت متشکل -
اعم از تريديونيونی يا حزبی - وارد ميدان نشود هيچ يک از دولت های راست از
فشار فعلی (رياضت اقتصادی) نخواهند کاست. حضور طبقه ی کارگر فرانسه و زير
فشار گذاشتن دولت سارکوزی همان قدر حاوی پيام های مهم است که غيبت طبقه ی
کارگر انگليس و مانوور آزادانه ی دولت ديويد کامرون. مبارزه ی طبقه ی کارگر
حتا در قالب اتحاديه يی نيز می تواند در آينده و در صورت انکشاف مبارزه ی
طبقاتی و تبديل طبقه ی در خود به طبقه ی برای خود و شکل بندی حزب نيرومند؛
دولت های نئوليبرال و سوسيال دموکرات ضد کارگری را از قدرت سياسی خلع يد
کند.
5. در پايان. خانم ها! آقايان! توجه داشته باشيد که نئوکان ها اساساً جای
دوری نرفته بودندکه حالا برگشت شان به مجلس نماينده گان و عروج شان در دولت
انگلستان و مجارستان و سوئد و غيره شما را به حيرت کشانده است. نئوکان ها،
همين جا در کنار دموکرات ها بودند. خيلی نزديک. حتا نزديک تر از رابرت گيتس
(وزير دفاع نئوکان ها دولت اوباما) به شخص رييس جمهور!
6. به قول رفيق نازنين ام احمد شاملو:
خوش بينی برادرت ترکان را آواز داد
تو را و مرا گردن زدند
سفاهت من چنگيزيان را آواز داد
تو را و همه گان را گردن زدند
يوغ ورزاو برگردن مان نهادند
گاوآهن بر ما بستند
بر گرده مان نشستند
و گورستانی چندان بی مرز شيار کردند
که بازمانده گان را
هنوز از چشم
خونابه روان است.
بعد از تحرير
گمان می زنم خوش بينی به سوسيال دموکراسي، توان تحليل درست را از چپ ستانده
است. برای تبديل اين خوش بينی به واقع بينی کافی ست برنامه های دولت يونان
و فرانسه و انگلستان را کنار هم بگذاريم، تا دريابيم که چرا نزديک ترين
خاطره ی شاملو نيز خاطره ی قرن ها بوده است. هفت سال ديگر انقلاب اکتبر صد
ساله می شود.
منابع:
- قراگوزلو. محمد (1387) بحران، نقد اقتصاد سياسی نئوليبرال، تهران:
موسسه ی انتشاراتی نگاه
- هاروی. ديويد (1386) تاريخچه ی مختصر نئوليبراليسم، برگردان: محمود
عبدالله زاده، تهران: اختران
نقش بازار
در انتخابات آمریکا
دیدگاه > جهان - محمدعلی توحید:
انتخابات در آمریکا بهدلیل نقش بازار در کاهش محبوبیت اوباما که به تسلط
حزب جمهوریخواه بر مجالس آمریکا منجر شده از اهمیت خاصی برخوردار است.
برخی شاید تصور کنند که وی حمایت رایدهندگان آمریکایی را بهدلیل
محققنشدن شعارهایش در انتخابات از دست داده است اما بهنظر میرسد که
مسائل اقتصادی بهویژه گرانی هزینه زندگی و بیکاری مهمترین عاملی است که
بر رفتار رایدهندگان تأثیر گذاشته و موجب شده تا حزب دمکرات موقعیت خود را
از دست بدهد.
یک نظر سنجی مؤسسه گالوپ، نشان میدهد که 43درصد از 3هزار شرکتکننده در
نظر سنجی، شرایط اقتصادی را بزرگترین نگرانی خود در انتخابات آمریکا
میدانند. مسائل اقتصادی و کاهش رفاه عمومی از مهمترین دلایل شکست
دمکراتهاست. مردم در هر نقطه از جهان تحتتأثیر نیازهای روزمره خود و
میزان رضایتی که از روند بازار در رفاه خویش حس میکنند به آرامش فکری و
درونی میرسند و این مسئله در تصمیمهای اجتماعی آنان مؤثر است.
شرایط اقتصادی
آمریکا در پایان دوران ریاستجمهوری
بوش بهشدت نگرانکننده بود، این شرایط با هزینههایی که
باراک اوباما
بر بودجههای عمومی دولت آمریکا گذاشته است بیشتر شده و به هزینههای
قبلی افزوده است. معضل دیگر این است که هزینههای دولت دمکرات شغل ایجاد
نکرده و تصمیمات دولت اوباما برای ایجاد اشتغال بسیار دیر اتخاذ شد.
همین معضل نگرانی طبقه متوسط آمریکا را افزایش داده است. چشمانداز
سیاستهای دولت اوباما برای آسایش و رفاه طبقه متوسط آمریکا نگرانکننده
است. این در حالی است که مانند همه جوامع طبقه متوسط در آمریکا در انتخابات
تعیینکننده است. براساس نظرسنجی انجام شده، حدود یک چهارم (23درصد) از
شرکتکنندگان میگویند که به عقیده آنان، نظام خدمات درمانی مهمترین مسئله
است، درحالی که 18 درصد میگویند آنان بیشتر نگران بزرگی و قدرت دولت فدرال
هستند و مسائلی نظیر جنگ در افغانستان و مهاجرتهای غیرقانونی، در ردههای
بالای نگرانیهای رأی دهندگان قرار ندارد.
شاید به همین دلیل همه تبلیغات 2حزب رقیب بیشتر بر بهبود اقتصاد و کمک به
قشر متوسط آمریکاییان متمرکز شده است. جمهوریخواهان میگویند طرح محرکهای
اقتصادی دولت اوباما، کمک مالی دولت به بانکها و اصلاح جدید نظام خدمات
درمانی آمریکا به کسری بودجه دولت فدرال و عقب نگه داشته شدن بهبود اقتصادی
این کشور منجر شده است، اما دمکراتها، جمهوریخواهان را متهم میکنند که
حامی همان سیاستهای دولت جورج بوش، رئیسجمهوری پیشین آمریکا هستند.
دمکراتها میگویند آن سیاستها که به سود ثروتمندان بود به وخامت اوضاع
اقتصادی منجر شد.
در نهایت این اقتصاد و شرایط اقتصادی بود که سرنوشت انتخابات را تعیین کرد.
افزایش و یا کاهش رفاه عمومی که با شاخص آمار در گرانی و یا ارزانی، کمبود
و فراوانی حس میشود سیاستهای اوباما را تغییر داد.
http://www.hamshahrionline.ir/news-120018.aspx
اوباما:
رای دهندگان نارضایتی خود را از وضعیت اقتصادی نشان دادند
13 آبان 1389 ساعت 23:28
باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا از دست دادن
کرسیهای زیادی در مجلس نمایندگان این کشور را، نشانه دلسردی رای داهندگان
از کندی رشد اقتصادی دانست.
آفتاب:
باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا از دست دادن کرسیهای زیادی در مجلس
نمایندگان این کشور را، نشانه دلسردی رای داهندگان از کندی رشد اقتصادی
دانست.
به گزارش خبرگزاریها، اوباما گفت که مسئولیت اصلی او، فراهم کردن زمینه
رشد اقتصادی این کشور، احساس امنیت طبقه متوسط و ایجاد مشاغل است و افزود
که مسئولیت مستقیم وضعیت موجود را که در آن آنچنانکه باید در این زمینهها
پیشرفت نشده، میپذیرد.
رئیسجمهوری آمریکا همچنین برتعهد خود برای یافتن نقاط مشترک با
جمهوریخواهان تاکید کرد اما در عین حال گفت که این روند آسان نخواهد بود.
آدرس مطلب:
http://aftabnews.ir/vdcgqx9q7ak9q34.rpra.html
شکست
دموکراتها در انتخابات آمریکا
12 آبان 1389 ساعت 10:47
نتایج اولیه انتخابات میان دوره ای آمریکا نشان می دهد که جمهوریخواهان پس
از چهار سال کنترل مجلس نمایندگان را دوباره در دست خواهند گرفت، اما به
۱۰
کرسی لازم برای کسب قدرت در مجلس سنا دست پیدا نخواهند کرد.
به گزارش بی بی سی، شمارش آرا همچنان ادامه دارد، اما نتایج اولیه حاکی از
آن است که جمهوریخواهان به ویژه جناح محافظه کار "تی پارتی"، در چند ایالت
کاندیداهای حزب دموکرات باراک اوباما را در رقابت های مجلس سنا شکست داده
اند.
بر اساس نتایج اولیه، مارک کیرک نماینده جمهوریخواهان در ایالت ایلینوی با
شکست رقیب دموکرات خود، کرسی این ایالت در سنا که پیشتر در اختیار باراک
اوباما بود را از آن خود کرده است.
مارک کیرک که از اعضای مجلس نمایندگان است، ریاست "گروه ایران" را در این
رکن کنگره برعهده دارد و همواره برای تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی
تلاش کرده است.
بر اساس نتایج اولیه، ران جانسون کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت ویسکانسین
موفق شده که با شکست سناتور راس فاینگولد، یکی از لیبرال ترین سناتور های
دموکرات، کرسی او را کسب کند.
این سناتور دموکرات از مخالفان سرسخت جنگ عراق بود و با اعزام نیروی بیشتر
به افغانستان مخالفت کرده بود.
نظرسنجی ها از مردمی که مراکز رای گیری را ترک کرده اند نشان می دهد که
حداقل دو کاندیدای جمهوریخواه که مورد حمایت محافظه کاران "تی پارتی"
هستند، در ایالت های فلوریدا و کنتاکی پیروز شده اند.
بر اساس نتایج اولیه، رند پال، کاندیدای محافظه کاران در ایالت جنوبی
کنتاکی و مارکو روبیو کاندیدای محافظه کار در فلوریدا با شکست رقبای
دموکرات خود به سنا راه پیدا می کنند.
خبرنگار بی بی سی فارسی در واشنگتن می گوید: «در روزهای آینده شاهد شادمانی
جمهوریخواهان به خصوص محافظه کاران تی پارتی خواهیم بود. اما با توجه به
سطح بالای توقعات این جنبش نوظهور برای محدود کردن عملکرد حکومت، روشن نیست
که چگونه بتواند با رهبران سنتی حزب جمهوریخواه کنار بیاید.»
او یکی دیگر از مشکلات بالقوه تی پارتی را فقدان رهبری یکپارچه و خواسته
های بعضا متفاوت اعضای آن ارزیابی کرد.
نظرسنجی خبرگزاری آسوشیتدپرس نشان می دهد که دو پنجم رای دهندگان گفته اند
که وضع اقتصادی آنها نسبت به دو سال گذشته بدتر شده است.
مارکو روبیو که کوبایی الاصل است و خانواده اش پس از به قدرت رسیدن فیدل
کاسترو در کوبا به آمریکا مهاجرت کردند، هم در فلوریدا از طرفدارانش
قدردانی کرد و گفت که "همیشه فرزند تبیعدی ها باقی خواهد ماند."
بر اساس برآوردهای اولیه، دان کوتس، کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت
ایندیانا در مرکز آمریکا نیز براد السورت، کاندیدای دموکرات ها را شکست
داده است.
در ایالت نیوهمشایر هم کلی آیوت، کاندیدای جمهوریخواهان با شکست رقیب
دموکرات، کرسی سناتور جمهوریخواه گراگ که بازنشسته می شود را از آن خود
کرد.
اما کریستین او دانل، کاندیدای جنجالی "تی پارتی" در ایالت دلِور شکست
خورده است.
همچنین بر اساس نتایج اولیه، آندرو کومو، کاندیدای دموکرات ها در مبارزات
فرمانداری ایالت نیویورک رقیب جمهوریخواه خود را شکست داده است.
به گفته ناظران، میزان بالای بیکاری و وضع اقتصادی بی ثبات آمریکا منجر به
رویگردانی بسیاری از رای دهندگان از حزب دموکرات شده است.
در آخرین مرحله مبارزات انتخاباتی که دوشنبه انجام شد، جمهوریخواهان و
دموکرات ها از حامیانشان خواستند تا در رای گیری شرکت کنند.
در بسیاری از حوزه های انتخاباتی، مردم از چند روز پیش اجازه داشتند که از
طریق پست یا با مراجعه به مراکز انتخاباتی رای بدهند.
در این رای گیری ها، تمام
۴۳۵
کرسی مجلس نمایندگان و از مجموع
۱۰۰
کرسی سنا،
۳۷
کرسی آن به رای گذاشته شده است.
از مجموع
۵۰
ایالت نیز سرنوشت فرمانداری
۳۷
ایالت در این رای گیری ها رقم خواهد خورد و همچنین به استثنای چهار ایالت،
مردم ایالت های دیگر، اعضای مجالس ایالتی خود را انتخاب خواهند کرد.
جمهوریخواهان برای در اختیار گرفتن مجلس نمایندگان به
۳۹
کرسی و برای پیروز شدن در سنا به
۱۰
کرسی نیاز دارند.
رای گیری به مدت
۱۴
ساعت ادامه داشته و آخرین حوزه های رای گیری در ایالت آلاسکاست.
در همین حال آسوشیتدپرس گزارش داد؛ احتمال می رود که "جان بوهنر" چهره نام
آشنای جمهوریخواهان به جای "نانسی پلوسی" بر مسند ریاست مجلس نمایندگان
بنشیند.
آدرس مطلب:
http://www.fararu.com/vdcauwni.49nwe15kk4.html
پايگاه خبری تحليلی فرارو
http://www.fararu.com
پس
لرزههای شکست اوباما در انتخابات کنگره
اقتصاد > اقتصادجهان - گروه اقتصادی:
تنها چند روز پس از شکست سنگین حزب دمکرات از حزب جمهوریخواه در انتخابات
میان دورهای کنگره و نگرانی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا از پیامدهای
تشدید نرخ بیکاری و وخامت اوضاع اقتصادی این کشور، شورای سیاستگذاری پولی
بانک مرکزی آمریکا اعلام کرد 600 میلیارد دلار دیگر به اقتصاد این کشور
تزریق خواهد شد.
این اقدام بانک مرکزی آمریکا البته با هشدار مقامات چینی همراه شده است. به
گزارش یورو نیوز سیاستگذاران شرکتکننده در این نشست تصمیم گرفتند تا پایان
نیمه اول سال آینده میلادی 600میلیارد دلار سرمایه از طریق خرید اوراق قرضه
دولتی به اقتصاد آمریکا تزریق کنند.
بانک مرکزی
آمریکا بر
آن است که با ارائه این مساعدتها به تقویت روند رشد اقتصادی آمریکا که
بسیار کند پیش میرود بپردازد. براساس این گزارش، رشد اقتصادی آمریکا در
3ماهه سوم سالجاری میلادی 2 در صد بود و نرخ بیکاری در این کشور به
میزان9.6 درصد ثابت مانده است و برخی اقتصاددانان انتظار دارند، پرداخت این
600 میلیارد دلار، به اقتصاد در حال رکود آمریکا، انرژی و حیات تازهای
ببخشد.
بیکاری اقتصاد آمریکا را تهدید میکند
اما رئیس فدرال رزرو آمریکا با اذعان به اینکه نرخ بالای بیکاری اقتصاد
آمریکا را تهدید میکند، گفت: اجرای سیاستهای انبساطی موجب افزایش نرخ
تورم در آمریکا نخواهد شد. به گزارش خبرگزاری فرانسه بنبرنانکه تصریح کرد:
آنچه در شرایط کنونی بهشدت اقتصاد آمریکا را تهدید میکند نرخ بالای
بیکاری است.
وی افزود: نرخ تورم آمریکا آنقدر پایین است که هیچ تهدیدی برای اقتصاد ملی
به شمار نمیرود و فدرال رزرو باید در این شرایط از ادامه روند نزولی سطح
عمومی قیمتها و تبدیل آن به رکود اقتصادی جلوگیری کند. برنانکه گفت: فدرال
رزرو آمریکا هیچ تصمیمی برای متوقف کردن سیاستهای انبساطی پولی و مالی
ندارد و این سیاستها تا خروج کامل اقتصاد آمریکا از بحران و رکود و
دستیابی به رشد و رونق اقتصادی پایدار و باثبات ادامه خواهد یافت.
چین هشدار داد
خبر دیگر اینکه چین با انتقاد از تصمیم آمریکا برای تزریق کمک چند صد
میلیاردی به بورس این کشور، نسبت به وقوع بحران مالی جدید در جهان هشدار
داد. به گزارش فارس به نقل از شبکه الجزیره، شیائو پین عضو ارشد شورای
مرکزی بانک ملی چین با انتشار گزارشی با هشدار نسبت به اینکه با ادامه
وضعیت کنونی راه فراری برای خروج از بحران مالی جهانی نیست، تصریح کرد که
کمک دولت آمریکا ممکن است به رقابتی بین ارزهای قدرتهای بزرگ اقتصادی
تبدیل شود.
این گزارش میافزاید: بازارهای جهانی به سرعت به انتشار این خبر واکنش
دادند بهطوری که ارزش دلار در برابر ارزهای اصلی با سقوط مواجه شد. بر این
اساس ارزش دلار آمریکا همزمان با اعلام تصمیم بانک فدرال آمریکا به
پایینترین میزان در سالجاری رسید و طلا و نفت نیز در واکنش به این تصمیم،
افزایش قیمت شدیدی را تجربه کردند.
نوسان شدید نرخ ارز، خطری برای اقتصاد جهانی
سازمان جهانی تجارت (WTO)
به کشورهای عضو گروه 20 و اقتصادهای نوظهور درباره نوسان شدید و مداوم نرخ
ارز در بازارهای جهانی هشدار داد. به گزارش ایسنا، این سازمان اعلام کرد:
نوسان بیش از حد نرخهای ارز در بازارهای جهانی ریسک اقتصادی را افزایش
داده و این موضوع تهدیدی برای رشد اقتصادی کشورهای جهان است. به گفته
سازمان جهانی تجارت، اوضاع بهگونهای پیش رفته که خطر اعمال قوانین حمایتی
در کشورهای مختلف افزایش یافته و این عاملی برای ضربه زدن به اقتصاد بازار
آزاد در جهان است.
همشهری انلاین
جمهوری
اسلامی: انتخابات آمريكا و اوباما
«انتخابات آمريكا و آينده دشوار اوباما»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري
اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛امروز مردم آمريكا به پاي صندوقهاي راي
ميروند تا تمامي 435 عضو مجلس نمايندگان، يك سوم از 100 عضو سنا و همچنين
36 فرماندار ايالتي آمريكا (دو سوم از كل فرمانداران) را انتخاب كنند.
انتخابات امروز اگرچه ميان دورهاي است ولي اين موضوع چيزي از اهميت و
حساسيت اين رخداد سياسي آمريكا به ويژه براي دمكراتها و مشخصاً باراك
اوباما، كه طي ماههاي اخير به سرعت بياعتبار شده است، نميكاهد.
براساس پيشبينيها و نظرسنجيها در انتخابات امروز، شكست سنگيني در انتظار
دمكراتهاست و جمهوريخواهان حدود 39 كرسي جديد را در مجلس نمايندگان به دست
خواهند آورد و به اين ترتيب اكثريت را از چنگ دمكراتها خارج خواهند ساخت كه
اين امر از چندي پيش يك كابوس براي اوباما شده است.
در صورت تحقق اين پيشبينيها و تسلط جمهوريخواهان بر كنگره، اوباما را هم
بايد در ادامه دوره رياست جمهوريش "اردك لنگ" ديگري به حساب آورد. اردك لنگ
اصطلاحاً در صحنه سياسي آمريكا به روساي جمهوري اطلاق ميشود كه پشتيباني
اكثريت كنگره را از دست ميدهند و طبعاً قدرت عمل آنها در تصويب قوانين و
تاييد اقداماتشان به شدت محدود ميشود. شايد تنها دلگرمي اوباما اين باشد
كه مجلس سنا همچنان در اختيار دمكراتها ميماند.
در يك سال و نيم گذشته، اوباما راي اكثريت قاطع كنگره را به همراه داشت و
اين وضعيت به او كمك كرد تا لوايح مورد نظر خود، ازجمله لوايح اصلاح نظام
خدمات درماني، بيمه و نظام مالي را به تصويب برساند. اين درحالي بود كه
جمهوريخواهان با اتفاقنظر كامل به آن لوايح راي منفي دادند و اين رويداد،
هشداري بود براي اوباما كه در صورت كسب اكثريت توسط جمهوريخواهان، ادامه
راه براي وي شديداً ناهموار خواهد بود.
شرايط حاضر، حاكميت فضاي دوقطبي شديد در صحنه سياسي آمريكا را علني ميسازد
و به اين علت هم بود كه اوباما از چندي پيش، شخصاً با هدف انجام تبليغات
براي نامزدهاي هم حزبيش به ايالتهاي متعدد سفر كرد.
افزايش نرخ بيكاري به حدود 10 درصد و عدم تحقق وعدههاي اوباما در زمينه
بهبود اقتصادي مردم، و تداوم شكست سياستهاي واشنگتن در صحنه خارجي، از
مهمترين عوامل در رويگرداني مردم آمريكا از اوباما و دمكراتها بوده است. در
صحنه خارجي، وخيمترشدن اوضاع افغانستان و افزايش تلفات نيروهاي آمريكا و
ناتو و همچنين شرايط سردرگم در عراق، از ديگر نقاط منفي كارنامه يك و نيم
ساله اوباما ميباشد.
البته بديهي است كه بخش عمده نابسامانيهاي گريبانگير اوباما، ميراث
سياستهاي ماجراجويانه جورج بوش، رئيسجمهور سابق آمريكا ميباشد ولي اين
نميتواند مجوزي باشد براي اينكه جمهوريخواهان، با فرصتطلبي، عامل عمده
اين مصيبتها و فلاكتها را باراك اوباما و سياستهاي وي معرفي نكنند.
جمهوريخواهان، به ويژه جريان محافظهكار درون اين حزب، از همان ابتداي كار
اوباما كوشيدند با طرح مسائلي از قبيل هويت خانوادگي و اصل و نسب اوباما و
ايجاد ترديد در مسيحيبودن وي، اوباما را به موضع تدافعي و انفعالي
بكشانند. اين جريان اخيراً نيز در پوشش تشكلي موسوم به "تي پارتي" چنين
تبليغ ميكند كه سياستهاي اوباما، كمونيستي - سوسياليستي است و او با
اقداماتش، به اصطلاح ارزشهاي آمريكا را زير سئوال برده است.
اصطلاح "تي پارتي" از واقعهاي در تاريخ در سال 1152 هجري شمسي اقتباس شده
است كه در جريان آن، مردم آمريكا در اعتراض به وضع مالياتهاي سنگين توسط
دولت انگليس، صندوقهاي چاي را به دريا ريختند كه اين واقعه، به جرقهاي در
مسير استقلال اين كشور تبديل شد.
در تشكل "تي پارتي" كه اخيراً و از سال 1388 فعال شده است عمدتاً افراد
سفيدپوست با ديدگاههاي راست افراطي حضور دارند و اولين اعتراضات گسترده پس
از تصويب لوايح اصلاحي اوباما نيز از سوي همين تشكل راهاندازي شد. اگرچه
اين تشكل اعلام كرده است كه از سياست دوري ميكند ولي وجود افرادي همچون
"ساراپيلين" نامزد سابق معاونت رياستجمهوري آمريكا از حزب جمهوريخواه، به
عنوان يكي از گردانندگان اين تشكل، ادعاي غيرسياسيبودن اين تشكل را مردود
ميسازد و وابستگي آن به جمهوريخواهان را تأييد ميكند.
نكته قبل تامل در شرايط سياسي آمريكا اين است كه مردم آمريكا از سياستهاي
كلي حاكميت اين كشور ناراضي هستند و تغيير فاحش رويكرد رايدهندگان در
فاصله تنها دو سال، از انتخابات گذشته، مويد اين نارضايتي و انزجار افكار
عمومي آمريكا از شرايط حاكم و عملكرد دولتمردان اين كشور است.
چرخش نظر رايدهندگان آمريكايي از دمكراتها به جمهوريخواهان و بالعكس كه
همواره رخ ميدهد بيانگر اين واقعيت است كه افكار عمومي آمريكا براساس
عملكردهاي اين دو حزب به تصميمگيري ميرسد و گرايش اخير آنها به
جمهوريخواهان نيز، نه به دليل رضايت از عملكرد اين حزب، بلكه به دليل خشم و
نارضايتي از عملكرد حزب مقابل ميباشد كه فعلاً حاكم است.
اوباما كه در تبليغات انتخاباتيش با طرح شعار "تغيير"، وعده ايجاد گشايش
عمده در زندگي مردم آمريكا و تصحيح سياستهاي غلط خارجي و ترميم وجهه
آمريكا در جهان را ميداد تاكنون نتوانسته است به هيچ يك از وعدههايش جامه
عمل بپوشاند. وي نتوانسته اوضاع معيشتي مردم آمريكا را آنطور كه وعده داده
بود بهبود ببخشد، ضمن اينكه در سياست خارجي نيز، به دنبالهروي از سياستهاي
جورج بوش پرداخته و كشورش را بيش از گذشته در باتلاق افغانستان و عراق
فروبرده است.
اوباما نهتنها نيروهاي آمريكا را از عراق و افغانستان خارج نكرده بلكه 30
هزار نيروي اضافه نيز به افغانستان اعزام نموده است. وي اگرچه تا به امروز
با مشكلات و معضلات عمدهاي در كاخ سفيد مواجه بوده ولي قطعاً از اين به
بعد و با مسلطشدن جمهوريخواهان بر كنگره، با شرايط دشوارتر مواجه خواهد
شد.
اين يك واقعيت است كه در ساختار سياسي آمريكا كه بر پايه استعمارگري و
تامين مصالح شبكه صهيونيسم بينالمللي استوار است تغيير چهرهها نميتواند
تغيير عمدهاي در عمل ايجاد كند زيرا در ترسيم و تدوين اساس استراتژي كلي
آمريكا، شبكههاي قدرتمند ولي نامرئي، نقش ويژهاي دارند.
اكنون يكبار ديگر مردم آمريكا به پاي صندوق راي ميروند تا نارضايتي خود را
از شرايط حاكم كنوني نشان دهند. انتخاباتي كه بار ديگر دمكراتها با
فرصتطلبي و بهرهبرداري از نابسامانيهاي موجود، خيز بلندي را براي تصاحب
كرسيهاي قدرت برداشتهاند.
موفقیت
چشمگیر جمهوریخواهان در انتخابات امریکا
نتایج اولیه انتخابات میاندورهای امریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان پس
از
چهار سال، کنترول مجلس نمایندهگان را دوباره در دست خواهند گرفت، اما به
۱۰
کرسی
لازم برای کسب قدرت در مجلس سنا دست پیدا نخواهند کرد.
به گزارش راهنجات به نقل از بیبیسی، شمارش آرا همچنان ادامه دارد، اما
نتایج
اولیه حاکی از آن است که جمهوریخواهان به ویژه جناح محافظهکار
«تیپارتی»، در چند
ایالت کاندیداهای حزب دموکرات باراک اوباما را در رقابتهای مجلس سنا شکست
دادهاند.
بر اساس نتایج اولیه، مارک کیرک، نماینده جمهوریخواهان در ایالت ایلینوی،
با
شکست رقیب دموکرات خود، کرسی این ایالت در سنا که پیشتر در اختیار باراک
اوباما
بود را از آن خود کرده است.
ران جانسون، کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت ویسکانسین، نیز موفق شده که
با
شکست سناتور راس فاینگولد، یکی از لیبرالترین سناتورهای دموکرات، کرسی او
را کسب
کند.
این سناتور دموکرات از مخالفان سرسخت جنگ عراق بود و با اعزام نیروی بیشتر
به
افغانستان مخالفت کرده بود.
نظرسنجیها از مردمی که رای دادهاند، نشان میدهد که حداقل دو کاندیدای
جمهوریخواه که مورد حمایت محافظهکاران تیپارتی هستند، در ایالتهای
فلوریدا و
کنتاکی پیروز شدهاند.
بر اساس نتایج اولیه، رند پال، کاندیدای محافظهکاران در ایالت جنوبی
کنتاکی و
مارکو روبیو کاندیدای محافظهکار در فلوریدا با شکست رقبای دموکرات خود به
سنا راه
پیدا میکنند.
http://www.news.rahenejatdaily.com/index.php?option=com_content&view=article&id=4486:
1389-08-13-07-20-33&catid=60:amrika
پیروزی
بزرگ جمهوری خواهان در انتخابات آمریکا
نتایج اولیه انتخابات میان دوره ای آمریکا نشان می دهد که
جمهوریخواهان پس از چهار سال کنترل مجلس نمایندگان را دوباره در دست خواهند
گرفت،
اما به ۱۰ کرسی لازم برای کسب قدرت در مجلس سنا دست پیدا نخواهند کرد.
به گزارش
ایران دیپلماتیک به نقل از بی بی سی، شمارش آرا همچنان ادامه دارد، اما
نتایج
اولیه حاکی از آن است که جمهوریخواهان به ویژه جناح محافظه کار "تی پارتی"،
در چند
ایالت کاندیداهای حزب دموکرات باراک اوباما را در رقابت های مجلس سنا شکست
داده
اند.
بر اساس نتایج اولیه، مارک کیرک نماینده جمهوریخواهان در ایالت ایلینوی با
شکست رقیب دموکرات خود، کرسی این ایالت در سنا که پیشتر در اختیار باراک
اوباما بود
را از آن خود کرده است.
مارک کیرک که از اعضای مجلس نمایندگان است، ریاست "گروه
ایران" را در این رکن کنگره برعهده دارد و همواره برای تشدید تحریم ها علیه
جمهوری
اسلامی تلاش کرده است.
بر اساس نتایج اولیه، ران جانسون کاندیدای جمهوریخواهان
در ایالت ویسکانسین موفق شده که با شکست سناتور راس فاینگولد، یکی از
لیبرال ترین
سناتور های دموکرات، کرسی او را کسب کند.
این سناتور دموکرات از مخالفان سرسخت
جنگ عراق بود و با اعزام نیروی بیشتر به افغانستان مخالفت کرده بود.
نظرسنجی ها از
مردمی که مراکز رای گیری را ترک کرده اند نشان می دهد که حداقل دو کاندیدای
جمهوریخواه که مورد حمایت محافظه کاران "تی پارتی" هستند، در ایالت های
فلوریدا و
کنتاکی پیروز شده اند.
بر اساس نتایج اولیه، رند پال، کاندیدای محافظه کاران
در ایالت جنوبی کنتاکی و مارکو روبیو کاندیدای محافظه کار در فلوریدا با
شکست رقبای
دموکرات خود به سنا راه پیدا می کنند. رند پال در جمع طرفدارانش در کنتاکی
گفت:
"آمده
ایم که حکومتمان را پس بگیریم. مردم آمریکا از آنچه در واشنگتن می گذرد،
راضی
نیستند."
نظرسنجی خبرگزاری آسوشیتدپرس نشان می دهد که دو پنجم رای دهندگان گفته
اند که وضع اقتصادی آنها نسبت به دو سال گذشته بدتر شده است.
بر اساس برآوردهای
اولیه، دان کوتس، کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت ایندیانا در مرکز آمریکا
نیز براد
السورت، کاندیدای دموکرات ها را شکست داده است.
در ایالت نیوهمشایر هم کلی آیوت،
کاندیدای جمهوریخواهان با شکست رقیب دموکرات، کرسی سناتور جمهوریخواه گراگ
که
بازنشسته می شود را از آن خود کرد. اما کریستین او دانل، کاندیدای جنجالی
"تی
پارتی" در ایالت دلِور شکست خورده است.
همچنین بر اساس نتایج اولیه، آندرو کومو،
کاندیدای دموکرات ها در مبارزات فرمانداری ایالت نیویورک رقیب جمهوریخواه
خود را
شکست داده است. به گفته ناظران، میزان بالای بیکاری و وضع اقتصادی بی ثبات
آمریکا
منجر به رویگردانی بسیاری از رای دهندگان از حزب دموکرات شده است. در آخرین
مرحله
مبارزات انتخاباتی که دوشنبه انجام شد، جمهوریخواهان و دموکرات ها از
حامیانشان
خواستند تا در رای گیری شرکت کنند.
در بسیاری از حوزه های انتخاباتی، مردم از
چند روز پیش اجازه داشتند که از طریق پست یا با مراجعه به مراکز انتخاباتی
رای
بدهند. در این رای گیری ها، تمام ۴۳۵ کرسی مجلس نمایندگان و از مجموع ۱۰۰
کرسی سنا،
۳۷
کرسی آن به رای گذاشته شده است.
از مجموع ۵۰ ایالت نیز سرنوشت فرمانداری
۳۷
ایالت در این رای گیری ها رقم خواهد خورد و همچنین به استثنای چهار ایالت،
مردم
ایالت های دیگر، اعضای مجالس ایالتی خود را انتخاب خواهند کرد.
جمهوریخواهان برای
در اختیار گرفتن مجلس نمایندگان به ۳۹ کرسی و برای پیروز شدن در سنا به ۱۰
کرسی
نیاز دارند. رای گیری به مدت ۱۴ ساعت ادامه داشته و آخرین حوزه های رای
گیری در
ایالت آلاسکاست.
پیروزی
جمهوری خواهان در انتخابات امریکا
نخستین شمارش آرا در انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا نشان میدهد که
حزب جمهوریخواه اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان را بدست آورده است. اما در
مجلس سنا دمکراتها با اختلاف کمی توانستند اکثریت خود را حفظ کنند..
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در نخستین واکنش به نتایج انتخابات کنگره،
پیروزی حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان را تبریک گفت و خواهان همکاری با
جمهوریخواهان در آینده شد.
پیروزی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان بدین معناست که باراک اوباما ازاین
پس بدون موافقت و هماهنگی با رقبای سیاسی خود نمیتواند قانونی را به تصویب
رساند. بنا به آمار شبکه خبری
MSNBC
جمهوریخواهان 240 کرسی از 435 کرسی مجلس نمایندگان را به خود اختصاص
خواهند داد. ارزیابیهای اولیه از سوی همه شبکههای خبری آمریکا تایید
میکنند که حزب جمهوریخواه بیش از 218 کرسی، به عنوان حدنصاب لازم برای
اکثریت را در مجلس نمایندگان کسب کرده است.
دمکراتها حدود 195 کرسی مجلس نمایندگان را از آن خود خواهند کرد. در
انتخابات گذشته حزب دمکرات 256 کرسی در اختیار داشت. مقایسه نتایج انتخابات
سالهای 2008 و 2010 نشان میدهند، که دمکراتها شکست سنگینی را متحمل
شدهاند.
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا که برای دیداری در مالزی به سر
میبرد، اعلام کرد بهرغم شکست در مجلس نمایندگان، باراک اوباما به سیاست
خارجی و داخلی خود ادامه خواهد داد. کلینتون افزود: «باد شدید از روبرو
میوزد، اما باراک اوباما به عنوان ناخدا، کشتی را در جهتی درست هدایت
خواهد کرد.»
به گفته کارشناسان باراک اوباما مجبور است در مسایلی همچون خروج نیروهای
نظامی آمریکا از افغانستان، چگونگی برخورد با برنامه هستهای ایران، آینده
سیستم دفاع موشکی در اروپا، سیستم درمانی و تدابیر اقتصادی در آمریکا با
جمهوریخواهان بیش از پیش همکاری کند.
دفاع دمکراتها از اکثریت خود در مجلس سنا
گرچه هنوز نتایج قطعی در مجلس سنا اعلام نشدهاند، اما به نظر میرسد که
رقابت نزدیک دو حزب در مجلس سنا پایانی به تلخی نتایج مجلس نمایندگان برای
دمکراتها و اوباما نداشته باشد. بنا به شمارشهای اولیه دمکراتها موفق
شدند که اکثریت شکنندهای را در مجلس سنا بدست آورند. در انتخابات
میاندورهای اخیر مردم آمریکا تنها برای تعیین سرنوشت یک سوم کرسیهای
مجلس سنا به پای صندوقهای رای رفتند.
اوباما در آینده مجبور به همکاری با حزب جمهوریخواه است
جمهوریخواهان برای تسخیر اکثریت کرسیها در مجلس سنا احتیاج به 10 کرسی
جدید داشتند که بهرغم ادامه شمارش آرا به نظر میرسد، که موفق به این امر
نخواهند شد. بدین ترتیب اکثریت مجلس سنا در اختیار دمکراتها باقی خواهند
ماند. بنا به آمار اعلام شده از سوی برخی شبکههای خبری، حزب دمکرات
دستکم 51 کرسی از 100 کرسی سنا را بدست آورده است.
جنبش راست افراطی "تی پارتی" که آشکارا از حزب جمهوریخواه و محافظهکاران
در انتخابات حمایت میکرد، موفق به جلب آرای شهروندان در برخی ایالتها شده
است. بهرغم اختلافات نظری و تنوع مطالبات، طرفداران جنبش افراطی "تی
پارتی" در یک مورد وحدت داشتند: مخالفت با باراک اوباما.
یکی از نتایج جنبش محافظهکار افراطی "تی پارتی" کشاندن آمریکاییان به پای
صندوقهای رای و ایجاد شور و امید در میان مخالفان باراک اوباما بود.
انتخابات فرمانداریها
در کنار انتخابات میاندورهای کنگره، انتخاب 37 فرماندار از 50 ایالت
آمریکا نیز برگزارشد. تاکنون فرمانداران دمکرات در 26 ایالت آمریکا حاکم
بودهاند. نتایج اولیه نشان میدهد که دستکم در سه ایالت حزبجمهوریخواه
موفق شده است که به کار فرمانداران دمکرات پایان دهد. از این پس
جمهوریخواهان در ایالتهای کانزاس، اوکلاهوما و تنسی حکومت خواهند کرد.
در ایالتهای نیویورک، نیوهمشایر، آرکانزاس فرمانداران دمکرات توانستند در
پستهای خود ابقا شوند. در ایالت کالیفرنیا نیز فرماندار جدیدی به جای
"آرنولد شواتزنگر" برگزیده شد. آخرین شمارش آرا نشان میدهد که نامزد حزب
دمکرات "جری براون" از رقیب جمهوریخواه خود، "مگ وایتمن" پیشی داشته و
فرماندار آتی کالیفرنیا خواهد شد. مبارزه انتخاباتی خانم وایتمن بیش از 140
میلیون دلار هزینه در برداشته است.
تهدیدی به نام " تی پارتی "
بر اساس نتایج اولیه، مارک کیرک نماینده جمهوریخواهان در ایالت ایلینوی با
شکست رقیب دموکرات خود، کرسی این ایالت در سنا که پیشتر در اختیار باراک
اوباما بود را از آن خود کرده است.
مارک کیرک که از اعضای مجلس نمایندگان است، ریاست "گروه ایران" را در این
رکن کنگره برعهده دارد و همواره برای تشدید تحریم ها علیه ایران تلاش کرده
است.
بر اساس نتایج اولیه، ران جانسون کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت ویسکانسین
موفق شده که با شکست سناتور راس فاینگولد، یکی از لیبرال ترین سناتور های
دموکرات، کرسی او را کسب کند.
این سناتور دموکرات از مخالفان سرسخت جنگ عراق بود و با اعزام نیروی بیشتر
به افغانستان مخالفت کرده بود.
نظرسنجی ها از مردمی که مراکز رای گیری را ترک کرده اند نشان می دهد که
حداقل دو کاندیدای جمهوریخواه که مورد حمایت محافظه کاران افراطگرای "تی
پارتی" هستند، در ایالت های فلوریدا و کنتاکی پیروز شده اند.
بر اساس نتایج اولیه، رند پال، کاندیدای محافظه کاران در ایالت جنوبی
کنتاکی و مارکو روبیو کاندیدای محافظه کار در فلوریدا با شکست رقبای
دموکرات خود به سنا راه پیدا می کنند.
رند پال در جمع طرفدارانش در کنتاکی گفت: "آمده ایم که حکومتمان را پس
بگیریم. مردم آمریکا از آنچه در واشنگتن می گذرد، راضی نیستند."
باید در روزهای آینده شاهد شادمانی جمهوریخواهان به خصوص محافظه کاران تی
پارتی بود. اما با توجه به سطح بالای توقعات این جنبش نوظهور برای محدود
کردن عملکرد حکومت، روشن نیست که چگونه بتواند با رهبران سنتی حزب
جمهوریخواه کنار بیاید."
اما یکی دیگر از مشکلات بالقوه " تی پارتی" فقدان رهبری یکپارچه و خواسته
های بعضا متفاوت اعضای آن است.
نظرسنجی خبرگزاری آسوشیتدپرس نشان می دهد که دو پنجم رای دهندگان گفته اند
که وضع اقتصادی آنها نسبت به دو سال گذشته بدتر شده است.
مارکو روبیو که کوبایی الاصل است و خانواده اش پس از به قدرت رسیدن فیدل
کاسترو در کوبا به آمریکا مهاجرت کردند، هم در فلوریدا از طرفدارانش
قدردانی کرد و گفت که "همیشه فرزند تبعیدی ها باقی خواهد ماند."
بر اساس برآوردهای اولیه، دان کوتس، کاندیدای جمهوریخواهان در ایالت
ایندیانا در مرکز آمریکا نیز براد السورت، کاندیدای دموکرات ها را شکست
داده است.
در ایالت نیوهمشایر هم کلی آیوت، کاندیدای جمهوریخواهان با شکست رقیب
دموکرات، کرسی سناتور جمهوریخواه گراگ که بازنشسته می شود را از آن خود
کرد.
اما کریستین او دانل، کاندیدای جنجالی "تی پارتی" در ایالت دلاِور شکست
خورده است.
همچنین بر اساس نتایج اولیه، آندرو کومو، کاندیدای دموکرات ها در مبارزات
فرمانداری ایالت نیویورک رقیب جمهوریخواه خود را شکست داده است.
به گفته ناظران، میزان بالای بیکاری و وضع اقتصادی بی ثبات آمریکا منجر به
رویگردانی بسیاری از رای دهندگان از حزب دموکرات شده است.
در آخرین مرحله مبارزات انتخاباتی که دوشنبه انجام شد، جمهوریخواهان و
دموکرات ها از حامیانشان خواستند تا در رای گیری شرکت کنند.
در بسیاری از حوزه های انتخاباتی، مردم از چند روز پیش اجازه داشتند که از
طریق پست یا با مراجعه به مراکز انتخاباتی رای بدهند.
در این رای گیری ها، تمام 435 کرسی مجلس نمایندگان و از مجموع 100 کرسی
سنا، 37 کرسی آن به رای گذاشته شده است.
جمهوریخواهان برای در اختیار گرفتن مجلس نمایندگان به 39 کرسی و برای پیروز
شدن در سنا به 10 کرسی نیاز داشتند.
دویجه وله - بی بی سی
http://nicenews.ir/post/4694
انتخابات آمریکا؛ محافظه کاران در پی تنبیه رهبران کنگره
خشایار مهیم
بی بی سی، واشنگتن
چهار سال پیش، با اعلام نتیجه انتخابات میان دوره ای آمریکا، شهروندان این
کشور شادی دو نفر را بر روی صفحه های تلویزیون خود مشاهده کردند.
نانسی پلوسی و هری رید که تا آن روز رهبران اقلیت دموکرات دو مجلس
نمایندگان و سنا را در دست داشتند، در برابر دوربین خبرنگاران پیروزی این
حزب و برتری در کنگره را جشن گرفته بودند.
مردم آمریکا که در سال ۲۰۰۶ از وضع جنگ عراق ناراضی بودند، در پای صندوق
های رای جورج بوش و حزب جمهوری خواه را تنبیه کردند و اکثریت هر دو مجلس
نمایندگان و سنا را به دموکرات ها واگذار کردند.
این گونه بود که نخستین بار در تاریخ این کشور، یک زن رهبری مجلس نمایندگان
را در دست گرفت.
حال، پس از چهار سال ورق برگشته و شهروندان ایالات متحده می خواهند دموکرات
ها را مجازات کنند.
نظرسنجی های انجام شده در هفته های گذشته بیانگر موقعیت متزلزل دموکرات های
کنگره در انتخابات دوم نوامبر است.
موقعیت نانسی پلوسی و هری رید به عنوان رهبران کنگره ایالات متحده نیز به
خطر افتاده است.
نارضایتی از عملکرد کاخ سفید و ادامه مشکلات اقتصادی، رقم بالای بی کاری که
نزدیک به ده درصد است و بی اعتمادی حدود نیمی از مردم به اصلاحات بیمه های
درمانی از علت های اصلی کاهش مقبولیت باراک اوباما و دموکرات هاست.
انتخابات امسال در حقیقت به رفراندومی درباره سیاست های اقتصادی باراک
اوباما تبدیل شده است.
محافظه کاران آمریکا و به خصوص جنبش نوظهور تی پارتی در دو سال گذشته با
انتقاد از سیاست های باراک اوباما، از دموکرات های کنگره به عنوان عامل
تداوم مشکلات اقتصادی این کشور نام برده اند.
مردی از اوهایو
کنگره آمریکا به احتمال زیاد به زودی دو رهبر جدید خواهد داشت چرا که
رهبران کنونی آن به هدف های اصلی جنبش اعتراضی تی پارتی تبدیل شده اند.
اگر نظرسنجی ها و گفته های تحلیلگران درست باشد، به زودی نانسی پلوسی جای
خود را به جان بینر، رهبر حزب اقلیت در مجلس نمایندگان و نماینده جمهوری
خواه از ایالت اوهایو خواهد داد.
تی پارتی در هفته های گذشته کاروان هایی را در سطح ایالت های آمریکا راه
انداخته بود و از مردم می خواست با رای جمهوری خواهان، نانسی پلوسی را از
ریاست مجلس نمایندگان اخراج کنند.
دموکرات ها به رهبری نانسی پلوسی چهار سال است که اکثریت مجلس نمایندگان را
در دست دارند.
آنها در حال حاضر ۲۵۵ کرسی از ۴۳۵ کرسی این مجلس را در دست دارند.
جمهوری خواهان برای تصاحب اکثریت در مجلس نمایندگان باید در انتخابات میان
دوره ای ۲۰۱۰، ضمن حفظ کرسی های کنونی، به حداقل ۳۹ کرسی جدید دست پیدا
کنند.
تحلیلگران می گویند جمهوری خواهان از بخت به دست آوردن حدود ۵۰ تا ۶۰ کرسی
جدید در این مجلس برخوردارند و به راحتی اکثریت را کسب خواهند کرد.
با شکست دموکرات ها، آقای بینر که در حال حاضر رهبری اقلیت جمهوری خواه
مجلس نمایندگان را در دست دارد، رئیس احتمالی این مجلس خواهد بود.
رئیس بعدی مجلس سنا؟
در مجلس سنا، وضع کمی با مجلس نمایندگان فرق دارد.
با این که جمهوری خواهان از موقعیت خوبی برای تصاحب اکثریت در این مجلس
برخوردارند ولی رسیدن به این هدف برای آنها به راحتی پیروزی در مجلس
نمایندگان نیست.
در حال حاضر، ۵۹ نماینده از ۱۰۰ نماینده سنا، دموکرات هستند. برتری مطلق یک
حزب در سنا به برخورداری از ۶۰ کرسی نیاز دارد.
اگر جمهوری خواهان در انتخابات سنا نتوانند اکثریت را به دست بیاورند، می
توانند با گرفتن چند کرسی از دموکرات ها، مثلا در ایالت های آرکانزا،
ایندیانا و داکوتای شمالی که در آنها وضع بهتری دارند، موقعیت طرفداران
آقای اوباما را ضعیف کنند.
این در حالی است که بخت جمهوری خواهان در سنا بیشتر از این سه کرسی است و
آنها ممکن است تا هفت کرسی را از چنگ دموکرات ها خارج کنند.
اما موقعیت آقای رید بیشتر از این در خطر است.
آقای رید درگیر یک رقابت شدید با شارون آنگل، کاندیدای محبوب تی پارتی و
نامزد حزب جمهوری خواه برای نمایندگی مجلس سناست.
اگر آقای رید در این نبرد تن به تن با خانم آنگل پیروز نشود، عضویت خود در
مجلس سنا را از دست خواهد داد.
در این صورت، مردم آمریکا برای نخستین بار در بیشتر از نیم قرن، شاهد شکست
رهبر اکثریت سنا در انتخابات میان دوره ای خواهند بود.
میشل اوباما، بانوی اول آمریکا در روز پایانی مبارزات انتخاباتی، به نوادا
سفر کرد تا در کنار سناتور رید، برای او تبلیغ کند.
تحلیلگران می گویند شاید حمایت خانم اوباما، با همه محبوبیت و وجاهتی که
دارد، چیزی بیشتر از نوش داروی بعد از مرگ سهراب نباشد.
رقم بیکاری در نوادا ۱۴ درصد است که حدود ۴ درصد بیشتر از متوسط بی کاری در
آمریکاست. بحران مسکن در این ایالت نیز بدتر از سایر ایالت هاست.
آن چه مشخص است، باراک اوباما در این انتخابات از وضع خوبی برخوردار نیست.
او در دو سال آینده باید با مجلسی تا کند که در پی محدود کردن طرح های مالی
و اصلاحات بیمه های درمانی است و می تواند با فلج کردن سیاست هایش، راه
پیروزی در انتخابات ۲۰۱۲ را ناهموار کند.
سارا پیلین، نامزد سابق معاونت ریاست جمهوری آمریکا و سیاستمدار محبوب تی
پارتی در جریان مبارزات انتخاباتی از تضعیف دموکرات ها در انتخابات امسال
به عنوان مقدمه برکناری باراک اوباما در انتخابات آینده نام برد.
خانم پیلین گفت: "آقای رید، برو از دوران بازنشستگی لذت ببر. خانم پلوسی ما
تو را اخراج خواهیم کرد. آقای اوباما نوبت تو هم می رسد."
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/11/101101
_u02_midterm_reid_pelosi.shtml
آگراندیسمان -8
آگراندیسمان -7
آگراندیسمان – 6- بخش نخست
آگراندیسمان -6- بخش دوم
آگراندیسمان -5
مطلب
را به بالاترین بفرستید: